پس از رخدادهای خونین عاشورا، میرحسین موسوی بیانیه هفدهم خود را با ارائه پنج راهکار برای برون رفت از بحران منتشر کرد. آقای موسوی در این بیانیه با طرح پنج خواست: قانونپذیر شدن دولت، آزادی زندانیان سیاسی، آزادی بیان رسانهها و مطبوعات و آزادی اجتماعات و احزاب، از حکومت خواست به خواستهای مردم گردن نهد. این بیانیه بازتاب گسترده ای، چه در داخل ایران و خارج از کشور پیدا کرد.
با صدور این بیانیه و با رجوع به آن پنج تن از روشنفکران و دگراندیشان دینی نیز خواستهای «بهینه» جنبش سبز را منتشر کردند. پس از آن مهدی کروبی نیز در نامهای راه خروج از بحران فعلی ایران را «اجرای کلیه اصول قانون اساسی» و «استقلال قوه قضاییه» دانست. محمد خاتمی نیز از بیانیه میر حسین موسوی حمایت کرد. در کنار همه اینها ۵۴ استاد دانشگاه و روشنفکر خارج از ايران نیز از راهکارهای موسوی برای خروج از بحران حمایت کردند.
تازهترین بیانیهای که منتشر شده است متعلق به جمع «سبزهای سکولار» است که خواستهای خود را در ۱۵ بند بیان کردهاند.
در آغاز ایین بیانیه آمده است «ما، امضاء کنندگان اين بيانيه، بخشی از پشتيبانان سکولار حامی جنبش سبز، دريافتهايم که در لحظاتی قرار داريم که بايد بر اساس وظيفه گريزناپذير تاريخی خود گزينهای را که میپنداريم صلاح آينده سرزمينمان در تحقق آن نهفته است پيش روی ملت بزرگ ايران و شرکت کنندگان در جنبش غرور آفرين سبز ملت مان قرار دهيم.»
بخوانید: متن بيانيه «پشتيبانان سکولار جنبش سبز ایران»
اسماعیل نوری علا، پژوهشگر، نویسنده و مستند ساز ایرانی، یکی از امضاءکنندگان این بیاینه است.
وی در گفتوگو با رادیو فردا از این بیانیه و دلیل انتشار آن میگوید.
اسماعیل نوری علا: از وقتی انتشار بيانيههای مختلف جبهههای اصلاح طلبان آغاز شد، از داخل و خارج از ايران مرتب با امضاءکنندگان اين بيانيه تماس گرفته شده و حتی حکومت هم منکر اين نيست که بخش وسيعی از جنبش سبز معتقد به جدايی حکومت از دين هستند. ولی چرا اين عده صدايی ندارند و هر بيانيه صادر شده يا حرفی زده می شود، فقط از جانب مذهبی ها و کسانی است که می خواهند جمهوری اسلامی بماند. پس صدای ديگران کجاست؟
اين مسئله موجب شد عده ای به فکر بيفتيم و اين بيانيه را منتشر کنيم به اين عنوان که در داخل جنبش سبز يک بخش عظيمی سکولار و خواهان جدايی حکومت از دين هستند. اعلام موجوديت ما به اين معنی است که هم بگوييم جنبش سبز دارای يک بخش سکولار است و هم اين که عده زيادی از روشنفکران ايران از اين قضيه پشتيبانی میکنند و از تريبونهايی که در خارج از کشور دراختيار دارند برای توضيح خواستهای جمعيت سکولار جنبش سبز استفاده میکنند که البته با آغاز به کار اين سايت بر تعدادشان افزوده خواهد شد.
آقای نوری علا! دراين بيانيه که با امضای بسیاری از فرهيختگان ايرانی در کشورهای مختلف انتشار يافته ۱۵ ماده وجود دارد. به طور مختصر اين خواستها را توضيح دهيد.
اول اين که ما حکومتی میخواهيم که هيچ مذهب و دينی اعم از اسلام يا مسيحيت و غيره در آن دخالت نداشته باشد. چون هر مذهبی وارد حکومت شود، حکومت را وادار میکند ارزشها و خواستهای خود را بر تمام مردم ايران تحميل کند، اما ما معتقديم حکومت ايران بايد در خدمت همه مردم باشد اعم از مذهبی، بی دين، مسيحی، يهودی يا بهايی.
ما میخواهيم آن چيزی که عامل اصلی تبعيض در جامعه است کنار گذاشته شود و بر اين اعتقاد هستيم که حکومتهای مذهبی و مکتبی منشا انواع تبعيضها در جامعه هستند.
جامعه ما به طور تاريخی از تبعيض رنج میبرد. اگر اکنون زن و مرد ايرانی با هم تساوی حقوق ندارند به خاطر تبعيضی است که حکومت مذهبی بر آنها روا داشته و اگر شهروندان ايرانی به درجه يک، دو و سه تقسيم می شوند به خاطر اين است که حکومت با معيارهای خود مردم را تقسيم بندی میکند.
شما و ديگر امضاءکنندگان اين بيانيه خواستهايد افراد سکولار به شما بپيوندند. آيا به اين وسيله امضاءکنندگان بيانيه میخواهند بخش سکولار جنبش سبز را به وجود بياورند؟
اين بخش وجود دارد و ما نمیخواهيم چيز جديدی را به وجود آوريم بلکه میخواهيم به آن صدا دهيم و حلقومی باشيم برای حرف زدن در کنار ديگران. مسئله اين است که سکولارها مرکزيتی داشته باشند، مسايل سکولاريسم مورد بحث قرار گيرد و راهکارهای مختلف عملی مورد بررسی قرار گيرد.
به نظر من در هر شهر يا کشوری سکولارها بايد گردهم آيند و مشخص کنند چه میخواهند و سپس استراتژی لازم را برای رسيدن به خواستهای خود تعيين کنند.
با صدور این بیانیه و با رجوع به آن پنج تن از روشنفکران و دگراندیشان دینی نیز خواستهای «بهینه» جنبش سبز را منتشر کردند. پس از آن مهدی کروبی نیز در نامهای راه خروج از بحران فعلی ایران را «اجرای کلیه اصول قانون اساسی» و «استقلال قوه قضاییه» دانست. محمد خاتمی نیز از بیانیه میر حسین موسوی حمایت کرد. در کنار همه اینها ۵۴ استاد دانشگاه و روشنفکر خارج از ايران نیز از راهکارهای موسوی برای خروج از بحران حمایت کردند.
تازهترین بیانیهای که منتشر شده است متعلق به جمع «سبزهای سکولار» است که خواستهای خود را در ۱۵ بند بیان کردهاند.
در آغاز ایین بیانیه آمده است «ما، امضاء کنندگان اين بيانيه، بخشی از پشتيبانان سکولار حامی جنبش سبز، دريافتهايم که در لحظاتی قرار داريم که بايد بر اساس وظيفه گريزناپذير تاريخی خود گزينهای را که میپنداريم صلاح آينده سرزمينمان در تحقق آن نهفته است پيش روی ملت بزرگ ايران و شرکت کنندگان در جنبش غرور آفرين سبز ملت مان قرار دهيم.»
بخوانید: متن بيانيه «پشتيبانان سکولار جنبش سبز ایران»
اسماعیل نوری علا، پژوهشگر، نویسنده و مستند ساز ایرانی، یکی از امضاءکنندگان این بیاینه است.
وی در گفتوگو با رادیو فردا از این بیانیه و دلیل انتشار آن میگوید.
اسماعیل نوری علا: از وقتی انتشار بيانيههای مختلف جبهههای اصلاح طلبان آغاز شد، از داخل و خارج از ايران مرتب با امضاءکنندگان اين بيانيه تماس گرفته شده و حتی حکومت هم منکر اين نيست که بخش وسيعی از جنبش سبز معتقد به جدايی حکومت از دين هستند. ولی چرا اين عده صدايی ندارند و هر بيانيه صادر شده يا حرفی زده می شود، فقط از جانب مذهبی ها و کسانی است که می خواهند جمهوری اسلامی بماند. پس صدای ديگران کجاست؟
اين مسئله موجب شد عده ای به فکر بيفتيم و اين بيانيه را منتشر کنيم به اين عنوان که در داخل جنبش سبز يک بخش عظيمی سکولار و خواهان جدايی حکومت از دين هستند. اعلام موجوديت ما به اين معنی است که هم بگوييم جنبش سبز دارای يک بخش سکولار است و هم اين که عده زيادی از روشنفکران ايران از اين قضيه پشتيبانی میکنند و از تريبونهايی که در خارج از کشور دراختيار دارند برای توضيح خواستهای جمعيت سکولار جنبش سبز استفاده میکنند که البته با آغاز به کار اين سايت بر تعدادشان افزوده خواهد شد.
آقای نوری علا! دراين بيانيه که با امضای بسیاری از فرهيختگان ايرانی در کشورهای مختلف انتشار يافته ۱۵ ماده وجود دارد. به طور مختصر اين خواستها را توضيح دهيد.
اول اين که ما حکومتی میخواهيم که هيچ مذهب و دينی اعم از اسلام يا مسيحيت و غيره در آن دخالت نداشته باشد. چون هر مذهبی وارد حکومت شود، حکومت را وادار میکند ارزشها و خواستهای خود را بر تمام مردم ايران تحميل کند، اما ما معتقديم حکومت ايران بايد در خدمت همه مردم باشد اعم از مذهبی، بی دين، مسيحی، يهودی يا بهايی.
ما میخواهيم آن چيزی که عامل اصلی تبعيض در جامعه است کنار گذاشته شود و بر اين اعتقاد هستيم که حکومتهای مذهبی و مکتبی منشا انواع تبعيضها در جامعه هستند.
جامعه ما به طور تاريخی از تبعيض رنج میبرد. اگر اکنون زن و مرد ايرانی با هم تساوی حقوق ندارند به خاطر تبعيضی است که حکومت مذهبی بر آنها روا داشته و اگر شهروندان ايرانی به درجه يک، دو و سه تقسيم می شوند به خاطر اين است که حکومت با معيارهای خود مردم را تقسيم بندی میکند.
شما و ديگر امضاءکنندگان اين بيانيه خواستهايد افراد سکولار به شما بپيوندند. آيا به اين وسيله امضاءکنندگان بيانيه میخواهند بخش سکولار جنبش سبز را به وجود بياورند؟
اين بخش وجود دارد و ما نمیخواهيم چيز جديدی را به وجود آوريم بلکه میخواهيم به آن صدا دهيم و حلقومی باشيم برای حرف زدن در کنار ديگران. مسئله اين است که سکولارها مرکزيتی داشته باشند، مسايل سکولاريسم مورد بحث قرار گيرد و راهکارهای مختلف عملی مورد بررسی قرار گيرد.
به نظر من در هر شهر يا کشوری سکولارها بايد گردهم آيند و مشخص کنند چه میخواهند و سپس استراتژی لازم را برای رسيدن به خواستهای خود تعيين کنند.