بیشتر بخوانید
نمایش توان موشکی ایران، در شرایط افزایش فشار های خارجی، معمولا قابل انتظار تر از آزمایش سایر گزینه های نظامی است. در شش مهر ماه گذشته و در آستانه تشکیل اجلاس گروه ۵+ ۱ نیز ایران رزمایش موشکی موسوم به پیامبر اکرم-۲ را اجرا کرده بود.
استفاده از توان موشکی در پاسخ گویی به فشار های سیاسی مرتبط با فعالیت های اتمی ایران تاکیدی بر ارتباط تنگاتنگ این دو بر نامه است؛ در حقیقت تمرکز امور و پیشبرد هر دو برنامه در یک مرکز مدیریت و فرماندهی مشترک، از جمله عواملی است که به افزایش تردید ها نسبت به ماهیت واقعی این دو برنامه یاری داده است.
برنامه های توسعه اتمی و ایجاد توان موشکی در ایران تقریبا بصورت هم زمان آغاز شد. کشور لیبی، در مراحل پایانی جنگ با عراق، با در اختیار قرار دادن تعداد ۲۰ فروند موشک برد کوتاه روسی موسوم به اسکاد، ایران را یاری داد.
در آن زمان، لیبی در تدارک دست یافتن به ابزار لازم برای تولید بمب اتمی بود و از طریق شبکه زیر زمینی عبدالقدیر خان، پدر بمب اتمی پاکستان، نقشه های لازم را برای وارد شدن به این مسیر دریافت کرده بود.
یک سال بعد، ایران تلاش های خود را برای دریافت تعداد بیشتری از این موشک ها افزایش داد و منبع بعدی، پس از لیبی و سوریه، کشور کره شمالی بود.
اولین تلاش های ایران برای تولید مستقل موشک های خانواده اسکاد با شکست روبرو شد و لی با کمک تکنیسین های کره شمالی و همچنین چینی، و دسترسی به قطعات ساخت دو کشور یاد شده، بر نامه تولید موشکهای برد کوتاه هدایت شونده اسکاد بی و سی بسرعت راه اندازی شد.
ایران موشک های یاد شده را که دارای برد موثر ۱۵۰ تا ۳۵۰ کیلومتر هستند به ترتیب شهاب ۱ و شهاب ۲ می نامد. تاکنون هیچ یک از موشک های ساخت ایران در یک رزم واقعی مورد استفاده قرار نگرفته اند. اگرچه با استفاده از موشک های ارسالی توسط لیبی و سوریه، ایران در سال پایانی جنگ هشت ساله، تجربه ۵۲ روز متوالی شلیک موشک از نوع اسکاد به شهر های عراق را اندوخته است.
مطابق بر آوردهای موجود ایران در حال حاضر مابین ۶۰۰ تا ۹۰۰ فروند از موشک های نوع شهاب یک و شهاب دو را در اختیار دارد. برای حمل و پرتاب این موشک ها، ایران ابتدا تعداد ۲۰ سکوی متحرک را از کره شمالی خریداری کرد ولی در حال حاضر متکی به سکوهای متحرک تولید داخلی است.
با توجه به برد محدود این موشک ها، هدف احتمالی آنها پایگاه های استقرار نیروهای آمریکایی مستقر در عراق و همچنین کشورهای جنوبی خلیج فارس تعیین شده است. طی سال های اخیر میزان دقت هدف گیری این موشک ها افزایش یافته است.
ایران موشک های برد کوتاه دیگری را تحت نام تندر و فتح-۱۱۰ و زلزال با برد از ۸۰ تا ۲۰۰ کیلومتر هم تولید کرده که دارای ظرفیت تاکتیکی هستند. در مورد توان واقعی موشکی ایران، دو کشور به گونه ای اغراق آمیز عمل می کنند: ایران و دشمن شماره یک آن اسرائیل!
شهاب
ده سال پس از انجام اولین آزمایش ناموفق موشکی در سال ۱۹۸۸ ، ایران در ژوئیه سال ۱۹۹۸ اولین موشک موسوم به شهاب -۳ را با موفقیت نسبی و دو سال بعد، در ژوئیه سال ۲۰۰۰، موشک یاد شده را با موفقیت کامل پرتاب کرد. موتور موشک یاد شده از نوع سوخت مایع و ساخت کره شمالی بود. برد این موشک بیش از ۱۲۰۰ کیلومتر برآورد شده است.
در کمتر از سه سال بعد و در گرماگرم آمادگی آمریکا برای حمله نظامی به عراق ایران از مرحله آزمایشی موشکهای شهاب-۳ عبور کرد و به تولید صنعتی آنها پرداخت.
در سال ۲۰۰۴ ایران به موفقیت های تازه ای در جهت تولید موشکهای شهاب -۳ و همچنین افزایش برد آنها تا میزان فرا تر از ۲۰۰۰ کیلومتر دست یافت. تغییر شکل دماغه موشک شهاب و آماده ساختن آن با سازه ای قویتر برای ورود به لایه های ضخیم جو و همچنین قابلیت حمل کلاهک غیر متعارف، شائبه تلاش ایران برای طراحی کلاهک هسته ای قابل حمل توسط موشک یاد شده را افزایش داد.
دو سال بعد ایران با آزمایش موشک تازه ای از خانواده شهاب و استفاده از موتور سوخت جامد در یک مرحله از دو مرحله پرواز آن، به پیروزی تازه ای در این زمینه دست یافت.
قرار دادن ماکت یک ماهواره در مدار زمین اگرچه از نظر علمی فاقد ارزش قابل ملاحظه ای بود و لی از نظر نظامی، قرار دان کلاهک خاص با شکل بطری در دماغه موشک و همچنین جدا سازی آن از موشک یک موفقیت چشم گیر به شمار می رود.
در حال حاضر ایران دارای قابلیت تولید موشک با برد فراتر از ۲۰۰۰ کیلومتر و حمل کلاهکی مجهز به سوخت و یا مواد غیر متعارفی است. کلاهک های یاد شده قادرند در صورت لزوم به حمل سلاح شیمایی و یا کلاهک اتمی مبادرت کنند.
با در دست داشتن طرح های تولید موشک های بالستیک شهاب-۴ و در مرحله بعد شهاب- ۵ و شهاب-۶ ایران طی پنج سال آینده قادر خواهد شد، در صورت ادامه برنامه های جاری، به یک قدرت موشکی فراتر از ظرفیت های منطقه ای دست یابد.
تقریبا تمامی ظرفیت های موشکی تولید ایران تهاجمی است. در مورد تامین نیاز به موشک های دفاع هوایی، ایران متکی به منابع خارجی است. بزرگ ترین تامین کننده نیاز های دفاع هوایی ایران روسیه است که از سال ها قبل با تحویل موشک های ابتدایی از نوع 'سام' ایران را تغذیه می کرده و لی تاکنون از تحویل سامانه پیشرفته اس-۳۰۰ به ایران خود داری ورزیده است.
موشکی که روز چهار شنبه خبر پرتاب آن منتشر شد از خانواده شهاب -۳ است که در آن موتور سوخت جامد تعبیه شده است. استفاده از این نوع سوخت زمان لازم برای تجهیز موشک قبل از پرتاب و در نتیجه حمله پیشگرانه به آن را قبل از حرکت دشوار می سازد.
برتری دیگر موشک سجیل نسبت به موشک شهاب -۳، سرعت حرکت آن است که در نتیجه شانس عبور آن از لایه های دفاع ضد موشکی را در مسیر رسیدن به هدف افزایش خواهد داد. ایران با تمرکز منابع قابل مالی و انسانی در تلاش تکمیل مراحل فنی تولید موتور های موشکی با سوخت جامع و همچنین سوخت مصرفی آن ها است.
«در مورد توان واقعی موشکی ایران، دو کشور به گونه ای اغراق آمیز عمل می کنند: ایران و دشمن شماره یک آن اسرائیل.»
اگرچه از راه تغییر مسیر سوخت رسانی به موشک، در نیمه راه پرتاب می توان برد نهایی آن را محدود کرد، و لی در هر حال با توجه به عمق خاک ایران که در دور ترین نقطه کمتر از ۲۲۰۰ کیلومتر است، هنوز هیچیک از موشکهای نوع شهاب-۳ و یا سجیل با برد واقعی مورد آزمایش قرار نگرفته اند.
تاکنون پرتاب هیچ یک از موشک های بالستیک با برد متوسط ایران به شکل تصویری به نمایش گذاشته نشده اند. موشک کاوشگر ایران نیز در تاریکی شب پرتاب شد و خبر آن بعد از انجام آزمایش منتشر گردید. ایران برای رسیدن به توان موشکی در حدود کشورهای پیشرفته نیازمند هفت تا ده سال زمان است. در این فاصله انجام هر سالهی حد اقل ۱۵ پرتاب آزمایشی مانند آنچه امروز صورت گرفت، ضرورتی غیر قابل اجتناب است.
با تکیه بر توان موشکی در دکترین دفاعی ایران، و تلفیق آن با بر نامه های اتمی، در عمل نیروهای مسلح متعارفی و به خصوص ارتش به عقب رانده شده اند. متمرکز ساختن توان موشکی در قالب یک نیروی مستقل، اگرچه به نوعی نیروی یاد شده را از سپاه جدا ساخته، و لی در عمل و از طریق اعمال مدیریت متمرکز سپاه بر اداره و هدایت برنامه های موشکی، هماهنگ با سرپرستی بخش های حساس برنامه های توسعه اتمی جمهوری اسلامی، اداره این بخش بیش از گذشته در اختیار سپاه قرار گرفته است.
علیرغم سرمایه گذاری های فراوان، نیروی موشکی ایران، در صورت تکیه بر توان آتش متعارف، تنها یک نیروی تاکتیکی و فاقد قابلیت های باز دارنده باقی خواهد ماند. قابلیت های اتمی ایران نیز در صورت توقف در مرزهای کنونی و خودداری از پیمودن گام آخر، فاقد هر نوع ظرفیت موثر خواهد بود. تنها تلفیق این دو نیرو و پیشبرد هدف های آنها در قالب یک استراتژی مرتبط و مشترک می تواند ادامه و توسعه آنها را توجیه پذیر و ممکن سازد.