در برخورد نخست، چهره اروپايی اش و شباهتش به جوانی جولی کريستی، بازيگر انگليسی ايفاگر نقش لارا در فيلم دکتر ژيواگو، اين تصور را پديد میآورد که با يک بازيگر سينما روبهرو هستيم.
ليلی انور در چهل سالگی با اندوخته ای از فلسفه و ادبيات کلاسيک ايران، به عنوان يکی از کارشناسان ادبيات فارسی در جامعه فرانسه شناخته میشود. او که درجه استادی دانشگاه را در رشته انگليسی در مدرسه عالی ادبيات انگليسی در فرانسه دريافت کرده، در زمينه ادبيات فارسی نيز درجه دکترا گرفته است و امروز به عنوان رئيس و استاد بخش ادبيات فارسی در انستيتوی ملی تمدنها و زبانهای شرقی در پاريس تدريس میکند.
او میگويد از کودکی به دليل اينکه پدرش اشعار مولانا را میخواند، با مولانا آشنا شد. در زمان جنگ [ایران و عراق] تنها تفريحش اين شده بود که با پدرش به دورههای شعرخوانی میرفت. در همين شب هاست که با شعرهای مولانا آشنا میشود.
ليلی انور پس از آشنا شدن با مولانا و برای ريشهيابی اشعارش به مطالعه آثار نظامی گنجوی، عطار و سنايی می پردازد.
او میگوید: مولانا بر شعر کلاسيک تسلط زيادی دارد با اينهمه نمیتوان گفت که شعر او کلاسيک است؛ برای اينکه آزادانه با شعر هر کاری که میخواهد میکند.
عشقی که مولانا به شعر دارد برای اين نيست که شعر چيز زيبايی است، مولانا میداند که قدرت استعارهها و ريتم در شعر میتواند تحولی در روح انسان به وجود بياورد.
مولانا به دليل تجربه عرفانی و معنوی، به آن چيزی دسترسی داشته است که در تصوف به آن عالم مثال يا عالم خيال میگوييم. عالمی که مافوق عادی است و میتواند واقعيتی را به ما برساند که به صورت عادی به آن دسترسی نداريم، مگر آنکه به گفته مولانا چشم سِر را بيدار کنيم. بعد از چشم سَر برسيم به چشم سِر.
دیوان شمس یا مثنوی معنوی؟
«ديوان شمس را به مثنوی ترجيح میدهم. ديوان شمس از لحاظ خلاقيت شعری و ريتم و آن عشق و ديوانگی که در همه شعرهاست، وجدی بر میانگيزد.»
لیلی انور کتابی تحليلی درباره مولانا نوشته است، که زندگی مولانا را به دور محور تحول در آثارش بيان میکند.
انگيزه وی برای نوشتن اين کتاب آن بود که به گفته خودش در زبان فرانسه تاکنون کتابی تحليلی و پژوهشی به نگارش در نيامده بود.
ليلی انور در جامعه فرانسه بحثهايی نيز برانگيخته است؛ به ويژه ايرانشناسان فرانسوی با اين فرضيه او که "سيمرغ در افسانههای ايرانی مونث است نه مذکر"، اختلاف نظر دارند.
ليلی انور میگوید: «من اولين کسی نيستم که اين را میگويم. هانری کوربن {ایرانشناس و شرقشناس شهیر فرانسوی} يک جايی توضيح میدهد که کلمه سيمرغ در زبان پهلوی مونث بوده. با خواندن اين، با خود فکر کردم، که چرا ما در فرانسه سيمرغ را مذکر ترجمه میکنيم. شايد چون گفته شده که سيمرغ پادشاه مرغان است. آدم فکر میکند که پادشاه حتماً بايد مذکر باشد؛ اگر شعر نظامی را درست بخوانيم میبينيم در منظومه خسرو و شيرين، چندين بار پادشاه به معنی مونث آمده است. البته شايد نه مونث است نه مذکر. چون در زبان فارسی مونث و مذکر نداريم. ولی دليل اينکه میشود گفت سيمرغ مونث است، اين است که سيمرغ در شاهنامه تخم میگذارد و وقتی به سام میرسد، به عنوان يک مادر به او میرسد نه پدر.
ليلی انور در تحقيقاتش درباره نظامی گنجوی به اين نتيجه میرسد که از نظر فلسفی نظامی يکی از کاملترين شاعران است. يکی از کارهای عمده خانم انور مطالعه روی ادبيات عرفانی ايران است. بخش ديگری از فعاليت وی تدريس ادبيات فارسی از قرن ۱۲ تا زمان جامی در قرن ۱۵ ميلادی است. او همچنين برای شناساندن ادبيات معاصر ايران، در فرانسه تلاش زیادی کرده است.
لیلی انور در تدريس زبان فارسی از متنهای نويسندگان زن معاصر استفاده میکند و صفحهای در ماهنامه «لوموند د رليژيون» (لوموند مذاهب) دارد که در آن به تحليل متنهای معنوی مهم جهانی میپردازد.
از طرحهای آينده خانم انور انتشار گزيدهای از ديوان شمس به زبان فرانسه است. وی هدفش را رساندن صدای ادبيات ايران به جهان غرب میداند، که به گفته او «نتيجهاش به يک معنا، سياسی است».
خانم انور در پاسخ به اين پرسش که آيا جوانی اش به پيشداوری ِ برخی پيشکسوتان ایرانشناسی دامن زده است، می گويد:
«بارها پيش آمده. چون هم سن مهم است هم زن بودن. اين فقط منحصر به استادان ايرانی نيست. استادان اروپايی و آمريکايی هم يک کمی به دليل زن بودن و جوان بودن پيشداوری میکنند.»
خانم انور نظر مثبتی به تحولات ادبی در نسل جوان ايران دارد. یکی از کتابهايی که نوشته است، کتابی است درباره ملک جان نعمتی -شاعره کرد ايرانی قرن بيستم. از ديگر فعاليتهای او همکاری با بنياد ميراث ايران در لندن است و از ماه آوريل آينده به عضويت هیئت علمی اين موسسه در میآيد.
ليلی انور در چهل سالگی با اندوخته ای از فلسفه و ادبيات کلاسيک ايران، به عنوان يکی از کارشناسان ادبيات فارسی در جامعه فرانسه شناخته میشود. او که درجه استادی دانشگاه را در رشته انگليسی در مدرسه عالی ادبيات انگليسی در فرانسه دريافت کرده، در زمينه ادبيات فارسی نيز درجه دکترا گرفته است و امروز به عنوان رئيس و استاد بخش ادبيات فارسی در انستيتوی ملی تمدنها و زبانهای شرقی در پاريس تدريس میکند.
ليلی انور در چهل سالگی با اندوخته ای از فلسفه و ادبيات کلاسيک ايران، به عنوان يکی از کارشناسان ادبيات فارسی در جامعه فرانسه شناخته میشود.
ليلی انور، دختر منوچهر انور، کارگردان، سينماشناس و گوينده ايرانی است. در ادبيات فارسی نيز مطالعات او -به ويژه- در مورد مولانا جلال الدين رومی است. او میگويد از کودکی به دليل اينکه پدرش اشعار مولانا را میخواند، با مولانا آشنا شد. در زمان جنگ [ایران و عراق] تنها تفريحش اين شده بود که با پدرش به دورههای شعرخوانی میرفت. در همين شب هاست که با شعرهای مولانا آشنا میشود.
ليلی انور پس از آشنا شدن با مولانا و برای ريشهيابی اشعارش به مطالعه آثار نظامی گنجوی، عطار و سنايی می پردازد.
او میگوید: مولانا بر شعر کلاسيک تسلط زيادی دارد با اينهمه نمیتوان گفت که شعر او کلاسيک است؛ برای اينکه آزادانه با شعر هر کاری که میخواهد میکند.
عشقی که مولانا به شعر دارد برای اين نيست که شعر چيز زيبايی است، مولانا میداند که قدرت استعارهها و ريتم در شعر میتواند تحولی در روح انسان به وجود بياورد.
مولانا به دليل تجربه عرفانی و معنوی، به آن چيزی دسترسی داشته است که در تصوف به آن عالم مثال يا عالم خيال میگوييم. عالمی که مافوق عادی است و میتواند واقعيتی را به ما برساند که به صورت عادی به آن دسترسی نداريم، مگر آنکه به گفته مولانا چشم سِر را بيدار کنيم. بعد از چشم سَر برسيم به چشم سِر.
دیوان شمس یا مثنوی معنوی؟
«ديوان شمس را به مثنوی ترجيح میدهم. ديوان شمس از لحاظ خلاقيت شعری و ريتم و آن عشق و ديوانگی که در همه شعرهاست، وجدی بر میانگيزد.»
لیلی انور کتابی تحليلی درباره مولانا نوشته است، که زندگی مولانا را به دور محور تحول در آثارش بيان میکند.
انگيزه وی برای نوشتن اين کتاب آن بود که به گفته خودش در زبان فرانسه تاکنون کتابی تحليلی و پژوهشی به نگارش در نيامده بود.
ليلی انور در جامعه فرانسه بحثهايی نيز برانگيخته است؛ به ويژه ايرانشناسان فرانسوی با اين فرضيه او که "سيمرغ در افسانههای ايرانی مونث است نه مذکر"، اختلاف نظر دارند.
ليلی انور میگوید: «من اولين کسی نيستم که اين را میگويم. هانری کوربن {ایرانشناس و شرقشناس شهیر فرانسوی} يک جايی توضيح میدهد که کلمه سيمرغ در زبان پهلوی مونث بوده. با خواندن اين، با خود فکر کردم، که چرا ما در فرانسه سيمرغ را مذکر ترجمه میکنيم. شايد چون گفته شده که سيمرغ پادشاه مرغان است. آدم فکر میکند که پادشاه حتماً بايد مذکر باشد؛ اگر شعر نظامی را درست بخوانيم میبينيم در منظومه خسرو و شيرين، چندين بار پادشاه به معنی مونث آمده است. البته شايد نه مونث است نه مذکر. چون در زبان فارسی مونث و مذکر نداريم. ولی دليل اينکه میشود گفت سيمرغ مونث است، اين است که سيمرغ در شاهنامه تخم میگذارد و وقتی به سام میرسد، به عنوان يک مادر به او میرسد نه پدر.
ليلی انور در تحقيقاتش درباره نظامی گنجوی به اين نتيجه میرسد که از نظر فلسفی نظامی يکی از کاملترين شاعران است. يکی از کارهای عمده خانم انور مطالعه روی ادبيات عرفانی ايران است. بخش ديگری از فعاليت وی تدريس ادبيات فارسی از قرن ۱۲ تا زمان جامی در قرن ۱۵ ميلادی است. او همچنين برای شناساندن ادبيات معاصر ايران، در فرانسه تلاش زیادی کرده است.
لیلی انور در تدريس زبان فارسی از متنهای نويسندگان زن معاصر استفاده میکند و صفحهای در ماهنامه «لوموند د رليژيون» (لوموند مذاهب) دارد که در آن به تحليل متنهای معنوی مهم جهانی میپردازد.
از طرحهای آينده خانم انور انتشار گزيدهای از ديوان شمس به زبان فرانسه است. وی هدفش را رساندن صدای ادبيات ايران به جهان غرب میداند، که به گفته او «نتيجهاش به يک معنا، سياسی است».
خانم انور در پاسخ به اين پرسش که آيا جوانی اش به پيشداوری ِ برخی پيشکسوتان ایرانشناسی دامن زده است، می گويد:
«بارها پيش آمده. چون هم سن مهم است هم زن بودن. اين فقط منحصر به استادان ايرانی نيست. استادان اروپايی و آمريکايی هم يک کمی به دليل زن بودن و جوان بودن پيشداوری میکنند.»
خانم انور نظر مثبتی به تحولات ادبی در نسل جوان ايران دارد. یکی از کتابهايی که نوشته است، کتابی است درباره ملک جان نعمتی -شاعره کرد ايرانی قرن بيستم. از ديگر فعاليتهای او همکاری با بنياد ميراث ايران در لندن است و از ماه آوريل آينده به عضويت هیئت علمی اين موسسه در میآيد.