کسی فریاد میزند «بزنینش. کشتن...» کمی آنطرفتر دیگری میگوید: «نزنین بابا... ولش کنین.» هیاهو و شلوغی، کلمات را میبلعد و بعد دوباره جمعیتی که ناگهان یک صدا فریاد میزند: «ولش کن، ولش کن، ولش کن...».
بسیجی نیمه برهنه با کمک چند نفر از معترضان از جمعیت بیرون کشیده می شود و میرود. جمعیت در حال پراکنده شدن است که دوباره کسی فریاد میزند: «بیاین... کشتن». این بار بدن نیمهجان شهروندی روی زمین افتاده است. از گلویش خون بیرون میزند.
جمعیت مجروح را بلند می کند و می برد.
دوباره کسی فریاد میزند: کشتن...
عاشورای ۸۸ در خیابانهای ایران: معترضان خود را قربانی میدانند و هوادارن حکومت معترضان را «محارب» مینامند. عاشورایی که بیش از سیزده قرن از آن میگذرد و هنوز بخشی از تاریخ سیاسی و اجتماعی یک سرزمین است. هنوز میگویند «یا حسین» و هنوز این «یا حسین» واژگانی است که تاریخ و سیاست و جامعه را به هم گره میزند.
کم نبودند کسانی که میاندیشیدند در روز عاشورا، اگر خشونتی رخ ندهد، دست کم بر آن افزوده نخواهد شد. اما روایت تصویر از عاشورای ۸۸ جور دیگری است.
عاشورای ۸۸ در خیابانهای شلوغ؛ صدای تیر و شعار، جیغ و شیون و بوی دود. نیروهای امنیتی حمله، معترضان در فرار. معترضان حمله، نیروهای امنیتی در فرار.
یکی از معترضان (عکس بالا) و دو نفر از نیروهای امنیتی (عکس پایین)
عکس و فیلم وصدا؛ این بار فقط رسانههای غربی نیستند که برنامههای ویژهای از اعتراضهای ایران نشان میدهند، رسانههای دولتی و نیمهمستقل چین و روسیه هم بخش ویژهای را به بازتاب اعتراضهای ایران اختصاص دادهاند.
بیشتر بخوانید: گزارش یک وبلاگ نویس ر از برنامه ویژه شبکه فنیکس چین در مورد رخدادهای روز عاشورا (رادیو فردا مسئول محتوای وب سایت های دیگر نیست)
ساعتی از پایان خونبار عاشورای ۸۸ نگذشته بود که تحلیلگران ایرانی به بازخوانی و بازبینی رخدادهای این روز پرداختند. از سوی دیگر دولت ایران نیز خود را برای برپایی راهپیمایی علیه معترضان آماده میکرد. اما شبکههای اجتماعی –به ویژه فیس بوک- گوی سبقت را مثل همیشه از بقیه ربودند: حاشیهنویسی، تحلیل و نظرهای کوتاه و البته فیلم و عکس و خبر.
با نگاهی گذرا، کاربران ایرانی فیس بوک که بسیاری از آنها این روزهای با نامهای مستعار و عکسهای «سبز» شده اخبار ایران را دنبال میکنند و یا خود خبر سازند، دو گروه اصلی را تشکیل میدادند؛ گروهی که نگران خشونت به کار گرفته شده از سوی معترضان بودند و گروهی که واکنش معترضان به خشونت نیروهای امنیتی را «واکنشی طبیعی» و/یا «دفاعی» مینامیدند.
خیلی از تحلیلگران و ناظران نیز یا به آرامی به نقد خشونت معترضان (مثل کتک زدن نیروهای امنیتی) پرداختند یا آن را «واکنشی دفاعی» نامیدند. البته اکثر آنها خشونتی که نیروهای امنیتی علیه معترضان به کار گرفتند را کم سابقه یا بیسابقه دانستند.
مسعود بهنود روزنامه نگار ایرانی در وبلاگ شخصی خود نوشت: « ما شکست خوردیم. اهل مدارا و تسامح شکست خوردند، طایفه سمحه و سهله شکست خوردند. این را در همین سکوت سرد، در همین شب های الله اکبری و گلوله و فریاد هم می توان به خود گفت. اگر شادمانیم از آن چه در خیابانها می گذرد به گمانم شادمانی مان پایدار نیست. امیدوار بودیم که دیگر دادمان را با مشت و گلوله نستانیم، گل به کار می آوریم، این که اول بار دیگری گلوله انداخت از بار غم ما نمی کاهد.»
زیر همان پست و در بخش نظرها، کسانی در موافقت با بهنود و کسانی در مخالفت با او نوشتهاند. یکی از «مخالفان» نوشته است: «آقای بهنود چارهیی نبود، از بالای پل حافظ مردم را سنگباران میکردند، دوطرف خیابان را بسته بودند. چه میشد کرد جز دفاع از خود؟...»
بیشتر بخوانید: «دلهره دارم» از مسعود بهنود
دفاع یا خشونت؟ واژگانی که این روزهای بسیار تکرار شده است.
در میان کاربران فیس بوک یک پرسش شاید بیش از بقیه مطرح شده است؛ خشونت چیست و مصادیق آن کدام است؟
برخی از کاربران مینویسند گرفتن موتور نیروهای بسیجی مصداق خشونت نیست، بلکه به دلیل گرفتن «وسیله خشونت» از تکرار آن خواهد کاست.
اما آتش زدن پاسگاه پلیس چطور؟
پرسش و پاسخ در این مورد همچنان یکی از مهمترین بحثهای داغ شبکههای اجتماعی است.
عمده تحلیلگران، وقایع روزعاشورا را نتیجه برخوردهای خشونتبار حکومت میدانند.
مرتضی کاظمیان، فعال ملی مذهبی از موج رو به تزاید احساسات و «بازتولید خشونت» میگوید. او که اندکی پس از رخدادهای روز عاشورا بازداشت شد، بیش از دستگیرش به رادیو فردا گفت: «اینها آن نقاط و مقاطع پرخطری هست که به نظر من باید هر ایرانی که دغدغه ایران دارد احساس خطر کند و نسبت به بازتولید آن هشدار بدهد، چه به کسانی که صاحب قدرت هستند -و طبیعتا در درجه اول آنها بیشترین سهم را دارند در بازتولید خشونت- و چه به کسانی که در حوزه جامعه مدنی متاسفانه از این سرکوبها و خشونتها متاثر شدهاند و با رویکردهای احساسی تلاش میکنند که حقوق خودشان را پیگیری کنند.»
مهدی جامی، دیگر روزنامهنگار ایرانی در وبلاگ خود در پی رخدادهای عاشورا نگاهی به روند اعتراضات در هفت ماه گذشته دارد. آقای جامی مینویسد: «شش ماه گذشته مردم به عبارتی جمهوری اسلامی را پوست کنده اند و عریان اش ساخته اند. و نیز به عبارتی دیگر نظام استریپ تیز کرده است. قدم به قدم تکه ای را که به تن داشته کنده و دور انداخته است. اینک عجوزهای روبروی ما ست که عریان شده است.»
بیشتر بخوانید: «عاشورا و اشقیای نظام» از مهدی جامی
خشونت. مسئله در همه نوشتهها و نقدها و نظرها این است: خشونت.
خشونتی که به گفته کسانی مانند مهدی جامی نظام حاکم بر ایران را عریان کرده است و به گفته کسانی مانند سعید رضوی فقیه، فعال سیاسی اصلاح طلب اوضاع را بغرنجتر میکند؛ «متأسفانه سير وقايع به سمتی پيش میرود که شرايط اجتماعی و سياسی ايران روز به روز بغرنجتر میشود و راهحلهايی که میتواند تنش و بحران را مرتفع کند و باعث ايجاد تفاهم و آشتی در کشور شود، محدودتر و کمتر میشوند.»
۳۱ سال بعد
اعتراضهای ماههای گذشته در ایران بخشی از تاریخ معاصر سرزمینی است که در آن، در همین صد سال گذشته اتفاقات بینظیری رخ داده است. انقلاب مشروطه، به توپ بستن مجلس و... این انقلاب آخرین که اگر چه در آن گروههای غیرمذهبی بسیاری فعال بودند نهایتا به حکومتی مذهبی انجامید.
سی و یک سال پیش از عاشورای ۸۸ شاه ایران بر تلویزون دولتی ظاهر شد تا در محرم ۵۷ از نگرانی خود از «آشوبها» بگوید.
در ادامه محمدرضا پهلوی گفت: «من نیز پیام انقلاب شما را شنیدم...»
در همان زمان و در راهپیمایی بزرگ تاسوعا و عاشورای سال ۵۷ بین نه –به گفته مقامهای دولتی- تا ۴۰ نفر –به گفته مخالفان- کشته شدند. اندکی پس از آن طرفدران دولت در خیابانهای ایران دست به تظاهرات علیه مخالفان زدند.
ببینید: فیلم خبری تظاهرات هواداران شاه در اصفهان از یکی از رسانههای بینالمللی در وبسایت یوتیوب
خشونت روز عاشورا و روزهای دیگر در زمان حکومت آخرین پادشاه پهلوی سمت و سوی دیگری به اعتراضها داد. البته در آن زمان گروههای سیاسی بسیاری بازوی نظامی داشتند، آنچه عملا در میان معترضان ایرانی به چشم نمیخورد. همین موضوع نیز سبب شده است تا برخی تحلیلگران بگویند در شرایط فعلی امکان رخ دادن «انقلاب» یا «واکنش مسلحانه» از سوی معترضان ناچیز است.
اما در همین شرایط هم کم نیستند کسانی که معترضان را دعوت به «خویشتنداری» بیشتر میکنند. عزتالله سحابی، از چهرههای سرشناس ملیمذهبی ایران در نامهای که اخیرا خطاب به ایرانیان خارج از کشور نوشته است، میگوید: «هرگونه حرکت جنبش فعلی به سمت خشونت، به ضرر ایران، مردمان آن و خود جنبش سبز است؛ چرا که وقتی حرکت خشونت آمیز شود، جناح قالب و قاهر دست بالا را خواهد داشت و آنها برنده بازی خشونت خواهند بود.»
اما همین نامه نیز با واکنشهای مختلفی روبهرو شده است.
محمدرضا شکوهی فرد از تحلیلگران سیاسی در یادداشتی در وبسایت گویا نوشته است: «کدام خشونت؟ تعريف خشونت چيست و مصداق تحقق و نماد تصوير اين تعريف در کدام فعل ملت مشاهده گرديده که به خود اجازه دهيم به دختران و پسران و پدران و مادرانمان بگوييم، شما مشابه يزيديان عمل نکنيد، از خشونت فاصله بگيريد؟!»
نیروهای امنیتی به سوی تظاهر کنندگان شلیک می کنند
رخدادهای عاشورا بیش از هر زمان دیگری در میان معترضان به «جنبش عاری از خشونت» بحث جدیدی افزوده است: «مصداقهای» خشونت چیست؟ «خویشتنداری» به چه معنی است؟ بحثی که به نظر میرسد همچنان ادامه خواهد داشت و همچنان نیز بر آن یادداشت و تحلیل و نظر نوشته خواهد شد.
بحثی که در تاریخ معاصر ایران رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است. تاریخی که در صد سال گذشته آن انقلاب و جنگ کم رخ نداده است.
از سوی دیگر حکومت ایران در روزهای گذشته –پس از رخدادهای عاشورا- نه تنها ملایمتی از خود نشان نداده است، بلکه بر خشونت افزوده، تعداد بازداشتیها را بیشتر کرده و همینک نیز از «اعدام سریع محارب» سخن به میان میآورد. در چنین شرایطی بحث بر سر «خشونت» در میان معترضان به سادگی پیش نخواهد رفت. هر چند یافتن پاسخ یا پاسخهایی برای آن احتمالا افق و آینده جنبش اعتراضی ایران بیش از هر زمان دیگری روشن خواهد کرد.
بسیجی نیمه برهنه با کمک چند نفر از معترضان از جمعیت بیرون کشیده می شود و میرود. جمعیت در حال پراکنده شدن است که دوباره کسی فریاد میزند: «بیاین... کشتن». این بار بدن نیمهجان شهروندی روی زمین افتاده است. از گلویش خون بیرون میزند.
جمعیت مجروح را بلند می کند و می برد.
دوباره کسی فریاد میزند: کشتن...
عاشورای ۸۸ در خیابانهای ایران: معترضان خود را قربانی میدانند و هوادارن حکومت معترضان را «محارب» مینامند. عاشورایی که بیش از سیزده قرن از آن میگذرد و هنوز بخشی از تاریخ سیاسی و اجتماعی یک سرزمین است. هنوز میگویند «یا حسین» و هنوز این «یا حسین» واژگانی است که تاریخ و سیاست و جامعه را به هم گره میزند.
کم نبودند کسانی که میاندیشیدند در روز عاشورا، اگر خشونتی رخ ندهد، دست کم بر آن افزوده نخواهد شد. اما روایت تصویر از عاشورای ۸۸ جور دیگری است.
عاشورای ۸۸ در خیابانهای شلوغ؛ صدای تیر و شعار، جیغ و شیون و بوی دود. نیروهای امنیتی حمله، معترضان در فرار. معترضان حمله، نیروهای امنیتی در فرار.
یکی از معترضان (عکس بالا) و دو نفر از نیروهای امنیتی (عکس پایین)
عکس و فیلم وصدا؛ این بار فقط رسانههای غربی نیستند که برنامههای ویژهای از اعتراضهای ایران نشان میدهند، رسانههای دولتی و نیمهمستقل چین و روسیه هم بخش ویژهای را به بازتاب اعتراضهای ایران اختصاص دادهاند.
بیشتر بخوانید: گزارش یک وبلاگ نویس ر از برنامه ویژه شبکه فنیکس چین در مورد رخدادهای روز عاشورا (رادیو فردا مسئول محتوای وب سایت های دیگر نیست)
ساعتی از پایان خونبار عاشورای ۸۸ نگذشته بود که تحلیلگران ایرانی به بازخوانی و بازبینی رخدادهای این روز پرداختند. از سوی دیگر دولت ایران نیز خود را برای برپایی راهپیمایی علیه معترضان آماده میکرد. اما شبکههای اجتماعی –به ویژه فیس بوک- گوی سبقت را مثل همیشه از بقیه ربودند: حاشیهنویسی، تحلیل و نظرهای کوتاه و البته فیلم و عکس و خبر.
با نگاهی گذرا، کاربران ایرانی فیس بوک که بسیاری از آنها این روزهای با نامهای مستعار و عکسهای «سبز» شده اخبار ایران را دنبال میکنند و یا خود خبر سازند، دو گروه اصلی را تشکیل میدادند؛ گروهی که نگران خشونت به کار گرفته شده از سوی معترضان بودند و گروهی که واکنش معترضان به خشونت نیروهای امنیتی را «واکنشی طبیعی» و/یا «دفاعی» مینامیدند.
خیلی از تحلیلگران و ناظران نیز یا به آرامی به نقد خشونت معترضان (مثل کتک زدن نیروهای امنیتی) پرداختند یا آن را «واکنشی دفاعی» نامیدند. البته اکثر آنها خشونتی که نیروهای امنیتی علیه معترضان به کار گرفتند را کم سابقه یا بیسابقه دانستند.
مسعود بهنود روزنامه نگار ایرانی در وبلاگ شخصی خود نوشت: « ما شکست خوردیم. اهل مدارا و تسامح شکست خوردند، طایفه سمحه و سهله شکست خوردند. این را در همین سکوت سرد، در همین شب های الله اکبری و گلوله و فریاد هم می توان به خود گفت. اگر شادمانیم از آن چه در خیابانها می گذرد به گمانم شادمانی مان پایدار نیست. امیدوار بودیم که دیگر دادمان را با مشت و گلوله نستانیم، گل به کار می آوریم، این که اول بار دیگری گلوله انداخت از بار غم ما نمی کاهد.»
زیر همان پست و در بخش نظرها، کسانی در موافقت با بهنود و کسانی در مخالفت با او نوشتهاند. یکی از «مخالفان» نوشته است: «آقای بهنود چارهیی نبود، از بالای پل حافظ مردم را سنگباران میکردند، دوطرف خیابان را بسته بودند. چه میشد کرد جز دفاع از خود؟...»
بیشتر بخوانید: «دلهره دارم» از مسعود بهنود
دفاع یا خشونت؟ واژگانی که این روزهای بسیار تکرار شده است.
در میان کاربران فیس بوک یک پرسش شاید بیش از بقیه مطرح شده است؛ خشونت چیست و مصادیق آن کدام است؟
برخی از کاربران مینویسند گرفتن موتور نیروهای بسیجی مصداق خشونت نیست، بلکه به دلیل گرفتن «وسیله خشونت» از تکرار آن خواهد کاست.
اما آتش زدن پاسگاه پلیس چطور؟
پرسش و پاسخ در این مورد همچنان یکی از مهمترین بحثهای داغ شبکههای اجتماعی است.
عمده تحلیلگران، وقایع روزعاشورا را نتیجه برخوردهای خشونتبار حکومت میدانند.
مرتضی کاظمیان، فعال ملی مذهبی از موج رو به تزاید احساسات و «بازتولید خشونت» میگوید. او که اندکی پس از رخدادهای روز عاشورا بازداشت شد، بیش از دستگیرش به رادیو فردا گفت: «اینها آن نقاط و مقاطع پرخطری هست که به نظر من باید هر ایرانی که دغدغه ایران دارد احساس خطر کند و نسبت به بازتولید آن هشدار بدهد، چه به کسانی که صاحب قدرت هستند -و طبیعتا در درجه اول آنها بیشترین سهم را دارند در بازتولید خشونت- و چه به کسانی که در حوزه جامعه مدنی متاسفانه از این سرکوبها و خشونتها متاثر شدهاند و با رویکردهای احساسی تلاش میکنند که حقوق خودشان را پیگیری کنند.»
مهدی جامی، دیگر روزنامهنگار ایرانی در وبلاگ خود در پی رخدادهای عاشورا نگاهی به روند اعتراضات در هفت ماه گذشته دارد. آقای جامی مینویسد: «شش ماه گذشته مردم به عبارتی جمهوری اسلامی را پوست کنده اند و عریان اش ساخته اند. و نیز به عبارتی دیگر نظام استریپ تیز کرده است. قدم به قدم تکه ای را که به تن داشته کنده و دور انداخته است. اینک عجوزهای روبروی ما ست که عریان شده است.»
بیشتر بخوانید: «عاشورا و اشقیای نظام» از مهدی جامی
خشونت. مسئله در همه نوشتهها و نقدها و نظرها این است: خشونت.
خشونتی که به گفته کسانی مانند مهدی جامی نظام حاکم بر ایران را عریان کرده است و به گفته کسانی مانند سعید رضوی فقیه، فعال سیاسی اصلاح طلب اوضاع را بغرنجتر میکند؛ «متأسفانه سير وقايع به سمتی پيش میرود که شرايط اجتماعی و سياسی ايران روز به روز بغرنجتر میشود و راهحلهايی که میتواند تنش و بحران را مرتفع کند و باعث ايجاد تفاهم و آشتی در کشور شود، محدودتر و کمتر میشوند.»
۳۱ سال بعد
اعتراضهای ماههای گذشته در ایران بخشی از تاریخ معاصر سرزمینی است که در آن، در همین صد سال گذشته اتفاقات بینظیری رخ داده است. انقلاب مشروطه، به توپ بستن مجلس و... این انقلاب آخرین که اگر چه در آن گروههای غیرمذهبی بسیاری فعال بودند نهایتا به حکومتی مذهبی انجامید.
سی و یک سال پیش از عاشورای ۸۸ شاه ایران بر تلویزون دولتی ظاهر شد تا در محرم ۵۷ از نگرانی خود از «آشوبها» بگوید.
در ادامه محمدرضا پهلوی گفت: «من نیز پیام انقلاب شما را شنیدم...»
در همان زمان و در راهپیمایی بزرگ تاسوعا و عاشورای سال ۵۷ بین نه –به گفته مقامهای دولتی- تا ۴۰ نفر –به گفته مخالفان- کشته شدند. اندکی پس از آن طرفدران دولت در خیابانهای ایران دست به تظاهرات علیه مخالفان زدند.
ببینید: فیلم خبری تظاهرات هواداران شاه در اصفهان از یکی از رسانههای بینالمللی در وبسایت یوتیوب
خشونت روز عاشورا و روزهای دیگر در زمان حکومت آخرین پادشاه پهلوی سمت و سوی دیگری به اعتراضها داد. البته در آن زمان گروههای سیاسی بسیاری بازوی نظامی داشتند، آنچه عملا در میان معترضان ایرانی به چشم نمیخورد. همین موضوع نیز سبب شده است تا برخی تحلیلگران بگویند در شرایط فعلی امکان رخ دادن «انقلاب» یا «واکنش مسلحانه» از سوی معترضان ناچیز است.
اما در همین شرایط هم کم نیستند کسانی که معترضان را دعوت به «خویشتنداری» بیشتر میکنند. عزتالله سحابی، از چهرههای سرشناس ملیمذهبی ایران در نامهای که اخیرا خطاب به ایرانیان خارج از کشور نوشته است، میگوید: «هرگونه حرکت جنبش فعلی به سمت خشونت، به ضرر ایران، مردمان آن و خود جنبش سبز است؛ چرا که وقتی حرکت خشونت آمیز شود، جناح قالب و قاهر دست بالا را خواهد داشت و آنها برنده بازی خشونت خواهند بود.»
اما همین نامه نیز با واکنشهای مختلفی روبهرو شده است.
محمدرضا شکوهی فرد از تحلیلگران سیاسی در یادداشتی در وبسایت گویا نوشته است: «کدام خشونت؟ تعريف خشونت چيست و مصداق تحقق و نماد تصوير اين تعريف در کدام فعل ملت مشاهده گرديده که به خود اجازه دهيم به دختران و پسران و پدران و مادرانمان بگوييم، شما مشابه يزيديان عمل نکنيد، از خشونت فاصله بگيريد؟!»
نیروهای امنیتی به سوی تظاهر کنندگان شلیک می کنند
رخدادهای عاشورا بیش از هر زمان دیگری در میان معترضان به «جنبش عاری از خشونت» بحث جدیدی افزوده است: «مصداقهای» خشونت چیست؟ «خویشتنداری» به چه معنی است؟ بحثی که به نظر میرسد همچنان ادامه خواهد داشت و همچنان نیز بر آن یادداشت و تحلیل و نظر نوشته خواهد شد.
بحثی که در تاریخ معاصر ایران رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است. تاریخی که در صد سال گذشته آن انقلاب و جنگ کم رخ نداده است.
از سوی دیگر حکومت ایران در روزهای گذشته –پس از رخدادهای عاشورا- نه تنها ملایمتی از خود نشان نداده است، بلکه بر خشونت افزوده، تعداد بازداشتیها را بیشتر کرده و همینک نیز از «اعدام سریع محارب» سخن به میان میآورد. در چنین شرایطی بحث بر سر «خشونت» در میان معترضان به سادگی پیش نخواهد رفت. هر چند یافتن پاسخ یا پاسخهایی برای آن احتمالا افق و آینده جنبش اعتراضی ایران بیش از هر زمان دیگری روشن خواهد کرد.