دوشنبه شبی که پیش روی ماست مصادف با شب چله یا شب یلدا و همان شب زایش خورشید است. شبی که ایرانیان باستان تا امروز آن را فرصتی برای گرد هم آمدن خانوادگی و دوستانه و جشن گرفتن می دانند.
برای نگاهی متفاوت به این شب خاص از یک کارشناس صاحب نام در حوزه اختر- باستانشناسی، گاه شماری و فرهنگ ایران باستان دعوت کردم در این بخش از برنامه جنگ فرهنگی هنری رادیو فردا با من همراه باشد و درباره شب چله و خاستگاه آن برایمان توضیح دهد.
با آقای دکتر غیاث آبادی همراه می شوم و از ایشان می پرسم آقای دکتر غیاث آّبادی، بسیاری فکر می کنند مراسم شب چله یا شب یلدا برای رفع نحوست بلندترین شب سال برگزار می شود. آیا این باور به اعتقاد شما درست است؟
این که مراسم شب چله یا شب یلدا را به نحس بودن آن شب نسبت می دهند باوری است که به تازگی به وجود آمده و قدمت تاریخی ندارد.
این شب در گذشته به نام شب زایش خورشید دانسته شده است . یعنی شبی که خورشید به نقطه انقلاب زمستانی خود می رسد و از آن به بعد، روزها طولانی تر می شوند و ارتفاع افق از ارتفاع خورشید بالاتر می آید و میل خورشید نسبت به شرق کمتر می شود.
به همین دلیل این شب را فرخنده می دانسته و آن شب را جشن می گرفته اند و خوراکی ها و میوه های سرخ رنگ را که نشانه ای از خورشید با خود داشته است آماده می کرده اند و تمام شب را زنده داری می کرده اند تا بامداد که نخستین پرتو خورشید را در خرم روز ببینند و در واقع جشن زایش خورشید را گرامی بدارند.
واژه یلدا یک واژه سریانی است و به معنای تولد و زایش است و این واژه دلالت بر همین نکته دارد. اتفاقا در آثار قدیمی مثل آثار الباقیه ابوریحان بیرونی هم به صراحت به این نکته اشاره شده است که این شب، شب زایش خورشید است و منظور از تولد هم همان تولد خورشید است.
شب چله یا همان شب زایش خورشید ظاهرا در برخی از ادیان ایرانی هم دارای مفاهیم دینی بوده است . این بخش مبتنی بر چه باوری است؟ و قدمتش به چه دورانی برمی گردد؟
البته منظور از مهر یا میترا در گذشته های دور یعنی در هزاره دوم و سوم پیش از میلاد منظور ستاره قطبی بوده است. ولی در دوران بعدتر یعنی در زمان اشکانیان و پارتیان، مهر با خورشید اینهمانی پیدا می کند و آغاز سال میترایی در گاه شماری میترایی، همزمان با انقلاب زمستانی و آغاز زمستان است. یعنی در واقع هم آغاز سال نو میترایی و هم یکی از مهمترین و بزرگترین جشن های مهرپرستان با هم همزمان می شود.
در دوره اشکانیان این جشن به اندازه ای گسترده بوده است که در سراسر ایران و در کشورهای پیرامون و حتی تا اروپا هم برگزار می شده و تا به امروز هم که می دانیم این جشن کماکان در ایران باقی مانده است و در اروپا هم به شکل جشن کریسمس زنده است.
سوال بعدی من هم در همین رابطه بود. که رابطه شب چله ایرانی با شب برگزاری کریسمس در تمدن های غربی و مسیحی چیست؟
همان طور که می دانید در دوران اشکانیان بر اساس مبادلات فرهنگی که بین ایران و غرب وجود داشت، آیین میترایی به اروپا می رود و رشد چشمگیری پیدا می کند . بعدها در قرن چهارم میلادی که امپراتور رم مسیحی می شود ، کوشش می کند که آیین ها و باورهای میترایی را رنگ و بوی مسیحیت بدهد. در نتیجه برخی از مراسم و باورهایی که در میان مردم رواج گسترده داشته و قابل حذف کردن هم نبوده را به رنگ تازه ای از مسیحت در می آورد.
فی المثل در روز بیست و پنجم دسامبر که در قرن چهارم میلادی همزمان با روز اول دی ماه و آغاز زمستان و نیز همزمان با خرم روز و شب چله بوده است ، این شب را منصوب به شب تولد مسیح می کنند. یعنی زایش خورشید را به تولد عیسی منصوب می دانند و به این عنوان آن را زنده نگاه می دارند.
در واقع تقویم میلادی شکلی دگرگون شده اما باقی مانده از گاه شماری میترایی است.
اطلاع دارم که شما درباره بناهایی که درگذشته برای گاه شماری ساخته شده اند و مرتبط با بحث شب زایش خورشید و آغاز سال نو بوده است، پژوهش های گسترده ای انجام داده اید. از جمله در مورد تنها چارتاقی سالمی که باقی مانده است – یعنی چارتاقی نیاسر- . رابطه شب زایش خورشید و بحث شب چله و یلدا با این چارتاقی ها چه بوده است ؟
در گذشته، به ویژه در دوران اشکانیان کوشش می کردند تا بتوانند لحظه رسیدن خورشید به نقطه انقلاب زمستانی، یا همان شب زایش خورشید را به گونه ای ملموس و از روی زمین ببینند. احتمالا آیین هایی هم در کنار آن برگزار می کرده اند که ما از جزییات آن مراسم اطلاعی نداریم.
ولی بناهایی که در طول چند سال اخیر من در ایران شناسایی کرده ام از جمله چارتاقی های باقیمانده ، چنین کاربری خاصی دارند. تعدادی از آنها منجمله چارتاقی نیاسر و چارتاقی رودخانه آتش کوه هنوز هم تا حدودی سالم باقی مانده اند.
این چارتاقی ها یک ویژگی هایی دارند و پایه های آن به شکلی طراحی شده اند که وقتی خورشید از نقطه انقلاب زمستانی طلوع می کند، یعنی در یکمین روز ماه دی، اشعه طلوع آن از روزنه و شکاف خاصی در این چارتاقی ها دیده می شود و اینها علاوه بر اینکه نشان دهنده اهمیتی است که مردم آن زمان برای این روز و برای این آیین قائل بوده اند، از سوی دیگر نشان دهنده توانایی های محاسباتی، ریاضی و نجومی پیشینیان ماست که توانسته اند با چنین دقتی، چنین سازه هایی را طراحی کنند.
برای نگاهی متفاوت به این شب خاص از یک کارشناس صاحب نام در حوزه اختر- باستانشناسی، گاه شماری و فرهنگ ایران باستان دعوت کردم در این بخش از برنامه جنگ فرهنگی هنری رادیو فردا با من همراه باشد و درباره شب چله و خاستگاه آن برایمان توضیح دهد.
با آقای دکتر غیاث آبادی همراه می شوم و از ایشان می پرسم آقای دکتر غیاث آّبادی، بسیاری فکر می کنند مراسم شب چله یا شب یلدا برای رفع نحوست بلندترین شب سال برگزار می شود. آیا این باور به اعتقاد شما درست است؟
این که مراسم شب چله یا شب یلدا را به نحس بودن آن شب نسبت می دهند باوری است که به تازگی به وجود آمده و قدمت تاریخی ندارد.
این شب در گذشته به نام شب زایش خورشید دانسته شده است . یعنی شبی که خورشید به نقطه انقلاب زمستانی خود می رسد و از آن به بعد، روزها طولانی تر می شوند و ارتفاع افق از ارتفاع خورشید بالاتر می آید و میل خورشید نسبت به شرق کمتر می شود.
به همین دلیل این شب را فرخنده می دانسته و آن شب را جشن می گرفته اند و خوراکی ها و میوه های سرخ رنگ را که نشانه ای از خورشید با خود داشته است آماده می کرده اند و تمام شب را زنده داری می کرده اند تا بامداد که نخستین پرتو خورشید را در خرم روز ببینند و در واقع جشن زایش خورشید را گرامی بدارند.
واژه یلدا یک واژه سریانی است و به معنای تولد و زایش است و این واژه دلالت بر همین نکته دارد. اتفاقا در آثار قدیمی مثل آثار الباقیه ابوریحان بیرونی هم به صراحت به این نکته اشاره شده است که این شب، شب زایش خورشید است و منظور از تولد هم همان تولد خورشید است.
شب چله یا همان شب زایش خورشید ظاهرا در برخی از ادیان ایرانی هم دارای مفاهیم دینی بوده است . این بخش مبتنی بر چه باوری است؟ و قدمتش به چه دورانی برمی گردد؟
البته منظور از مهر یا میترا در گذشته های دور یعنی در هزاره دوم و سوم پیش از میلاد منظور ستاره قطبی بوده است. ولی در دوران بعدتر یعنی در زمان اشکانیان و پارتیان، مهر با خورشید اینهمانی پیدا می کند و آغاز سال میترایی در گاه شماری میترایی، همزمان با انقلاب زمستانی و آغاز زمستان است. یعنی در واقع هم آغاز سال نو میترایی و هم یکی از مهمترین و بزرگترین جشن های مهرپرستان با هم همزمان می شود.
در دوره اشکانیان این جشن به اندازه ای گسترده بوده است که در سراسر ایران و در کشورهای پیرامون و حتی تا اروپا هم برگزار می شده و تا به امروز هم که می دانیم این جشن کماکان در ایران باقی مانده است و در اروپا هم به شکل جشن کریسمس زنده است.
سوال بعدی من هم در همین رابطه بود. که رابطه شب چله ایرانی با شب برگزاری کریسمس در تمدن های غربی و مسیحی چیست؟
همان طور که می دانید در دوران اشکانیان بر اساس مبادلات فرهنگی که بین ایران و غرب وجود داشت، آیین میترایی به اروپا می رود و رشد چشمگیری پیدا می کند . بعدها در قرن چهارم میلادی که امپراتور رم مسیحی می شود ، کوشش می کند که آیین ها و باورهای میترایی را رنگ و بوی مسیحیت بدهد. در نتیجه برخی از مراسم و باورهایی که در میان مردم رواج گسترده داشته و قابل حذف کردن هم نبوده را به رنگ تازه ای از مسیحت در می آورد.
فی المثل در روز بیست و پنجم دسامبر که در قرن چهارم میلادی همزمان با روز اول دی ماه و آغاز زمستان و نیز همزمان با خرم روز و شب چله بوده است ، این شب را منصوب به شب تولد مسیح می کنند. یعنی زایش خورشید را به تولد عیسی منصوب می دانند و به این عنوان آن را زنده نگاه می دارند.
در واقع تقویم میلادی شکلی دگرگون شده اما باقی مانده از گاه شماری میترایی است.
اطلاع دارم که شما درباره بناهایی که درگذشته برای گاه شماری ساخته شده اند و مرتبط با بحث شب زایش خورشید و آغاز سال نو بوده است، پژوهش های گسترده ای انجام داده اید. از جمله در مورد تنها چارتاقی سالمی که باقی مانده است – یعنی چارتاقی نیاسر- . رابطه شب زایش خورشید و بحث شب چله و یلدا با این چارتاقی ها چه بوده است ؟
در گذشته، به ویژه در دوران اشکانیان کوشش می کردند تا بتوانند لحظه رسیدن خورشید به نقطه انقلاب زمستانی، یا همان شب زایش خورشید را به گونه ای ملموس و از روی زمین ببینند. احتمالا آیین هایی هم در کنار آن برگزار می کرده اند که ما از جزییات آن مراسم اطلاعی نداریم.
ولی بناهایی که در طول چند سال اخیر من در ایران شناسایی کرده ام از جمله چارتاقی های باقیمانده ، چنین کاربری خاصی دارند. تعدادی از آنها منجمله چارتاقی نیاسر و چارتاقی رودخانه آتش کوه هنوز هم تا حدودی سالم باقی مانده اند.
این چارتاقی ها یک ویژگی هایی دارند و پایه های آن به شکلی طراحی شده اند که وقتی خورشید از نقطه انقلاب زمستانی طلوع می کند، یعنی در یکمین روز ماه دی، اشعه طلوع آن از روزنه و شکاف خاصی در این چارتاقی ها دیده می شود و اینها علاوه بر اینکه نشان دهنده اهمیتی است که مردم آن زمان برای این روز و برای این آیین قائل بوده اند، از سوی دیگر نشان دهنده توانایی های محاسباتی، ریاضی و نجومی پیشینیان ماست که توانسته اند با چنین دقتی، چنین سازه هایی را طراحی کنند.