با نزدیک شدن به انتخابات مجلس دهم در اسفند ۱۳۹۴ اصلاح طلبان خود را برای این رخداد آماده میکنند. معیار «حکومتی بودن» رهبری رئیس جمهور سابق، انتخاب نامزدهای انتخابات از میان مدیران سابق و پذیرش منطق شورای نگهبان با دادن امکان انتخاب به این شورا از میان نامزدهای بسیار است. البته اصلاح طلبان امروز با اصلاح طلبان دوران خاتمی متفاوتاند. اصلاح طلبان با حرکاتی چند دارند خود را برای مشارکت موفقتر آماده میکنند.
ذیلا به مواردی که بنا به تصور خود آنها لازمهٔ شرکتشان در انتخابات مجلس آینده است اشاره میکنم:
راه اندازی احزاب جدید
به دلیل غیر قانونی اعلام شدن دو حزب جبههٔ مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی، اصلاح طلبان نزدیک به خاتمی در شش سال اخیر فاقد تشکیلات بودهاند. تشکیل حزب اتحاد ملت ایران و تلاش برای گرفتن مجوز از وزارت کشور از سوی اعضای جبهه مشارکت در واقع معطوف است به ایجاد تشکیلات برای برخی از افرادی که محکومیت قضایی نداشتند اما از مشارکت حزبی نیز محروم شده بودند. حتی از میان ۱۵ نفر اعضای موسس ۷ نفر از سوی وزارت اطلاعات رد صلاحیت شدند اما باقی افراد بدون مخالفت با این موضوع تاسیس حزب خود را اعلام کردند. برخی از اصلاح طلبان حکومتی فراتر از این رفته و با صادق خرازی از نزدیکان بیت و نیروهای نظامی و امنیتی همپیمان شده و حزب ندای ایرانیان را تاسیس کردند.
علاوه بر تحولات حزبی، فعالیتهای تشکیلاتی ائتلافی نیز در حال شکل گیری بوده است. یک شورای راهبردی به ریاست موسوی لاری و زیر نظر شورای مشورتی اصلاحطلبان تشکیل شده است. پس از تشکیل شورای مشورتی، کارگروههای مختلفی برای عملیاتی کردن گامهای بعدی اصلاحطلبان زیر نظر این شورا کار خود را آغاز کردهاند.
سکوت در برابر توافق لوزان و وین
در روزهای بعد از اعلام توافق لوزان (دوم آوریل ۲۰۱۵) و وین (۱۴ ژوییه ۲۰۱۵) نیروهای سیاسی داخلی به سه گروه تقسیم شدند: نیروهای اقتدارگرای نظامیگرا مثل اعضای جبههٔ پایداری که با جدیت با این دو توافق مخالفت کردند، نیروهای اقتدارگرای سنتگرا و بخشی از عملگرایان که موافقت ضمنی خود را با آن اعلام کردند، و اصلاح طلبان که اکثر آنها موضع سکوت برگزیدند. معدود کسانی هم که اظهار نظر کردند (بیشتر از میان طیف کارگزاران) تلاش کردند خوشحالی خود را پنهان کنند.
عادت اصلاح طلبان (به ویژه نیروهای نزدیک به مشارکت و مجاهدین انقلاب) در دههٔ هفتاد آن بود که پیش از موضعگیری خامنهای، موضعگیری میکردند تا مبادا سخنان وی آنها را محدود سازد اما در دههٔ نود پیش از خامنهای در موضوعات حساس سخنی نمیگویند تا مبادا در برابر سخن وی قرار گیرند. آنها به هیچ وجه نمیخواهند تنشی با خامنهای و بیت داشته باشند و از این جهت از موضع اتهام میگریزند. آنها نمیخواهند این موضوع به موضوعات قبلی برای رد صلاحیتشان در انتخابات آینده اضافه شود.
اتفاقا حدس آنها درست از آب در آمد و خامنهای با تبریکها و خوشحالیهای ناشی از توافق برخورد کرد. او همچنین موضعی بیتفاوت و غیر مسئولانه به نتیجه مذاکرات گرفت تا پیامدهای آن گریبانش را نگیرد.
رفع شائبه براندازی
اصلاح طلبانی که به خارج از کشور مهاجرت کردند با استفاده از فضای آزاد تلاش کردند در تریبونهایی به بیان نظرات خود بپردازند. یکی از این تریبونها سایت جرس بود. اما این امر آنها را از دید مقامات به اردوگاه براندازان پرتاب میکرد. اصلاح طلبانی که در سال ۱۳۹۴ امید دارند در انتخابات مجلس با قدرت شرکت کنند مجبور بودند سایت جرس را تعطیل کنند تا این شائبهٔ براندازی را رفع کنند. قطع منابع مالی جرس را عمدتا باید به خواست اصلاح طلبان و عملگرایان داخلی نسبت داد که امروز نمیخواهند به صورت برانداز جلوه کنند.
نزدیکی به اقتدارگرایان عملگرا
هدایت آقایی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران و معاون وزیر کشور در دوران رفسنجانی در مورد تاکتیک اصلاح طلبان برای انتخابات مجلس دهم میگوید: «اصل فعالیت اصلاحطلبان اما تاکید بر اجماع و وحدت است. در واقع این موضوع اصل فعالیتی است که در این مدت صورت گرفته و باز هم بر آن تاکید میشود. در مورد شهرستانها هم حلقههای اول، دوم تا سوم طراحی میشود حتی اگر لازم باشد به بخشی از اصولگرایان معتدل و منطقی نزدیک میشویم تا بتوانیم وارد پارلمان شویم. اگر اصلاحطلبان در شرایطی قرار بگیرند که به دلیل ممیزی قوی بخش عمدهای از نیروهای ما رد صلاحیت بشوند ما هم رایزنیهایی را با اصولگرایان شروع خواهیم کرد.» (اعتماد، ۲۳ فروردین ۱۳۹۴) اصلاح طلبان میخواهند به هر قیمت در انتخابات حضور داشته باشند حتی اگر به نامزدهای طرف مقابل رای دهند.
محمود میرلوحی، معاون وزیر کشور در دولت محمد خاتمی، در پاسخ این سؤال روزنامه اعتماد که در پروژه ۹۲ آقای ناطق نوری هم بود، آیا آقای ناطق را در انتخابات مجلس دعوت میکنید میگوید: «دوستانمان تلاش میکنند در رفت و آمد با ایشان هستند و سعی میکنند که از ایشان دعوت کنند تا مدیریت جریان اصولگرا را برعهده گیرد... ما به عنوان جریانی که یک روزی با آقای ناطق در سال ۷۶ حسابی باهمدیگر کشتی گرفتیم، امروز خواهش میکنیم آقای ناطق بیاید و جریان اصولگرایی را رهبری کند.» (کیهان، ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۴)
دفاع از مداخلهٔ نظامی جمهوری اسلامی در منطقه
در سال اول جنبشهای سیاسی در منطقه، بخش قابل توجهی از اصلاح طلبان غیرحکومتی از مخالفان دولت بشار اسد حمایت کرده و منتقد دولت بشار بودند. اصلاح طلبان حکومتی نیز عمدتا ساکت بودند. اما هنگامی که جمهوری اسلامی داستان «خط مقاومت» و «دفاع از حرم» را ساخت به تدریج آنها موضع سکوت پیشه کردند. اما در سالی که به انتخابات نزدیک میشویم اصلاح طلبان حکومتی به تدریج دارند مدافع سیاست مداخله جویانهٔ جمهوری اسلامی و دفاع از بشار اسد میشوند.
عباس عبدی این تغییر موضع را خوشامد گفته و از موضع قبلی آنها انتقاد میکند: «یک نمونه کوچک آن تحلیلی است که بسیاری از آنان [اصلاحطلبان] پس از حوادث سوریه نسبت به مسایل این کشور و مواضع ایران در آنجا داشتند و بدون در نظر گرفتن واقعیتهای سوریه و نیز منافع ملی کشور در کنار عربستان و ترکیه قرار گرفتند، بدون آنکه نقدی جدی بر آن رفتارها داشته باشند، در حالی که اکنون چیز دیگری را میگویند.» (مصاحبه با هفته نامه صدا، اردیبهشت ۱۳۹۴) او مخالفت با بشار اسد و جنایات وی را با موضع عربستان و ترکیه یکی میکند تا برای نشستن در کنار بشار مورد انتقاد قرار نگیرد.
--------------------------
یادداشتها بیانگر نظر نویسندگان آنهاست و بازتاب دیدگاهی از رادیو فردا نیست.