رئیس دستگاه دیپلماسی ایران، راهی سه کشور اروپایی شد. محمد جواد ظریف ابتدا به بلژیک، سپس به لوگزامبورگ و پس از آن به ایتالیا میرود.
در اولین توقف، در بروکسل در روز دوشنبه، آقای ظریف ابتدا با هرمان فن رومپوی رئیس شورای اروپا، و پس از او با کاترین اشتون، رئیس دستگاه دیپلماسی اتحادیه اروپا دیدار کرد.
مایکل مان سخنگوی خانم اشتون درباره این دیدار به رادیو فردا گفه است «مشخصا در چارچوب مذاکرات هستهای بود. این دیدار سه ساعت و نیم به طول انجامید و معاونان این دو هم در نشست حاضر بودند. این نوعی رویه خانم اشتون و آقای ظریف بوده که در زمان بین دو دور مذاکره ایران با ۵+۱، آن دو با یکدیگر گفتوگو و نحوه پیشرفت را ارزیابی میکنند و برای دور بعدی برنامه ریزی میکنند. در دور پیشین در وین عنوان شده بود که در اوایل ماه سپتامبر، طرفین درباره این موضوعات گفتوگو خواهند کرد. و امروز آن زمان بود تا ببینیم گفتوگو برای حل مسئله هستهای ایران، چگونه ادامه پیدا میکند.»
نتیجه این گفتوگوها از سوی سخنگوی خانم اشتون اعلام نشد.
پیش بینی میشود دور بعدی گفتوگوهای ایران و ۵+۱ در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در هفته سوم ماه سپتامبر برگزار شود.
گفتوگوهایی که برای دستیابی به توافق جامع و نهایی انجام میشود، و طرفین حدود سه ماه برای به نتیجه رساندن آن فرصت دارند.
درباره سفر روز دوشنبه محمد جواد ظریف به بروکسل، رادیوفردا با روزبه پارسی، استاد دانشگاه «لند»، گفتوگو کرده است.
آقای پارسی به مدت چهار سال تحلیلگر ارشد موسسه مطالعات بینالملل اتحادیه اروپا بوده است؛
به نظر شما سفر آقای ظریف به بروکسل، تنها در راستای گفتوگوهای هستهای است یا قدمی تازه در راستای روابط ایران و اتحادیه اروپا هم محسوب میشود؟
به نظرم این سفر پتانسیل قدم برداشتن در راستای روابط ایران و اتحادیه اروپا را هم دارد. چنین دیدارهایی با مقامات ارشد اتحادیه اروپا، در صورت پیشرفت نکردن در گفتوگوهای هستهای بسیار دشوارتر بود. در نتیجه امید برای روابط بهتر بین ایران و اتحادیه اروپا وجود دارد. اما تا زمانی که به یک رابطه عادی برسد، فاصله زیادی دارد.
رابطه عادی ایران و اتحادیه اروپا تا چه حد بستگی به موفقیت در مذاکرات هستهای ایران و دستیابی به یک توافق جامع دارد؟
اگر از منظر اتحادیه اروپا به آن نگاه کنیم، این موضوع کاملا بستگی به موفقیت مذاکرات دارد. حداقل تا کنون اینگونه بوده است. اتحادیه اروپا به صورت تدریجی، رابطه خود را با ایران کم و کمتر کرد و گفت که برای پیشرفت سایر موضوعات، ابتدا باید موضوع هستهای حل شود. ممکن است برخی اتفاقات چنین رویکردی را تغییر دهد اما تا همین اواخر این رویکرد وجود داشت.
و آیا شما تغییری در چنین رویکردی نمیبینید؟
چرا در یک یا دو سال اخیر میتوان گفت اتحادیه اروپا، خوش بینی محتاطانهای نسبت به ایران دارد. و این به دلیل پیشرفت در مذاکرات هستهای است. اگر این مذاکرات به نتیجه برسد، هنوز مشخص نیست که آیا اتحادیه اروپا طرحی دقیق و جدی برای پیشرفت روابط با تهران دارد یا خیر. و به نظرم کشورهای اتحادیه اروپا نظرهای متفاوتی در این زمینه دارند. برخی کشورها تنها موضوع هستهای را مهم قلمداد میکنند و میگویند باید حل شود، و به رابطه ایران و اتحادیه اروپا اهمیت چندانی نمیدهند. و گروهی دیگر از کشورها میگویند مناقشه هستهای باید برطرف شود تا رابطهای درست با ایران داشت.
شما از خوشبینی محتاطانه اتحادیه اروپا صحبت میکنید، به نظر شما مذاکرات هستهای در چه مرحلهای است؟
من خوشبینم. چرا که وقتی به ساختار بنیادین این موضوع نگاه میکنیم، اکثر آنهایی که درگیر مذاکرات هستند، قبول دارند که موضوع قابل حل است. و آنها همچنین میتوانند تقریبا آنچه میخواهند را به دست بیاورند تا این موضوع حل شود. خب البته فاکتورهایی هم وجود دارد که در این زمینه نقش ایفا میکنند و میتوانند بر آن تاثیر بگذارند؛ از همگراییهای سیاسی تا رویکردهای احساسی. در نتیجه این مسجل نیست که این مذاکرات به نتیجه برسد. اما دو طرف، بهترین تیمهای مذاکره کننده را دارند. اگر دولت اوباما، روحانی و اتحادیه اروپا نتوانند این موضوع را به نتیجه برسانند، سخت است تصور اینکه کس دیگری بتواند این کار را انجام دهد.
از تیم صحبت کردید. به نظرتان تغییر و تحولات تازه در سمتهای مهم اتحادیه اروپا در روزهای گذشته، تاثیری در روند مذاکرات یا روابط تهران با این اتحادیه خواهد داشت؟
باید منتظر بود و دید که رویکرد رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا چه خواهد بود. آشکار است که خانم اشتون قرار است تا ماه نوامبر مسئولت مذاکرات را بر عهده داشته باشد. اما باید دید خانم موگرینی چه کسی را در کابینه خود منصوب خواهد کرد، و چه کسی این پرونده مشخص را برای او در دست خواهد گرفت، و اینکه آیا آنها سیاست تازهای را در پیش خواهند گرفت، یا رویکرد پیشین را ادامه میدهند.