اظهارات ابهامبرانگیز اخیر علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، مبنی بر اینکه «مسئولان سفیه منطقه در صدد هستند جنگهای نیابتی را به مرزهای ایران بکشانند» را میتوان نقطه آغاز تحولی حساس و بالقوه خطرناک در متغیرهای امنیت ملی ایران تلقی کرد.
اظهارات رهبر جمهوری اسلامی در سایه چهار رویداد به ظاهر متفاوت، حساسیت تحولات پنهانی و تاثیر گذار بر شرایط برون مرزی و اوضاع امنیتی ایران را آشکارتر میسازد.
نخستین رویداد انعکاس گسترده مخالفت نظامیان و رهبر جمهوری اسلامی با بازدید نمایندگان آژانس انرژی اتمی از مراکز نظامی ایران در کنار اعلام خودداری از دادن اجازه بازجویی از دانشمندان اتمی در رسانههای غربی بهخصوص آمریکایی بود.
رویداد دیگر تهدید یحیی رحیم صفوی فرمانده سابق سپاه و دستیار کنونی رهبر جمهوری اسلامی در امور نظامی بود، بر این منوال که: «صهیونیستها و آمریکاییها از قدرت ایران و حزبالله آگاه هستند و میدانند بیش از ۸۰ هزار موشک آماده شلیک به تلآویو و حیفا و با خاک یکسان کردن آنها است.»
سومین تحول پذیرایی هیئتی از طالبان به ریاست طیب آغا چهره شناخته شده طالبانی در تهران و ابراز بیاطلاعی محمد باقر نوبخت، سخنگوی دولت ایران، از انجام این سفر بود.
چهارمین تحول تحکیم مواضع داعش در «رمادی» مرکز «انبار» بزرگترین استان عراق و متصل ساختن سرزمینهای تحت کنترل داعش از خاک عراق تا شمال و شرق سوریه است. در فاصله یک هفته پس از اعمال کنترل داعش بر مرکز استان انبار، شیعیان عراق که گفته میشود از سوی ایران تجهیز و هدایت میشوند، در کنار ارتش عراق عملیاتی را برای عقب راندن نیروهای داعش از الرمادی آغاز کردند.
بر اساس گزارشهایی که مورد تائید دولت عراق نیز قرار گرفته در حال حاضر نزدیک به ۳۰ هزار نظامی شیعه مورد حمایت ایران در حوالی انبار مستقر شدهاند اما پیشرفت آنها به سوی رمادی بسیار کند بوده است؛ تکرار آنچه در محاصره یک ماهه تکریت نیز تجربه شد و تا زمان آغاز حملات هوایی آمریکا علیه مواضع داعش در استان صلاح الدین ادامه یافت.
آرامش نسبی مرزهای ایران
طی پنج سال گذشته و از زمانی که تغییرات موسوم به بهار عربی در منطقه شکل گرفت مرزهای ایران از آرامش نسبی برخوردار بودهاند.
آغاز مذاکرات اتمی جمهوری اسلامی با آمریکا نوید ایجاد تعادل بیشتر در مناسبات خارجی و ثبات در معادلات امنیت ملی ایران را میداد.
اما تحولات اخیر مرتبط با ایران که با سرعت و همزمان صورت میگیرند، با افزایش مداخلات نظامی برون مرزی جمهوری اسلامی به خصوص در یمن و عراق، قرار گرفتن کشور در وضعیت بغرنج و حرکت در مسیری علامت گذاری نشده را اجتناب ناپذیر خواهد ساخت؛ آنچه که رهبر جمهوری اسلامی نیز بدون اشاره به دلایل اصلی، با مطرح ساختن احتمال کشیده شدن جنگهای نیابتی به مرزهای ایران نسبت به آن هشدار داده است.
در صورت کشیده شدن «جنگهای نیابتی» به مرزهای ایران، تلاشهای دولت روحانی در انجام مذاکرات اتمی و نتایج آن نیز میتواند در خطر خنثی شدن قرار گیرد.
ابراز بیاطلاعی سخنگوی دولت روحانی از سفر هیات نمایندگی طالبان به تهران نه نشانه بیاطلاعی او از انجام دیدار یاد شده، که نشانه نارضایتی دولت از اقدامات موازی و تحریک آمیز در درون هیئت حاکمه است-ظاهرا مسئولیت صدور روادید و کنترل مرزها (فرودگاهها) همچنان با دولت است و سخنگوی دولت نمیتواند از موضوع بازدید یک هیئت خارجی از کشور بیاطلاع بماند.
نگرانی در مرزهای غربی کشور
بدون شک اظهارات مبهم خامنهای در مورد جنگهای نیابتی متوجه مرزهای غربی ایران (عراق) است و نه مرزهای مشترک با افغانستان و پاکستان.
تصرف مرکز استان انبار از سوی داعش، جمهوری اسلامی را نگران تهدید شدن رژیم بشار اسد در دمشق و تا حدودی نگران تحت فشار بیشتر قرار دادن دولت حیدر عبادی در بغداد ساخته است. درصورت سقوط اسد، وضعیت شیعیان تحت حمایت ایران در لبنان به شدت تغییر خواهد کرد.
ظاهرا قرار گرفتن مناطق نفوذ جمهوری اسلامی در سوریه و عراق تحت فشارهای تازه، و همچنین افزایش اقدامات تهاجمی عربستان در یمن، جمهوری اسلامی را نگران ساخته و مسئولان نظامی و امنیتی کشور را به حرکت مهرههایی در مرزهای شرقی ایران واداشته است.
در این چارچوب دعوت و پذیرایی از طالبان در تهران را میتوان تهدید به جنگ نیابتی علیه آمریکا و دو کشور افغانستان و پاکستان که جمهوری اسلامی مدعی داشتن مناسبات دوستانه با آنها است، تلقی کرد.
اگر چه هنوز واکنش رسمی از سوی دولتهای پاکستان و افغانستان و یا واشنگتن نسبت به دیدار هیئت طالبان از تهران در رسانهها انتشار نیافته اما باید انتظار داشت که این رویداد از سوی منابع رسمی با مسئولان جمهوری اسلامی در میان گذاشته شده باشد.
گسترش تعهدات
طی هفتههای اخیر، ضمن ادامه روند مذاکرات اتمی با آمریکا و گروه ۱+۵ لحن مسئولان نظامی و رهبر جمهوری اسلامی به خصوص در رابطه با مسائل برون مرزی بسیار تندتر از پیش شده است.
بخشی از حاکمیت جمهوری اسلامی، به خصوص عوامل نظامی و امنیتی با انجام مذاکرات اتمی در مسیر جاری موافق نیست.
این بخش از حاکمیت به دلیل در اختیار داشتن قدرت سیاستگذاری در امور نظامی و امنیتی قادر به دور زدن دولت در انجام اقداماتی است که میتواند اثر وضعی بر امنیت ملی ایران داشته باشد.
سیاستها و اقدامات این گروه به خصوص در رابطه با یمن، عراق و سوریه طی ماههای اخیر با شکستهای موضعی مواجه شده است. بازگشت دادن هواپیمای حامل کمکهای ایران از مرزهای یمن و تخلیه بار کشتی ایرانی نجات در جیبوتی نمونهای است از این شکستها.
در صورت طراحی محاسبه نشده حرکتهای تازه در مرزهای شرقی ایران، به تلافی عقب رانده شدن در مواضع دیگر، حفظ امنیت در مرزهای غربی کشور دشوارتر از پیش خواهد شد. این خطری است که رهبر جمهوری اسلامی در مورد آن هشدار میدهد، آما از ذکر عوامل اصلی محرک و زمینه ساز خطر، خودداری میورزد.
---------------------------
یادداشتها بیانگر نظر نویسندگان آنهاست و نه بازتاب دیدگاههای رادیو فردا.