جبهه خلق برای آزادی فلسطین در دو شکل خود به رهبری احمد سعدات و احمد جبرئیل، تنها گروه فلسطینی است که همچنان در کنار جمهوری اسلامی و حزبالله لبنان از بشار اسد حمایت میکنند.
آنها در تظاهرات خود هیچ ابائی ندارند که پرچم جمهوری اسلامی را به همراه بیرق حزب الله لبنان و پرچم سوریه بر بالای سرخود به اهتزاز دربیاورند. در زمان دوری گزیدن حماس و جهاد اسلامی فلسطین از سیاست جمهوری اسلامی در حمایت از بشار اسد بعد از آغاز اعتراضات سوریه در سال ۲۰۱۱، این تنها جبهه خلق برای آزادی فلسطین بود که سرکوب خونین مردم سوریه توسط رژیم آن کشور را نادیده گرفت و در کنار بشار اسد باقی ماند. شاخه احمد جبرئیل این تشکل فلسطینی حتی به بسیج نیروهای خود برای دفاع از بشار اسد دست زد و در کنار سربازان سوری علیه مخالفان دولت دمشق دست به اسلحه برد.
در طول سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ روابط ایران با گروه حماس به نازلترین سطح خود رسید. اما در این سالها بعد از دو دهه حمایت جمهوری اسلامی از گروههای «اسلامی» فلسطین، رویکرد جدیدی به سوی جبهه خلق برای آزادی فلسطین از سوی حاکمان ایران اتخاذ شد که یک گروه چپگرای فلسطینی محسوب میشود. در ماههای اخیر و بعد از حمله اسرائیل به نوار غزه، روابط دو گروه اسلامی حماس و جهاد اسلامی با جمهوری اسلامی بازسازی شد اما علی خامنهای رهبر ایران خواستار تحرک فلسطینیها فراتر از غزه و ایجاد یک «انتفاضه» در کرانه غربی رود اردن شد. جایی که دو گروه اسلامی فلسطین از تحرک کمتری در آن مناطق برخوردار هستند و از این رو اهمیت جبهه خلق به خصوص گردانهای «ابوعلی مصطفی» علیرغم بازگشت جهاد اسلامی و حماس به دامن جمهوری اسلامی، همچنان محفوظ ماند و این گروه تنها گروه فلسطینی است که در کرانه باختری رود اردن، از جمهوری اسلامی «حرف شنوی» دارد. در ماههای اخیر مصاحبهها و گفتوگوهای اعضای دفتر سیاسی جبهه خلق و افراد وابسته به آن با شبکههای وابسته به جمهوری اسلامی چون «المیادین»، «المنار» و «العالم» نشان از تحرک جدید آنها و حمایت گسترده ایران برای توسعه عملیاتی خود در کرانه غربی به ویژه در شهر قدس داشت. یعنی همان جایی که خامنهای به فلسطینیها توصیه کرد «دامنه جنگ علیه اسرائیل» را توسعه دهند.
سایت المانیتور عربی در تاریخ ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۳ نوشت که جمهوری اسلامی با هماهنگی حزب الله لبنان سلسله جلساتی را با اعضای جبهه خلق در بیروت، دمشق و تهران برگزار کرده است. هدف از این جلسات متوالی ارائه کمکهای مالی و لجستیکی به این تشکل فلسطینی از سوی جمهوری اسلامی اعلام شده است تا بتواند در کرانه باختری رود اردن توازن لازم را با قدرت جنگی اسرائیل ایجاد کند. از زمانی که حزب الله لبنان وارد جنگ سوریه شد، جمهوری اسلامی، ابزاری که میتوانست از طریق آن مناطق شمالی اسرائیل را تهدید کند و یک نوع توازن قوا در برابر تهدیدهای اسرائیل ایجاد کند، را از دست داد. حزب الله لبنان بعد از ورود به جنگ سوریه دیگر نمیتوانست عامل بازدارنده در دست ولی فقیه ایران برای رویاروئی با اسرائیل باشد. از این رو علی خامنهای و فرماندهان سپاه به شدت در جستجوی یک جایگزین برآمدند. آنها فکر میکنند که اگر بتوانند جبهه خلق برای آزادی فلسطین را در کرانه باختری تقویت کنند، همان کارکرد حزب الله در جنوب لبنان را برای آنها خواهد داشت و میتواند عامل تهدید اسرائیل در دست ولی فقیه باشد. ضمن اینکه تحرک جبهه خلق خارج از توافقهای سازمان آزادیبخش فلسطین میتواند به تضعیف محمود عباس و کشورهای حامی آن چون عربستان سعودی و امارات منجر شود، و این چیزی است که جمهوری اسلامی آرزوی آن را دارد. اما چیزی که در محاسبه جمهوری اسلامی نیامده و یا اهمیت چندانی برای حاکمان ایران ندارد، آن است که حزب الله لبنان در یک کشور مستقل سنگر میگرفت اما جبهه خلق در کشوری دست به چنین اقداماتی بر علیه اسرائیل میزند که هنوز مستقل نشده است و بنابراین ارتش اسرائیل به راحتی میتواند مناطق عملیاتی جبهه خلق را تصرف کند و امید فلسطینیها به تشکیل یک کشور مستقل را بر باد دهد.
در آستانه حمله آمریکا به گروه «حکومت اسلامی» در سوریه، اعضای جبهه خلق بر طبل دفاع از «مقاومت» کوبیدند و اعلام کردند در صورت هجوم نیروهای آمریکایی به بشار اسد، در کنار حاکم دمشق خواهند جنگید. «ابو احمد فواد» عضو دفتر سیاسی جبهه خلق و مسئول سابق بخش نظامی آن در گفتوگو با تلویزیون المیادین گفت: «در صورت حمله امریکا به بشار اسد، عمق اسرائیل را هدف قرار خواهیم داد».
جبهه خلق همچنین مطرح کرد که یگانهای چریکی برای آزادی جولان از اشغال اسرائیل درست میکند. این خبر توسط شبکههای خبری وابسته به ایران چون المنار و العالم به طور گسترده بازتاب پیدا کرد.
حمله به عبادتگاه یهودی در بیتالمقدس
حمله به عبادتگاهی در منطقه «هارنوف» در شرق بیتالمقدس برخلاف تبلیغاتی که جبهه خلق و به دنبال آن جمهوری اسلامی درباره این حادثه به راه انداحته، نشان نمیدهد که تحول مهم امنیتی صورت گرفته است. زیرا مهاجمان از سلاحهای سبک چون کلت کمری و خنجر استفاده کرده بودند و بنابراین نتوانسته بودند یک دگرگونی مهم آن طور که جبهه خلق وعده آن را میداد، ایجاد و از سلاح متوسط با حجم یک کلاشینکف استفاده کنند. قربانیان حادثه هم افراد میانسال و پیری بودند که قدرت فرار نداشتند و بنابراین حادثه بیشتر شبیه یک دعوای خیابانی بوده تا عملیاتی چریکی که یک تشکل سیاسی پشت آن قرار بگیرد. اگرچه بهربرداری سیاسی از آن بالا بود و جبهه خلق با معرفی دو مهاجم به عنوان اعضای این تشکل، بعد از سالها دوباره خود را بر سر زبانها انداخت. حماس و جهاد اسلامی نیز از این عملیات حمایت کردند و حزب الله لبنان اعلام کرد عاملان این حادثه، هم پیمانان آنها در حمایت از بشار اسد هستند. اما دو رژیم ایران و سوریه در سطح رسمی نسبت به این حادثه سکوت اختیار کردند.
تاریخچه جبهه خلق
جبهه خلق برای آزادی فلسطین در سال ۱۹۶۷ توسط جرج حبش و مصطفی زیری تشکیل شد. این تشکل خود را در امتداد «ملی گرایان عربی» میدید که با اضافه کردن افکار لنینیستی در پی رهیافتهای جدید برای آزادی فلسطین بود. روش مبارزه مائو، رهبر انقلاب چین، نیز الهامبخش مبارزههای آنها میشد و در پی به فعلیت درآوردن آن در داخل فلسطین بودند. اما بعدها تمام تعالیم مائو را از ادبیات خود حذف کردند و تنها به افکار لنین به سبک اتحاد جماهیر شوروی تأسی کردند.
در سال ۲۰۰۰ جرج حبش رهبر سنتی این تشکل فلسطینی داوطلبانه جای خود را به مصطفی زیری داد. اما این رهبر جدید یک سال بعد ترور شد و احمد سعدات به جای وی نشست. احمد سعدات، رهبر فعلی جبهه خلق، سالهاست که در زندان به سر میبرد. برای پاس داشت یاد مصطفی زیری رهبر سابق جبهه خلق، گردانهایی بنام «ابوعلی مصطفی» تشکیل شد که دو فرد مهاجم در عملیات اخیر شهر قدس از اعضای این گردانها بودند.
در دهه ۱۹۷۰ جبهه خلق برای آزادی فلسطین به عملیات هواپیماربایی، حمله به فرودگاهها، منفجر کردن سفارتخانهها و ترور رهبران اسرائیلی روی آورد. به همین منظور این جبهه که متحد جدید جمهوری اسلامی در فلسطین شده، در فهرست تروریسم آمریکا و کشورهای اروپایی قرار دارد.
جبهه خلق برای آزادی فلسطین یک انشعاب مهم دارد که در سال ۱۹۶۹ اتفاق افتاد و رهبری آن را احمد جبرئیل به عهده گرفت. این انشعاب که تحت عنوان «فرماندهی کل» معروف شد، همرکاب بشار اسد و جمهوری اسلامی در رویارويی با اعتراضات در سوریه به حساب میآید.
میانجیگریهای اخیری که حزبالله لبنان میان حاکمان ایران و جبهه خلق به عمل آورده است، بدنه اصلی این تشکل فلسطینی را در برمی گیرد که در کرانه باختری رود اردن و نوار غزه فعالیت میکنند، اما تشکل احمد جبرئیل و همکاری آن با جمهوری اسلامی سابقه دیرینهای دارد و شامل این وساطت نمیشود.
-----------------------------------
یادداشتها بیانگر نظر نویسندگان آنهاست و نه بازتاب دیدگاههای رادیو فردا.