ناتوانی در تامین معاش خانواده، معضل بسیاری از قهرمانان و پیشکسوتان ورزشی است. برخی ورزشکاران ملیپوش در رشتههای مختلف ورزشی برای تامین هزینههای زندگی، در اماکن عمومی دستفروشی میکنند.
این در حالی است که «صندوق حمایت از قهرمانان ورزشی» برای پیشگیری از چنین اتفاقاتی تاسیس شد اما در اجرا، تغییری در زندگی ورزشکاران بیکار یا کم درآمد پدید نیاورد. حتی برخی از پیشکسوتان متمول ورزشی که خود کارآفرین هستند، از مزایای صندوق بهرهمند شدند.
در این بین ورزشکارانی که اوضاع اقتصادی خانوادهشان مطلوب نیست، مسافرکشی میکنند و اگر توان خریدن خودرو نداشته باشند، به دستفروشی رو میآورند.
آنها سالهای نوجوانی و جوانی خود را در اردوهای ملی سپری کردهاند. دورانی که میتوانست به فراگیری صنعت یا تمرکز روی درس بگذرد را صرف مدال آوری برای کشورشان کردهاند. حال وظیفه دولت در قبال آنها چیست؟
اگر هیچ برنامه مدونی برای تامین شغل و معاش ورزشکاران مدال آور وجود ندارد، اصرار فدراسیونها در برپایی اردوهای طولانی مدت شبانهروزی و اتلاف دوران طلایی زندگی این قهرمانان برای چیست؟ وزارت ورزش و فدراسیونها همواره مدالهای قهرمانان را جزو موفقیتهای خود میدانند اما در ازای معیشتشان مسئولیتی نمیپذیرند.
منوچهر شفقتیان، بازیکن پیشین پرسپولیس و تیم ملی در دهه ۶۰ که از بیماری عصبی و مشکلات مالی رنج میبرد، لب و دهان خود را دوخت و در نامه سرگشادهای نوشت برای مردن آمده است زیرا راه دیگری برایش باقی نمانده است.
مجتبی مرادی ۱۷ ساله در مسابقات کشتی آزاد نوجوانان جهان، پس از آدام کوین از آمریکا و پتریاشویلی از گرجستان روی سکوی سوم ۱۰۰ کیلوگرم ایستاد. مرادی برای تامین زندگیاش در میدان بار شهرستان دزفول، سمبوسه میفروخت.
او جای پیگیری تمریناتش در سالنهای ورزشی، ناگزیر بود در محیطی آلوده و پر سر و صدا که با ته سیگار و روغن سوخته مفروش شده، درآمدزایی کند. پتریاشویلی حالا در جمع قهرمانان بزرگسال، اسم و رسمی دارد اما خبری از مرادی نیست.
امید ستایشپور، قهرمان پاورلیفتینگ است که مدال آسیایی دارد. او نیز برای گذاران زندگی و تأمین هزینه تمرینانش در معابر قزوین روسری و شال میفروشد.
سال گذسته، گزارشی تصویری در رسانههای ایران منتشر شد که محمد یوسف سرمربی تیم ملی کریکت و داور بینالمللی، در شهرستان نیکشهر استان سیستان و بلوچستان، سر خیابان مشغول فروختن بنزین در داخل ظروف نوشابه است.
صادق پاکدامن ورزشکار برازجانی که در ۲۵ سالگی به عضویت تیم ملی نجات غریق درآمد و در مسابقات جهانی آدلاید مدال طلا گرفت، برای گذران زندگیاش در خیابان فلافل میفروخت.
ایرج خدری عضو پیشین تیم ملی بسکتبال ایران که با قامت ۲۱۵ سانتیمتریاش در رقابتهای قهرمانی آسیا نیز بازی کرد، پس از مصدومیت شدید ناگزیر شد ورزش حرفهای را کنار بگذارد و برای تأمین معاش، به دستفروشی در میدان امام حسین رو آورد. او به دلیل ناتوانی در راه رفتن، روی دستهایش حرکت میکند.
شاهین جعفری قهرمان پرتاب وزنه جوانان آسیا هم با معضلی مشابه سایر قهرمانان بیکار عرصه ورزش، به جای تلاش برای تداوم موفقیتهایش در رده بزرگسالان، بساطی محقر در مجاورت خیابان پهن کرده و دستفروشی میکرد.
نجمالدین بخشى بازیکن سابق پرسپولیس و حمید رضایى نفر سوم کشتی جوانان در پیک موتورى کار میکردند. رضا احدی بازیکن پیشین استقلال و تیم ملی هم گفته است اگر کاری در عرصه فوتبال گیر نیاورد، ابایی از مسافرکشی نخواهد داشت.
عرصه زندگی و مشقت کارتنخوابی چنان بر فرشاد درکه قهرمان کاراته کاپ آسیا تنگ میشود که ناگزیر دست به خودکشی میزند. دوستانش سر میرسند و نجاتش میدهند اما اثر طناب، روی گردنش باقی است.
طبق آنچه در گزارش خبرگزاری ایسنا منتشر شده بود، فرشاد نه اعتیاد داشت و نه از مشاغل سخت گریزان بود. او در مغازه آب انار فروشی کارگری میکرد اما به خاطر نداشتن سرپناه، شبها را باید در پارک، داخل کارتن میخوابید.
تعداد این قهرمانان پرشمار است. خبرگزاری مهر در گزارش انتقادیاش مینویسد: «این درد بسیاری از پیشکسوتان ورزش است که نمیتوانند از علم و تجربه خود در کشور استفاده کنند. چه برنامهای برای قهرمانهایی داریم که جوانی خود را میگذارند برای کسب مقامهای بین المللی اما دغدغه نان دارند و به دستفروشی و مسافرکشی رو میآروند؟»
درباره صندوق حمایت از قهرمانان و پیشکسوتان ورزش که همواره از اجرای تعهداتش بازمانده، معصومه زارعی کاپیتان تیم ملی والیبال نشسته بانوان گفته بود: روزی سه بار به صندوق زنگ میزنیم، اما جواب نمیگیریم». این اعتراض عبدالرضا جوکار قهرمان پارالمپیک نیز بود.
به تعویق افتادن پرداختها، میزان ناچیز مستمری، ابهام و تناقض در کلاسبندی عناوین ورزشی و نادیده گرفتن تعهدات، از جمله انتقادات قهرمانان ورزشی به نحوه مدیریت این صندوق پرماجرا و جنجالی بوده.
پرویز ابوطالب از اعضای سابق هیات مدیره این صندوق، به مجله ورزشی تماشاگر گفت: «بودجه را به ۲ میلیارد تومان رساندند، اما ۵۰۰ میلیون تومان هم به قهرمانان پرداخت نشد. با این پول، ۳۵ مغازه در باب همایون خریداری کردند.»
ابوطالب آمار افراد واجد شرایط برای دریافت مستمری را ۱۲۰۰ نفر اعلام کرد و یادآور شد که بعداً «به طرز عجیبی»، فهرستی ۷۶۰۰ نفره برای بهرهمند شدن از مزایای صندوق، تنظیم کردهاند.