انجمن لوکاس دولهگا، در پایان دیماه یکی از جوایز سالیانه خود را به مجید سعیدی، عکاس ایرانی، اهدا کرد. این جایزه به مجموعه عکسهای آقای سعیدی با عنوان «زندگی در جنگ» تعلق گرفته است که به زندگی مردم افغانستان میپردازد.
جایزه لوکاس دولهگا هر سال به عکاسان خبری مستقلی اهدا می شود که به گفته این انجمن در راه دفاع از «آزادی اطلاع رسانی» تلاش میکنند.
کریستف دولوار دبیر اول سازمان گزارشگران عکسهای مجید سعیدی را «تصویری حقیقی» از مردمی توصیف کرد که در مناطق جنگی به گروگان گرفته شدهاند.
مجید سعیدی در گفتوگویی با رادیو فردا نخست در مورد جایزهای که دریافت کرده است چنین میگوید:
مجید سعیدی: بنیاد لوکاس دولهگا که یک بنیاد غیرانتفاعی هست و الان سه سال است که از بنیانگذاری آن میگذرد. بعد از مرگ عکاس دولهگا که بر اثر جراحاتی که در زمان عکاسی به سرش وارد شده بود درگذشت، خانوادهاش باهمکاری شهرداری پاریس و بخشی از موسسههای حمایت از روزنامه نگاری بنا گذاشتند که هر سال به بهترین عکاس بحران جهان که به صورت مستقل الان در حال کار است و در مناطق بحرانی در حال کار است و جانش در خطر است به یک عکاس این جایزه را اهدا کنند.
این جایزه که شامل نشان دولهگا است و یک مبلغی حدود ده هزار یورو پول نقد است و یک بدنه دوربین عکاسی نیکون دوربین حرفهای، آخرین مدل دوربین حرفهای عکاسی نیکون است که از طرف کمپانی نیکون اهدا میشود. این جایزه هر سال در محل شهرداری پاریس توسط شهردار پاریس به برگزیده اهدا میشود. این جایزه جایزهای است که به عکاسانی داده میشود که با عکسهایشان بتوانند تاثیر واقعی را روی بیننده و روی جهان بگذارند. امسال از بین ۱۴۸ نفر کاندیدا این جایزه را به من دادند. و خیلی هم خوشحال هستم به خاطر این که این جایزه نام یک عکاسی هست که مثل خود من در مناطق بحرانی بوده و جانش را در این راه از دست داده است.
خب این عکسهایی که فرستادی آیا یک مجموعه عکس بود یا اینکه یک تک فریم بود که فرستاده بودی؟
تک فریم در حقیقت تاریخش تمام شده. دیگر اصولا... چون تک فریم شما هر عکاسی هر شهروندی میتواند با موبایلش یک تک فریمی را ثبت کند. تک فریم تقریبا در جایزههای مهم و تصمیمگذار در دنیا -تقریبا- آن خاصیتش را از دست داده است. به دلیل این که مجموعه عکس به همین دلیل مهم است برای اکثر این جوایز به خاطر این که عکاس یا آن هنرمند میتواند با تفکر خودش یک سری از مجموعههایی را عکاسی کند و در کنار هم قرار دهد. چون هدفمند هست به همین دلیل این جوایز به آنها اهدا میشوند.
مجموعهای که شما فرستادی برای این جایزه به چه موضوعی میپردازد و تم این عکسها چیست و سوژه اصلی این عکسها چه بود؟
این مجموعه که جایزه به آن تعلق گرفت یک مجموعه تقریبا معروفی هست از من به نام زندگی در جنگ Life in War که بر میگردد به موضوعاتی غیر از جنگ. یعنی تمام اتفاقاتی که همکاران عکاس من معمولا در این سالها عکاسی کردهاند و تمرکزشان روی جنگ و خونریزی و کشت وکشتار بین دو طرف متخاصم. ولی من تصمیم گرفته بودم زمانی که در افغانستان هستم این بخش را عکاسی نکنم و به بخش قربانیان جنگ بپردازم. یعنی که مردمی که سالها در کنار جنگ در حال زندگی هستند، جنگ از آنها قربانی میگیرد، جنگ از آنها زندگی طبیعیشان را گرفته و به همین دلیل من تمرکزم را گذاشتم روی مردمی که قربانی جنگ شدند و در کنار این جنگ دارند زندگی میکنند.
آیا تمام این مجموعه عکسی که تهیه کردی از جنگ در افغانستان بود یا از سرزمینهای دیگر درگیر جنگی که در آنها حضور داشتید هم بود؟
این مجموعه چون هر مجموعهای باید روی یک موضوع تمرکز کند. که برگزارکنندگان این اجازه را نمیدهند به کسانی که میخواهند شرکت کنند که از تصاویر مختلف استفاده کنند. باید حول و حوش یک موضوع باشد. خب این مجموعه هم مربوط به افغانستان بود و من اگر اشتباه نکنم موضوعاتی که بود مثل موضوعات سوریه بود، موضوعات درگیری سودان بود، سومالی بود. درگیریهای پاکستان بود و درگیریهای مختلف که در دنیا این اتفاقات در حال رخ دادن است و به همین دلیل امسال تصمیم گرفتند که به افغانستان بپردازند.
آقای سعیدی، در مجموعههایی که شما گرفتید از مناطق بحرانی و جنگزده علاوه بر نشان دادن سیاهی و تیرگیهای جنگ از زندگی هم روایت داری. یعنی تصاویری هست که مثل شکفتن گلی در یک سرزمین تیره و تاریک و بمب زده را ببینی و از آن عکاسی کنی. لبخند بچهها، رفتار بچهها، بازیهای بچهها و زندگی که جریان دارد در بعضی از عکسهایت هست. این کار را با چه هدفی انجام میدهی؟
من خیلی هم فوکوسم روی جنگ نبود. یعنی من خیلی دنبال خونریزی نبودم. دنبال این که کشت و کشتار انجام میشود، نبودم. به دلیل این که این اتفاق را دیگر همکاران من در حال عکاسی هستند روزانه و هر روز هم در روزنامهها میبینید. من بنایم بر این بود که روی زندگی افرادی تمرکز کنم و نگاه کنم که جنگ به آنها ضربه زده و از آنها قربانی گرفته مثل کسانی که پایشان روی مین رفته، هزاران زنی که بیسواد هستند و مورد خشونت قرار گرفتهاند. و اتفاقاتی از این دست.
آیا موقعی که شاتر دوربین را میزنی به این جور سوژهها -سوژههایی که نتیجه جنگاند- بیشتر چه چیزی را میخواهی به مخاطبت نشان دهی؟
اصولا من چند سالی هست که روی مسایل انسانی کار میکنم. مسایلم مسایل انسانی است و اکثرا دنبال موضوعاتی میروم که... البته انسان محوریت دارد برای من. تمرکز من معمولا روی انسانهایی هست که حقوقشان به نوعی ضایع شده و مورد ظلم قرار گرفتند. و امیدوارم که در آینده هم همین موضوعات را دنبال کنم. احساس میکنم بنا بر وظیفه انسانیای که دارم این نوع موضوعات را در درجه اول کار خودم قرار میدهم.
آیا پروژه بعدی شما هم در ارتباط با همین موضوع جنگ یا سرزمینهای جنگخیز است؟
جنگی نیست ولی موضوع بعدی من روی مسایل انسانی در آفریقا است که امیدوارم بتوانم به زودی روی آن کار کنم و به شما و دیگر شنوندگان شما نشان بدهم.
جایزه لوکاس دولهگا هر سال به عکاسان خبری مستقلی اهدا می شود که به گفته این انجمن در راه دفاع از «آزادی اطلاع رسانی» تلاش میکنند.
کریستف دولوار دبیر اول سازمان گزارشگران عکسهای مجید سعیدی را «تصویری حقیقی» از مردمی توصیف کرد که در مناطق جنگی به گروگان گرفته شدهاند.
مجید سعیدی در گفتوگویی با رادیو فردا نخست در مورد جایزهای که دریافت کرده است چنین میگوید:
عکسهای مجید سعیدی را در وبسایت او تماشا کنید
این جایزه که شامل نشان دولهگا است و یک مبلغی حدود ده هزار یورو پول نقد است و یک بدنه دوربین عکاسی نیکون دوربین حرفهای، آخرین مدل دوربین حرفهای عکاسی نیکون است که از طرف کمپانی نیکون اهدا میشود. این جایزه هر سال در محل شهرداری پاریس توسط شهردار پاریس به برگزیده اهدا میشود. این جایزه جایزهای است که به عکاسانی داده میشود که با عکسهایشان بتوانند تاثیر واقعی را روی بیننده و روی جهان بگذارند. امسال از بین ۱۴۸ نفر کاندیدا این جایزه را به من دادند. و خیلی هم خوشحال هستم به خاطر این که این جایزه نام یک عکاسی هست که مثل خود من در مناطق بحرانی بوده و جانش را در این راه از دست داده است.
خب این عکسهایی که فرستادی آیا یک مجموعه عکس بود یا اینکه یک تک فریم بود که فرستاده بودی؟
تک فریم در حقیقت تاریخش تمام شده. دیگر اصولا... چون تک فریم شما هر عکاسی هر شهروندی میتواند با موبایلش یک تک فریمی را ثبت کند. تک فریم تقریبا در جایزههای مهم و تصمیمگذار در دنیا -تقریبا- آن خاصیتش را از دست داده است. به دلیل این که مجموعه عکس به همین دلیل مهم است برای اکثر این جوایز به خاطر این که عکاس یا آن هنرمند میتواند با تفکر خودش یک سری از مجموعههایی را عکاسی کند و در کنار هم قرار دهد. چون هدفمند هست به همین دلیل این جوایز به آنها اهدا میشوند.
مجموعهای که شما فرستادی برای این جایزه به چه موضوعی میپردازد و تم این عکسها چیست و سوژه اصلی این عکسها چه بود؟
این مجموعه که جایزه به آن تعلق گرفت یک مجموعه تقریبا معروفی هست از من به نام زندگی در جنگ Life in War که بر میگردد به موضوعاتی غیر از جنگ. یعنی تمام اتفاقاتی که همکاران عکاس من معمولا در این سالها عکاسی کردهاند و تمرکزشان روی جنگ و خونریزی و کشت وکشتار بین دو طرف متخاصم. ولی من تصمیم گرفته بودم زمانی که در افغانستان هستم این بخش را عکاسی نکنم و به بخش قربانیان جنگ بپردازم. یعنی که مردمی که سالها در کنار جنگ در حال زندگی هستند، جنگ از آنها قربانی میگیرد، جنگ از آنها زندگی طبیعیشان را گرفته و به همین دلیل من تمرکزم را گذاشتم روی مردمی که قربانی جنگ شدند و در کنار این جنگ دارند زندگی میکنند.
آیا تمام این مجموعه عکسی که تهیه کردی از جنگ در افغانستان بود یا از سرزمینهای دیگر درگیر جنگی که در آنها حضور داشتید هم بود؟
این مجموعه چون هر مجموعهای باید روی یک موضوع تمرکز کند. که برگزارکنندگان این اجازه را نمیدهند به کسانی که میخواهند شرکت کنند که از تصاویر مختلف استفاده کنند. باید حول و حوش یک موضوع باشد. خب این مجموعه هم مربوط به افغانستان بود و من اگر اشتباه نکنم موضوعاتی که بود مثل موضوعات سوریه بود، موضوعات درگیری سودان بود، سومالی بود. درگیریهای پاکستان بود و درگیریهای مختلف که در دنیا این اتفاقات در حال رخ دادن است و به همین دلیل امسال تصمیم گرفتند که به افغانستان بپردازند.
آقای سعیدی، در مجموعههایی که شما گرفتید از مناطق بحرانی و جنگزده علاوه بر نشان دادن سیاهی و تیرگیهای جنگ از زندگی هم روایت داری. یعنی تصاویری هست که مثل شکفتن گلی در یک سرزمین تیره و تاریک و بمب زده را ببینی و از آن عکاسی کنی. لبخند بچهها، رفتار بچهها، بازیهای بچهها و زندگی که جریان دارد در بعضی از عکسهایت هست. این کار را با چه هدفی انجام میدهی؟
من خیلی هم فوکوسم روی جنگ نبود. یعنی من خیلی دنبال خونریزی نبودم. دنبال این که کشت و کشتار انجام میشود، نبودم. به دلیل این که این اتفاق را دیگر همکاران من در حال عکاسی هستند روزانه و هر روز هم در روزنامهها میبینید. من بنایم بر این بود که روی زندگی افرادی تمرکز کنم و نگاه کنم که جنگ به آنها ضربه زده و از آنها قربانی گرفته مثل کسانی که پایشان روی مین رفته، هزاران زنی که بیسواد هستند و مورد خشونت قرار گرفتهاند. و اتفاقاتی از این دست.
آیا موقعی که شاتر دوربین را میزنی به این جور سوژهها -سوژههایی که نتیجه جنگاند- بیشتر چه چیزی را میخواهی به مخاطبت نشان دهی؟
اصولا من چند سالی هست که روی مسایل انسانی کار میکنم. مسایلم مسایل انسانی است و اکثرا دنبال موضوعاتی میروم که... البته انسان محوریت دارد برای من. تمرکز من معمولا روی انسانهایی هست که حقوقشان به نوعی ضایع شده و مورد ظلم قرار گرفتند. و امیدوارم که در آینده هم همین موضوعات را دنبال کنم. احساس میکنم بنا بر وظیفه انسانیای که دارم این نوع موضوعات را در درجه اول کار خودم قرار میدهم.
آیا پروژه بعدی شما هم در ارتباط با همین موضوع جنگ یا سرزمینهای جنگخیز است؟
جنگی نیست ولی موضوع بعدی من روی مسایل انسانی در آفریقا است که امیدوارم بتوانم به زودی روی آن کار کنم و به شما و دیگر شنوندگان شما نشان بدهم.