این هفته همه چشمها به عربستان سعودی دوخته شده است، کشوری که باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا، روزجمعه هشتم فروردین به آن سفر خواهد کرد تا با ملک عبدالله دیدار و گفتوگو کند.
در ماههای پایانی سال گذشته میلادی روابط ریاض و واشینگتن به سردی گرائید و در پائیز همان سال عربستان سعودی در حرکتی که تعجبِ ناظران سیاسی را در پی داشت، از کرسی خود در شورای امنیت سازمان ملل انصراف داد و علت آن را کوتاهی این شورا در رسیدگی به بحران سوریه قلمداد کرد.
اما پیام واقعی این انصراف، ناخشنودی عربستان از واشینگتن درقبال مسئله هستهای ایران، بحران سوریه، کاهش کمکهای نظامی به مصر و مسئله اسرائیل و فلسطین بود. درآن زمان شاهزاده بندر بن سلطان عبدالعزیز، رئیس سرویس اطلاعات و امنیت عربستان، گفت که سیاست کشورش در قبال آمریکا تغییر خواهد کرد و ریاض «مایل نیست بیش از این خود را در شرایط وابستگی [به آمریکا] قرار دهد». مقامهای سعودی بر این باورند که دولت اوباما، عربستان را از معادلات منطقهای کنار گذاشته و به خواستههای ریاض وقعی نمینهد.
قطع نظر از این برداشت، واقعیت این است که عربستان همپیمان و شریک بیدردسری برای واشینگتن نیست. این کشوربا دلارهای هنگفت نفتیاش حامی برخی از خطرناکترین گروههای افراطی اسلامگرا است. سیستم حکومتی و قوانین حاکم برعربستان ترکیبی است از مدرنیسم و آنچه که در قرون وسطی رایج بود.
به گزارش اندیشکده «بنیاد دفاع از دمکراسی» در آمریکا، کتابهای درسی مدارس عربستان فضائی را در جامعه این کشور ایجاد کرده است که به «طرد گرائی، تعصب و خشونت» دامن میزند و اقلیتهای دینی و قومی را در معرض خطر قرار میدهد. همین کتابها حاوی مطالب توهین آمیز درباره مسیحیان و یهودیان است و آنها را فاقد خصائص انسانی میداند. پای بندی این کشور به حقوق بشر و ابتداییترین حقوقی که هر فرد به طور فطری و به صِرف انسان بودن باید از آن بهرهمند شود، ناچیز است. رفتار این کشور با زنان و زندانیان به بربریت پهلو میزند و روند اصلاحات و نو ساماندهی در این کشور بسیار کند است.
در آستانه سفر اوباما به ریاض، ۵۲ نمایده کنگره آمریکا و شماری از سازمانهای غیر دولتی این کشور در نامهای از وی خواستهاند که در ملاقاتهایش با ملک عبدالله و دیگر مقامهای سعودی، به نقض سیستماتیک حقوق بشر درعربستان نیز بپردازد و آن را به یکی از سازههای روابط دو کشورتبدیل کند.
با این وجود، از منظر سیاسی، جایگاه راهبردی عربستان و سیاست آن در خاورمیانه و همچنین رهبری آن درجهان سنی مذهب اسلام، کماکان برای آمریکا و دیگر کشورهای غربی اهمیت ویژهای دارد. از دیدگاه اقتصادی، عربستان به عنوان بزرگترین صادر کننده نفت در دنیا و مهمترین تولید کننده نفت در میان کشورهای اوپک، با تولید نزدیک به ده میلیون بشکه نفت خام در روز، چرخ اقتصاد کشورهای غربی را به حرکت درمیآورد.
از این جهت سفر اوباما به عربستان و دیدار او با ملک عبدالله مهم است. او کوشش خواهد کرد تا پادشاه عربستان و دیگر مقامهای سعودی را قانع کند که آمریکا با وجود خروج نیروهایش از افغانستان، حضور خود را در خاورمیانه و خلیج فارس حفظ خواهد کرد و حمایتاش از کشورهای دوست و همپیمان ادامه خواهد داشت.
تردید نخبگان سعودی به سیاست آمریکا در قبال عربستان و خروج آن از منطقه، بیش از هر چیز به سه موضوع ارتباط دارد. یکی از آنها، حرکت آمریکا به سوی خودکفایی نفت و گاز است. سال گذشته آمریکا با افزایش تولید نفت و گاز شیل از نظر تولید انرژی از عربستان پیشی گرفت. با اینکه تولید نفت و گاز آمریکا هنوز نمیتواند نیازهای داخلیاش را مرتفع کند ولی مقامهای سعودی بر این باورند که برای آمریکا، منطقه خاورمیانه و خلیج فارس اهمیت استراتژیک گذشته را ندارد و اینکه در حال حاضر منطقه آسیا- اقیانوسیه (اقیانوس آرام) در مرکز توجه آمریکا قرار گرفته است.
دومین موضوع برای عربستان، بحران سوریه است. آمریکا، به رغم عبور بشار اسد از «خط قرمز» اوباما، واکنش جانانهای در مورد رژیم سوریه نشان نداده و اکنون بشار اسد به پیروزی نظامی علیه مخالفان رژیم چشم دوخته است. مقامهای سعودی انتظار داشتند که آمریکا با یک رشته حملات نظامی، رژیم اسد را ساقط کند و به طرح استراتژیک ریاض یعنی پس زدن شیعیان در منطقه و برپایی یک حکومت سنی متمایل به ریاض، جامه عمل بپوشاند. اما آمریکا حملات نظامی را راهگشای بحران سوریه نمیداند. از این جهت نخبگان سیاسی سعودی میگویند که آمریکا اراده خود را برای شکلدهی رویدادها و نقش آفرینی در خاورمیانه از دست داده است.
رویکرد اوباما برای حل مسئله هستهای ایران از طریق گفتوگو نیز از نگرانیهای عمده عربستان سعودی است. از دیدگاه ریاض، جمهوری اسلامی با نفوذ گستردهاش درسوریه، عراق وحزب الله لبنان توام با ادامه برنامه هسته ایاش که میتواند آن را به سلاح هستهای مجهز کند، میرود که به یک «ابر قدرت منطقهای شیعه» تبدیل شود و حتی موجودیت عربستان را نیز زیر سئوال ببرد.
دولت اوباما به گفته جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا، پیروزی نظامی اسد را تحمل نخواهد کرد و به هر قیمتی جمهوری اسلامی را از دست یابی به سلاح هستهای باز خواهد داشت. عربستان سعودی انتظارات زیادی از آمریکا دارد و اوباما از فرصت پیش آمده استفاده خواهد کرد تا به مقامهای سعودی و پادشاه این کشور اطمینان دهد که قول او را جدی بگیرند و آمریکا اراده لازم سیاسی و نظامی برای این کار را دارد. همزمان رئیس جمهوری آمریکا به نخبگان سعودی یادآوری خواهد کرد که به سیاست و رویکرد دولت او در خاورمیانه و منطقه خلیج فارس عادت کنند.
اوباما چند هفته پیش درسخنانی به طور علنی خطاب به رهبران سعودی گفت: «اگر آنها به تعهد آمریکا برای تداوم نظم چند دهه گذشتهاش در خلیج [فارس] چشم دوختهاند، باید بدانند که در اشتباهاند». هماو در اوایل ماه مارس در مصاحبهای با جفری گلدبرگ، ستون نویس نشریه «بلومبرگ بیزینس ویک» در باره تحولات خاورمیانه و سیاست خارجی دولت او در قبال این تحولات، تصریح کرد: «ما باید خود را با تغییرات وفق بدهیم».
پیامهای اوباما به رهبران عربستان سعودی و رویکرد او در قبال ایران و سوریه کاملا روشن است و بهمین جهت انتظار میرود که این سفر به جز تشویق و تائید نخبگان سعودی نتواند انتظارات عربستان را برآورده کند.
———————
یادداشتها بیانگر نظر نویسندگان آنهاست و نه بازتاب دیدگاههای رادیو فردا.
در ماههای پایانی سال گذشته میلادی روابط ریاض و واشینگتن به سردی گرائید و در پائیز همان سال عربستان سعودی در حرکتی که تعجبِ ناظران سیاسی را در پی داشت، از کرسی خود در شورای امنیت سازمان ملل انصراف داد و علت آن را کوتاهی این شورا در رسیدگی به بحران سوریه قلمداد کرد.
اما پیام واقعی این انصراف، ناخشنودی عربستان از واشینگتن درقبال مسئله هستهای ایران، بحران سوریه، کاهش کمکهای نظامی به مصر و مسئله اسرائیل و فلسطین بود. درآن زمان شاهزاده بندر بن سلطان عبدالعزیز، رئیس سرویس اطلاعات و امنیت عربستان، گفت که سیاست کشورش در قبال آمریکا تغییر خواهد کرد و ریاض «مایل نیست بیش از این خود را در شرایط وابستگی [به آمریکا] قرار دهد». مقامهای سعودی بر این باورند که دولت اوباما، عربستان را از معادلات منطقهای کنار گذاشته و به خواستههای ریاض وقعی نمینهد.
قطع نظر از این برداشت، واقعیت این است که عربستان همپیمان و شریک بیدردسری برای واشینگتن نیست. این کشوربا دلارهای هنگفت نفتیاش حامی برخی از خطرناکترین گروههای افراطی اسلامگرا است. سیستم حکومتی و قوانین حاکم برعربستان ترکیبی است از مدرنیسم و آنچه که در قرون وسطی رایج بود.
به گزارش اندیشکده «بنیاد دفاع از دمکراسی» در آمریکا، کتابهای درسی مدارس عربستان فضائی را در جامعه این کشور ایجاد کرده است که به «طرد گرائی، تعصب و خشونت» دامن میزند و اقلیتهای دینی و قومی را در معرض خطر قرار میدهد. همین کتابها حاوی مطالب توهین آمیز درباره مسیحیان و یهودیان است و آنها را فاقد خصائص انسانی میداند. پای بندی این کشور به حقوق بشر و ابتداییترین حقوقی که هر فرد به طور فطری و به صِرف انسان بودن باید از آن بهرهمند شود، ناچیز است. رفتار این کشور با زنان و زندانیان به بربریت پهلو میزند و روند اصلاحات و نو ساماندهی در این کشور بسیار کند است.
در آستانه سفر اوباما به ریاض، ۵۲ نمایده کنگره آمریکا و شماری از سازمانهای غیر دولتی این کشور در نامهای از وی خواستهاند که در ملاقاتهایش با ملک عبدالله و دیگر مقامهای سعودی، به نقض سیستماتیک حقوق بشر درعربستان نیز بپردازد و آن را به یکی از سازههای روابط دو کشورتبدیل کند.
با این وجود، از منظر سیاسی، جایگاه راهبردی عربستان و سیاست آن در خاورمیانه و همچنین رهبری آن درجهان سنی مذهب اسلام، کماکان برای آمریکا و دیگر کشورهای غربی اهمیت ویژهای دارد. از دیدگاه اقتصادی، عربستان به عنوان بزرگترین صادر کننده نفت در دنیا و مهمترین تولید کننده نفت در میان کشورهای اوپک، با تولید نزدیک به ده میلیون بشکه نفت خام در روز، چرخ اقتصاد کشورهای غربی را به حرکت درمیآورد.
از این جهت سفر اوباما به عربستان و دیدار او با ملک عبدالله مهم است. او کوشش خواهد کرد تا پادشاه عربستان و دیگر مقامهای سعودی را قانع کند که آمریکا با وجود خروج نیروهایش از افغانستان، حضور خود را در خاورمیانه و خلیج فارس حفظ خواهد کرد و حمایتاش از کشورهای دوست و همپیمان ادامه خواهد داشت.
تردید نخبگان سعودی به سیاست آمریکا در قبال عربستان و خروج آن از منطقه، بیش از هر چیز به سه موضوع ارتباط دارد. یکی از آنها، حرکت آمریکا به سوی خودکفایی نفت و گاز است. سال گذشته آمریکا با افزایش تولید نفت و گاز شیل از نظر تولید انرژی از عربستان پیشی گرفت. با اینکه تولید نفت و گاز آمریکا هنوز نمیتواند نیازهای داخلیاش را مرتفع کند ولی مقامهای سعودی بر این باورند که برای آمریکا، منطقه خاورمیانه و خلیج فارس اهمیت استراتژیک گذشته را ندارد و اینکه در حال حاضر منطقه آسیا- اقیانوسیه (اقیانوس آرام) در مرکز توجه آمریکا قرار گرفته است.
دومین موضوع برای عربستان، بحران سوریه است. آمریکا، به رغم عبور بشار اسد از «خط قرمز» اوباما، واکنش جانانهای در مورد رژیم سوریه نشان نداده و اکنون بشار اسد به پیروزی نظامی علیه مخالفان رژیم چشم دوخته است. مقامهای سعودی انتظار داشتند که آمریکا با یک رشته حملات نظامی، رژیم اسد را ساقط کند و به طرح استراتژیک ریاض یعنی پس زدن شیعیان در منطقه و برپایی یک حکومت سنی متمایل به ریاض، جامه عمل بپوشاند. اما آمریکا حملات نظامی را راهگشای بحران سوریه نمیداند. از این جهت نخبگان سیاسی سعودی میگویند که آمریکا اراده خود را برای شکلدهی رویدادها و نقش آفرینی در خاورمیانه از دست داده است.
رویکرد اوباما برای حل مسئله هستهای ایران از طریق گفتوگو نیز از نگرانیهای عمده عربستان سعودی است. از دیدگاه ریاض، جمهوری اسلامی با نفوذ گستردهاش درسوریه، عراق وحزب الله لبنان توام با ادامه برنامه هسته ایاش که میتواند آن را به سلاح هستهای مجهز کند، میرود که به یک «ابر قدرت منطقهای شیعه» تبدیل شود و حتی موجودیت عربستان را نیز زیر سئوال ببرد.
دولت اوباما به گفته جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا، پیروزی نظامی اسد را تحمل نخواهد کرد و به هر قیمتی جمهوری اسلامی را از دست یابی به سلاح هستهای باز خواهد داشت. عربستان سعودی انتظارات زیادی از آمریکا دارد و اوباما از فرصت پیش آمده استفاده خواهد کرد تا به مقامهای سعودی و پادشاه این کشور اطمینان دهد که قول او را جدی بگیرند و آمریکا اراده لازم سیاسی و نظامی برای این کار را دارد. همزمان رئیس جمهوری آمریکا به نخبگان سعودی یادآوری خواهد کرد که به سیاست و رویکرد دولت او در خاورمیانه و منطقه خلیج فارس عادت کنند.
اوباما چند هفته پیش درسخنانی به طور علنی خطاب به رهبران سعودی گفت: «اگر آنها به تعهد آمریکا برای تداوم نظم چند دهه گذشتهاش در خلیج [فارس] چشم دوختهاند، باید بدانند که در اشتباهاند». هماو در اوایل ماه مارس در مصاحبهای با جفری گلدبرگ، ستون نویس نشریه «بلومبرگ بیزینس ویک» در باره تحولات خاورمیانه و سیاست خارجی دولت او در قبال این تحولات، تصریح کرد: «ما باید خود را با تغییرات وفق بدهیم».
پیامهای اوباما به رهبران عربستان سعودی و رویکرد او در قبال ایران و سوریه کاملا روشن است و بهمین جهت انتظار میرود که این سفر به جز تشویق و تائید نخبگان سعودی نتواند انتظارات عربستان را برآورده کند.
———————
یادداشتها بیانگر نظر نویسندگان آنهاست و نه بازتاب دیدگاههای رادیو فردا.