به تازگی در جریان دو روز، سه بار ناوهای آمریکایی و قایقهای تند رو سپاه پاسداران رو در روی یکدیگر قرار گرفتند و هر بار خطر درگیری و زد و خورد با واکنش و محاسبات سنجیده فرماندهان ناوهای آمریکایی وعقب نشینی قایقهای سپاه از بغل گوش همگان گذشت.
روز سه شنبه ۲ شهریور، چهار قایق مسلح سپاه پاسداران با سرعت بالا، بدون هیچ تماس رادیویی خود را به ۳۰۰ یاردی (۲۷۰ متری) ناو شکن موشک انداز «نیتز» آمریکا رساندند که در حال عبور از تنگه هرمز بود. این قایقها بعد از اقدامهای هشداردهنده ناو آمریکا از جمله به صدا در آوردن بوق ناو و پرتاب چند نور افشان مسیر خود را تغییر دادند.
روز بعد در شمال خلیج فارس، سه قایق سپاه پاسداران با سرعت زیاد به ناوهای گشتی «اسکوال» و «تمپِست» آمریکا که به همراه یک شناور کویتی سرگرم تمرینات نظامی بودند، نزدیک شدند و سه بار متوالی از جلوی این ناوها از فاصله ۶۰۰ یاردی (۵۴۰ متری) عبور کردند.
ساعتی بعد، یک قایق تند رو سپاه با سرعتِ تمام و از روبرو تا ۲۰۰ یاردی (۱۸۰ متری) به ناو «تمپست» ، نزدیک شد و پس از اینکه قایق مذکور به پرتابِ نورافشان و هشدارهای رادیویی وقعی ننهاد، ناو «اسکوال» با بهکارگیری مسلسل کالیبر ۵۰ و شلیک سه تیر اخطار، قایق نزدیکشونده را وادار کرد تا راه خود را تغییر دهد.
مقامهای آمریکایی این اقدام شناورهای سپاه پاسداران را «غیرحرفه ای» و «ناایمن» توصیف کردهاند و به باور جاش ارنست، سخنگوی کاخ سفید، رفتارهایی از این دست میتواند «خطر اشتباه محاسباتی» را افزایش دهد.
در مقابل، حسین دهقان، وزیر دفاع جمهوری اسلامی، به طور تلویحی، ناوهای آمریکایی را به ورود به آبهای ایران متهم کرد و گفت نظارت یکانهای دریایی ایران بر رفت و آمد شناورهای خارجی در خلیج فارس «به طور طبیعی در آبهای سرزمینی ما صورت میگیرد».
این نخستین بار نیست که قایقها و ناوچههای سپاه پاسداران به ناوهای آمریکایی نزدیک شدهاند و در مجاورت آنها به مانورهای تحریک آمیز دست میزنند. روز ۲۱ تیر ماه سال جاری، پنج فروند از قایقهای مسلح سپاه تا ۵۰۰ یاردی (۴۵۰ متری) ناو آبخاکی «نئو اورلئان» که در حال عبور از تنگه هرمز بود، پیش رفتند.
ژنرال جوزف وُتِل، فرمانده سِنت کام ( فرماندهی مرکزی آمریکا) که در آن زمان در ناو مذکور ناظر بر این رویداد بود، گفت: «ما همیشه برای واکنش نشان دادن به این تحرکات فرصت خیلی زیادی نداریم ... [و] در این فضای محدود احتمال محاسبه اشتباه بسیار بالا است.»
با توجه به اقدامات تنشزا و خطر آفرین نیروی دریایی سپاه که مسبوق به سابقه است، پرسشهای چند به ذهن متبادر میشود.
- آیا عبور شناورهای خارجی از جمله ناوهای آمریکایی از تنگه هرمز مجاز است؟
آبهای سرزمینی ایران در خلیج فارس و دریای عمان ۱۲ مایل دریایی (هر مایل ۱۸۵۲ متر) است. بر پایه کنوانسیون ۱۹۸۲ سازمان ملل در مورد حقوق دریاها، معروف به قانون اساسی دریاها، که جمهوری اسلامی آن را امضا کرده است، حق حاکمیت ایران بر فضای بالای این محدودوه آبی و بستر و زیر بستر آن جای بحث ندارد. به آبهای آن سوی سرزمینی، آبهای بینالمللی گفته میشود.
تنها استثنا بر حقِ حاکمیت هر کشور بر آبهای سر زمینیاش، حق عبور بی ضرر کشتیها یا ناوهای متعلق به سایر کشورها است که یکی از اصول محکم حقوق دریاها محسوب میشود.
تنها استثنا بر حقِ حاکمیت هر کشور بر آبهای سر زمینیاش، حق عبور بی ضرر کشتیها یا ناوهای متعلق به سایر کشورها است که یکی از اصول محکم حقوق دریاها محسوب میشود. عبور شناورهای خارجی تا سر حد امکان تا جایی که خطری برای دریانوردی ایجاد نکند، باید سریع و پیوسته باشد و امنیت دولت ساحلی را به خطر نیاندازد.
در صورت رعایت این نکات که ارزیابیها نشان میدهد ازسوی ناوهای آمریکایی و کشتیها و نفتکشهای خارجی در تنگه هرمز رعایت میشود، قایقها و ناوچههای سپاه پاسداران نباید مانعی برای شناورهای عبوری دیگر کشورها ایجاد کند و یا به عملیات ایذائی دست زنند. عبور این شناورها از تنگه هرمز مبتنی بر اصول قوانین دریاها است و در مورد ناوها و کشتیهای بازرگانی ایران که از تنگهها و آبراههای جهان عبور میکنند، رعایت میشود.
- آیا ایران حق دارد شناورهای عبوری از تنگه هرمز را رصد کند؟
ایران در راستای حفاظت از آبهای سرزمینی و مرزهای آبی خود میتواند بر آمد و شد شناورها نظارت داشته باشد و حتی آنها را شناسایی کند. ورود به آبهای سرزمینی ایران بدون اجازه قبلی، ممکن است به توقیف شناورها و خدمه آنها منجر شود، همانگونه که در تاریخ ۲۲ دی ماه سال ۱۳۹۴ در مورد ورود دو فروند شناور نظامی آمریکائی به محدوده آبهای جزیره فارسی اعمال شد.
شناسایی شناورهای در حال تردد برای قایقهای سپاه سپاه پاسداران نباید کار مشکلی باشد. این قایقها میتوانند بدون توسل به مانورهای پر سرعتِ تحریکآمیز و چالشبرانگیز توام با رعایت حفظ فاصله از ناوها و کشتیهای عبوری، این شناورها را هم به طور چشمی در صورت دید مناسب و هم از طریق کانال ۱۶ (یک شبکه ارتباط عمومی در دریا است که شناورهای نظامی، تجاری، صیادی و غیرصیادی برای ارتباط و صحبت با یکدیگر از آن استفاده میکنند) شناسایی کنند.
در ارتباط با تنگه هرمز، شناسایی شناورها از جهاتی سادهتر است زیرا ناوها و کشتیهایی که در این آبراه باریک در آمد و شد هستند از مسیرهای از پیش تعیین شده و ثابتِ ورودی و خروجی که روی نقشههای دریایی به وضوح ترسیم شده است، استفاده میکنند. این مسیر که در راستای مقررات «سازمان بین المللی دریانوردی» با هدف جداسازی ترافیک دریایی تعیین شده است در مورد اغلب آبراههای باریک در جهان رعایت میشود.
با این حساب، شناسایی شناورهای در حال تردد برای قایقهای سپاه سپاه پاسداران نباید کار مشکلی باشد. این قایقها میتوانند بدون توسل به مانورهای پر سرعتِ تحریکآمیز و چالشبرانگیز توام با رعایت حفظ فاصله از ناوها و کشتیهای عبوری، این شناورها را هم به طور چشمی در صورت دید مناسب و هم از طریق کانال ۱۶ (یک شبکه ارتباط عمومی در دریا است که شناورهای نظامی، تجاری، صیادی و غیرصیادی برای ارتباط و صحبت با یکدیگر از آن استفاده میکنند) شناسایی کنند.
این روشهای کاملاً رایج و شناخته شده را همه شناورها، از جمله ناوهای آمریکایی، رعایت میکنند.
در این راستا، شماری از فرماندهام نظامی ایران ، از جمله دریادار علی فدوی، فرمانده نیروی دریایی سپاه، و سرلشگر محمد باقری، رییس ستاد کل نیروهای مسلح، در مصاحبههایشان با تاکید به همکاری آمریکاییها گفتهاند که در سالهای اخیر «ناوهای آمریکایی به محض پرسش [سپاه] در خصوص علت حضور شان در خلیج فارس، خاضعانه پاسخ می دهند که ما از نیروهای ائتلاف هستیم و قصد تخاصم نداریم و در آبهای آزاد بینالمللی در حال تردد هستیم.»
- آیا نزدیک شدن قایقهای سپاه با سرعت بالا به ناوهای آمریکایی میتواند به اشتباه محاسباتی منجر شود؟
حرکات تحریکآمیز قایقهای سپاه مانند مانور سه قایق با سرعت بالا در جلوی دو ناو گشتی آمریکا در آبهای بینالمللی در شمال خلیج فارس که در نهایت به شلیک تیر اخطار انجامید، ضمن اینکه در تضاد با مقررات «سازمان بین المللی دریانوردی» و اصول حاکم بر «کنوانسیون سازمان ملل در مورد حقوق دریاها» است ، میتواند به آسانی زمینهساز یک درگیری نظامی باشد.
اجرای این حرکات قایقهای سپاه که در فرهنگ عامه ایرانی، «آرتیستبازی» نام دارد در آبراههای باریک مانند تنگه هرمز به مراتب خطرناکتر است. هنگامی که چهار قایق مسلح با سرعت بالا، بدون برقراری ارتباط رادیویی به یک ناو نزدیک میشوند که به خاطر قرار گرفتن در یک آبراه باریک از نظر فیزیکی امکان بسیار محدودی برای گردش و چرخش دارد، میزان شک و تردید فرمانده ناو از قصد نهایی یکانهای نزدیک شونده افزایش مییابد. در چنین وضعیتی فرمانده ناو به گزینههایی متوسل میشود که بتواند در کمترین زمان ممکن در صورت تهاجم، واکنش نشان دهد و ناو و پرسنل آن را از خطر برهاند، از جمله هشدار رادیویی از طریق کانال ۱۶، هشدار صوتی با به صدا در آوردن بوق ناو، هشدار با پرتاب نور افشان ، شلیک تیر اخطار و قبل از همه اینها، اعلام «محل جنگ» در ناو برای مقابله با تهدید پیش رو.
فرمانده ناو زمان اندکی برای تصمیمگیری دارد و در صورت بیپاسخ ماندن هشدارهایش به شناورهای نزدیکشونده باید فرض را بر این گذارد که شناورهای مذکور قصد تهاجمی و یا انتحاری دارند و او نمیتواند با خوشبینی، ناو و پرسنل خود را در معرض خطر قرار دهد و راهی جز واکنش فوری و فوتی ندارد.
در این گیر و دار فرمانده ناو زمان اندکی برای تصمیمگیری دارد و در صورت بیپاسخ ماندن هشدارهایش به شناورهای نزدیکشونده باید فرض را بر این گذارد که شناورهای مذکور قصد تهاجمی و یا انتحاری دارند و او نمیتواند با خوشبینی، ناو و پرسنل خود را در معرض خطر قرار دهد و راهی جز واکنش فوری و فوتی ندارد.
با اینهمه، نیروی دریایی سپاه این اقدام قایقهایش را موجه جلوه میدهد و انتشار خبرِ رویداهایی از دست را از سوی رسانههای خارجی، جو سازی نسبت به «حضور مقتدرانه» یکانهای سپاه در آبهای سرزمینی ایران میداند.
در این ارتباط، روزنامه کیهان تهران در مقاله ای در ۵ شهریور سال جاری با اشاره به اینکه ره گیری ناوهای بیگانه در خلیج فارس از وظایف نیروی دریایی سپاه است و ناوهای آمریکائی همواره تلاش میکنند از این کار«فرار» کنند، مینویسد: » به دلیل خوی سرکش و خود برتر بینی نظامیان آمریکایی، آنها علاقه فراوانی دارند که ره گیری اطلاعاتی نشوند ... مایل نیستند که شناورهای سپاه به آنها نزدیک شوند چرا که نمیخواهند هیمنه ظاهری شان جلوی آنها شکسته شود.»
- چرا قایقهای سپاه به اینکار خطرناک دست میزنند؟
علل عمده این اقدامهای خطرناک قایقهای سپاه رابطه نزدیکی با فضای حاکم بر نیروی دریایی سپاه دارد که مولود ذهنیت تهاجمی فرماندهان این نیرو و ارزیابیهای نادرست و ساده لوحانه آنها از توان دریایی آمریکا و اصرار بر تداوم دشمنی با این کشور است.
این فرماندهان با کوچک شماری قدرت آمریکا، هیچ دانستن توان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس توام با لاف زنی و بزرگنمایی توان و کارایی نیروی تحت امرشان، اعتماد به نفس کاذب و پیامهای نادرستی را به پرسنل این نیرو و حتی به جامعه القا میکنند .
علی فدودی در سال ۱۳۹۲ گفت «در سپاه هیچکس باور ندارد که قدرت توانمندی نیروی دریایی آمریکا بیشتر از ایران است». برخی از سخنان او در چند سال گذشته از این قرار است: ناوهای هواپیما بر آمریکا تحت کنترل کامل سپاه هستند؛ ظرف ۵۰ ثانیه ناو آمریکایی را غرق میکنیم؛ آمریکا دست از پا خطا کند ناوهایشان را در خلیج فارس، تنگه هرمز و دریای عمان غرق میکنیم؛ از بین بردن نیروی دریایی آمریکا یکی از اهداف عملیاتی نیروی دریایی سپاه است؛ مشغله اصلی آمریکا این است که چطور با نیروی دریایی سپاه مقابله کند؛ ناوهای آمریکایی را مجبور کردیم که به زبان فارسی با ما صحبت کنند؛ ناو آمریکایی اگر به پرسش سپاه پاسخ ندهد موشکهای ما روی آن قفل میشود؛ در منطقه خلیج فارس آمریکاییها در هوا گاهی شیطنتهایی میکنند اما باید بدانند اگر حماقتی انجام دهند بدتر از دریا تحقیر خواهند شد؛ آمریکا در خلیج فارس از ایران تمکین میکند؛ همواره در تقابلهای ایران و آمریکا، این آمریکاییها هستند که ذلیل و منفعل هستند؛ و بالاخره اینکه آمریکاییها سه بار خواستند با ما یک خط، مثل خط ارتباطی زمان جنگ سرد میان شوروی و آمریکا، برقرار کنند اما نپذیرفتیم و من اعلام کردم وقتی در نزدیک آبهای آمریکا در خلیج مکزیک قرار گرفتیم، درباره اش فکر میکنم .
از این رو، در فضایی که «شعار» و «لاف» دلیری جای خود را به ارزیابیهای واقعگرایانه و فرماندهی و رهبری عاقلانه میدهد، جای شگفتی نیست که یکانهای نیروی دریایی سپاه و قایقهای آن در تنگه هرمز و خلیج فارس به «آرتیستبازی» روی میآورند.
وادارندگی، پیامدهای احتمالی
به رغم برجام و خوشبینیهای پس از آن درباره بهبود روابط تهران و واشینگتن، فرماندهان سپاه آمریکا را دشمن اصلی جمهوری اسلامی میشمارند و بارها از میل خود به خروج آمریکا از منطقه، به ویژه ازخلیج فارس سخن به میان آوردهاند. در اردیبهشت ماه سال جاری آیت الله خامنه ای گفت: «آمریکا برود همان خلیج خوکها، خلیج فارس خانه ما است».
واقعیت این است که آمریکا برنامهای برای خروج از منطقه و خلیج فارس ندارد، گو اینکه ممکن است در آینده نزدیک حضورش را تعدیل کند. این کشور به جز دوران کوتاهی در زمان ریاست جمهوری نیکسون همیشه حضور آشکاری در خلیج فارس داشته است و علاوه بر داشتن پایگاههای متعدد در کشورهای شورای همکاری، مرکز ناوگان پنجماش در بحرین قرار دارد.
به گفته مقامهای نظامی آمریکا، ناوهای این کشور سالانه دستکم ۲۵۰ بار از تنگه هرمز عبور میکنند. عبور بی ضررناوهای آمریکایی و یا هر کشور دیگری از این تنگه مجاز است و بر پایه «کنوانسیون سازمان ملل در مورد حقوق دریاها» است - همانگونه که ناوهای نیرو ی دریایی ارتش با تکیه و رعایت اصول همین کنوانسیون ازدیگر تنگهها و آبراههای باریک عبور میکنند و حتی جمهوری اسلامی قصد دارد که برخی از ناوهای خود را به طرف سواحل آمریکا گسیل دارد.
بهتر است که فرمانده نیروی دریایی سپاه پیشنهاد آمریکا را برای ایجاد یک خط ارتباطی بپذیرد و یا خواستههای خود را به طور رسمی و یا از طریق دستگاه دیپلماسی به آمریکا ارائه کند.
علی فدوی «عبور آمریکاییها و برخی دیگر ازکشورها را بی ضرر» نمیداند و برای اینگونه عبور چهارده پارامتر تعیین کرده است. با این حساب، بهتر است که فرمانده نیروی دریایی سپاه پیشنهاد آمریکا را برای ایجاد یک خط ارتباطی بپذیرد و یا خواستههای خود را به طور رسمی و یا از طریق دستگاه دیپلماسی به آمریکا ارائه کند.
در غیاب یک گفتمان، خودنمایی قایقهای سپاه در تنگه هرمز و آبهای بینالمللی میتواند به اشتباه در محاسبات منجر شود و فاجعه بیافریند. رفتار قایقهای سپاه در علوم سیاسی و در بحث بحرانهای بینالمللی و پیامدهای آنها، به مثابه وادارندگی compellence است که تفاوت ماهوی با بازدارندگی deterrence دارد. برخلاف بازدارندگی که تهدید به تنبیه برای جلوگیری از کنش طرف مقابل است، وادارندگی با هدف استفاده از تهدید برای مجبور کردن طرف مقابل به انجام کاری دنبال میشود که مطلوبِ تهدیدکننده است.
حرکات تحریککننده و تهاجمی قایقهای سپاه، وادارندگی و استقبال از درگیری نظامی محسوب میشود و قابل دفاع در هیچ داددگاه بینالمللی نیست.
--------------------------------
یادداشتها نظر و دیدگاه نویسندگان خود را بازتاب میدهند.