هشدار آیتالله علی خامنه ای مبنی بر «غیرقابل اعتماد بودن آمریکا» و تاکید همزمان اکبر هاشمی رفسنجانی بر اینکه «نمی توانیم باجهان قهر باشیم و به تکامل فکر کنیم»، نمادهای دو نگاه موجود و مطرح در درون ساختار قدرت جمهوری اسلامی است.
برتری هر یک دو نگاه طی ماههای آینده، تکلیف ادامه و یا تغییر روند سیاست خارجی جمهوری اسلامی و همچنین شکست یا پیروزی دولت حسن روحانی را روشن خواهد ساخت.
جمهوری اسلامی طی هشت سال گذشته با تکیه بر درآمدهای ارزی، ناشی از صادرات نفت، اهداف سیاست خارجی خود را در تقابل با غرب و متحدان منطقه ای آن، روشنتر از پیش ساخت. به همان نسبت حلقه محاصره ایران از سوی غرب نیز تنگتر از پیش شد.
طرح راهبردی محاصره ایران از سوی غرب نه از دوران دولت محمود احمدی نژاد و توسط دولت بارک اوباما، که پیش از روی کار آمدن دولت میانهروی محمد خاتمی، در زمان دولت عملگرای هاشمی رفسنجانی با تصویب قانون محاصره مشترک ایران و لیبی (ایلسا) در سال ۱۹۹۶ توسط بیل کلینتون، رئیس جمهوری وقت آمریکا، کلید خورد.
یک سال پیش از تصویب ایلسا، قانون محدود ساختن سرمایهگذاری در منابع نفت و گاز ایران از تصویب کنگره گذشته بود. طرح خروج سرمایهگذاران و شرکتهای و کشورهای خارجی از طرحهای نفت و گاز ایران نیز در زمان دولت خاتمی، با خروج ژاپن از طرح توسعه میدان نفتی عظیم آزادگان ( کاهش سهم ۷۵ در صدی توسعه به ده در صد در سال ۱۹۸۵) آغاز شد و چهار ماه پیش با خروج چین از طرح پنج میلیارد دلاری توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی تکمیل شد.
تصویر آینده
در یک نگاه خود محور ویک سویه در دولتهای نهم و دهم، و شاید بر این باور غلط که منابع مالی ایران به انتها نمیرسند، تاثیر سیاستهای راهبردی غرب برای محدود ساختن تدریجی دامنه عمل ایران درمنطقه عملا نادیده گرفته شد.
در صورت عدم تغییر ساختاری در برنامههای توسعه اتمی، ادامه سیاست خارجی چالشی و تداوم رفتار های جمهوری اسلامی در منطقه، و بی اعتنا به انتخاب یک چهره معتدل برای تشکیل دولت، ایران تا سال آینده میلادی بهطور کامل از درآمدهای ارزی ناشی از صادرات نفت محروم خواهد شد. پا فشاری بر ضرورت پیگیری وضع موجود در طول یک سال آینده، اقتصاد بحرانزده ایران را دروضعیت فروپاشی قرار خواهد داد.
سه ماه سرنوشتساز
روحانی بیش و کم یکصد روز فرصت خواهد داشت تا ابتدا نشانههای روشن تغییر در رفتار های جمهوری اسلامی را به جامعه جهانی عرضه کرده و در مرحله بعدی زمینههای سازش محدود با غرب را فراهم آورد.
در مراسم تحلیف روحانی، تعدادی از نمایندگان کشورهای غربی حضور خواهند داشت.
حضور این گروه در تهران نه به معنای اشتیاق غرب برای گشودن بدون قید و شرط باب مراودات با تهران و یا آمادگی برای کاستن از فشارهای اقتصادی و مالی و سیاسی علیه جمهوری اسلامی است، که مفهوم ساده حضور نمایندگان سیاسی غرب در تهران روابط عمومی کردن ارزان و در عین حال استقبال از گفتوگو در صورت تغیر رویه ایران است.
در ماه بعد از تحلیف، روحانی مجال دیگری خواهد یافت تا با حضور در مجمع عمومی سازمان ملل، آمادگی دولت خود را برای تعامل و سازش با جامعه جهانی و همسایگان مورد تاکید قرار دهد.
احمدی نژاد فرصت اولین حضور خود در سازمان ملل را در خدمت تحریک غرب و آشفتهتر ساختن مناسبات خارجی ایران قرار داد. انتظار جامعه جهانی از روحانی دیدن برگ انجیر در دستهای او است -هر چند که علی خامنه ای روز یکشنبه به او هشدار داد : «اگر تعامل با دنیا منجر به برگشت از مسیر شود، یک خسارت است».
دیدار با پوتین
در فاصله مراسم تحلیف تا زمان برگزار اجلاس مجمع عمومی، روحانی در تهران با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه، دیدار خواهد کرد. مذاکرات روحانی با پوتین عمدتا مرتبط با مناسبات تهران–مسکو و طبیعتا مقولهای متفاوت با مناسبات ایران و غرب است، هر چند که مذاکرات اتمی ایران با گروه ۵+۱ نیز در آن مطرح خواهد شد.
در حاشیه اجلاس مجمع عمومی حسن روحانی فرصت دیگری خواهد یافت تا با تدارک دیدارهای دو جانبه سیاست سازش و آشتی تهران را بامتحدان غرب در میان بگذارد.
در بازگشت به تهران، روحانی باید برای رویارویی با گروه موسوم به ۵+۱ و آغاز دور تازهای از مذاکرات اتمی آماده شود. دولت روحانی ناگزیر است مابین انتظارهای گستره داخلی برای تغییر از یک سو و از سوی دیگر مقاومت اصول گرایان برای ادامه مقاومت، راه میانهای را انتخاب کند.
در برابر سیاستهای دو گانه قهر و آشتی که خامنهای و رفسنجانی تبلیغ میکنند، غرب نیز سیاستهای دو گانه تنبیه و تشویق را قرار داده است: همزمان با تعویق بررسی طرح اعمال تحریمهای تازه در کنگره و توصیه ۱۳۱ نماینده به دولت آمریکا برای گفتوگو با دولت تازه ایران، لیندزی گراهام، سناتور جمهوریخواه آمریکایی، از تصمیم خود در مورد ارائه طرحی به سنا خبر میدهد که در صورت تصویب، و به شرط متوقف نشدن برنامههای اتمی جمهوری اسلامی، اجازه حمله نظامی علیه ایران تا ماه اکتبر داده خواهد شد.
روحانی واقف است که عبور از بحران اقتصادی ایران بدون تغییر نگاه در سیاست خارجی جمهوری اسلامی امکان پذیرنیست. در صورت از دست رفتن فرصت سازش و تعامل سیاسی با غرب در سه ماهه آغاز کار دولت تازه، ماه عسل دولت روحانی به پایان میرسد.
برتری هر یک دو نگاه طی ماههای آینده، تکلیف ادامه و یا تغییر روند سیاست خارجی جمهوری اسلامی و همچنین شکست یا پیروزی دولت حسن روحانی را روشن خواهد ساخت.
جمهوری اسلامی طی هشت سال گذشته با تکیه بر درآمدهای ارزی، ناشی از صادرات نفت، اهداف سیاست خارجی خود را در تقابل با غرب و متحدان منطقه ای آن، روشنتر از پیش ساخت. به همان نسبت حلقه محاصره ایران از سوی غرب نیز تنگتر از پیش شد.
طرح راهبردی محاصره ایران از سوی غرب نه از دوران دولت محمود احمدی نژاد و توسط دولت بارک اوباما، که پیش از روی کار آمدن دولت میانهروی محمد خاتمی، در زمان دولت عملگرای هاشمی رفسنجانی با تصویب قانون محاصره مشترک ایران و لیبی (ایلسا) در سال ۱۹۹۶ توسط بیل کلینتون، رئیس جمهوری وقت آمریکا، کلید خورد.
یک سال پیش از تصویب ایلسا، قانون محدود ساختن سرمایهگذاری در منابع نفت و گاز ایران از تصویب کنگره گذشته بود. طرح خروج سرمایهگذاران و شرکتهای و کشورهای خارجی از طرحهای نفت و گاز ایران نیز در زمان دولت خاتمی، با خروج ژاپن از طرح توسعه میدان نفتی عظیم آزادگان ( کاهش سهم ۷۵ در صدی توسعه به ده در صد در سال ۱۹۸۵) آغاز شد و چهار ماه پیش با خروج چین از طرح پنج میلیارد دلاری توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی تکمیل شد.
تصویر آینده
در یک نگاه خود محور ویک سویه در دولتهای نهم و دهم، و شاید بر این باور غلط که منابع مالی ایران به انتها نمیرسند، تاثیر سیاستهای راهبردی غرب برای محدود ساختن تدریجی دامنه عمل ایران درمنطقه عملا نادیده گرفته شد.
در صورت عدم تغییر ساختاری در برنامههای توسعه اتمی، ادامه سیاست خارجی چالشی و تداوم رفتار های جمهوری اسلامی در منطقه، و بی اعتنا به انتخاب یک چهره معتدل برای تشکیل دولت، ایران تا سال آینده میلادی بهطور کامل از درآمدهای ارزی ناشی از صادرات نفت محروم خواهد شد. پا فشاری بر ضرورت پیگیری وضع موجود در طول یک سال آینده، اقتصاد بحرانزده ایران را دروضعیت فروپاشی قرار خواهد داد.
سه ماه سرنوشتساز
روحانی بیش و کم یکصد روز فرصت خواهد داشت تا ابتدا نشانههای روشن تغییر در رفتار های جمهوری اسلامی را به جامعه جهانی عرضه کرده و در مرحله بعدی زمینههای سازش محدود با غرب را فراهم آورد.
در مراسم تحلیف روحانی، تعدادی از نمایندگان کشورهای غربی حضور خواهند داشت.
حضور این گروه در تهران نه به معنای اشتیاق غرب برای گشودن بدون قید و شرط باب مراودات با تهران و یا آمادگی برای کاستن از فشارهای اقتصادی و مالی و سیاسی علیه جمهوری اسلامی است، که مفهوم ساده حضور نمایندگان سیاسی غرب در تهران روابط عمومی کردن ارزان و در عین حال استقبال از گفتوگو در صورت تغیر رویه ایران است.
در ماه بعد از تحلیف، روحانی مجال دیگری خواهد یافت تا با حضور در مجمع عمومی سازمان ملل، آمادگی دولت خود را برای تعامل و سازش با جامعه جهانی و همسایگان مورد تاکید قرار دهد.
احمدی نژاد فرصت اولین حضور خود در سازمان ملل را در خدمت تحریک غرب و آشفتهتر ساختن مناسبات خارجی ایران قرار داد. انتظار جامعه جهانی از روحانی دیدن برگ انجیر در دستهای او است -هر چند که علی خامنه ای روز یکشنبه به او هشدار داد : «اگر تعامل با دنیا منجر به برگشت از مسیر شود، یک خسارت است».
دیدار با پوتین
در فاصله مراسم تحلیف تا زمان برگزار اجلاس مجمع عمومی، روحانی در تهران با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه، دیدار خواهد کرد. مذاکرات روحانی با پوتین عمدتا مرتبط با مناسبات تهران–مسکو و طبیعتا مقولهای متفاوت با مناسبات ایران و غرب است، هر چند که مذاکرات اتمی ایران با گروه ۵+۱ نیز در آن مطرح خواهد شد.
در حاشیه اجلاس مجمع عمومی حسن روحانی فرصت دیگری خواهد یافت تا با تدارک دیدارهای دو جانبه سیاست سازش و آشتی تهران را بامتحدان غرب در میان بگذارد.
در بازگشت به تهران، روحانی باید برای رویارویی با گروه موسوم به ۵+۱ و آغاز دور تازهای از مذاکرات اتمی آماده شود. دولت روحانی ناگزیر است مابین انتظارهای گستره داخلی برای تغییر از یک سو و از سوی دیگر مقاومت اصول گرایان برای ادامه مقاومت، راه میانهای را انتخاب کند.
در برابر سیاستهای دو گانه قهر و آشتی که خامنهای و رفسنجانی تبلیغ میکنند، غرب نیز سیاستهای دو گانه تنبیه و تشویق را قرار داده است: همزمان با تعویق بررسی طرح اعمال تحریمهای تازه در کنگره و توصیه ۱۳۱ نماینده به دولت آمریکا برای گفتوگو با دولت تازه ایران، لیندزی گراهام، سناتور جمهوریخواه آمریکایی، از تصمیم خود در مورد ارائه طرحی به سنا خبر میدهد که در صورت تصویب، و به شرط متوقف نشدن برنامههای اتمی جمهوری اسلامی، اجازه حمله نظامی علیه ایران تا ماه اکتبر داده خواهد شد.
روحانی واقف است که عبور از بحران اقتصادی ایران بدون تغییر نگاه در سیاست خارجی جمهوری اسلامی امکان پذیرنیست. در صورت از دست رفتن فرصت سازش و تعامل سیاسی با غرب در سه ماهه آغاز کار دولت تازه، ماه عسل دولت روحانی به پایان میرسد.