تد کروز، سناتور جمهوریخواه از ایالت تگزاس آمریکا، در یادداشتی در سایت سیاسی پولتیکو، در مورد اعطا نشدن روادید به حمید ابوطالبی، نماینده معرفی شده ایران به سازمان ملل، که مقر اصلی آن در نیویورک است، نوشته است: این پیام صریح دو حزب ایالات متحده به ایران است.
با امضای مصوبه «اس ۲۱۹۵» کنگره ايالات متحده آمريکا توسط باراک اوباما، رئيسجمهوری آن کشور میتواند مانع صدور رواديد برای آن دسته از سفرای سازمان ملل متحد شود که «تروريستهايی شناخته شده» هستند.
ایالات متحده، حمید ابوطالبی، نماینده معرفی شده ایران به سازمان ملل متحد را به نقش داشتن در گروگانگیری کارکنان سفارت خود در تهران پس از انقلاب ۱۳۵۷ متهم کرده است.
آقای ابوطالبی خود نقش داشتن در ماجرای گروگانگیری را رد کرده است.
به نوشته تد کروز در سايت «پوليتيکو»، «تصويب نهايی مصوبه فوق حاوی اين پيام صريح از جانب هر دو حزب مطرح ايالات متحده برای ايران است که آمريکا کارزار توهين و خصومتورزی جمهوری اسلامی را تحمل نخواهد کرد.»
ایران بر معرفی حمید ابوطالبی تاکید دارد و در عین حال از صادر نشدن روادید برای او به کمیته «روابط با کشور میزبان» ملل متحد که به این مسائل رسیدگی میکند شکایت کرده است.
این کمیته نیز روز دوم اردیبهشت ماه با شنیدن گفتههای دو طرف در نهایت تصمیمی در مورد آن نگرفت.
موضوع صادر نشدن روادید برای حمید ابوطالبی به چالشی در مناسبات دو کشور، که روابط آنها از نظر دیپلماتیک بیش از سه دهه پیش قطع شد، تبدیل شده است.
در زیر بخشی از یادداشت سناتور جمهوریخواه، تد کروز، در سایت پولیتیکو، که بیانگر بخشی از نگاه به این موضوع اختلافبرانگیز است را میخوانیم:
برگزيدن ابوطالبی به مقام نمايندگی تهران در سازمان ملل تنها يکی از جديدترين سلسله اقدامهای ستيزه جويانه ايران و شاهدی بر ادامه دشمنی حکومت آن تحت رهبری آيتالله علی خامنه ای عليه واشينگتن است.
اين الگوی رفتاری از زمان گروگان گيری ۵۲ آمريکايی به مدت ۴۴۴ روز بين سالهای ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۱ آغاز شد اما هرگز به آن حادثه تلخ ختم نشد. همدستی ايران در انجام حملات تروريستی عليه نيروهای مسلح آمريکايی در بيروت در سال ۱۹۸۳ و در عربستان سعودی در ۱۹۹۶، همچنين در عراق و افغانستان در طول يک دهه گذشته، در عمل ادامه راهی است که تهران در ۱۹۷۹ آغاز کرد.
پشتيبانی دولتی ايران از تروريسم، لحن پرخاشگر رهبران اين کشور عليه ايالات متحده و همپيمانانش را همراه داشته است، ادبياتی که در آن آمريکا «شيطان بزرگ» خوانده شده و اسرائيل «شيطان کوچک» که هر دوی آنها - در دنيای آرمانی آيتالله خامنهای - وجود خارجی ندارند... پيشنهاد ابوطالبی به عنوان گزينه ايران برای مقام نمايندگی تهران در سازمان ملل صرفاً جديدترين مرحله از اين بی حُرمتیها است.
تد کروز می نويسد:
فارغ از قولهای موسمی مقامهای ايران مبنی بر ميانهروی در تعامل با آمريکا، بايد الگوی خصومت ياد شده را در هرگونه مواجهه با رهبران ايران مدنظر داشت.
طرف مقابل در پيگيری خواست خود صريح بوده و مشخص کرده است که بدون ايجاد وقفه در تلاش برای دستيابی به سلاح هستهای به دنبال کاهش تحريمهای اقتصادی جهان عليه ايران است.
در هفته ای که گذشت، حسن روحانی، رئيس جمهوری ايران، اعلام کرد که «شاهد شکستن تحريم در ماههای پيشرو هستيم.»
تصويب قانون جديد ايالات متحده اما گامی نخست در شفافسازی موضع واشينگتن برای رهبران ايران است مبنی بر اينکه اگر در پی داشتن روابطی بهتر با ما هستيد، باید حداقل از انجام اقدامهايی از قبيل برگزيدن يکی از گروگانگيرهای ۱۹۷۹ به عنوان نماينده خود در سازمان ملل متحد دست بکشند.
این نماینده جمهوریخواه با اشاره به احتمال به چالش کشیده شدن این موضوع از سوی ایران در بخشی دیگر از یادداشت خود میگوید:
تأييد نهايی اين مصوبه هرگونه ترديدی را از ميان برداشته و با ارائه بنيان حقوقی برای اين تصميم زمينه چنين چالشهايی را حذف کرده است.
حکم قانون ارجح است و قانون اخير پايه حقوقی عدم صدور رواديد برای «تروريستهای شناخته شده» است که مانع زندگی آنها در منهتن نيويورک و برخورداری شان از مصونيت سياسی خواهد بود.
تد کروز با اشاره به تصویب این قانون به از میان برداشته شدن احتمالاتی دیگر نیز اشاره کرده است:
افزون بر موارد فوق، قانون اخير معضل بزرگتری را نيز هدف قرار داده و مانع دست آويز قرار دادن سازمان ملل و چماق کردن اين مجموعه عليه آمريکا خواهد شد. تصور اينکه [در صورت عدم تصويب اين قانون] طالبان يکی از عوامل القاعده را به نمايندگی افغانستان بفرستد يا بشار اسد يکی از اعضای حزبالله را به نمايندگی از سوريه روانه نيويورک کند چندان دور از ذهن نيست.
سناتور کروز مینویسد: در شرايطی که سازمان ملل از ايالات متحده درخواست افزايش کمکهای مالی به اين مجموعه را داشته، به نظر میرسد افزايش اختيارات رئيس جمهوری در صدور يا منع صدور رواديد ورود به آمريکا اقدامی بايسته و به جا بوده است، به ويژه آنکه سازمان ملل در مقابله با بحرانهای بينالمللی از سوريه تا اوکراين کاملاً ناتوان بوده است.
به هر روی، ترکيب حمايت يکپارچه کنگره و رئيس جمهوری ايالات متحده از مصوبه اخير حاوی پيامی روشن برای ايران - و هر کشور خودسر ديگری- بوده است که از اين پس نمیتوانند از سازمان ملل به عنوان مَفَری برای حمله عليه ايالات متحده آمريکا استفاده کنند.
ایران میگوید برنامه اتمی آن تنها اهداف صلحآمیز را دنبال میکند. در آمریکا و غرب این ظن وجود دارد که هدف تهران از آن، ساخت سلاح هستهای است. همین موضوع نیز به تحریمهایی گسترده علیه ایران انجامیده است. کشورهای قدرتمند طرف گفتوگو با ایران خواهان مواردی مانند راستآزمایی این برنامه هستند.
در سوی دیگر، در ایران، سخنگوی وزارت خارجه این کشور اقدام آمریکا در زمینه صادر نکردن روادید برای آقای ابوطالبی را «نقض مقررات بینالمللی» و «برخلاف قرارداد مقر بین سازمان ملل متحد و دولت آمریکا» دانسته است.
روسیه نیز از آمریکا به این دلیل انتقاد کرده و آنچه پیشآمده را نقض تعهدات آن به عنوان کشور میزبان مقر سازمان ملل متحد دانسته است.
سخنگوی سازمان ملل متحد، موضوع روادید آقای ابوطالبی را موضوعی «منحصر به فرد» عنوان کرده است.
با امضای مصوبه «اس ۲۱۹۵» کنگره ايالات متحده آمريکا توسط باراک اوباما، رئيسجمهوری آن کشور میتواند مانع صدور رواديد برای آن دسته از سفرای سازمان ملل متحد شود که «تروريستهايی شناخته شده» هستند.
ایالات متحده، حمید ابوطالبی، نماینده معرفی شده ایران به سازمان ملل متحد را به نقش داشتن در گروگانگیری کارکنان سفارت خود در تهران پس از انقلاب ۱۳۵۷ متهم کرده است.
آقای ابوطالبی خود نقش داشتن در ماجرای گروگانگیری را رد کرده است.
به نوشته تد کروز در سايت «پوليتيکو»، «تصويب نهايی مصوبه فوق حاوی اين پيام صريح از جانب هر دو حزب مطرح ايالات متحده برای ايران است که آمريکا کارزار توهين و خصومتورزی جمهوری اسلامی را تحمل نخواهد کرد.»
ایران بر معرفی حمید ابوطالبی تاکید دارد و در عین حال از صادر نشدن روادید برای او به کمیته «روابط با کشور میزبان» ملل متحد که به این مسائل رسیدگی میکند شکایت کرده است.
این کمیته نیز روز دوم اردیبهشت ماه با شنیدن گفتههای دو طرف در نهایت تصمیمی در مورد آن نگرفت.
موضوع صادر نشدن روادید برای حمید ابوطالبی به چالشی در مناسبات دو کشور، که روابط آنها از نظر دیپلماتیک بیش از سه دهه پیش قطع شد، تبدیل شده است.
در زیر بخشی از یادداشت سناتور جمهوریخواه، تد کروز، در سایت پولیتیکو، که بیانگر بخشی از نگاه به این موضوع اختلافبرانگیز است را میخوانیم:
برگزيدن ابوطالبی به مقام نمايندگی تهران در سازمان ملل تنها يکی از جديدترين سلسله اقدامهای ستيزه جويانه ايران و شاهدی بر ادامه دشمنی حکومت آن تحت رهبری آيتالله علی خامنه ای عليه واشينگتن است.
اين الگوی رفتاری از زمان گروگان گيری ۵۲ آمريکايی به مدت ۴۴۴ روز بين سالهای ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۱ آغاز شد اما هرگز به آن حادثه تلخ ختم نشد. همدستی ايران در انجام حملات تروريستی عليه نيروهای مسلح آمريکايی در بيروت در سال ۱۹۸۳ و در عربستان سعودی در ۱۹۹۶، همچنين در عراق و افغانستان در طول يک دهه گذشته، در عمل ادامه راهی است که تهران در ۱۹۷۹ آغاز کرد.
پشتيبانی دولتی ايران از تروريسم، لحن پرخاشگر رهبران اين کشور عليه ايالات متحده و همپيمانانش را همراه داشته است، ادبياتی که در آن آمريکا «شيطان بزرگ» خوانده شده و اسرائيل «شيطان کوچک» که هر دوی آنها - در دنيای آرمانی آيتالله خامنهای - وجود خارجی ندارند... پيشنهاد ابوطالبی به عنوان گزينه ايران برای مقام نمايندگی تهران در سازمان ملل صرفاً جديدترين مرحله از اين بی حُرمتیها است.
تد کروز می نويسد:
فارغ از قولهای موسمی مقامهای ايران مبنی بر ميانهروی در تعامل با آمريکا، بايد الگوی خصومت ياد شده را در هرگونه مواجهه با رهبران ايران مدنظر داشت.
طرف مقابل در پيگيری خواست خود صريح بوده و مشخص کرده است که بدون ايجاد وقفه در تلاش برای دستيابی به سلاح هستهای به دنبال کاهش تحريمهای اقتصادی جهان عليه ايران است.
در هفته ای که گذشت، حسن روحانی، رئيس جمهوری ايران، اعلام کرد که «شاهد شکستن تحريم در ماههای پيشرو هستيم.»
تصويب قانون جديد ايالات متحده اما گامی نخست در شفافسازی موضع واشينگتن برای رهبران ايران است مبنی بر اينکه اگر در پی داشتن روابطی بهتر با ما هستيد، باید حداقل از انجام اقدامهايی از قبيل برگزيدن يکی از گروگانگيرهای ۱۹۷۹ به عنوان نماينده خود در سازمان ملل متحد دست بکشند.
این نماینده جمهوریخواه با اشاره به احتمال به چالش کشیده شدن این موضوع از سوی ایران در بخشی دیگر از یادداشت خود میگوید:
تأييد نهايی اين مصوبه هرگونه ترديدی را از ميان برداشته و با ارائه بنيان حقوقی برای اين تصميم زمينه چنين چالشهايی را حذف کرده است.
حکم قانون ارجح است و قانون اخير پايه حقوقی عدم صدور رواديد برای «تروريستهای شناخته شده» است که مانع زندگی آنها در منهتن نيويورک و برخورداری شان از مصونيت سياسی خواهد بود.
تد کروز با اشاره به تصویب این قانون به از میان برداشته شدن احتمالاتی دیگر نیز اشاره کرده است:
افزون بر موارد فوق، قانون اخير معضل بزرگتری را نيز هدف قرار داده و مانع دست آويز قرار دادن سازمان ملل و چماق کردن اين مجموعه عليه آمريکا خواهد شد. تصور اينکه [در صورت عدم تصويب اين قانون] طالبان يکی از عوامل القاعده را به نمايندگی افغانستان بفرستد يا بشار اسد يکی از اعضای حزبالله را به نمايندگی از سوريه روانه نيويورک کند چندان دور از ذهن نيست.
سناتور کروز مینویسد: در شرايطی که سازمان ملل از ايالات متحده درخواست افزايش کمکهای مالی به اين مجموعه را داشته، به نظر میرسد افزايش اختيارات رئيس جمهوری در صدور يا منع صدور رواديد ورود به آمريکا اقدامی بايسته و به جا بوده است، به ويژه آنکه سازمان ملل در مقابله با بحرانهای بينالمللی از سوريه تا اوکراين کاملاً ناتوان بوده است.
به هر روی، ترکيب حمايت يکپارچه کنگره و رئيس جمهوری ايالات متحده از مصوبه اخير حاوی پيامی روشن برای ايران - و هر کشور خودسر ديگری- بوده است که از اين پس نمیتوانند از سازمان ملل به عنوان مَفَری برای حمله عليه ايالات متحده آمريکا استفاده کنند.
ایران میگوید برنامه اتمی آن تنها اهداف صلحآمیز را دنبال میکند. در آمریکا و غرب این ظن وجود دارد که هدف تهران از آن، ساخت سلاح هستهای است. همین موضوع نیز به تحریمهایی گسترده علیه ایران انجامیده است. کشورهای قدرتمند طرف گفتوگو با ایران خواهان مواردی مانند راستآزمایی این برنامه هستند.
در سوی دیگر، در ایران، سخنگوی وزارت خارجه این کشور اقدام آمریکا در زمینه صادر نکردن روادید برای آقای ابوطالبی را «نقض مقررات بینالمللی» و «برخلاف قرارداد مقر بین سازمان ملل متحد و دولت آمریکا» دانسته است.
روسیه نیز از آمریکا به این دلیل انتقاد کرده و آنچه پیشآمده را نقض تعهدات آن به عنوان کشور میزبان مقر سازمان ملل متحد دانسته است.
سخنگوی سازمان ملل متحد، موضوع روادید آقای ابوطالبی را موضوعی «منحصر به فرد» عنوان کرده است.