لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ تهران ۰۳:۴۲

دوازده پرسش پیرامون چرایی و چگونگی پیروزی ترامپ و شکست کلینتون


پرسش‌های انبوهی در روزهای بعد از پیروز ترامپ در مورد علل و دلایل موفقیت وی و شکست رقیب وی مطرح شده است. این پرسش‌ها عمدتا ناشی از پیش بینی ناشدگی انتخاب وی است. به عنوان کسی که دو دهه از دور و ۱۶ سال از نزدیک تحولات سیاسی و اجتماعی ایالات متحده را دنبال کرده و به مناطق شهری و روستایی ۳۹ ایالت (از جمله مناطق روستایی چهار ایالت تنسی، ویرجینیا، کارولینای شمالی و پنسیلونیا در دو هفته‌ی آخر کارزارهای انتخاباتی برای چندمین بار) سفر و با مردم صحبت کرده در این نوشته تلاش می کنم به ۱۲ تای آنها پاسخ دهم:

۱. پیام ترامپ چه بود که مورد استقبال قرار گرفت؟

پیام صریح ترامپ «حماقت»، «ضعف» و «بازنده» بودن قشر حاکم در آمریکا بود که طنین مناسبی در میان مردم غیر شهری و کمتر تحصیل کرده یافت. این مردم وقتی بازداشت ملوانان آمریکایی و موشک اندازی قایق های سپاه به ناوهای آمریکایی را در خلیج فارس در صفحه‌های تلویزیون خود دیدند (چون بدان‌ها فرمان داده شده از درگیری با قلدرهای سپاه در خلیج فارس پرهیز کنند) به ضعف رهبران خود پی بردند. سود بردن کشورهای دیگر از تجارت و معامله با ایالات متحده نیز (با صدها میلیارد دلار کسری در تراز خارجی) نیز دلیل قانع کننده‌ای برای حماقت رهبران سیاسی بود که ترامپ به خوبی از آن سود برد. افت قدرت اقتصادی ایالات متحده نیز برای بازنده بودن این کشور ذکر می شد.

۲. در گردهمایی‌هایی ترامپ چه می‌گذشت؟

ترامپ می دانست به کجا برای تهییج رای دهندگان خود برود. او نه کالای مجانی به کسی می داد و نه خواننده و نوازنده دعوت می کرد. او خود به سرگرم کردن مردم عادی با زبان آنها می‌پرداخت. مردم عادی تصور می‌کردند یکی از خود آنها بر سر سفره شان نشسته و با آنها درد دل می‌کند. در گردهمایی‌های وی دهها هزار نفر در هر یک از گردهمایی‌های وی در مناطق مختلف آمریکا شرکت می کردند. او در این گردهمایی ها به تمسخر کارهای احمقانه‌ی سیاستمداران به زبان خود مردم عادی می پرداخت.

۳. چرا مخالفان ترامپ اکثرا او را جدی نمی‌گرفتند؟

مخالفان ترامپ فقط به خود ترامپ و ضعف‌های وی نگاه می کردند و نه به هواداران وی و روش‌های ترامپ در ارتباط گیری با آنها. آنها به جای توجه به و جدی گرفتن هواداران وی بر شخصیت ترامپ تمرکز کردند و از هوادارانش شکست خوردند. ترامپ یک سلبریتی و شومن بود اما وقتی در انتخابات شرکت کرد گروهی را نمایندگی می کرد و شخصیت وی قابل تقلیل به شومن بودن وی نبود.

۴. آیا هیلاری به خاطر زن بودن رای نیاورد؟

پاسخ کاملا منفی است. هیلاری اشتباهاتی جدی در روند کار سیاسی خود داشت مثل استفاده از سرور شخصی برای ای میل‌های خود در دوران وزارت خارجه. او همچنین در کارزار انتخاباتی خود نیز اشتباهاتی موثر داشت: تغییر بسیاری از مواضع خود در مواجهه با طرفداران سندرز برای جذب آنها و فاصله گیری از مرکز و میانه، برچسب زدن نیمی از طرفداران ترامپ تحت عنوان «سبد رقت انگیزها «، قرار گرفتن کامل در پشت سر اوباما در حالی که وی می توانست در عین تایید اوباما نظرات ویژه‌ی خودش را نیز عرضه کند، به نمایش در آمدن ضعف جسمانی و بیماری وی در دوران کارزارها، پرهیز از نام بردن اسلامگرایی به عنوان عامل تروریسم، و در نهایت تیم نسبتا ضعیف وی در کارزارها (در مقایسه با تیم اوباما). محور کارزارهای انتخاباتی هیلاری نیز زن بودن وی نبود که مخالفانش به این موضوع واکنش نشان داده باشند.

در طول حدود ۳۰۰ مایل (۴۸۰ کیلومتر) از جاده‌ی ۱۵ (از ایالت کارولینای شمالی تا پنسیلونیا) تنها می‌شد با ده‌ها تراکت هیلاری مواجه شد در حالی که هزاران تراکت ترامپ به چشم می خورد. کارزار هیلاری مردم این مناطق را اصولا نادیده می‌گرفت.

در کشوری که مردم روستایی و کشاورز آن به جونی ارنست به عنوان سناتور ایالات آیوا رای می دهند نمی توان رای ندادن به هیلاری را به زن ستیزی رای دهندگان رجوع داد. ارنست با سوابقی مثل خدمت نظامی و کار در دامداری توانست اولین سناتور زن از یک ایالت محافظه کار باشد. نمونه‌های ارنست در ایالات مختلف که امروز در سنا و مجلس نمایندگان، مجالس ایالتی یا عمارت فرمانداری و شهرداری هستند بسیارند.

۵. نامه‌ی مدیر اف‌بی‌آی چقدر در شکست هیلاری نقش داشت؟

تاثیر این نامه یازده روز قبل از روز نهایی انتخابات انکار ناشدنی است اما در مورد آن نباید اغراق کرد. اکثریت قریب به اتفاق کسانی که تصمیم به رای دادن به ترامپ گرفته بودند اکثرا به موضوعات دیگر بی توجه بودند، چه مشکلات هیلاری و چه رسوایی‌های ترامپ. مناطق و ترکیب رای دهندگان به ترامپ در انتخابات نشان داد که حتی بدون نامه‌ی مدیر اف بی آی هیلاری بخت اندکی برای پیروزی داشت. سازمان رای حزب دمکرات در این دوره نتوانست کارزار موفقی در به پای صندوق آوردن اعضای حزب داشته باشد (شش میلیون کمتر از ۲۰۱۲). همچنین هیلاری از جذابیت‌های شوهرش در جذب آرای مردم عادی برخوردار نبود. اتخاذ سیاست‌های سوسیالیستی سندرز و موضع وی در مورد باز کردن راه برای شهروندی مهاجران غیر قانونی به شدت به وی آسیب زد.

۶. چرا نظرسنجی‌ها در سطح ایالات اشتباه کردند؟

شکاف میان نتایج نظرسنجی‌های ایالتی و نتایج انتخابات ناشی از تغییر نظرها در آخرین ساعات یا علمی نبودن نظر سنجی نبود بلکه بسیاری از رای دهندگان (حدود ۱ تا ۳ درصد) به ترامپ نظرات خود را پنهان می کردند. شاید یک یا چند نظر سنجی در محدود‌ه‌هایی اشتباه کنند اما تقریبا همه‌ی نظر سنجی‌ها پیروزی کلینتون را بر اساس الکترال کالج کم و بیش پیش بینی می‌کردند.

۷. چه کسانی یا چه چیزهایی را می توان برای برآمدن ترامپ سرزنش کرد؟

گروهی شبکه‌ی ان بی سی و تهیه کنندگان نمایش واقع نمای «کارآموز مشهور» را برای معروف شدن و داده شدن این امکان به وی برای ریاست جمهوری، گروهی برخورد اوباما با وی در سال ۲۰۱۱ در مراسم شام خبرنگاران را که در آن اوباما کیسه‌ای حسابی به تن وی کشید، گروهی تفرق شدید در حزب جمهوریخواه، و گروهی دیگر همه‌ی رسانه‌ها را برای دادن تریبون به وی سرزنش می کنند. اما برآمدن ترامپ ناشی از فرایندی فراتر از همه‌ی این‌ها بود: ضعف‌های جدی دولت اوباما در سیاست خارجی، رشد اقتصادی بسیار کند، پرهیز آمریکاییان از دست به دست شدن قدرت در یک خانواده، و رفتار تک روانه‌ی دمکرات‌ها در مواجهه با مسائلی مثل بیمه بهداشت یا مهاجرت.

برای آن که رهبران اقتدارگرا پیروز نشوند رهبرانی که بر نهادهای مدنی و مطالبات مشروع مردم تکیه دارند باید شان و منزلت خود را فدای نسبیت فرهنگی نکنند. مردم عادی در کشورهای دمکراتیک و آزاد وقتی ببینند رهبر آنها در برابر شاه سعودی تا زانو خم می شود، ۱.۷ میلیارد دلار پول نقد برای دیکتاتور ضد آمریکایی با هواپیمای اختصاصی فرستاده می شود، به قصاب شهروندان ایرانی و سوری نامه‌های خصوصی فرستاده می شود یا برای آن که وی را ناراحت نکنند از حمایت لفظی از جنبش‌های دمکراتیک شانه خالی می شود اینها را به معنای ضعف، بازندگی و حماقت می گیرند.

۸. آیا سندرز می‌توانست بر ترامپ پیروز شود؟

طرفداران سندرز در حزب دمکرات یا بیرون از این حزب تصور می‌کنند که اگر سندرز در مقابل ترامپ بود پیروز می شد. این تصور نادرست است. کسانی که به ترامپ رای دادند سوسیالیست نبودند تا گول شعارهای شبه‌سوسیالیستی وی را بخورند (وی چنین شعارهایی نداد). کسانی که این گونه حرف‌ها را می زنند تمایلات طبقات کم درآمد آمریکا را نمی‌دانند. آنها می خواهند مثل ترامپ میلیاردر باشند و نه این که حکومت هزینه‌ی بیمه‌ی آنها را بپردازد. ترامپ در همه‌ی کارزارهای خود با بیمه‌ی بهداشت و درمان همگانی مخالفت می کرد، به صراحت می گفت می خواهد مالیات ثروتمندان را کاهش دهد و وعده‌ی کمک دولتی بیشتر به آنها نمی داد تا سندرز بتواند فراتر از آن وعده دهد و رای آنها را جمع کند.

۹. آیا ترامپ احمدی نژاد یا چاوز آمریکاست؟

ترامپ احمدی نژاد یا چاوز آمریکا نیست. سوابق کاری وی هیچ شباهتی به سوابق نظامی و امنیتی احمدی نژاد و چاوز ندارد. او وعده‌ی خدمات و کالاهای مجانی به کسی نداد و علی رغم قلدری‌هایش در برخورد با رقبا نتوانست و نخواهد توانست لشکری از اراذل و اوباش را که بر ارتش و نیروهای امنیتی اتکا داشته باشند برای خود سازماندهی و بسیج کند. در طول دوران کارزارهای انتخاباتی حتی یک مورد سراغ نداریم که طرفداران ترامپ در گردهمایی‌های هیلاری و سندرز اخلالی ایجاد کرده باشند در حالی که اخلال‌ها از سوی مخالفان ترامپ در کارزارهای انتخاباتی وی صورت می گرفت.

او همانند چاوز و احمدی نژاد اقتدارگرا و شیفته‌ی رهبران قدرتمند است اما آمریکا با ونزوئلا و ایران تفاوت‌های بنیادی دارد. ترامپ علی رغم میل خود نمی تواند دهان رسانه‌ها را ببندد، احزاب سیاسی را تعطیل کند و نهادهای مدنی را ببندد. در دو شب متوالی بعد از پیروزی وی در چهل شهر علیه وی تظاهرات انجام شد. در همان شب پیروزی وی دهها کمدین و میزبان برنامه‌های شبانه ی تلویزیون وی و پیروزی‌اش را به باد تمسخر و طنز گرفتند. حتی اگر ترامپ بخواهد نمی تواند به چاوز و احمدی نژاد و پوتین تبدیل شود. دستگاه قضایی ایالات متحده مستقل است و کنگره علی رغم اکثریت جمهوری خواهان در برابر زیاده خواهی‌های ترامپ خواهد ایستاد.

۱۰. آیا ترامپ می توانست در سال ۲۰۱۲ اوباما را شکست دهد؟

حتما نه. برآمدن ترامپ ناشی از کوتاهی‌ها و ضعف‌های دولت اوباما بالاخص در دور دوم بود. عملیات تروریستی داعش در اروپا و آمریکا در چهار سال دوم (و بی عملی و خلف وعده‌‌ی اوباما در مورد سوریه) و در عین حال تداوم پذیرش پناهندگان سوری در سلب اعتماد از وی و دمکرات‌ها بسیار موثر بود. همچنین در سال ۲۰۱۲ هنوز اکثریت مردم آمریکا می خواستند شانس موفقیت را به یک رئیس جمهوری آفریقایی تبار بدهند و دادند. اما فرصت اوباما دو دوره بود و هیلاری، دوره‌ی سوم وی به نظر می رسید.

۱۱. ترامپ در دوران کارزارها از کدام جنبش اجتماعی در پشت سر خود سخن می گفت؟

ترامپ در گردهمایی‌ها و مصاحبه‌های خود مدام از یک جنبش اجتماعی در پشت سرش سخن می گفت. این جنبش که توسط ناظران و تحلیلگران جدی گرفته نشد چه مشخصاتی داشت؟ به طور خلاصه این جنبش جنبش روستایی‌ها، تحصیل ناکرده‌ها، کم درامدها و محافظه کاران اجتماعی علیه شهری‌ها، تحصیل کردگان، طبقه‌ی متوسط و ثروتمندان و نسبیت گرایان فرهنگی بود، کسانی که از مبارزه برای حق همجنسگرایان برای سفارش کیک به هر قنادی، حق تراجنسیتی‌ها برای ورود به هر دستشویی و محدود شدن آزادی بیان در دانشگاه‌ها به دلیل «محیط امن» برای اقلیت‌ها و «صحت سیاسی» خسته شده بودند.

۱۲. هیلاری باخت یا ترامپ برد؟

هر دو. هم هیلاری در کارزار خود موفق عمل نکرد (بسیاری از دمکرات‌ها و مستقل‌ها به وی رای ندادند) وهم ترامپ فراتر از انتظار همگانی در جمع آوری رای عمل کرد. همین که ترامپ علی رغم ماشین حزبی کلینتون‌ها و مخالفت‌های رهبران حزب جمهوریخواه به پیروزی رسید نشانه‌ی درک واقع بینانه‌ی وی و همکارانش از وضعیت سیاسی و عمل متناسب با این درک بوده است.

--------------------------------------------------------

یادداشت‌ها بیانگر آرای نویسندگان خود هستند و نه بازتاب دیدگاهی از رادیو فردا.

XS
SM
MD
LG