امنیت سیاسی و اجتماعی در شرایطی که لازمه توسعه اقتصادی است، انگار در منطقه خاورمیانه به واژه ای بیگانه بدل شده است و کشورهای منطقه را روز بهروز مورد تهدید خود قرار داده و ایجاد فضای پر التهاب و ناامن میرود که ستونهای توسعه و پیشرفت را برای کشورهایی که تا به حال در دهههای گذشته توانستهاند به نحوی مسیر توسعه را هموار سازند، به لرزه در آورد. یکی از این کشورها، جمهوری ترکیه است که از بسیاری جهات ناامنی در آن کشور میتواند سرنوشت سایر کشورهای همجوار را تحت تأثیر قرار دهد.
حدود یکسال است که ترور و وحشت ترکیه را در بر گرفته و حملات انتحاری و عملیات تروریستی اخیر در شهرهای استانبول و میدیات به جد، امنیت کشور را تحت تأثیر منفی قرار داده است. در همین راستا روزنامه تایم در شماره روزه ۹ ژوئن نوشت که «نبرد داخلی به ترکیه باز میگردد!» این نشریه با درج مقاله ای انفجار در منطقه «وزنه جیلر» شهر استانبول را مورد ارزیابی قرار داده و ماحصل یکسال گذشته را چنین توضیح میدهد: «انفجار اخیر نشان میدهد که ترکیه به کدامین سمت حرکت میکند. از ماه ژانویه ۲۰۱۶ این چهارمین انفجار بزرگ در استانبول است که شهر ۱۴ میلیونی را به وحشت انداخته است. در عین حال دومین انفجار مهیب در کشور هم به شمار میرود.»
به هر حال باید این سئوال را کرد که به راستی در ترکیه چه میگذرد؟ چرا روز به روز دچار مشکل امنیتی میشود؟ چه دستها و عواملی در ایجاد فضای پر التهاب این کشور دخالت دارند؟
اکنون که در ماه خرداد هستیم، وقتی به یکسال گذشته مینگریم، دقیقاً ترکیه را از خرداد گذشته تا به خرداد امسال دچار ناامنی میبینیم. تنها در طول این مدت بنابه آمار داده شده از سوی دولت ترکیه بیش از ۳۰۰ نفر کشته و بیش از هزار نفر زخمی شدهاند. البته این آمار تنها مربوط به انفجارهای بمب در شهرها بوده است. اگر کشتهشدگان نیروهای امنیتی و نظامی را هم به آن اضافه کنیم آمار بیش از آن است که تصورش را میکنیم.
از انفجار بمب در شهر دیاربکر در خرداد سال گذشته که منجر به کشته و زخمیشدن صدها تن شد، تا به امروز حوادث بمب گذاری متعددی اعم از انفجار سوروچ، انفجار در دوغو بایزید، آنکارا، قاضی آنتپ، استانبول، بورسا، ماردین و … جان و روح ملت ترکیه را به درد آورده است. اما در این بین از یک طرف دولت ترکیه خود به وجود خلاء امنیتی متوجه شده و از سوی دیگر به داشتن اراده جدی در مبارزه با تروریسم مجبور شده است. در کنار اینها در طول یکسال گذشته شهر استانبول و آنکارا هر دو، سه بار مورد هجوم تروریستم قرار گرفتهاند.
بسیاری از تحلیل گران بر این باورند که شرایط به وجود آمده در کشور ناشی از رویکرد رئیس جمهوری ترکیه به استفاده ابزاری از مجلس برای نیل به سیستم ریاستی به جای پارلمانی است و برخورد رئیس جمهوری ترکیه از سال گذشته در مورد انتخابات و ایجاد خلل در روند مذاکرات صلح با کردها موجب بروز ناامنی در ترکیه شده است. به طوریکه روز چهارشنبه روزنامه جمهوریت ترکیه نوشته است که اردوغان در سخنرانی خود در شهر قاضی آنتپ گفته بود که «۴۰۰ نماینده مجلس را بدهید تا کشور با آرامش و امن تر شود.» متعاقب وی صلاح الدین دمیرتاش رهبر حزب دمکراتیک خلقها نیز ۱۰ روز بعد از این قضیه گفته بود: «اجازه نخواهیم داد تو به سیستم ریاستی برسی.»
اما آنچه که به دور از توجه و دقت نظر نمیتواند باشد، این است که بروز فضای ناامن و پر التهاب دقیقاً از زمانی آغاز شده است که روند مذاکرات صلح میان دولت ترکیه و کردها مسکوت مانده و بحث انتخابات پارلمانی با رویکرد دولت عدالت و توسعه به تغییر سیستم پارلمانی به ریاستی داغتر شده است.
البته این تنها صورت مسئله است.
هفتم ژوئن ۲۰۱۵ برای ترکیه دو نتیجه مهم را در بر داشت. نخست اینکه حزبی به نام دمکراتیک خلقها قوت گرفته و کردها و هواداران حقوق آنها، تحت لوای این حزب وارد مجلس ترکیه شدند. این میتوانست ترکیه را در مسیری بسیار مترقی قرار دهد.
دوم اینکه، حزب عدالت و توسعه بعد از یک دهه برای نخستین بار علیرغم داشتن تمامی امکانات تبلیغی و قدرتی مجبور به تشکیل دولت ائتلافی شده و ریزش آراء در پایگاه خود را درک کرده بود.
اگر به ماهیت این دو تغییر توجه کنیم، یقیناً حزب عدالت و توسعه و در رأس آن رئیس جمهوری ترکیه نمیتوانست نتایج به دست آمده را برتابد. به همین خاطر دولت ائتلافی هم شکل نگرفته و به نهایت انتخابات ماه دسامبر محقق شد و تا به امروز دولت حاصل از این انتخابات با تغییر در نخست وزیری به حیات سیاسی خود ادامه میدهد.
بنابراین به نظر میرسد که شرایط کنونی ترکیه حاصل پارامترهای زیر است:
• ترکیه به دلیل عدم پذیرش شرایط تغییر سیاسی در نتیجه انتخابات ۷ ژوئن دچار این التهاب شده است.
• به بن بست رسیدن روند مذاکرات میان کردها و دولت، بار دیگر باعث شده که هیولای تروریسم پ کاکا بیدار شود.
• اصرار در تغییر سیستم پارلمانی به ریاستی و بروز اختلاف شدید حزبی-سیاسی میان احزاب ترکیه در این خصوص باعث ایجاد خلاء برداشتی و تحلیلی میان مردم شده و عوامل بحرانزا از آن استفاده کردهاند.
• عوامل وابسته درون کشوری و مداخلات پنهانی خارج از کشور برای ضربه زدن به ساختار حکومتی و تضعیف آن برای رسیدن به اهدافشان بالاخص بعد از ایجاد مناقشه میان ترکیه- روسیه، فعال شدهاند.
• ترکیه در شرایطی قرار گرفته که هم دولت و هم مخالفین آن سعی برآن دارند به وسیله مهندسی اجتماعی و سیاسی خود، جامعه ترکیه را طراحی مجدد کنند. در این طراحی ارکان ملی، اعتقادی مورد هجمه است.
• از همه مهمتر نقش ترکیه در ثبات امنیت منطقهای نادیده گرفته شده و با تضعیف کردن این کشور راه برای رسیدن به تجزیه کشورها آغاز میشود.
حوادث کنونی صرفاً حوادث ساده و تنش میان گروهها و دولت نیست. در ورای این حوادث علاوه بر ترکیه سایر کشورهای منطقه نیز ممکن است تحتالشعاع قرار گیرند.
------------------------------------
یادداشتها و مقالاتی که در رادیو فردا منتشر میشوند بیانگر نظر نویسندگان خود هستند و نه بازتاب دیدگاهی از رادیو فردا.