اندرو کوچينز مدير برنامه «روسيه و اروپاـ آسيا» در «مرکز پژوهش های استراتژيک و بين المللی» در آمریکا و از کارشناسان مسايل روسيه، اخيرا در مصاحبه ای با مرکز تحقيقاتی «شورای روابط خارجی» در ایالات متحده، در مورد رابطه ايران و روسيه سخن گفته است.
این کارشناس مسایل روسیه معتقد است:« روس ها سخت تلاش می کند که دولت ايران را قانع کنند، تا دست ازبرنامه اتمی خود بکشد.»
شما اخيرا از سفر ديگر خود به مسکو باز گشته ايد. برداشت شما از روابط ميان آمريکا و روسيه چه بود؟
«روابط آمريکا و روسيه» من را به ياد يکی از عبارات قديمی بيسمارک می اندازد که می گفت:« روسيه هيچگاه نه به قدرتمندی و نه به ضعيفی آن است که به نظر می رسد.»
به نظر من وقتی که به روابط آمريکا و روسيه در طی پانزده سال اخير، يعنی دوران بعد از سقوط اتحاد جماهير شوروی سابق نگاه می کنيم، روابط اين دو کشور نه به خوبی و نه بدی آن چيزی است که بسياری تصور می کنند.
مسلما درحال حاضر روابط دو کشور مدت طولانی بود که به اين بدی نبوده است و من فکر می کنم گزارش های رسانه های خبری نيز آن را منفی جلوه می دهند اما در برخی مسايل، به ويژه در رابطه با مسئله ايران، به نظر من ما به يک سطح همکاری منطقی و متعادل رسيده ايم.
جرج بوش، رييس جمهوری آمريکا، در يک کنفرانس خبری جديد، روابط آمريکا و روسيه را به شکل ديگری توصيف کرد. وی گفت: «ما برسر بسياری از مسائل با هم مخالفيم و بر سر برخی مسائل با يکديگر توافق داريم که يکی از آنها ايران است. وی تا کنون روابط دو کشور را به اين شکل مطرح نکرده بود.»
حدود سه هفته پيش ولاديمير پوتين، رييس جمهوری روسيه به تهران سفر کرد و با آيت الله خامنه ای ديداری داشت، که به نظر من با توجه به اينکه رهبر ايران به ندرت با مقامات خارجی ملاقات می کند، اين امر قابل توجهی بود.
سپس پوتين به مسکو بازگشت و با اهود اولمرت، نخست وزير اسراييل، ديدار کوتاهی داشت که مشخصا او در اين ديدار نيز بر مسئله ايران شديدا تاکيد کرده است.
اکنون هم مشاهده می کنيم که سرگی لاوروف وزير امورخارجه روسيه در ايران است. بنظر شما برنامه روسيه در رابطه با ايران چيست؟
من فکر می کنم روسيه تمايل شديد دارد تا دولت ايران را به متوقف ساختن برنامه اتمی اش تشويق کرده و به عنوان يک ميانجی يا واسطه به انجام چنين کاری کمک کند.
اکنون ولاديمير پوتين نه تنها بعد از سفر خود به ايران با اهود اولمرت ديدار کرده است، بلکه يک هفته پيش از آن سفر با نيکلا سرکوزی، رييس جمهوری فرانسه، کاندوليزا رايس، وزير امور خارجه آمريکا و رابرت گيتس، وزير دفاع آمريکا در مسکو ديدارداشت و سپس، يک روز پيش از سفر خود به تهران با خانم آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان، ملاقات کرد.
برداشت من اين است که او کاملا از مواضع آمريکا و آلمان نسبت به ايران آگاه بود و من نمی دانم او دقيقا چه پيغامی را برای آیت الله علی خامنه ای برد، اما گمان می کنم برای ديدار شخصی با او، دليل مهمی وجود داشت.
ديدگاه و برداشت روس ها نسبت به مسئله اتمی ايران تقريبا مشابه نگرانی های ماست و آنها نيز مانند ما از عدم همکاری ايران با سازمان ملل متحد و آژانس بين المللی انرژی اتمی به ستوه آمده اند.
اگر شما روزنامه ها ی چاپ تهران و یا حداقل آنهایی را که به زبان انگلیسی چاپ می شوند را مطالعه کنيد، متوجه می شويد که مقامات ايران اکنون روسيه را متحد اصلی خود تلقی می کنند. من تصور می کنم اين بخاطر آن است که پوتين با هرگونه اقدام نظامی عليه ايران مخالف بوده و اصولا در رابطه با هرگونه مجازات تحريم عليه آن کشور احتياط ورزيده است.
خوب من تصور می کنم که اين يک تشخيص صحيح و بی طرفانه از سوی رسانه های ايرانی است زيرا به نظر من آخرين چيزی که پوتين می خواهد با آن روبرو شود، حمله نظامی به آن ايران يا حتی بدتر از آن وقوع يک درگيری نظامی بزرگتر درداخل آن کشور است.
درست است که پوتين مايل نيست با يک ايران هسته ای مواجه شود، اما من تصور نمی کنم مقامات روسی برای جلوگيری از دستيابی ايران به قابليت های اتمی، به اندازه ای که ما و اسراييلی ها حاضريم، بخواهند جان و هستی خود را فدا کنند.
«اخطاری به روسیه و چین»
هفته گذشته من با کريم سجادپور، يک کارشناس ايرانی مصاحبه کردم که معتقد بود تحريم های هفته گذشته آمريکا عليه ايران نوعی اخطار به مقامات روسی و چينی است، که نشان می دهد آمريکا صبرو تحمل خود را در رابطه با ايران از دست داده است. آيا شما اين تحريم ها را بخشی از تلاش آمريکا برای دخالت دادن بيشتر روسيه در مسئله اتمی ايران تلقی می کنيد؟
بله من اين طور تصور می کنم. ما با گزارش بعدی شورای امنيت سازمان ملل متحد که قرار است درماه نوامبر منتشر شود، با مسئله مهمی روبرو خواهيم بود و اين احتمالا می تواند موجب انجام دور بعدی مذاکرات، درباره سومين دور تحريم های اتقصادی عليه ايران شود.
من گمان می کنم بخصوص زمانی که کاندوليزا رايس و رابرت گيتس در مسکو بودند، آنها درگفتگويی روشن و شفاف با پوتين ديدگاهشان را نسبت به مسئله ايران و تحريم ها بيان کردند.
مقامات روسی مسلما به اندازه ما، يا حتی به اندازه متحدان اروپايی ما نسبت به انجام اين تحريم ها از خود تمايل نشان نمی دهند.
اما ما ظرف چند هفته آينده، با انجام مذاکرات درباره دور بعدی تحريم ها، البته چنانچه آن مذاکرات صورت گيرند، به نقطه مهم و حساسی خواهيم رسيد. اکنون به من اجازه بدهيد درمورد مسئله اعتماد نيز چيزی به شما بگويم. من واقعا فکر نمی کنم بين ايران و مسکو اعتماد چندانی وجود داشته باشد.
«منافع مشترک ایران و روسیه»
به خاطر دارم دو سال پيش روس ها به ايران پيشنهاد تامين اورانيوم غنی شده لازم برای دستيابی ايران به انرژی اتمی مسالمت آميز را مطرح کرده بودند و دولت ايران، با مطرح کردن اين موضوع که اين کشور نمی تواند به هيچ کمک خارجی، ازجمله روسيه، اعتماد کند اين پيشنهاد را رد کرد. گمان می کنم روابط تاريخی ايران و روسيه چندان بی مشکل نبوده باشد. اينطور نيست؟
نه واقعا اينطور فکر نمی کنم. سفر پوتين به ايران نخستين سفر يک رهبر روس به ايران، از سال ۱۹۴۳ ميلادی و از زمان ديدار استالين و روزولت با چرچيل در کنفرانس تهران بود.
اما مقامات روسی مشخصا برای خود منافع تجاری بسياری در ايران می بينند. آنها از ساختن راکتورهای اتمی بیشتر در ايران و مداخله در توسعه بخش انرژی آن کشور احساس خوشنودی می کنند.
دولت های روسيه و ايران همچنين از برخی منافع مشترک درامور جغرافيای سياسی برخوردارند که هردو کشور در آن، نسبت به گروه های تندرو اسلامی و تروريستی در چچن و آسيای مرکزی ابراز مخالفت می کنند.
آیا فکر می کنيد ممکن است ايالات متحده آمريکا دست به يک اقدام نظامی عليه ايران بزند؟
اگر چنين اتفاقی رخ دهد من تعجب نمی کنم. من اطمينان دارم که جرج بوش نمی خواهد که دیگران از او به عنوان ریاست جمهوری یاد کنند که به جنگ کشوری مانند عراق رفته که سلاح اتمی نداشته، درحاليکه این اجازه را داده که ايران دردوران رياست جمهوری او به سلاح اتمی دست يافته یابد.