ماتيو برودسکی از کارشناسان مرکز سياسی يهوديان در شهر واشنگتن معتقد است که اختلاف نظر بين باراک اوباما و دولت اسرائيل بر سر برخورد با ايران سياست دو کشور را به دو مسير جداگانه خواهد برد. او در مقدمه مطلب خود در روزنامه اسرائیلی جروسالم پست، برنامه هسته ای ايران يکی از مسائل اصلی مورد بحث در سفر بنيامين نتانياهو، نخست وزیر اسرائیل، در اوايل ماه ژوئيه، به واشنگتن خواهد بود.
به نوشته برودسکی آقای نتانياهو از موضع باراک اوباما در اين زمينه نااميد خواهد شد. دليل آن تفاوت عميق در ديدگاههای دو طرف در مورد خطرات ناشی از برنامه هسته ای ايران و اختلاف ارزيابی های آنها در مورد پيامدهای يک اقدام نظامی پيشگيرانه عليه اهداف هسته ای ايران است.
به اعتقاد نويسنده مشکل اوليه اين است که کاخ سفيد تصور می کند اگر رئيس جمهور آمريکا از دوستی آن کشور با اسرائيل بکاهد می تواند از اين عامل برای رسيدن به يک توافق کلان با ايران بهره جويد. آقای نتانياهو هيچ ترديدی ندارد که دولت ايران هيچگاه با غرب مناسبات دوستانه ای نخواهد داشت. ضديت با غرب و مبارزه با شيطان بزرگ (آمريکا) و شيطان کوچک (اسرائيل ) از ستون های اصلی سياست خارجی ايران بوده و هست.
مشکل ديگر به اعتقاد ماتيو برودسکی ناکارآمدی تحريم ها عليه ايران است. اسرائيل معتقد است که مهلت رو به پايان است و اين تحريم ها رفتار دولت ايران را تغيير نخواهد داد. هرچند دولت اوباما از تصويب قطعنامه ۱۹۲۹ بسيار خرسند است ولی اين تحريم ها عرصه نفت و انرژی ايران را هدف نمی گيرد و منافع تجاری روسيه و چين را نيز محفوظ نگاه داشته است. حتی زمانيکه کنگره قصد دارد تحريم های سختگيرانه تری عليه شرکت های فروشند بنزين به ايران را تصويب کند دولت اوباما از برخوردی نرم تر دفاع می کند.
وی می افزاید در زمان رياست جمهوری جورج بوش نيز سه مجموعه تحريم ديگر با حمايت روسيه و چين عليه ايران تصويب شد بنابراين به سختی می توان گفت که دولت اوباما در اين زمينه به موفقيت ويژه ای رسيده است. هيچ تضمينی وجود ندارد که مصوبات شورای امنيت برخورد و رفتار حکومت ايران را تغيير دهد و بنابراين توسل به سازمان ملل متحد برای حل معضل عاجلی مثل بحران هسته ای ايران برای بنيامين نتانياهو کاملا بی معنی است.
ماتيو برودسکی کارشناس مرکز سياسی يهوديان در شهر واشنگتن در ادامه تحليل خود در روزنامه جروسالم پست می افزايد اختلاف نظر بين مواضع آمريکا و اسرائيل وقتيکه گزينه اقدام نظامی عليه ايران مطرح می شود بسيار عميق تر است. ديدگاه اسرائيل اين است که در واکنش به حمله نظامی به ايران خاک اسرائيل هدف موشک های حزب الله و حماس قرار خواهد گرفت و به اهداف اسرائيل و مراکز يهوديان در سراسر جهان حملاتی صورت خواهد گرفت. ممکن است حملاتی هم عليه اهداف آمريکايی صورت بگيرد و اقتصاد جهانی نيز تحت تاثير کاهش صدور و تلاطم در بازار نفت لطمه خواهد ديد ولی در نهايت ايران مجبور خواهد شد با حمله اسرائيل مواجه شود.
نويسنده مدعی است که حتی مردم ايران تحت تاثير بحرانی که به وجود می آيد ممکن است عليه دولت آن کشور بشورند.
از نگاه اسرائيل حمله نظامی به ايران ممکن است دستيابی آن کشور به سلاح هسته ای را يک يا چند سال به تاخير بياندازد. اين همان چيزی بود که پس از حمله سال ۱۹۸۱ به راکتور هسته ای عراق اسرائيل فکر می کرد. اما اکنون پس از قريب ۳۰ سال می بينيم که برنامه هسته ای عراق هيچگاه بازسازی نشد. به همين ترتيب يک سال فرجه در خاورميانه می تواند بسيار کار ساز باشد. پيامدهای يک چنين حمله ای برای اسراييل چندان دشوار نخواهد بود و دولت اين کشور می تواند با آن روبرو شود.
این تحلیلگر می گوید اما در مقابل ديدگاه دولت اوباما اين است که تحت تاثير حمله نظامی اسرائيل ۱۵۰ هزار سرباز آمريکايی مستقر در عراق و افغانستان با خطرات بيشتری مواجه خواهند شد. کارزار بين المللی عليه تروريسم با دشواری روبرو خواهد شد. حکومت ايران که اکنون ضعيف و دچار اختلاف است صفوف خود را مستحکم کرده و حتی بخشی از مردم به آن خواهند پيوست. ايران تلاش برای دستيابی به سلاح هسته ای را دو چندان کرده و اين سلاحها ممکن است به گروههای تروريستی متحد با ايران منتقل شوند. از نگاه کاخ سفيد عواقب حمله نظامی اسراييل می تواند فاجعه بار باشد.
ماتيو برودسکی کارشناس مرکز سياسی يهوديان در شهر واشنگتن خاطر نشان می کند که اختلاف نظر بين اسرائيل و آمريکا عميق تر از تفاوت در ارزيابی است آنها در تحليل نيز اختلاف دارند. ازنگاه اسرائيل ايران مصمم به نابودی اسرائيل و در نتيجه يک خطر برای موجوديت اين کشور است. در مقابل دولت آمريکا ايران رامثل شوروی و چين در دوران جنگ سرد يک تهديد می داند که با ترکيبی از سياست مهار و مقابله می توان تعارض هسته ای آنرا خنثی کرد.
نويسنده معتقد است که با توجه به ايدئولوژی امام زمانی رهبران ايران، اسرائيل به درستی در موفقيت سياست مهار چنين حکومتی شک دارد. در عين حال اسرائيل و ايران اگر صاحب سلاح هسته ای باشند در هر لحظه به خاطر هر حادثه ای ممکن است عليه يکديگر وارد نبردی هسته ای شوند. اين شرايط با دوران جنگ سرد تفاوت دارد که بين مسکو و واشنگتن برای حل بحرانهای بزرگ يک خط تماس و گفتگو وجود داشت.
ماتيو برودسکی در پايان تحليل خود در جروسالم پست می نويسد اختلاف عميق آمريکا و اسرائيل بر سر ارزيابی و تحليل از چگونگی برخورد با خطر هسته ای ايران به ناگزير مسير دو کشور را از يکديگر جدا خواهد کرد.
وی در پایان می نویسد در تمام يک سال و نيم گذشته آمريکا فرصت برای اعمال فشار بر ايران را از دست داده و سياست نرم اوباما در قبال جهان اسلام به جای تقويت موضع اين کشور را تضعيف کرده است. امروزه ايران می تواند ادعا کند که برزيل و ترکيه به اردوی حاميان آن کشور پيوسته اند. اما در مقابل متحدان آمريکا شک دارند که دولت اوباما بتواند با تکيه بر قدرت خود صلح را به ارمغان بياورد. با توجه به روش دولت فعلی آمريکا اين ترديد منطقی است و دولت ايران نيز به خوبی از اين نقطه ضعف آمريکا بهره برداری می کند.
به نوشته برودسکی آقای نتانياهو از موضع باراک اوباما در اين زمينه نااميد خواهد شد. دليل آن تفاوت عميق در ديدگاههای دو طرف در مورد خطرات ناشی از برنامه هسته ای ايران و اختلاف ارزيابی های آنها در مورد پيامدهای يک اقدام نظامی پيشگيرانه عليه اهداف هسته ای ايران است.
به اعتقاد نويسنده مشکل اوليه اين است که کاخ سفيد تصور می کند اگر رئيس جمهور آمريکا از دوستی آن کشور با اسرائيل بکاهد می تواند از اين عامل برای رسيدن به يک توافق کلان با ايران بهره جويد. آقای نتانياهو هيچ ترديدی ندارد که دولت ايران هيچگاه با غرب مناسبات دوستانه ای نخواهد داشت. ضديت با غرب و مبارزه با شيطان بزرگ (آمريکا) و شيطان کوچک (اسرائيل ) از ستون های اصلی سياست خارجی ايران بوده و هست.
مشکل ديگر به اعتقاد ماتيو برودسکی ناکارآمدی تحريم ها عليه ايران است. اسرائيل معتقد است که مهلت رو به پايان است و اين تحريم ها رفتار دولت ايران را تغيير نخواهد داد. هرچند دولت اوباما از تصويب قطعنامه ۱۹۲۹ بسيار خرسند است ولی اين تحريم ها عرصه نفت و انرژی ايران را هدف نمی گيرد و منافع تجاری روسيه و چين را نيز محفوظ نگاه داشته است. حتی زمانيکه کنگره قصد دارد تحريم های سختگيرانه تری عليه شرکت های فروشند بنزين به ايران را تصويب کند دولت اوباما از برخوردی نرم تر دفاع می کند.
وی می افزاید در زمان رياست جمهوری جورج بوش نيز سه مجموعه تحريم ديگر با حمايت روسيه و چين عليه ايران تصويب شد بنابراين به سختی می توان گفت که دولت اوباما در اين زمينه به موفقيت ويژه ای رسيده است. هيچ تضمينی وجود ندارد که مصوبات شورای امنيت برخورد و رفتار حکومت ايران را تغيير دهد و بنابراين توسل به سازمان ملل متحد برای حل معضل عاجلی مثل بحران هسته ای ايران برای بنيامين نتانياهو کاملا بی معنی است.
ماتيو برودسکی کارشناس مرکز سياسی يهوديان در شهر واشنگتن در ادامه تحليل خود در روزنامه جروسالم پست می افزايد اختلاف نظر بين مواضع آمريکا و اسرائيل وقتيکه گزينه اقدام نظامی عليه ايران مطرح می شود بسيار عميق تر است. ديدگاه اسرائيل اين است که در واکنش به حمله نظامی به ايران خاک اسرائيل هدف موشک های حزب الله و حماس قرار خواهد گرفت و به اهداف اسرائيل و مراکز يهوديان در سراسر جهان حملاتی صورت خواهد گرفت. ممکن است حملاتی هم عليه اهداف آمريکايی صورت بگيرد و اقتصاد جهانی نيز تحت تاثير کاهش صدور و تلاطم در بازار نفت لطمه خواهد ديد ولی در نهايت ايران مجبور خواهد شد با حمله اسرائيل مواجه شود.
نويسنده مدعی است که حتی مردم ايران تحت تاثير بحرانی که به وجود می آيد ممکن است عليه دولت آن کشور بشورند.
از نگاه اسرائيل حمله نظامی به ايران ممکن است دستيابی آن کشور به سلاح هسته ای را يک يا چند سال به تاخير بياندازد. اين همان چيزی بود که پس از حمله سال ۱۹۸۱ به راکتور هسته ای عراق اسرائيل فکر می کرد. اما اکنون پس از قريب ۳۰ سال می بينيم که برنامه هسته ای عراق هيچگاه بازسازی نشد. به همين ترتيب يک سال فرجه در خاورميانه می تواند بسيار کار ساز باشد. پيامدهای يک چنين حمله ای برای اسراييل چندان دشوار نخواهد بود و دولت اين کشور می تواند با آن روبرو شود.
این تحلیلگر می گوید اما در مقابل ديدگاه دولت اوباما اين است که تحت تاثير حمله نظامی اسرائيل ۱۵۰ هزار سرباز آمريکايی مستقر در عراق و افغانستان با خطرات بيشتری مواجه خواهند شد. کارزار بين المللی عليه تروريسم با دشواری روبرو خواهد شد. حکومت ايران که اکنون ضعيف و دچار اختلاف است صفوف خود را مستحکم کرده و حتی بخشی از مردم به آن خواهند پيوست. ايران تلاش برای دستيابی به سلاح هسته ای را دو چندان کرده و اين سلاحها ممکن است به گروههای تروريستی متحد با ايران منتقل شوند. از نگاه کاخ سفيد عواقب حمله نظامی اسراييل می تواند فاجعه بار باشد.
ماتيو برودسکی کارشناس مرکز سياسی يهوديان در شهر واشنگتن خاطر نشان می کند که اختلاف نظر بين اسرائيل و آمريکا عميق تر از تفاوت در ارزيابی است آنها در تحليل نيز اختلاف دارند. ازنگاه اسرائيل ايران مصمم به نابودی اسرائيل و در نتيجه يک خطر برای موجوديت اين کشور است. در مقابل دولت آمريکا ايران رامثل شوروی و چين در دوران جنگ سرد يک تهديد می داند که با ترکيبی از سياست مهار و مقابله می توان تعارض هسته ای آنرا خنثی کرد.
نويسنده معتقد است که با توجه به ايدئولوژی امام زمانی رهبران ايران، اسرائيل به درستی در موفقيت سياست مهار چنين حکومتی شک دارد. در عين حال اسرائيل و ايران اگر صاحب سلاح هسته ای باشند در هر لحظه به خاطر هر حادثه ای ممکن است عليه يکديگر وارد نبردی هسته ای شوند. اين شرايط با دوران جنگ سرد تفاوت دارد که بين مسکو و واشنگتن برای حل بحرانهای بزرگ يک خط تماس و گفتگو وجود داشت.
ماتيو برودسکی در پايان تحليل خود در جروسالم پست می نويسد اختلاف عميق آمريکا و اسرائيل بر سر ارزيابی و تحليل از چگونگی برخورد با خطر هسته ای ايران به ناگزير مسير دو کشور را از يکديگر جدا خواهد کرد.
وی در پایان می نویسد در تمام يک سال و نيم گذشته آمريکا فرصت برای اعمال فشار بر ايران را از دست داده و سياست نرم اوباما در قبال جهان اسلام به جای تقويت موضع اين کشور را تضعيف کرده است. امروزه ايران می تواند ادعا کند که برزيل و ترکيه به اردوی حاميان آن کشور پيوسته اند. اما در مقابل متحدان آمريکا شک دارند که دولت اوباما بتواند با تکيه بر قدرت خود صلح را به ارمغان بياورد. با توجه به روش دولت فعلی آمريکا اين ترديد منطقی است و دولت ايران نيز به خوبی از اين نقطه ضعف آمريکا بهره برداری می کند.