فرهنگ جهانی در نخستين هفته سال جديد ميلادی،که با پنجاهمين سال درگذشت آلبرکامو همزمان بود،ميراث فلسفی و ادبی متفکر و نويسنده ای را گرامی داشت که در سی و سه سالگی با انتشار رمان «بيگانه» و رساله فلسفی «افسانه سيزيف»به شهرت جهانی رسيد.
آلبرت کامو نویسنده ای کلاسيک با نثری فاخر و خلاقيتی نادر، از تاثير و نفوذی کارساز بر گرايش های فکری دوران خود برخوردار شد.
کامو در آثار ادبی و فلسفی درخشان خود بخش مهمی از ساختار فکری،فرهنگی و ادبی نيمه دوم قرن بيستم را شکل داد،با درونی کردن دشوارترين مفاهيم نظری در نمايشنامه ها و رمان های درخشان خود فلسفه را به ادبيات برکشيد،در ۴۴ سالگی جايزه ادبی نوبل را دريافت کرد و در اوج شهرت،محبوبيت،خلاقيت و نفوذ در ۴۷ سالگی درگذشت.
گذشت زمان و زمانه و دگرگونی بنيادين چهره تمدن و فرهنگ بشری در تحولات بزرگ نيمه دوم قرن بيستم و نخستين دهه قرن بيست و يکم از روزآمدی،ارزش،محبوبيت و جذابيت اغلب مفاهيم و بهترين آثار هر دو دوره فکری کامو ــ دوره پوچی و دوره طغيان ــ نکاست.
ژان پل سارتر،از بزرگ ترين نويسندگان و فيلسوفان تاريخ بشری،که روزگاری با کامو همفکر و دورانی سرسخت ترين منتقد نطريات و مواضع او بود،به دوران چالش نظری و سياسی با کامو در باره او گفت«کامو با هر نظری که داشت، از ارکان فرهنگ ما است.»
تداوم حيات موثر برخی پرسش های نظری و مفاهيم فکری و ارزش هنری رمان ها و نمايشنامه های کامو تا روزگار پرتلاطم ما، به تداوم ادبيات و فلسفه يونان کلاسيک شباهت می برد که کامو نخستين رساله فلسفی مهم خود را با بازآفرينی يکی از مشهورترين و چند بعدی ترين اسطوره های آن خلق کرد.
سيزيفوس و بيگانه
در اساطير يونان کلاسيک خدايان «سيزيفوس» را محکوم می کنند تا تخته سنگی را از دامنه کوهی به قله برکشد،سنگ هر بار در نزديکی قله فرومی غلطلد و سيزيفوس،که عمری جاودانه دارد،بايد تا ابدآلآباد «فعل عبث» و «پوچ» خود را تکرار کند.
از منظر کامو بعد تراژيک و غم انگيز مجازات سيزيفوس نه فقط در رنج مکرر و جاودانه بر دوش کشيدن تخته سنگی که هرگز به قله نمی رسد و نه فقط در نااميدی و بيهودگی تلاش او که در آگاهی او بر پوچی ذاتی تکرار فعل عبثی نهفته است که پوجی آن ذاتی و ماهوی است.
کامو در رساله فلسفی افسانه سيزيف،که ژان پل سارتر و اغلب منتقدان آن را بهترين و معنادارترين تفسير رمان مشهور او «بيگانه» تلقی می کنند،حيات فردی و جمعی آدمی را با مجازات سيزيفوس معادل می گيرد و بر آن است که آگاهی بر پوچی، رنج پوچی را مضاعف می کند و خدايان عهد کهن نيز می دانستند که «مجازاتی دهشتناک تر از فعل بيهوده و بی اميد نيست» و «تراژيک بودن افسانه سيزيفوس از آگاهی قهرمان داستان بر سرنوشت يا موقعيت جبری او بر می خيزد.
کامو در رساله «افسانه سيزيف» و در رمان «بيگانه»،که به تقريب همزمان منتشر شده و به نخستين دوره فکری او ـ دوره پوچی ــ تعلق دارند،پرسشی فلسفی را در باره مجازات سيزيفوس و معنای زندگی آدمی مطرح می کند چرا که از منظر او هيچ باور،اعتقاد و فرا روايت آسمانی و زمينی به حيات موقت فردی و حيات جمعی تاريخی آدمی بر زمين معنا نمی دهد.
بسیاری از صاحبنظران دو رمان «بيگانه» و «طاعون» کامو را از خوش ساختارترين رمان های تاريخ بشری می دانند. بيگانگی قهرمان رمان اول از آگاهی او بر «بنبست موقعيت بشری» و «بيهودگی و پوچی ماهوی و ذاتی» زندگی برمی خيزد و شورش شخصيت اصلی رمان طاعون ـ که به دوره دوم فکری کامو ـ دوره طغيان ـ تعلق دارد، از تن زدن آدمی و طغيان او عليه اين موقعيت حکايت می کند.
کامو در آثار دوره دوم فکری خود، از جمله در رمان درخشان طاعون و رساله فلسفی «انسان طاغی»، بر آن است که آدمی تنها با طغيان و شورش عليه پوچی و جبر موقعيت به زندگی خود معنا می دهد هر چند که طغيان نه به پيروزی که به مرگی تراژيک اما آگاهانه و خودخواسته منجر می شود و سيزيفوس برای رهائی از مجازات ابدی تخته سنگ را بر سر خود می کوبد چرا که «آدمی در شورش آزاد می شود.»
خردگرائی،مدرنيته و تمدن و فرهنگ مابعد رنسانس اروپای غربی از جمله با جمله معروف دکارت: «می انديشم، پس هستم» آغاز شد.
رنه دکارت با نقد و نفی همه دگم های مکتبی،مذهبی و ايدئولوژيک دوران خود «عقل نقاد خود بيناد» را بنياد هستی آدمی می دانست و کامو،به ويژه در آثار دوره دوم فکری خود، جمله «طعيان می کنم،پس هستم» را جايگزين جمله دکارت کرد و بر آن شد که تنها با شورش می توان از «پوچی بنيادين هستی» که«از متن رويارويی فرياد انسان با خاموشی نامفهوم جهان زاده میشود.» رها شد.
کامو در ايران
رمان ها و نمايشنامه های کامو،نه فقط از منظر پرسش ها و مفاهيم نظری و فلسفی،که از منظر ساخت و بافت و زبان نيز آثاری با ارزش،ماندگار و کلاسيک تلقی می شوند.
آثار آلبرکامو،به ويژه در دو دهه چهل و پنجاه،که روشنفکران و کتابخوانان ايرانی به نقد و نفی و طغيان و درانداختن جهانی ديگر می انديشيدند و پای در راه های ناپيموده می گذاشتند،با اقبال گسترده فارسی زبانان و کتابخوانان ايرانی نيز رو به رو شدند.
رمان بيگانه،نمايشنامه کاليگولا و افسانه سيزيف را مهم ترين آثار دوره اول فکری کامو و رمان طاعون،نمايشنامه عادل ها و رساله انسان طاغی را با ارزش ترين آثار دوره دوم فکری او تلقی می کنند.
آلبر کامو در ۷ نوامبر ۱۹۱۳ در موندوی الجزاير،که در آن روزگار مستعمره فرانسه بود، چشم به جهان گشود.پدر فرانسوی تبار او لوسين کامو در جبهه های جنگ جهانی اول به خاک می افتد و مادر کامو با فرزند يک ساله خود به الجزايره مهاجرت می کند.
کامو کودکی و نوجوانی خود را در چالش با فقر و بيماری سل گذراند اما تحصيلات دانشگاهی خود را در سال ۱۹۳۶ با دفاع از رساله خود در باره «پلوتينوس»- از فلاسفه نوافلاطونی ـ به پايان برد و از ۱۹۳۸ با کار در روزنامه الجزاير روزنامه نويسی پيشه و نخستين مجموعه مقالات خود را با عنون «فقر قبيله» در ۱۹۳۹ منتشر کرد.
کامو در ۱۹۲۸ به حزب کمونيست فرانسه می پيوندند اما در سال ۱۹۳۶ به دليل استقلال فکری از اين حزب اخراج می شود.
سانسور دولتی در آستانه جنگ جهانی دوم شدت می گيرد،روزنامه «عصر جمهوری»که کامو سردبير آن بود،در سال ۱۹۴۰ توقيف می شود.مقامات امنيتی فرانسه کامو را به دليل انتقاد از بهره کشی مضاعف از کارگران الجزايری «عنصر نامطلوب» ارزيابی و کامو به پاريس مهاجرت می کند.
کامو در سال ۱۹۴۲ رمان بيگانه و رساله افسانه سيزيف و در سال ۱۹۴۳ نخستين روايت نمايشنامه گاليگولا را خلق کرده و در همان سال کتاب «نامه هائی به يک دوست آلمانی» و در سال ۱۹۴۴ نمايشنامه «سوء تفاهم» را منتشر و بر صحنه اجرا می کند.
در جنگ جهانی دوم ارتش نازی فرانسه را اشغال می کند. کامو که در ۱۹ دسامبر ۱۹۴۱ شاهد اعدام گابريل پری،از رهبران سياسی چپ فرانسه بود،چون اغلب روشنفکران فرانسوی به نهضت مقاومت و فعاليت مخفی عليه اشغالگران می پيوندد و سردبيری روزنامه کومبا،ارگان نهضت مقاومت فرانسه را بر عهده می گيرد.
کامو رمان «طاعون» را که يکی از پرخواننده ترين و بارارزش ترين آثار او است،در سال ۱۹۴۷ منتشر می کند. ر اين رمان،که به دوره دوم فکری او تعلق دارد،مفاهيم پايه ای رساله فلسفی «انسان طاغی» با خلاقيت و هنرمندی در اثری ادبی،جذاب،خوش ساخت و پرخواننده درونی شده اند.
کامو نمايشنامه «حکومت نظامی» را در ۱۹۴۸ نمايشنامه «عادل ها» را در ۱۹۴۹، رساله «انسان طاغی» را در ۱۹۵۱ و رمان «سقوط» را در ۱۹۵۲ منتشر و در سال ۱۹۵۶ جايزه ادبی نوبل را دريافت می کند.
کامو در الجزاير زاده شد و تحصيل کرد اما پس از اوج گيری جنبش استقلال طلبانه الجزاير با جدائی کامل اين مستعمره از فرانسه همراهی نکرد.در سال ۱۹۵۲ در اعتراض به پيوستن حکومت مستبد اسپانيای دوران فرانکو به يونسکو از سمت خود در اين نهاد استعفا داد و در ۱۹۵۳ از نادر روشنفکران اروپائی بود که از سرکوب خش جنبش کارگران آلمان سرقی به دست حکومت کمونيستی اين کشور به شدت انتقاد کرد.
خودرو حامل آلبر کامو روز ۴ ژانويه ۱۹۶۰ در راه شهر ساس به پاريس از جاده منحرف و به درختی در کنار جاده برخورد کرد و کامو جان باخت اما ميراث گران قدر ادبی و فلسفی او بر جای ماند و سيزيفوس با شورش و با خلاقيت فکری و ادبی از چنبره پوچی ماهوی زندگی آزاد شد.
آلبرت کامو نویسنده ای کلاسيک با نثری فاخر و خلاقيتی نادر، از تاثير و نفوذی کارساز بر گرايش های فکری دوران خود برخوردار شد.
کامو در آثار ادبی و فلسفی درخشان خود بخش مهمی از ساختار فکری،فرهنگی و ادبی نيمه دوم قرن بيستم را شکل داد،با درونی کردن دشوارترين مفاهيم نظری در نمايشنامه ها و رمان های درخشان خود فلسفه را به ادبيات برکشيد،در ۴۴ سالگی جايزه ادبی نوبل را دريافت کرد و در اوج شهرت،محبوبيت،خلاقيت و نفوذ در ۴۷ سالگی درگذشت.
گذشت زمان و زمانه و دگرگونی بنيادين چهره تمدن و فرهنگ بشری در تحولات بزرگ نيمه دوم قرن بيستم و نخستين دهه قرن بيست و يکم از روزآمدی،ارزش،محبوبيت و جذابيت اغلب مفاهيم و بهترين آثار هر دو دوره فکری کامو ــ دوره پوچی و دوره طغيان ــ نکاست.
ژان پل سارتر،از بزرگ ترين نويسندگان و فيلسوفان تاريخ بشری،که روزگاری با کامو همفکر و دورانی سرسخت ترين منتقد نطريات و مواضع او بود،به دوران چالش نظری و سياسی با کامو در باره او گفت«کامو با هر نظری که داشت، از ارکان فرهنگ ما است.»
تداوم حيات موثر برخی پرسش های نظری و مفاهيم فکری و ارزش هنری رمان ها و نمايشنامه های کامو تا روزگار پرتلاطم ما، به تداوم ادبيات و فلسفه يونان کلاسيک شباهت می برد که کامو نخستين رساله فلسفی مهم خود را با بازآفرينی يکی از مشهورترين و چند بعدی ترين اسطوره های آن خلق کرد.
سيزيفوس و بيگانه
در اساطير يونان کلاسيک خدايان «سيزيفوس» را محکوم می کنند تا تخته سنگی را از دامنه کوهی به قله برکشد،سنگ هر بار در نزديکی قله فرومی غلطلد و سيزيفوس،که عمری جاودانه دارد،بايد تا ابدآلآباد «فعل عبث» و «پوچ» خود را تکرار کند.
از منظر کامو بعد تراژيک و غم انگيز مجازات سيزيفوس نه فقط در رنج مکرر و جاودانه بر دوش کشيدن تخته سنگی که هرگز به قله نمی رسد و نه فقط در نااميدی و بيهودگی تلاش او که در آگاهی او بر پوچی ذاتی تکرار فعل عبثی نهفته است که پوجی آن ذاتی و ماهوی است.
«کامو در رساله «افسانه سيزيف» و در رمان «بيگانه»،که به تقريب همزمان منتشر شده و به نخستين دوره فکری او ـ دوره پوچی ــ تعلق دارند،پرسشی فلسفی را در باره مجازات سيزيفوس و معنای زندگی آدمی مطرح می کند چرا که از منظر او هيچ باور،اعتقاد و فرا روايت آسمانی و زمينی به حيات موقت فردی و حيات جمعی تاريخی آدمی بر زمين معنا نمی دهد.» فرج سرکوهی
کامو در رساله «افسانه سيزيف» و در رمان «بيگانه»،که به تقريب همزمان منتشر شده و به نخستين دوره فکری او ـ دوره پوچی ــ تعلق دارند،پرسشی فلسفی را در باره مجازات سيزيفوس و معنای زندگی آدمی مطرح می کند چرا که از منظر او هيچ باور،اعتقاد و فرا روايت آسمانی و زمينی به حيات موقت فردی و حيات جمعی تاريخی آدمی بر زمين معنا نمی دهد.
بسیاری از صاحبنظران دو رمان «بيگانه» و «طاعون» کامو را از خوش ساختارترين رمان های تاريخ بشری می دانند. بيگانگی قهرمان رمان اول از آگاهی او بر «بنبست موقعيت بشری» و «بيهودگی و پوچی ماهوی و ذاتی» زندگی برمی خيزد و شورش شخصيت اصلی رمان طاعون ـ که به دوره دوم فکری کامو ـ دوره طغيان ـ تعلق دارد، از تن زدن آدمی و طغيان او عليه اين موقعيت حکايت می کند.
کامو در آثار دوره دوم فکری خود، از جمله در رمان درخشان طاعون و رساله فلسفی «انسان طاغی»، بر آن است که آدمی تنها با طغيان و شورش عليه پوچی و جبر موقعيت به زندگی خود معنا می دهد هر چند که طغيان نه به پيروزی که به مرگی تراژيک اما آگاهانه و خودخواسته منجر می شود و سيزيفوس برای رهائی از مجازات ابدی تخته سنگ را بر سر خود می کوبد چرا که «آدمی در شورش آزاد می شود.»
خردگرائی،مدرنيته و تمدن و فرهنگ مابعد رنسانس اروپای غربی از جمله با جمله معروف دکارت: «می انديشم، پس هستم» آغاز شد.
رنه دکارت با نقد و نفی همه دگم های مکتبی،مذهبی و ايدئولوژيک دوران خود «عقل نقاد خود بيناد» را بنياد هستی آدمی می دانست و کامو،به ويژه در آثار دوره دوم فکری خود، جمله «طعيان می کنم،پس هستم» را جايگزين جمله دکارت کرد و بر آن شد که تنها با شورش می توان از «پوچی بنيادين هستی» که«از متن رويارويی فرياد انسان با خاموشی نامفهوم جهان زاده میشود.» رها شد.
کامو در ايران
رمان ها و نمايشنامه های کامو،نه فقط از منظر پرسش ها و مفاهيم نظری و فلسفی،که از منظر ساخت و بافت و زبان نيز آثاری با ارزش،ماندگار و کلاسيک تلقی می شوند.
آثار آلبرکامو،به ويژه در دو دهه چهل و پنجاه،که روشنفکران و کتابخوانان ايرانی به نقد و نفی و طغيان و درانداختن جهانی ديگر می انديشيدند و پای در راه های ناپيموده می گذاشتند،با اقبال گسترده فارسی زبانان و کتابخوانان ايرانی نيز رو به رو شدند.
رمان بيگانه،نمايشنامه کاليگولا و افسانه سيزيف را مهم ترين آثار دوره اول فکری کامو و رمان طاعون،نمايشنامه عادل ها و رساله انسان طاغی را با ارزش ترين آثار دوره دوم فکری او تلقی می کنند.
آلبر کامو در ۷ نوامبر ۱۹۱۳ در موندوی الجزاير،که در آن روزگار مستعمره فرانسه بود، چشم به جهان گشود.پدر فرانسوی تبار او لوسين کامو در جبهه های جنگ جهانی اول به خاک می افتد و مادر کامو با فرزند يک ساله خود به الجزايره مهاجرت می کند.
کامو کودکی و نوجوانی خود را در چالش با فقر و بيماری سل گذراند اما تحصيلات دانشگاهی خود را در سال ۱۹۳۶ با دفاع از رساله خود در باره «پلوتينوس»- از فلاسفه نوافلاطونی ـ به پايان برد و از ۱۹۳۸ با کار در روزنامه الجزاير روزنامه نويسی پيشه و نخستين مجموعه مقالات خود را با عنون «فقر قبيله» در ۱۹۳۹ منتشر کرد.
کامو در ۱۹۲۸ به حزب کمونيست فرانسه می پيوندند اما در سال ۱۹۳۶ به دليل استقلال فکری از اين حزب اخراج می شود.
سانسور دولتی در آستانه جنگ جهانی دوم شدت می گيرد،روزنامه «عصر جمهوری»که کامو سردبير آن بود،در سال ۱۹۴۰ توقيف می شود.مقامات امنيتی فرانسه کامو را به دليل انتقاد از بهره کشی مضاعف از کارگران الجزايری «عنصر نامطلوب» ارزيابی و کامو به پاريس مهاجرت می کند.
کامو در سال ۱۹۴۲ رمان بيگانه و رساله افسانه سيزيف و در سال ۱۹۴۳ نخستين روايت نمايشنامه گاليگولا را خلق کرده و در همان سال کتاب «نامه هائی به يک دوست آلمانی» و در سال ۱۹۴۴ نمايشنامه «سوء تفاهم» را منتشر و بر صحنه اجرا می کند.
در جنگ جهانی دوم ارتش نازی فرانسه را اشغال می کند. کامو که در ۱۹ دسامبر ۱۹۴۱ شاهد اعدام گابريل پری،از رهبران سياسی چپ فرانسه بود،چون اغلب روشنفکران فرانسوی به نهضت مقاومت و فعاليت مخفی عليه اشغالگران می پيوندد و سردبيری روزنامه کومبا،ارگان نهضت مقاومت فرانسه را بر عهده می گيرد.
کامو رمان «طاعون» را که يکی از پرخواننده ترين و بارارزش ترين آثار او است،در سال ۱۹۴۷ منتشر می کند. ر اين رمان،که به دوره دوم فکری او تعلق دارد،مفاهيم پايه ای رساله فلسفی «انسان طاغی» با خلاقيت و هنرمندی در اثری ادبی،جذاب،خوش ساخت و پرخواننده درونی شده اند.
کامو نمايشنامه «حکومت نظامی» را در ۱۹۴۸ نمايشنامه «عادل ها» را در ۱۹۴۹، رساله «انسان طاغی» را در ۱۹۵۱ و رمان «سقوط» را در ۱۹۵۲ منتشر و در سال ۱۹۵۶ جايزه ادبی نوبل را دريافت می کند.
کامو در الجزاير زاده شد و تحصيل کرد اما پس از اوج گيری جنبش استقلال طلبانه الجزاير با جدائی کامل اين مستعمره از فرانسه همراهی نکرد.در سال ۱۹۵۲ در اعتراض به پيوستن حکومت مستبد اسپانيای دوران فرانکو به يونسکو از سمت خود در اين نهاد استعفا داد و در ۱۹۵۳ از نادر روشنفکران اروپائی بود که از سرکوب خش جنبش کارگران آلمان سرقی به دست حکومت کمونيستی اين کشور به شدت انتقاد کرد.
خودرو حامل آلبر کامو روز ۴ ژانويه ۱۹۶۰ در راه شهر ساس به پاريس از جاده منحرف و به درختی در کنار جاده برخورد کرد و کامو جان باخت اما ميراث گران قدر ادبی و فلسفی او بر جای ماند و سيزيفوس با شورش و با خلاقيت فکری و ادبی از چنبره پوچی ماهوی زندگی آزاد شد.