مسعود شفيعی، وکيل مدافع سه شهروند آمريکايی، به راديو فردا می گويد اگر تا يکماه ديگر نتواند با موکلانش ديدار کند، از پرونده کنار می کشد.
جاش فتال، سارا شورد و شین باوئر، سه جوان آمریکایی در روز نهم مرداد ماه سال ۱۳۸۸ خورشیدی و درحالی که در مناطقه مرزی عراق و ایران سرگرم کوهنوردی بودند، از سوی مرزبانان ایرانی بازداشت شدند.
مقامهای جمهوری اسلامی که مدتها درباره بازداشت این شهروند آمریکایی سکوت کرده بودند، سرانجام آنها را علاوه بر «ورود غیرقانونی» به خاک ایران به «جاسوسی» نیز متهم کردند.
این درحالی است که مقامهای آمریکایی و اعضای خانواده این سه تن با رد این اتهامها، بارها گفتهاند که آنها اشتباهی وارد خاک ایران شده بودند.
سارا شورد، یکی از سه آمریکایی بازداشت شده در ایران در روز ۲۳ شهریور ماه سال جاری خورشیدی، با قید وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی، آزاد شده و به آمریکا بازگشت، اما دو دوست دیگر وی همچنان در زندان به سر میبرند و مقامهای ایرانی به درخواستهای متعدد دولت آمریکا و نیز شخصیتهای جهانی برای آزادی آنها ترتیب اثر ندادهاند.
آقای شفيعی در مورد این که مسیر پرونده به کجا رسیده، می گويد: خبرنگار محترم از من سوال کردند که مسير پرونده به هر حال به کجا کشيده شده است؟ من توضيح دادم که هنوز توفيق نداشته ام که موکلينم را ببينم.
طبيعتا من بايد آنها را ببينم تا امکان تدارک دفاع را داشته باشم. به من قول داده بودند که جلسه دادگاه به زودی اتفاق بيافتد که متاسفانه قبل از تشکيل آن جلسه روز ۱۷ شهريور ماه اين اتفاق نيافتاد و بعد هم رياست دادگاه باز گفتند که به زودی اين کار را خواهند کرد، اما متاسفانه باز هم اين اتفاق رخ نداده است.
البته به من گفته بودند که برگ احضاريه را با تعيين وقت قبلی برايم ارسال کرده اند ، ولی با وجود مدت زمان سه هفته ايی که از اين مسئله می گذرد هنوز هم اين برگه را دريافت نکرده ام.
طبيعتا خانواده های زندانيان حق دارند سوال کنند. فشار می آورند . توقعشان اين است که من که به عنوان وکيل برای دفاع از اين پرونده استخدام شده ام يک پاسخی برايشان داشته باشم.
از آخرين ديداری که شما با موکلتان داشته ايد چقدر می گذرد؟
ديدن که کفايت نمی کند. در مورد اتهاماتی که به آنان وارد شده است به آنها هماهنگ کنم. فرصت کافی برای سوال و جواب داشته باشم.
بايد آنها برای دفاع مهيا شوند. موکلين من اتهاماتشان را نپذيرفته اند و آنها را رد کرده اند. ولی به هر تقدير وقتی که کيفرخواست به طور مستقيم اين اتهامات را متوجه آنان می کند، طبيعتا من بايد فرصت ديدار با موکلينم را هم داشته باشم.
البته توقع ندارم که با آنها خيلی خصوصی ديدار کنم. طبيعتا مترجم رسمی و مورد وثوق دادگاه هم در اين ديدار حضور خواهد داشت. اما اين حق مسلم من و آنها و کمترين و ابتدائی ترين حق دفاعی است که من دارم. و بايد اين کار را بکنم.
آيا تا به حال شما موفق شده ايد که با موکلتان مثل يک وکيل بنشينيد و سير طبيعی پرونده را بررسی کنيد؟
در مرحله تحقيق، يعنی همان روزی که خانم سارا شورد را قيد ضمانت آزاد کردند، همان روز چند ساعتی را با هر سه موکلم گذراندم. آنهم مرحله ايی بود که در دادسرا بوديم و آنها آخرين دفاع خود را ارائه دادند. و من کنارشان بودم و از آنها دفاع کردم.
ولی به آن طريقی که شما می فرماييد که انحصارا در اختيار من باشند و من بتوانم کاملا راحت، به عنوان يک وکيل در ارتباط با موکلش، مذاکره و گفت و گويی با آنها داشته باشم ، هنوز اين موقعيت فراهم نشده و تنها ابزاری که من برای دفاع از موکلينم داشته ام ، فقط مطالعه پرونده بوده است.
بر اساس قوانين جمهوری اسلامی ايران شما حق ديدار با موکلتان را داريد. حق داريد پرونده آنان را آزادانه مطالعه و بررسی کنيد.
مقام های قضايی در اين رابطه که شما الان بيش از يکسال است که موکلينتان را نديده ايد و امکان آزادانه دفاع برايتان فراهم نشده است، چه پاسخی می دهند؟
به هر تقدير اين هميشه درخواست من بوده است. آن را چه به طور کتبی و چه شفاهی درخواست کرده و بر آن اصرار داشته ام. اما هنوز هم اين امکان فراهم نشده است.
نمی دانم. شايد به لحاظ سياسی و يا امنيتی بودن پرونده است که اين گونه برخورد می شود. ولی من نمی توانم اين امر را بپذيرم. يعنی من فقط از حيث قضايی به اين پرونده ورود کرده ام و دفاع از آن را پذيرفته ام.
اگر شما موفق نشويد تا يکماه آينده با سه موکلتان ديدار کنيد، آيا اين احتمال وجود دارد که از وکالت در اين پرونده استعفا داده و از ادامه روند دفاع ، انصراف دهيد؟
بله. من عرض کردم من در آن صورت به دليل عجز از دفاع از پرونده کنار می کشم. واقعا نمی توانم. يعنی زمينه دفاع برای من وجود ندارد.
اگر در مرحله اول نتوانم موکلينم را به صورت مبسوط و باب ميل ببينم، با آنها صحبت کنم و فرصت دفاع داشته باشم از پرونده کناره گيری خواهم کرد.
از سوی ديگر به اين نکته توجه کنيد که دادگاهی که گذشت، من اعتقادی به تجديد آن نداشتم. اين دادگاه می توانست مجددا تجديد نشود.
با استناد به ماده ۲۰۹ قانون آيين دادرسی کيفری می توانست پرونده خانم سارا شورد از دو موکل ديگرم، آقايان شين باوئر و جاشو فتال تفکيک شود.
چون خانم سارا شورد وثيقه گذاشته و به قيد وثيقه آزاد شده است. می شد در غياب ايشان هم حکم صادر کرد و اگر هم قرار بود که پرونده تجديد شده و رسيدگی مجدد شود، می شد اين اتفاق فقط در مورد خانم سارا شورد اتفاق بيافتد.
به اعتقاد من پرونده آقايان شين باوئر و جاشوا فتال برای صدور رای و اظهار نظر آماده است.
جاش فتال، سارا شورد و شین باوئر، سه جوان آمریکایی در روز نهم مرداد ماه سال ۱۳۸۸ خورشیدی و درحالی که در مناطقه مرزی عراق و ایران سرگرم کوهنوردی بودند، از سوی مرزبانان ایرانی بازداشت شدند.
مقامهای جمهوری اسلامی که مدتها درباره بازداشت این شهروند آمریکایی سکوت کرده بودند، سرانجام آنها را علاوه بر «ورود غیرقانونی» به خاک ایران به «جاسوسی» نیز متهم کردند.
این درحالی است که مقامهای آمریکایی و اعضای خانواده این سه تن با رد این اتهامها، بارها گفتهاند که آنها اشتباهی وارد خاک ایران شده بودند.
سارا شورد، یکی از سه آمریکایی بازداشت شده در ایران در روز ۲۳ شهریور ماه سال جاری خورشیدی، با قید وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی، آزاد شده و به آمریکا بازگشت، اما دو دوست دیگر وی همچنان در زندان به سر میبرند و مقامهای ایرانی به درخواستهای متعدد دولت آمریکا و نیز شخصیتهای جهانی برای آزادی آنها ترتیب اثر ندادهاند.
آقای شفيعی در مورد این که مسیر پرونده به کجا رسیده، می گويد: خبرنگار محترم از من سوال کردند که مسير پرونده به هر حال به کجا کشيده شده است؟ من توضيح دادم که هنوز توفيق نداشته ام که موکلينم را ببينم.
طبيعتا من بايد آنها را ببينم تا امکان تدارک دفاع را داشته باشم. به من قول داده بودند که جلسه دادگاه به زودی اتفاق بيافتد که متاسفانه قبل از تشکيل آن جلسه روز ۱۷ شهريور ماه اين اتفاق نيافتاد و بعد هم رياست دادگاه باز گفتند که به زودی اين کار را خواهند کرد، اما متاسفانه باز هم اين اتفاق رخ نداده است.
البته به من گفته بودند که برگ احضاريه را با تعيين وقت قبلی برايم ارسال کرده اند ، ولی با وجود مدت زمان سه هفته ايی که از اين مسئله می گذرد هنوز هم اين برگه را دريافت نکرده ام.
طبيعتا خانواده های زندانيان حق دارند سوال کنند. فشار می آورند . توقعشان اين است که من که به عنوان وکيل برای دفاع از اين پرونده استخدام شده ام يک پاسخی برايشان داشته باشم.
از آخرين ديداری که شما با موکلتان داشته ايد چقدر می گذرد؟
ديدن که کفايت نمی کند. در مورد اتهاماتی که به آنان وارد شده است به آنها هماهنگ کنم. فرصت کافی برای سوال و جواب داشته باشم.
بايد آنها برای دفاع مهيا شوند. موکلين من اتهاماتشان را نپذيرفته اند و آنها را رد کرده اند. ولی به هر تقدير وقتی که کيفرخواست به طور مستقيم اين اتهامات را متوجه آنان می کند، طبيعتا من بايد فرصت ديدار با موکلينم را هم داشته باشم.
البته توقع ندارم که با آنها خيلی خصوصی ديدار کنم. طبيعتا مترجم رسمی و مورد وثوق دادگاه هم در اين ديدار حضور خواهد داشت. اما اين حق مسلم من و آنها و کمترين و ابتدائی ترين حق دفاعی است که من دارم. و بايد اين کار را بکنم.
آيا تا به حال شما موفق شده ايد که با موکلتان مثل يک وکيل بنشينيد و سير طبيعی پرونده را بررسی کنيد؟
در مرحله تحقيق، يعنی همان روزی که خانم سارا شورد را قيد ضمانت آزاد کردند، همان روز چند ساعتی را با هر سه موکلم گذراندم. آنهم مرحله ايی بود که در دادسرا بوديم و آنها آخرين دفاع خود را ارائه دادند. و من کنارشان بودم و از آنها دفاع کردم.
ولی به آن طريقی که شما می فرماييد که انحصارا در اختيار من باشند و من بتوانم کاملا راحت، به عنوان يک وکيل در ارتباط با موکلش، مذاکره و گفت و گويی با آنها داشته باشم ، هنوز اين موقعيت فراهم نشده و تنها ابزاری که من برای دفاع از موکلينم داشته ام ، فقط مطالعه پرونده بوده است.
بر اساس قوانين جمهوری اسلامی ايران شما حق ديدار با موکلتان را داريد. حق داريد پرونده آنان را آزادانه مطالعه و بررسی کنيد.
مقام های قضايی در اين رابطه که شما الان بيش از يکسال است که موکلينتان را نديده ايد و امکان آزادانه دفاع برايتان فراهم نشده است، چه پاسخی می دهند؟
به هر تقدير اين هميشه درخواست من بوده است. آن را چه به طور کتبی و چه شفاهی درخواست کرده و بر آن اصرار داشته ام. اما هنوز هم اين امکان فراهم نشده است.
نمی دانم. شايد به لحاظ سياسی و يا امنيتی بودن پرونده است که اين گونه برخورد می شود. ولی من نمی توانم اين امر را بپذيرم. يعنی من فقط از حيث قضايی به اين پرونده ورود کرده ام و دفاع از آن را پذيرفته ام.
اگر شما موفق نشويد تا يکماه آينده با سه موکلتان ديدار کنيد، آيا اين احتمال وجود دارد که از وکالت در اين پرونده استعفا داده و از ادامه روند دفاع ، انصراف دهيد؟
بله. من عرض کردم من در آن صورت به دليل عجز از دفاع از پرونده کنار می کشم. واقعا نمی توانم. يعنی زمينه دفاع برای من وجود ندارد.
اگر در مرحله اول نتوانم موکلينم را به صورت مبسوط و باب ميل ببينم، با آنها صحبت کنم و فرصت دفاع داشته باشم از پرونده کناره گيری خواهم کرد.
از سوی ديگر به اين نکته توجه کنيد که دادگاهی که گذشت، من اعتقادی به تجديد آن نداشتم. اين دادگاه می توانست مجددا تجديد نشود.
با استناد به ماده ۲۰۹ قانون آيين دادرسی کيفری می توانست پرونده خانم سارا شورد از دو موکل ديگرم، آقايان شين باوئر و جاشو فتال تفکيک شود.
چون خانم سارا شورد وثيقه گذاشته و به قيد وثيقه آزاد شده است. می شد در غياب ايشان هم حکم صادر کرد و اگر هم قرار بود که پرونده تجديد شده و رسيدگی مجدد شود، می شد اين اتفاق فقط در مورد خانم سارا شورد اتفاق بيافتد.
به اعتقاد من پرونده آقايان شين باوئر و جاشوا فتال برای صدور رای و اظهار نظر آماده است.