اعلام پناهندگی شهرام اميری، متخصص راديو ايزوتوپ های پزشکی در دانشگاه مالک اشتر، به آمريکا، بار ديگر نگرانی های سپاه و سازمان های اطلاعاتی ايران را پيرامون طول مدت و نوع همکاری های گذشته اميری با سازمان جاسوسی آمریکا، سيا، و همچنين وسعت اطلاعاتی را که او طی زمان همکاری، موفق به گردآوری و انتقال به خارج شده، تجديد کرده است.
انتخاب زمان اعلام پناهندگی شهرام اميری به آمريکا، در شرايطی که جامعه جهانی در تلاش دست يافتن به هماهنگی بيشتر پيرامون تصويب قطعنامه تنبيهی تازه ای عليه ايران است، با اين هدف صورت گرفته که از تاثير تبليغاتی آن حداکثر استفاده بعمل آيد.
شهرام اميری در ماه ژوئن سال گذشته سه روز پس از سفر به عربستان سعودی ناپديد شد. ايران ابتدا نسبت به مفقود شدن اميری عکسالعمل فوری نشان نداد. چند هفته بعد و در جريان کنفرانس سران گروه ۲۰ در آمريکا، اوباما در حالی که مدودف، رئيس جمهور روسيه، را در نزديکی خود داشت، از وجود يک مرکز اعلام نشده اتمی ايران در روستای فوردو-قم خبر داد.
ايران بدون دفع وقت، طی نامه ای رسمی به آژانس انرژی اتمی، وجود مرکز فردو را تائيد کرد. در فاصله ای اندک پس از اعلام موافقت با بازديد سريع نمايندگان آژانس از مرکز فردو، سعيد جليلی دبير شورای امنيت ملی ايران در روز اول اکتبر عازم ژنو شد و به ديدار سولانا مسئول وقت سياست خارجی جامعه اروپا و نمايندگان گروه ۱+۵ رفت. جليلی طی گفتگو با ويليام برنز معاون وزير خارجه آمريکا و نماينده آن کشور در مذاکرات ژنو، تلويحاً موافقت ايران با ارسال ۱۲۰۰ کيلوگرم اورانيوم غنی شده با غلظت کم خود به خارج را اعلام داشت.
در آن روزهای، ايران از ميزان خسارت های اطلاعاتی ناشی از پناهنده شدن شهرام اميری به آمريکا کاملا مطلع نبود. به اين دليل، وارد آمدن شوک ناشی از لو رفتن مرکز فردو، جمهوری اسلامی را به قبول همکاری های گسترده تر از حد انتظار با نظام جهانی وا داشته بود، به اين هدف که فشار های جهانی که در اعمال آنها روسيه نيز در آن مقطع شريک شده بود تا حدودی کاهش يابد.
اينک تقريبا روشن است که شهرام اميری يکی از منابع تائيد کننده وجود مرکز اتمی فردو در قم بوده است. هر چند که سازمان های اطلاعاتی آمريکا سه سال قبل از راه جمع آوری اطلاعات ماهواره ای نسبت به و جود اين مرکز توجه کافی يافته بودند.
چند ماه پس از مفقود شدن اميری و پس از کسب آرامش بيشتر، ايران از انجام تعهدات روز اول اکتبر و ارسال اورانيوم غنی شده به خارج شانه خالی کرد و متعاقبا منوچهر متکی وزير خارجه ايران، عربستان سعودی و امريکا را به " ربودن " شهرام اميری متهم ساخت و خواستار استرداد او شد.
سخنگوی وزارت خارجه آمريکا در عکس العمل به موضوع و ايراد اتهامات ايران در مورد شهرام اميری اظهار عدم اطلاع کرد.
اينک با اعلام رسمی حضور شهرام اميری در آمريکا، موضوع همکاری های او با سازمان سيا در زمان اقامت و اشتغال در مراکز تحقيقات اتمی ايران و ميزان اطلاعاتی که از برنامه های اتمی جمهوری اسلامی بدست آورده از زوايای تازه مورد توجه قرار گرفته است.
طی سالهای بعد از خاتمه دوران جنگ سرد، طبيعت جاسوسی و گردآوری اطلاعات دستخوش تغييرات فراوانی گرديد و در نتيجه سهم بزرگی از مسئوليتهای جمع آوری اطلاعات جاسوسی به تصوير برداری های ماهواره ای پيشرفته، شنود و عملکرد سيستمهای مخابرات فضايی سپرده شده. در اين زمينه آمريکا دارای نقش راهبردی نسبت به ساير کشور های جهان است.
با وجود اين تغيير، اهميت دست يافتن به اطلاعات جاسوسی از طريق عوامل زنده به هيچ وجه کاسته نشده است. از اين رو يافتن يک عامل ارتباطی در مراکز حساس نظامی کشورهايی مانند ايران برای مراکز جاسوسی خارجی دارای ارزش فراوانی است.
به همين دليل فرار يک عامل اطلاعاتی و خروج او از محلی که در آن به گرد آوری اطلاعات ميپرداخت يک موفقيت جاسوسی تلقی نميشود. در حقيقت پس از فرار عامل ارتباطی و تخليه اطلاعاتی، او به يک مهره سوخته تبديل خواهد شد. فرار اين گونه عوامل زمانی برنامه ريزی ميشود، که احتمال لو رفتن وی زياد شده باشد.
در مورد شهرام اميری اين نکته حائز اهميت است، که وی با وجود اطلاع از احتمال برخورد خشن جمهوری اسلامی با خانواده او، همسر و فرزند خود را پس از عزيمت به عربستان در ايران باقی گذاشته است. از اين لحاظ احتمال اينکه سفر اميری به عربستان با عجله صورت گرفته باشد وجود دارد.
از طرفی، باقی نهادن همسر و فرزند اميری در ايران را ميتوان بعنوان عامل گمراه کردن ماموران اطلاعاتی ايران نيز تلقی کرد. عوامل دست در کار برنامه های اتمی و موشکی ايران از سوی عوامل اطلاعاتی جمهوری اسلامی تحت مراقبت شديد قرار دارند و بخصوص سفر های خارجی آنها با حساسيت خاص مورد توجه قرار ميگيرد.
خروج اضطراری شهرام اميری از ايران با احتمال لو رفتن همکاری های او با امريکا، تنها يک روی سکه خبر ساز متخصص اتمی ايران است. روی ديگر سکه، تحقق هدف ديگری است که سيا تحت عنوان "عمليات خارج ساختن مغزها " از سال ۲۰۰۵ پيگيری کرده است.
هدف طرح ياد شده که گفته ميشود با همکاری اسرائيل بموقع اجرا گذاشته ميشود خارج ساختن عوامل کليدی برنامه های توسعه اتمی و موشکی ايران از کشور با انگيزه متوقف کردن و يا کند ساختن حرکت ايران در زمينه های ياد شده است.
همچنين گفته ميشود سازمانهای اطلاعاتی اسرائيل، طرح مستقل ديگری را با هدف خرابکاری در برنامه های اتمی و موشکی ايران، و همچنين از ميان بردن کارشناسان شاغل در اين طرح ها را نيز پيگيری ميکنند.
نفوذ در شبکه های خارجی تامين کننده نياز های موشکی و اتمی ايران و همچنين خرابکاری در تاسيسات اتمی، منجمله قطع جريان برق با انگيزه لطمه زدن به سيستمهای کامپيوتری تاسيسات ايران از جمله اقداماتی است که گفته ميشود در گذشته مورد استفاده قرار گرفته و همچنين دنبال ميشود.
ايران کشته شدن يک فيزيک دان ايرانی بنام مسعود عليمحمدی را که با انفجار يک بمب نصب شده در يک موتورسيکلت نزديک محل مسکونی او در ژانويه سال جاری بقتل رسيد، به موساد، سازمان جاسوسی اسرائيل نسبت داد.
منابع خبری و جرايد اسرائيل در گذشته کشته شدن حد اقل چهار کارشناس دست درکار برنامه های اتمی ايران را غير مستقيم به سازمانهای جاسوسی آن کشور نسبت داده اند. منجمله بقتل رسيدن اردشير هاشم پور کارشناس اتمی ايران که در مرکز فرايند اتمی اصفهان بکار مشغول بود. وی در سال ۲۰۰۷ بر اثر مسموميت مشکوک ناشی از استنشاق گاز جان خود را از دست داد.
در همان سال عليرضا عسگری، معاون وزير دفاع و از فرماندهان سپاه پاسداران نيز بعد از سفر به ترکيه در استانبول مفقود شد. نام عليرضا عسگری نيز در کنار نام شهرام اميری، در ليستی که وزارت خارجه ايران از چهار فرد مفقود وابسته بخود تهيه کرده و در اختيار سازمان ملل قرار داده ديده ميشود.
در انجام عمليات جاسوسی عليه برنامه های اتمی جمهوری اسلامی، علاوه بر سازمان های جاسوسی اسرائيل، سازمان های اطلاعاتی بريتانيا، فرانسه و آلمان و چند کشور همسايه ايران، با آمريکا همکاری نزديک دارند.
تلويزيون ا-بی-سی که روز گذشته برنامهای پيرامون پناه گرفتن شهرام اميری در آمريکا را پخش کرد، از اين ماجرا بعنوان يک کودتای اطلاعاتی و پيروزی بزرگ سيا ياد نمود. اين نحوه برخورد خبری با موضوع پناهندگی اميری به آمريکا، و بخصوص انتخاب زمان اعلام آن، حاکی از اهميت تبليغاتی ماجرا و همچنين ضرورت استناد به مدارک شخصی و شهادت او پيرامون هدفهای برنامه های اتمی ايران طی روزهايی است که تلاشهای غرب برای فراهم ساختن زمينه تصويب قطعنامه تنبيهی تازه ای عليه ايران به اوج رسيده است.
اهميت اين روی سکه پناهندگی شهرام اميری به امريکا، تا حدودی ارزش واقعی همکاری های احتمالی گذشته او با سيا و تبديل شدن به يک مهره سوخته را تحت تاثير قرار ميدهد. با اين وجود، جمهوری اسلامی همچنان نگران ميزان اطلاعاتی است که شهرام اميری در طول همکاری با دانشگاه مالک اشتر بدست آورده است. بعد از فردو، اينک صحبت از دو مرکز اتمی اعلام نشده ديگر ايران در ميان است، و نام شهرام اميری، ميتواند در ليست منابع مطلع و مرتبط با دو مرکز ياد شده قرار بگيرد.
-----------------------------------------------------------------------
یادداشتهایی که منتشر میشوند، بازتابدهنده نظر نویسنده آنهاست، نه نظر رادیوفردا.
انتخاب زمان اعلام پناهندگی شهرام اميری به آمريکا، در شرايطی که جامعه جهانی در تلاش دست يافتن به هماهنگی بيشتر پيرامون تصويب قطعنامه تنبيهی تازه ای عليه ايران است، با اين هدف صورت گرفته که از تاثير تبليغاتی آن حداکثر استفاده بعمل آيد.
شهرام اميری در ماه ژوئن سال گذشته سه روز پس از سفر به عربستان سعودی ناپديد شد. ايران ابتدا نسبت به مفقود شدن اميری عکسالعمل فوری نشان نداد. چند هفته بعد و در جريان کنفرانس سران گروه ۲۰ در آمريکا، اوباما در حالی که مدودف، رئيس جمهور روسيه، را در نزديکی خود داشت، از وجود يک مرکز اعلام نشده اتمی ايران در روستای فوردو-قم خبر داد.
ايران بدون دفع وقت، طی نامه ای رسمی به آژانس انرژی اتمی، وجود مرکز فردو را تائيد کرد. در فاصله ای اندک پس از اعلام موافقت با بازديد سريع نمايندگان آژانس از مرکز فردو، سعيد جليلی دبير شورای امنيت ملی ايران در روز اول اکتبر عازم ژنو شد و به ديدار سولانا مسئول وقت سياست خارجی جامعه اروپا و نمايندگان گروه ۱+۵ رفت. جليلی طی گفتگو با ويليام برنز معاون وزير خارجه آمريکا و نماينده آن کشور در مذاکرات ژنو، تلويحاً موافقت ايران با ارسال ۱۲۰۰ کيلوگرم اورانيوم غنی شده با غلظت کم خود به خارج را اعلام داشت.
در آن روزهای، ايران از ميزان خسارت های اطلاعاتی ناشی از پناهنده شدن شهرام اميری به آمريکا کاملا مطلع نبود. به اين دليل، وارد آمدن شوک ناشی از لو رفتن مرکز فردو، جمهوری اسلامی را به قبول همکاری های گسترده تر از حد انتظار با نظام جهانی وا داشته بود، به اين هدف که فشار های جهانی که در اعمال آنها روسيه نيز در آن مقطع شريک شده بود تا حدودی کاهش يابد.
اينک تقريبا روشن است که شهرام اميری يکی از منابع تائيد کننده وجود مرکز اتمی فردو در قم بوده است. هر چند که سازمان های اطلاعاتی آمريکا سه سال قبل از راه جمع آوری اطلاعات ماهواره ای نسبت به و جود اين مرکز توجه کافی يافته بودند.
چند ماه پس از مفقود شدن اميری و پس از کسب آرامش بيشتر، ايران از انجام تعهدات روز اول اکتبر و ارسال اورانيوم غنی شده به خارج شانه خالی کرد و متعاقبا منوچهر متکی وزير خارجه ايران، عربستان سعودی و امريکا را به " ربودن " شهرام اميری متهم ساخت و خواستار استرداد او شد.
سخنگوی وزارت خارجه آمريکا در عکس العمل به موضوع و ايراد اتهامات ايران در مورد شهرام اميری اظهار عدم اطلاع کرد.
اينک با اعلام رسمی حضور شهرام اميری در آمريکا، موضوع همکاری های او با سازمان سيا در زمان اقامت و اشتغال در مراکز تحقيقات اتمی ايران و ميزان اطلاعاتی که از برنامه های اتمی جمهوری اسلامی بدست آورده از زوايای تازه مورد توجه قرار گرفته است.
طی سالهای بعد از خاتمه دوران جنگ سرد، طبيعت جاسوسی و گردآوری اطلاعات دستخوش تغييرات فراوانی گرديد و در نتيجه سهم بزرگی از مسئوليتهای جمع آوری اطلاعات جاسوسی به تصوير برداری های ماهواره ای پيشرفته، شنود و عملکرد سيستمهای مخابرات فضايی سپرده شده. در اين زمينه آمريکا دارای نقش راهبردی نسبت به ساير کشور های جهان است.
با وجود اين تغيير، اهميت دست يافتن به اطلاعات جاسوسی از طريق عوامل زنده به هيچ وجه کاسته نشده است. از اين رو يافتن يک عامل ارتباطی در مراکز حساس نظامی کشورهايی مانند ايران برای مراکز جاسوسی خارجی دارای ارزش فراوانی است.
به همين دليل فرار يک عامل اطلاعاتی و خروج او از محلی که در آن به گرد آوری اطلاعات ميپرداخت يک موفقيت جاسوسی تلقی نميشود. در حقيقت پس از فرار عامل ارتباطی و تخليه اطلاعاتی، او به يک مهره سوخته تبديل خواهد شد. فرار اين گونه عوامل زمانی برنامه ريزی ميشود، که احتمال لو رفتن وی زياد شده باشد.
در مورد شهرام اميری اين نکته حائز اهميت است، که وی با وجود اطلاع از احتمال برخورد خشن جمهوری اسلامی با خانواده او، همسر و فرزند خود را پس از عزيمت به عربستان در ايران باقی گذاشته است. از اين لحاظ احتمال اينکه سفر اميری به عربستان با عجله صورت گرفته باشد وجود دارد.
از طرفی، باقی نهادن همسر و فرزند اميری در ايران را ميتوان بعنوان عامل گمراه کردن ماموران اطلاعاتی ايران نيز تلقی کرد. عوامل دست در کار برنامه های اتمی و موشکی ايران از سوی عوامل اطلاعاتی جمهوری اسلامی تحت مراقبت شديد قرار دارند و بخصوص سفر های خارجی آنها با حساسيت خاص مورد توجه قرار ميگيرد.
خروج اضطراری شهرام اميری از ايران با احتمال لو رفتن همکاری های او با امريکا، تنها يک روی سکه خبر ساز متخصص اتمی ايران است. روی ديگر سکه، تحقق هدف ديگری است که سيا تحت عنوان "عمليات خارج ساختن مغزها " از سال ۲۰۰۵ پيگيری کرده است.
هدف طرح ياد شده که گفته ميشود با همکاری اسرائيل بموقع اجرا گذاشته ميشود خارج ساختن عوامل کليدی برنامه های توسعه اتمی و موشکی ايران از کشور با انگيزه متوقف کردن و يا کند ساختن حرکت ايران در زمينه های ياد شده است.
همچنين گفته ميشود سازمانهای اطلاعاتی اسرائيل، طرح مستقل ديگری را با هدف خرابکاری در برنامه های اتمی و موشکی ايران، و همچنين از ميان بردن کارشناسان شاغل در اين طرح ها را نيز پيگيری ميکنند.
نفوذ در شبکه های خارجی تامين کننده نياز های موشکی و اتمی ايران و همچنين خرابکاری در تاسيسات اتمی، منجمله قطع جريان برق با انگيزه لطمه زدن به سيستمهای کامپيوتری تاسيسات ايران از جمله اقداماتی است که گفته ميشود در گذشته مورد استفاده قرار گرفته و همچنين دنبال ميشود.
ايران کشته شدن يک فيزيک دان ايرانی بنام مسعود عليمحمدی را که با انفجار يک بمب نصب شده در يک موتورسيکلت نزديک محل مسکونی او در ژانويه سال جاری بقتل رسيد، به موساد، سازمان جاسوسی اسرائيل نسبت داد.
منابع خبری و جرايد اسرائيل در گذشته کشته شدن حد اقل چهار کارشناس دست درکار برنامه های اتمی ايران را غير مستقيم به سازمانهای جاسوسی آن کشور نسبت داده اند. منجمله بقتل رسيدن اردشير هاشم پور کارشناس اتمی ايران که در مرکز فرايند اتمی اصفهان بکار مشغول بود. وی در سال ۲۰۰۷ بر اثر مسموميت مشکوک ناشی از استنشاق گاز جان خود را از دست داد.
در همان سال عليرضا عسگری، معاون وزير دفاع و از فرماندهان سپاه پاسداران نيز بعد از سفر به ترکيه در استانبول مفقود شد. نام عليرضا عسگری نيز در کنار نام شهرام اميری، در ليستی که وزارت خارجه ايران از چهار فرد مفقود وابسته بخود تهيه کرده و در اختيار سازمان ملل قرار داده ديده ميشود.
در انجام عمليات جاسوسی عليه برنامه های اتمی جمهوری اسلامی، علاوه بر سازمان های جاسوسی اسرائيل، سازمان های اطلاعاتی بريتانيا، فرانسه و آلمان و چند کشور همسايه ايران، با آمريکا همکاری نزديک دارند.
تلويزيون ا-بی-سی که روز گذشته برنامهای پيرامون پناه گرفتن شهرام اميری در آمريکا را پخش کرد، از اين ماجرا بعنوان يک کودتای اطلاعاتی و پيروزی بزرگ سيا ياد نمود. اين نحوه برخورد خبری با موضوع پناهندگی اميری به آمريکا، و بخصوص انتخاب زمان اعلام آن، حاکی از اهميت تبليغاتی ماجرا و همچنين ضرورت استناد به مدارک شخصی و شهادت او پيرامون هدفهای برنامه های اتمی ايران طی روزهايی است که تلاشهای غرب برای فراهم ساختن زمينه تصويب قطعنامه تنبيهی تازه ای عليه ايران به اوج رسيده است.
اهميت اين روی سکه پناهندگی شهرام اميری به امريکا، تا حدودی ارزش واقعی همکاری های احتمالی گذشته او با سيا و تبديل شدن به يک مهره سوخته را تحت تاثير قرار ميدهد. با اين وجود، جمهوری اسلامی همچنان نگران ميزان اطلاعاتی است که شهرام اميری در طول همکاری با دانشگاه مالک اشتر بدست آورده است. بعد از فردو، اينک صحبت از دو مرکز اتمی اعلام نشده ديگر ايران در ميان است، و نام شهرام اميری، ميتواند در ليست منابع مطلع و مرتبط با دو مرکز ياد شده قرار بگيرد.
-----------------------------------------------------------------------
یادداشتهایی که منتشر میشوند، بازتابدهنده نظر نویسنده آنهاست، نه نظر رادیوفردا.