لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳ تهران ۲۲:۵۳

از زبان همسر، گرامیداشت ایرج گرگین در پراگ


ایرج گرگین
ایرج گرگین
دوستان و همکاران

سفر به پراگ بدون همسرم ایرج گرگین اندوهبارتر از آن بود که تصور می‌کردم. سرانجام خودم را راضی کردم که به پراگ بیایم. تا در شهری که ۱۱ سال میزبان من و او بود یادش را با هم گرامی بداریم. ایرج بی‌نهایت به شهر پراگ علاقمند بود. او پراگ را به خاطر علاقمندی شهروندانش به فرهنگ،‌ به موسیقی، اپرا، به تئآتر و کلا همه هنرها می‌ستود.

از آنجا که علاقمند به تاریخ بود درباره گذشته جمهوری چک اطلاعات بسیار داشت. از این که بعد از انقلاب مخملی واتسلاو هاول که یک نمایشنامه نویس بود به ریاست جمهوری این کشور برگزیده شده بود بسیار شادمان بود. او این امر را نمونه پیشرفت فکری این ملت می‌دانست. ایرج همیشه از حسن نیت هاول در حق رادیو اروپای آزاد به نیکی یاد می‌کرد و به این علت که هاول برای ابراز قدردانی از نقش رادیو اروپای آزاد در دوران حکومت تک حزبی ساختمان قبلی پارلمان این کشور را در ازای تنها سالی یک دلار در اختیار رادیو گذاشت.

با دانستن این ویژگی‌‌ها،‌ شهر،‌ کشور و رهبر جمهوری چک به علاوه اینکه فکر می‌کرد صدایش دوباره از مسافتی نزدیک‌تر از رادیوی مورد حمایت کنگره آمریکا برای ایرانیان پخش می‌شود دلشاد بود. او با علاقمندی بسیار با کارمندان این رادیو آغاز به کار کرد. چون می‌‌دانست به رغم سرمایه‌گذاری آمریکا در این رادیو این کشور دخالتی در انتخاب برنامه‌های آن نمی‌کرد. او ساعت‌های طولانی کار می‌کرد. بعد از رادیو امید که در لس‌آنجلس بینان گذاشت که پیش از یک دهه در آن فعال بود، توسعه رادیو آزادی هم و غم تازه او شد. او می‌کوشید که ایرانیان را از رویدادها آگاه و آنان را به اعتلای فرهنگی خود ترغیب کند.

ساعتهای طولانی کار او زود نتیجه داد. برنامه های رادیو آزادی با مخاطبانش پیوند خورد و هواداران بسیاری در میان ایرانیان داخل و خارج از کشور پیدا کرد.

اکنون که این متن را می‌نویسم روزی را به یاد می‌آورم که دکتر استیو فربنکس اولین رییس بخش فارسی رادیو اروپای آزاد معروف به رادیو آزادی به ما گفت فردی کنجکاو از او پرسیده «شما چه برنامه‌هایی ارائه می‌دهید که حالا علاقمندان قدیمی بی بی سی هم به رادیو آزادی گوش بدهند؟»

به نظر می‌آید پشتوانه چنین موفقیتی کارنامه چهل ساله کار رسانه‌ای ایرج تا پیش از آغاز کار در رادیو آزادی بود.

ایرج همانقدر که دغدغه‌اش کیفیت بالای محتوای برنامه بود به همان اندازه از قرطاس بازی و دیوان‌سالاری بیزار بود. به باور بسیاری از همکاران و شاگردانش همین ویژگی‌ها از او مدیر کارآمدی ساخته بود. او می‌کوشید میان سلیقه‌های مختلف کارمندانش هماهنگی برقرار کند. اختلاف نظر آنان را قبل از آنکه پیچیده شود با تعامل با خود آنان حل می‌کرد.

به کارمندان نیازمند توجه خاصی داشت. در رادیو آزادی با کارمندی که چشمهایش از دردی که همسر بیمارش می‌برد اشکبار بود می‌گریست. در شبکه دوم تلویزیون ملی ایران برای کمک به کارمندی که درمان پسر بیمارش در گرو مسافرت او به خارج بود با دور زدن راه‌های پر پیچ و خم اداری جوان بیمار را برای معالجه به خارج روانه کرد.

چه در رادیو آزادی و چه در سالهای پیش از آن ایرج به شکوفایی استعداد کارمندانش کمک می‌کرد. علاوه بر این در سالهای دورتر در ایران کارهایی به یادماندنی از خود به یادگار گذاشت. از این جمله‌اند:

سریال تلویزیونی دایی جان ناپلئون به کارگردانی ناصر تقوایی، فیلم موفق او کی میستر به کارگردانی پرویز کمیاوی، کوشش در راه اعتلای جشن هنر شیراز، انتشار مجله تماشا، ساخت فیلم مستند آثار تاریخی ایران در موزه‌های روسیه و آمریکا،

پس از انقلاب (و هنوز در ایران): ترجمه و اجرای کتاب گویای شازده کوچولو اثر آنتوان سنت اگزوپری، در لوس آنجس: بنیانگذاری رادیو، ماهنامه،‌ وبسایت امید و سپس برنامه تلویزیونی سیمای آشنا با همکاری پرویز قریب افشار

ساختن فیلم ویدیویی برای معرفی دایره‌المعارف ایرانیکا به سرپرستی پروفسور احسان یارشاطر،

معرفی نویسندگان، شعرا، هنرمندان و دانشگاهیان.

اینها تنها بخشی از خدمات با ارزش اوست. به همه این دلایل خلاء ناشی از فقدان او در زندگی شخصی من و در جامعه جبران ناپذیر است. با همه دودلی که در باره این سفر داشتم امشب شادمانم که که در شهری که او دوستش داشت در کنار شما از او یاد می‌کنم.
XS
SM
MD
LG