نگاهی به اتفاقات مهم جهان موسيقی در سال ۲۰۱۳؛ از مرگ لو رید تا پدیده مايلی سايروس.
مرگ لو ريد:
مرگ لو ريد:
لو ريد، يکی از بزرگترين خوانندگان جهان موسيقی، در يک صبح پاييزی در ماه اکتبر در خانهاش در ايست همتون در نيويورک درگذشت.
لو ريد، مردی که موسيقیاش خلاصهای موجز از تاريخ موسيقی راک است، در دهه شصت و با گروه موسيقی «ولوت آندرگراند» برای نسلهای بسياری خاطره ساخت و بعد از مرگش نيز ميراث عظيمی از خود به جای گذاشته است: ۲۲ آلبوم ديوانهوار و وحشی، از سبک راک گرفته تا ايندی پاپ و پانک.
لو ريد، مردی که موسيقیاش خلاصهای موجز از تاريخ موسيقی راک است، در دهه شصت و با گروه موسيقی «ولوت آندرگراند» برای نسلهای بسياری خاطره ساخت و بعد از مرگش نيز ميراث عظيمی از خود به جای گذاشته است: ۲۲ آلبوم ديوانهوار و وحشی، از سبک راک گرفته تا ايندی پاپ و پانک.
لو ريد حداقل برای ۵۰ سال بر نحوه شکلگيری موسيقی راک در جهان تاثير داشت و به متن ترانههای راک غنايی شاعرانه بخشيد که بیترديد پيش از او وجود نداشت. پتی اسميث، خواننده و آهنگساز آمريکايی درباره لو ريد میگويد: لو شاعری ويژه بود- او يک نويسنده نيويورکی بود همانطور که والت ويتمن شاعری نيويورکی بود. يک چيزی که من از لو ريد ياد گرفتم و هيچوقت هم فراموشم نشد، اجراهای زنده او بود و اين که چطور به شکل بداهه شعر میگفت و چطور در عرض ۱۴ دقيقه میتوانست سه کورد عوض کند. برای من اين کار او انقلابی بود.
استرومای: پديده اروپايی موسيقی
استرومای: پديده اروپايی موسيقی
«روز بینقص»، «چشمهای آبی پريده رنگ»، «ازسمت وحشی راه برو»، «خواهر ری»، «منتظر اون مردم» و «جين شيرين» از شناختهشدهترين ترانههای لو ريداند.
زنان جنجالی
سال ۲۰۱۳ در مجموع برای زنان خواننده سال پر باری بود. لیلی آلن خواننده و ترانهساز انگليسی که با آهنگ «لبخند» به شهرت رسيد، در فصل پاييز ترانهای منتشر کرد که «تو اين کار سختی زياده» نام داشت و حواشی بسياری داشت.
متن اين ترانه در نقد نگاه مردسالارانه به زنان و اندامشان و به ويژه زنانی بود که در موزيک ويدئوها میرقصند. اما موزيک ويدئويی که اين آهنگ را همراهی میکرد هيچ تفاوتی با موزيک ويدئوهای ترانههای رپ و آراندبی (از جهت نگاه ابزاری به زن) نداشت.
اين موزيک ويدئو واکنشهای بسياری بين شنوندگان ترانههای آلن برانگيخت و بسياری او را نقد کردند که چطور ممکن است چنين ترانهای بخواند و بعد برعکس اش را نمايش دهد. لنا دانهم، تهيه کننده و بازيگر سريال «دختران»، در توييتر خود از اين کار آلن بسيار استقبال کرد و هشتگی راه انداخت و از باقی نيز خواست تا نظر بدهند. قريب به اتفاق توييتهايی که در واکنش به اين آهنگ منتشر شد میگفتند که اين موزيک ويدئو پيامی که آلن میخواهد بفرستد را دستکاری و مخدوش کرده و در اين موزيک ويدئو نيز مانند ديگر موزيک ويدئوهای رپ و آراندبی، از زنان سياهپوست استفاده ابزاری شده است.
متن اين ترانه در نقد نگاه مردسالارانه به زنان و اندامشان و به ويژه زنانی بود که در موزيک ويدئوها میرقصند. اما موزيک ويدئويی که اين آهنگ را همراهی میکرد هيچ تفاوتی با موزيک ويدئوهای ترانههای رپ و آراندبی (از جهت نگاه ابزاری به زن) نداشت.
اين موزيک ويدئو واکنشهای بسياری بين شنوندگان ترانههای آلن برانگيخت و بسياری او را نقد کردند که چطور ممکن است چنين ترانهای بخواند و بعد برعکس اش را نمايش دهد. لنا دانهم، تهيه کننده و بازيگر سريال «دختران»، در توييتر خود از اين کار آلن بسيار استقبال کرد و هشتگی راه انداخت و از باقی نيز خواست تا نظر بدهند. قريب به اتفاق توييتهايی که در واکنش به اين آهنگ منتشر شد میگفتند که اين موزيک ويدئو پيامی که آلن میخواهد بفرستد را دستکاری و مخدوش کرده و در اين موزيک ويدئو نيز مانند ديگر موزيک ويدئوهای رپ و آراندبی، از زنان سياهپوست استفاده ابزاری شده است.
اين موزيک ويدئو با وجود آنکه القابی چون سکسيست و نژاد پرستانه گرفت، اما بيش از ۱۵ ميليون بار در وبسايت يوتيوب مشاهده شده است.
زن جنجال برانگيز ديگر در سال ۲۰۱۳ بيانسه بود. بيانسه گذشته از اجرای ستايششدهاش در بين دو نيمه مسابقه سوپربال که پربينندهترين برنامه تلويزيونی در آمريکاست، در انتهای سال آلبومی منتشر کرد با نام «بيانسه». اين آلبوم از زمان انتشارش تاکنون جز پنج آلبوم پرفروش بوده است. اما ترانهای در اين آلبوم وجود دارد که گذشته از هواداران هميشگی بيانسه، توجه گروهی ديگر را نيز به خود جلب کرده است: فعالين حقوق زن.
بيانسه در آغاز ترانهای از اين آلبوم با نام «بینقص»، تکهای از صحبتهای چيماندا نگوزی آديچی (نويسنده جوان اهل نيجريه) را استفاده کرده است. آديچی که در حال صحبت در شوی تلويزيونی تد است، از تفاوتیهای تربيتی بين دختران و پسران میگويد و اينکه جامعه تا چه ميزان در تربيت دختران مقصر است. آديچی میگويد: «چون من يک زن هستم، از من انتظار میرود تا آرزوی ازدواج در سر داشته باشم، انتظار میرود تا در تمام تصميمهای زندگی اين نکته را لحاظ کنم که ازدواج از همه چيز مهمتر است. ازدواج میتواند منبع لذت و عشق و حمايت دوطرفه باشد. اما چرا ما فقط به دختران ياد میدهيم که در آرزوی ازدواج باشند و به پسران چنين چيزی ياد نمیدهيم.»
اين حرکت از سوی بيانسه که ترانههايش بيش از صد ميليون شنونده را به خود جلب میکند، (آلبوم آخر بيانسه تنها در سه هفته اول انتشارش، يک ميليون و سیصد هزار نسخه فروش داشته است) توجه بسياری از کسانی که دغدغههايی نظير دغدغههای آديچی دارند را به خود جلب کرده است. هرچند هيچکدام از کسانی که درباره اين اقدام بيانسه در مجلات و روزنامهها نوشتهاند از اين نکته غافل نمانده که خود بيانسه به خاطر اشعاری که خوانده و نوع لباس پوشيدنش تا چه ميزان در ترويج نگاه مردسالارانه به زن و استفاده ابزاری از او نقش داشته است.
پديده مايلی سايروس
نام مايلی سايروس شايد يکی از معدود نامهايی باشد که در سال ۲۰۱۳ بيش از هر نام ديگری در موتورهای جستجو نوشته شده است. مايلی سايروس در اغلب روزهای سال ۲۰۱۳ با حرکت يا ظاهری متفاوت جنجالی تازه برانگيخته است. اما مهمترين جنجال او به مراسم جوايز ام تی وی باز میگردد که با بيکنی رنگ تناش رقصی بسيار جنجالبرانگيز با رابين ثيک، (خواننده کانادايی که امسال با ترانه «خطهای محو» بسيار معروف شد) داشت.
گفته میشود لحظاتی پس از پخش زنده اين حرکت سايروس، شبکه اجتماعی توييتر از توييتهايی راجع به اين اتفاق منفجر شده است. اتفاقی که گفته میشود «بيشترين توييت راجع به يک سوژه مشخص در سال ۲۰۱۳» را به خود اختصاص داده است.
گفته میشود لحظاتی پس از پخش زنده اين حرکت سايروس، شبکه اجتماعی توييتر از توييتهايی راجع به اين اتفاق منفجر شده است. اتفاقی که گفته میشود «بيشترين توييت راجع به يک سوژه مشخص در سال ۲۰۱۳» را به خود اختصاص داده است.
رفتارها و نحوه لباس پوشيدن سايروس و زبان هميشه بيروناش جنجال بسياری در جهان موسيقی بر پا کرد و خوانندگان بزرگی چون «شيد اوکانر» با نوشتن نامه از سايروس خواستند تا خود را به ماشين سکس پرور جهان ترانههای پاپ نفروشد. البته جنجال سايروس همچنان ادامه دارد و بعيد است که در سال جديد نامش از مجلدات زرد حذف شود.
برنادت مکنالتی از روزنامه ديلی تلگراف در ماه نوامبر در مقالهای با عنوان «مايلی سايروس يا لیلی آلن: کدام فمنيست بزرگتری است؟» به جنجالهای اخير سايروس اشاره میکند و مینويسد: «به نظرم زنانی مانند سايروس ، ريحانا و بريتنی اسپيرز با نمايش اين که آزادی جنسی زنان را میشناسند، میخواهند فمنيسم را معنا کنند.
سايروس با تراشيدن موهای سرش، يا پوشيدن شلوارک بسيار کوتاه همراه با پوتينهای بزرگ دکتر مارتين دارد سعی میکند رفتار عصبیکننده کاملا مستقلی از خود نشان دهد که در تقابل با تصوير سنتی زن قرار میگيرد که مثلا کسی چون بيانسه يا تايلر سوئيفت از خود ارائه میدهند. با اين همه تن مايلی سايروس همان تن باشگاه رفته و ورزيده است و بینهايت به آن تصوير استانداری که جامعه مردسالار از زن انتظار مدارد نزديک است.»
سايروس با تراشيدن موهای سرش، يا پوشيدن شلوارک بسيار کوتاه همراه با پوتينهای بزرگ دکتر مارتين دارد سعی میکند رفتار عصبیکننده کاملا مستقلی از خود نشان دهد که در تقابل با تصوير سنتی زن قرار میگيرد که مثلا کسی چون بيانسه يا تايلر سوئيفت از خود ارائه میدهند. با اين همه تن مايلی سايروس همان تن باشگاه رفته و ورزيده است و بینهايت به آن تصوير استانداری که جامعه مردسالار از زن انتظار مدارد نزديک است.»
استرومای: همچنان پديده اروپايی موسيقی
منتقدان انگليسیزبان جهان موسيقی، هنر «پل فان هافر» که با نام «استرومای» شناخته میشود را میستايند. در سال ۲۰۱۳ روزنامههای انگليسی زبان به اين خواننده که با ترانه «خب پس میرقصيم» (۲۰۰۹) به شهرتی جهانی رسيد، توجه بسياری نشان دادند.
اسکات سير، نويسنده روزنامه نيويورکتايمز استرومای را خواننده نسل خودش میخواند. کسی با صدای خشدار و نژاد مخلوط که توانسته با آهنگهای پاپ فرانسویاش مخاطبان بسياری پيدا کند. اسکات سير، استرومائه را شبيه همان هاله خاکستریای خوانده که اين روزها بالای سر اروپا سايه افکنده.
فان هافر ۲۸ سال دارد و در سال ۲۰۰۹ با تک ترانه «خب پس میرقصيم» کل کلابها و مهمانیهای اروپا را تسخير کرد. ترانهای با متنی غمانگيز درباره بيکاری، طلاق، قرض و بحران اقتصادی. ترانهای در اين اميد مبهم که میگويد «پس بيا تمام مشکلاتمان را فراموش کنيم.» ترانه استرومای در همان سال در ۱۹ کشور جهان در صدر پرفروشترينها قرار گرفت.
با آنکه استرومايه را برای همين ترانههای سياهاش سرودهاند، اما او در گفتوگويی با روزنامه نيويورک تايمز گفته است که هيچ علاقهای ندارد که «بازارياب بحران اروپا» شود و نمیخواهد که موسيقیاش تشديد کننده نااميدی اروپايی باشد. البته او در جايی ديگر موسيقیاش را «موسيقی خودکشی» ناميده است.
در ماه اوت سال ۲۰۱۳ روزنامه لوموند درباره استرومای نوشت: «او شبيه يک آنتن است که از برج کنترلاش در بروکسل سيگنالها را جذب خود میکند- بحران، ايدز، محيط زيست، زنگريزی، توييتر و تازهبه دورانرسيدگی را.»
شخصيت و نژاد فان هافر نيز توجه رسانهها را به خود جلب کرده است. ترکيبی مبهم از هويتها و تاثيرپذيریهای مختلف. مادر او از فلاندرهای بلژيک بود که او را در محله يا فقيرنشين در بروکسل بزرگ کرد. پدرش معماری از روآندا که در تمام دوران کودکی پل غايب بود و در نهايت در سال ۱۹۹۴ در جريان نسلکشی روآندا از بين رفت. رنگ پوستاش بژ است و چشمهای خاکستری سبز دارد.
به راحتی میتوان گفت که عرب است. لاغر است و بسيار قدبلند. وقتی ويدئوی اجرای زنده او را در کنار ويل-آی-ام (از گروه بلک آی پيز) میبينيد متوجه میشويد که تا چه ميزان پل فان هافر متفاوت و خاص است و تا چه ميزان با نسل خوانندگان آفريقايی آمريکايی موسيقی پاپ (هم از نوع آمريکايی و هم از نوع اروپايیاش) فرق دارد.
به راحتی میتوان گفت که عرب است. لاغر است و بسيار قدبلند. وقتی ويدئوی اجرای زنده او را در کنار ويل-آی-ام (از گروه بلک آی پيز) میبينيد متوجه میشويد که تا چه ميزان پل فان هافر متفاوت و خاص است و تا چه ميزان با نسل خوانندگان آفريقايی آمريکايی موسيقی پاپ (هم از نوع آمريکايی و هم از نوع اروپايیاش) فرق دارد.
ژان- دانيل بوواله، سردبير بخش موسيقی مجله «لزانروکوپتيبل»، درباره استرومايه میگويد: «در پنج سال گذشته تمام ترانههايی که از اروپا به جهان آنگلوساکسون آمدهاند، ترانههايی «غيرواقعی» بودهاند، ترانههايی برای فرار. ترانههايی برای فراموشکردن. اما ترانههای استرومای اينطور نيستند، ترانههای رقص او بسيار پيچيدهتر از آناند که مردم فکر میکنند.» بوواله میگويد: «وقتی استرومائه پخش میشود نمیدانی با پای چپات برقصی يا با پای راستات.» استرومای پنج سال پس از انتشار تک ترانه بسيار محبوباش همچنان پديده جهان موسيقی اروپاييست.
از گرمی تا جوايز يوتيوب
روز جمعه پانزدهم آذرماه، نامزدهای ۵۶ مين دوره جوايز گرمی، يکی از شناختهشدهترين جايزههای دنيای موسيقی، اعلام شدند و سرنوشت برندگان روز ششم بهمنماه مشخص خواهد شد [برندگان دوره ۵۵ام در فوريه سال ۲۰۱۳ مشخص شدند و به آثاری تعلق گرفتند که در سال ۲۰۱۲ ساخته و شنيده شده بودند. از اين رو ما به ۵۶مين دوره میپردازيم.] در ميان ليست نامزدهای امسال، هيچ هنرمندی نتوانسته در هر چهار رشته اصلی جوايز گرمی يعنی جوايز بهترين رکورد (ضبط) سال، بهترين آلبوم سال، بهترين ترانه سال و بهترين هنرمند تازهوارد سال نامزد شود. جی زی، خواننده رپ با آلبوم «مانگا کارتا... جام مقدس» که تاکنون بيش از يک ميليون نسخه از آن فروش رفته، در ۹ رشته (که اغلب به موسيقی رپ مربوط است) نامزد شده و پيشتاز نامزدی جوايز گرمی است.
جاستين تيمبرليک، خواننده موسيقی پاپ که پس از پنج سال با آلبوم «۲۰/۲۰ تجربه» دوباره به جهان موسيقی برگشته نيز در هفته رشته در شاخه موسيقی پاپ نامزد دريافت جايزه گرمی شده است. آلبوم تيمبرليک که امسال با بازی در فيلم «درون لووين ديويس» (ساخته برادران کوئن) روی پرده سينما در نقش يک خوانندهای محبوب درخشيد، تاکنون ۲.۳ ميليون نسخه فروش داشته. اما آقای نابغه موسيقی آمريکا، کانیيه وست، تنها در دو رشته نامزد دريافت جايزه شده است.
نامزدهای دريافت بهترين آلبوم سال، آلبومهای «The Blesses Unrest»، «The Heist»، «Red»، «Good Kid, M.A.A.D City» هستند.
يکی ديگر از جوايزی که امسال در جهان موسيقی داده شد، جوايز موسيقی يوتيوب بود. جايزهای که با حمايت مالی شبکه يوتيوب دات کام و توسط اين گروه ترتيب داده شد و در ماه نوامبر سال ۲۰۱۳ در شهر نيويورک برگزار شد. از نکات جالب اين جايزه اين است که ممکن است به افرادی خلاق که تنها ممکن است در جهان يوتيوب بينندگان بسياری را جلب کرده باشند تعلق بگيرد. گذشته از اين جايزه يوتيوب يک هنرمند سال نيز انتخاب میکند که از بين هنرمندانيست که ترانههايشان در يوتيوب ميليونها بار مشاهده شده، جايزهای که امسال به رپر آمريکايی «امنم» رسيد.
اين نخستين سال بود که اين وبسايت «جايزه يوتيوب در بخش موسيقی» را برگزار میکرد. از سال ۲۰۰۶ وبسايت يوتيوب «جايزه يوتيوب» را برگزار میکند که به فيلمهايی تعلق میگيرد که در اين شبکه (تماشای ويدئو) اجتماعی منتشر میشوند.
از تولد ديويد بووی تا پينک فلويد در جمع ايرانیها
«روز بعد» عنوان آلبوم جديدی از ديويد بووی، راکاستار انگليسی، بود که در ابتدای سال ۲۰۱۳ منتشر شد. روز هشتم ژانويه و در سالروز تولد ۶۶ سالگی ديويد بووی، بدون هيچ اطلاع قبلی خبر انتشار قريبالوقوع اين آلبوم در خبرگزاریها منتشر شد و با توجه به آنکه اين خواننده محبوب از سال ۲۰۰۳ تاکنون هيچ اثر تازهای منتشر نکرده بود، بين رسانهها و بين هواداران بووی واکنشهای بسياری برانگيخت.
ديويد بووی اين آلبوم را به شکلی بسيار مخفيانه و در طول دو سال ضبط کرده بود و برای گريز از شايعات و برملا شدن کارش، مجبور بود مدام استوديو عوض کند تا توجه رسانهها را به خود جلب نکند. با وجود آنکه انتشار اين آلبوم برای هواداران بووی خبر بسيار مسرتبخشی بود، اما همچنان از کنسرت بووی خبری نيست و او تصميم ندارد که کنسرتی در هيچ کجای جهان برگزار کند.
راجر واترز، يکی از خوانندههای گروه محبوب پينک فلويد، در اوت سال ۲۰۱۳ و در ادامه کنسرت «د وال»اش به شهر استانبول رفت. استانبول ۲۵مين شهری بود که واترز در آن کنسرت اجرا میکرد و بعد از آن نيز راهی اروپای شرقی و آلمان و فرانسه میشد.
اما نکته جالب توجه در کنسرت واترز حضور تعداد زيادی از ايرانيانی بود که بدون نياز به تهيه ويزا توانسته بودند خود را به شهر استانبول برسانند و خواننده و هنرمند محبوبشان را از نزديک ببينند. روزنامه شرق حتی در مردادماه گزارشی از اين کنسرت منتشر کرد که خبرنگار حوزه موسيقیاش آن را نوشته بود. يکی ديگر از ويژگیهای مهم کنسرت واترز (نه فقط در اجرای استانبولاش) نمايش تصاويری از کشتهشدگان حوادث مربوط به روزهای پس از انتخابات رياستجمهوری در ايران بود. نمايش اين تصاوير همراه با تصاوير کشتهشدگان اعتراضات مردمی ترکيه و ميدان تقسيم نشان میداد که راجر واترز هنوز همان چهرهای منتقد نظام سرمايهای، جنگ و کشتار است.
اما نکته جالب توجه در کنسرت واترز حضور تعداد زيادی از ايرانيانی بود که بدون نياز به تهيه ويزا توانسته بودند خود را به شهر استانبول برسانند و خواننده و هنرمند محبوبشان را از نزديک ببينند. روزنامه شرق حتی در مردادماه گزارشی از اين کنسرت منتشر کرد که خبرنگار حوزه موسيقیاش آن را نوشته بود. يکی ديگر از ويژگیهای مهم کنسرت واترز (نه فقط در اجرای استانبولاش) نمايش تصاويری از کشتهشدگان حوادث مربوط به روزهای پس از انتخابات رياستجمهوری در ايران بود. نمايش اين تصاوير همراه با تصاوير کشتهشدگان اعتراضات مردمی ترکيه و ميدان تقسيم نشان میداد که راجر واترز هنوز همان چهرهای منتقد نظام سرمايهای، جنگ و کشتار است.