پيروزی سانسور بر خلاقيت فرهنگی در عرصه کتاب و صنعت نشر و حذف نقد،انديشه، فرهنگ و ادبيات معاصر ايران از بازار کتاب را شايد بتوان از مهم ترين دستاوردهای دولت جمهوری اسلامی و وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی در سال گذشته تلقی کرد.
جنگ و گريز سی ساله سانسور رسمی و خلاقيت فرهنگی در ايران سرانجام در سال گذشته به خط پايانی و آخرين مراحل خود نزديک شد و شاخص هائی چون غيبت ادبيات و هنر معاصر ايران از صحنه،کيفيت نازل کتاب های چاپ شده،افزايش سقف سانسور، تيراژ ناچيز کتاب و افت باز هم بيش تر نرخ مطالعه در ايران نتيجه اين چالش را به سود سانسور و دولت جمهوری اسلامی رقم می زنند.
اما پيروزی جمهوری اسلامی در عرصه حذف ادبيات و هنر و انديشه و تخيل غيرحکومتی و مستقل از بازار کتاب با ارتقاء،رشد و گسترش فرهنگ حکومتی و تک صدائی همراه نبود و جامعه ايرانی، به رغم تلاش پيگير دستگاه های سانسور مستقيم و غير مستقيم، به جامعه ای تک صدائی و تک فرهنگی بدل نشد.
در سال گذشته سانسور و حذف راه را بر خلق آثار با ارزش هنری و ادبی و طرح انديشه ها و مفاهيم نو سد و دست خلاقان فرهنگی را در عرصه کتاب بست اما حتی يک اثر با ارزش و برخوردار از حداقل برد و نفوذ فرهنگی نيز بر بستر فرهنگ حکومتی، يا فرهنگی که حکومت آن را مطلوب تلقی می کند،در هيج عرصه و ژانری،حتی در ژانر حکمت،فلسفه و فقه اسلامی،منتشر نشد.
پيروزی سانسور و شکست فرهنگ تک صدائی در سال گذشته بازهم اين واقعيت را به اثبات رساند که خلاقيت فرهنگی نه از حذف رقبا که بر بستر و در متن چالش و تبادل انديشه های متنوع ارتقاء می يابد.
سانسور ميدان را از رقبا تهی و موقعيتی انحصاری برای فرهنگ حکومتی فراهم می کند اما اين موقعيت انحصاری در غيبت خلق آزاد و رقابت و تبادل فرهنگی، برای فرهنگ متکی به سانسور و حذف نيز هيچ ثمری به بار نمی آورد.
نشر ايران به دلايلی چون نرخ پائين مطالعه و کتابخوانی در جامعه ايرانی،تيراژ ناچيز کتاب،سانسور رسمی و خودسانسوری،وابستگی مالی ناشران به رايانه های مستقيم و غير مستقيم دولتی،حذف نويسندگان،شاعران،مترجمان،متفکران و ديگر پديدآورندگان مستقل آثار فرهنگی از رسانه های جمعی،قطع ارتباط زنده پديدآوردندگان مستقل آثار فرهنگی با مخاطبان، ممنوعيت نشست های داستان و شعر خوانی و سخنرانی و نقد و بررسی کتاب،توقيف نشريات فرهنگی مستقل و حذف نقد کتاب از مطبوعات،رقابت نابرابر ناشران دولتی و نيمه دولتی با بخش خصوصی و.. به بحران مزمن دچار است نشر ايران در سال گذشته در متن اين بحران مزمن افت و رکودی بی سابقه را نيز تجربه کرد.
مقامات وزارت ارشاد اسلامی در سخنرانی های رسمی خود به تنوع عناوين تازه در بازار کتاب و «اسلامی سازی» نشر مباهات می کنند تا واقعيت های آشکاری چون تيراژ پائين کتاب،نرخ پائين مطالعه،فقر فرهنگی و فرهنگ فقير حکومتی را پنهان کنند.
سال گذشته آقای حسين صفار هرندی کرسی وزارت ارشاد را به آقای محمد حسينی تحويل داد و برخی معاونان وزير ارشاد نيز تغيير کردند اما اين تغييرات در سياست های وزارت ارشاد اثر نداشت چرا که عزل وزير سابق ريشه در اختلافات سياسی رئيس جمهور با او و تضادهای درون جناحی داشت.
در سال گذشته بازار کتاب ايران يکی از بی رونق ترين سال ها خود را پشت سر گذاشت.اغلب جوايز ادبی،که شمار آنان در چند سال گذشته بی تناسب با بازار کتاب و به تقليد از موج و مد افزايش يافته بود،در سال گذشته از انتخاب کتاب و اهدای جايزه خودداری کردند چراکه کارائی سانسور و حذف انتخاب اثری برخوردار از حداقل معيارهای تعيين شده را ناممکن کرده است.
کارنامه فقير،فقط چند کتاب در يک سال
سال گذشته در عرصه ادبيات خلاقه ـ شعر، داستان، نمايشنامه و... ــ هيچ اثر مهمی که رخدادی ادبی تلقی شود،منتشر نشد اما تجديد چاپ آثار برخی چهره های بزرگ ادبيات معاصر،از جمله داستان بلند ملکوت و مجموعه داستان سنگر و قمقمه های خالی بهرام صادقی،فرصتی مغتنم برای نسل های جوان تر بود هر چند اين گونه فرصت ها نيز پديده ندرت بودند.
شعر نيز،جز چند مجموعه باارزش از شعرهای علی باباچاهی،حافظ موسوی و شمس لنگرودی و چند کتاب تجديد چاپ شده،سرنوشتی مشابه با داستان داشت به ويژه آن که رشد نامتناسب شاعران جوان مدعی و بازی های زبانی و ساختاری پيش از اين نيز بازار شعر معاصر فارسی را به کسادی کشانده بود.
ترجمه رمان و داستان و آثار نظری نيز در سنجش با سال های گذشته،با سانسور،کيفيت نازل اغلب ترجمه ها و شتابزدگی مترجمان و ناشران همراه و به رکوردی جدی دچار بود.
در سال گذشته در عرصه ترجمه آثار نظری کتاب های با ارزشی چون فرهنگنامه مارکسيستی،با ترجمه علی اکبر معصوم بيگی،تراژدی مردم اثر اورلاندو فايجس و کتاب ۳ جلدی انقلاب روسيه نوشته لئون تروتسکی و مجموعه مقالاتی با عنوان ايدئولوژی نوليبرال منتشر و کتاب ارزشمندی چون ادبيات چيست اثر ژان پل سارتر با ترجمه زيبا،روان و درست ابوالحسن نجفی تجديد چاپ شدند اما آمارها،بجز اين آثار و يکی دو اثر ديگر،در مقايسه با کيفيت و شمار کتاب های چاپ شده در سال های گذشته،از افت کميت و کيفيت در عرصه ترجمه آثار نظری خبر می دهند.
در سال گذشته رمان های باارزشی چون اسپارتاکوس اثر هوارد فاوست با ترجمه ابراهيم يونسی و پابرهنه های نوشته استانکو با ترجمه احمد شاملو تجديد چاپ شدند.
علی اصغر حداد با ترجمه رمان قصر کافکا از زبان اصلی کوشيد تا ساختار سمفونيک نثر کافکا را در زبان فارسی بازآفرينی کند و مجموعه ای از داستان های کوتاه ماريا وارگاس يوسا با عنوان سردسته ها از زبان اصلی و با حفظ شاخصه های ساختاری به فارسی روان و وفادار به اصل ترجمه و منتشر شد.
داستان بلند يک روز ناظر انتخاباتی اثر ايتالو کالوينو و مجموعه شعر ساده چون صدای گاو اثر ماياکفسکی نيز از ترجمه های موفق سال گذشته بودند اما و بازهم جز اين آثار و يکی دو اثر ديگر،در اين عرصه نيز افت کيفت و کميت در سال گذشته نسبت به سال های پيش هويدا است.
سال گذشته در عرصه نقد ادبی کتاب ارزشمند در ستايش شعر سکوت نوشته هوشنگ گلشيری تجديد چاپ و با انتشار کتاب گفت و گو با مترجمان،گفت و گوهای سيروس علی نژاد با چند مترجم برجسته،نمونه ای موفق و ارزنده از کار حرفه ای روزنامه نويسی در عرصه گفتگو منتشر شد.
انتشار يادداشت های روزانه فروغی و جلد اول خاطرات عزت الله سحابی با عنوان نيم قرن خاطره و تجربه را می توان دو حادثه جدی سال گذشته در ژانر خاطرات تلقی کرد.
چاپ شرح کامل تاريخ جهانگشای جوينی بر اساس نسخه محمد قزوينی و متن کامل چهار مقاله اثر نظامی عروضی سمرقندی،بر اساس نسخه علامه قزوينی و با تصحيح و توضيحات دکتر محمد معين نيز دو حادثه جدی در ژانر متون کلاسيک فارسی بودند.
شمار اندک کتاب های با ارزش که در سال گذشته منتشر شدند از تلاش فرهنگ خلاقه برای بقا در موقعيتی حکايت می کند که نظام جمهوری اسلامی با تمامی توان خود حذف فرهنگی را هدف گرفته و سال به سال بر گستره و عمق فقر فرهنگی جامعه افزوده و فقر فرهنگی حکومتی را با ضرب در ضريب سانسور افزون و افرون تر می کند.
جنگ و گريز سی ساله سانسور رسمی و خلاقيت فرهنگی در ايران سرانجام در سال گذشته به خط پايانی و آخرين مراحل خود نزديک شد و شاخص هائی چون غيبت ادبيات و هنر معاصر ايران از صحنه،کيفيت نازل کتاب های چاپ شده،افزايش سقف سانسور، تيراژ ناچيز کتاب و افت باز هم بيش تر نرخ مطالعه در ايران نتيجه اين چالش را به سود سانسور و دولت جمهوری اسلامی رقم می زنند.
اما پيروزی جمهوری اسلامی در عرصه حذف ادبيات و هنر و انديشه و تخيل غيرحکومتی و مستقل از بازار کتاب با ارتقاء،رشد و گسترش فرهنگ حکومتی و تک صدائی همراه نبود و جامعه ايرانی، به رغم تلاش پيگير دستگاه های سانسور مستقيم و غير مستقيم، به جامعه ای تک صدائی و تک فرهنگی بدل نشد.
در سال گذشته سانسور و حذف راه را بر خلق آثار با ارزش هنری و ادبی و طرح انديشه ها و مفاهيم نو سد و دست خلاقان فرهنگی را در عرصه کتاب بست اما حتی يک اثر با ارزش و برخوردار از حداقل برد و نفوذ فرهنگی نيز بر بستر فرهنگ حکومتی، يا فرهنگی که حکومت آن را مطلوب تلقی می کند،در هيج عرصه و ژانری،حتی در ژانر حکمت،فلسفه و فقه اسلامی،منتشر نشد.
پيروزی سانسور و شکست فرهنگ تک صدائی در سال گذشته بازهم اين واقعيت را به اثبات رساند که خلاقيت فرهنگی نه از حذف رقبا که بر بستر و در متن چالش و تبادل انديشه های متنوع ارتقاء می يابد.
سانسور ميدان را از رقبا تهی و موقعيتی انحصاری برای فرهنگ حکومتی فراهم می کند اما اين موقعيت انحصاری در غيبت خلق آزاد و رقابت و تبادل فرهنگی، برای فرهنگ متکی به سانسور و حذف نيز هيچ ثمری به بار نمی آورد.
مقامات وزارت ارشاد اسلامی در سخنرانی های رسمی خود به تنوع عناوين تازه در بازار کتاب و «اسلامی سازی» نشر مباهات می کنند تا واقعيت های آشکاری چون تيراژ پائين کتاب،نرخ پائين مطالعه،فقر فرهنگی و فرهنگ فقير حکومتی را پنهان کنند.
سال گذشته آقای حسين صفار هرندی کرسی وزارت ارشاد را به آقای محمد حسينی تحويل داد و برخی معاونان وزير ارشاد نيز تغيير کردند اما اين تغييرات در سياست های وزارت ارشاد اثر نداشت چرا که عزل وزير سابق ريشه در اختلافات سياسی رئيس جمهور با او و تضادهای درون جناحی داشت.
در سال گذشته بازار کتاب ايران يکی از بی رونق ترين سال ها خود را پشت سر گذاشت.اغلب جوايز ادبی،که شمار آنان در چند سال گذشته بی تناسب با بازار کتاب و به تقليد از موج و مد افزايش يافته بود،در سال گذشته از انتخاب کتاب و اهدای جايزه خودداری کردند چراکه کارائی سانسور و حذف انتخاب اثری برخوردار از حداقل معيارهای تعيين شده را ناممکن کرده است.
کارنامه فقير،فقط چند کتاب در يک سال
سال گذشته در عرصه ادبيات خلاقه ـ شعر، داستان، نمايشنامه و... ــ هيچ اثر مهمی که رخدادی ادبی تلقی شود،منتشر نشد اما تجديد چاپ آثار برخی چهره های بزرگ ادبيات معاصر،از جمله داستان بلند ملکوت و مجموعه داستان سنگر و قمقمه های خالی بهرام صادقی،فرصتی مغتنم برای نسل های جوان تر بود هر چند اين گونه فرصت ها نيز پديده ندرت بودند.
شعر نيز،جز چند مجموعه باارزش از شعرهای علی باباچاهی،حافظ موسوی و شمس لنگرودی و چند کتاب تجديد چاپ شده،سرنوشتی مشابه با داستان داشت به ويژه آن که رشد نامتناسب شاعران جوان مدعی و بازی های زبانی و ساختاری پيش از اين نيز بازار شعر معاصر فارسی را به کسادی کشانده بود.
ترجمه رمان و داستان و آثار نظری نيز در سنجش با سال های گذشته،با سانسور،کيفيت نازل اغلب ترجمه ها و شتابزدگی مترجمان و ناشران همراه و به رکوردی جدی دچار بود.
در سال گذشته در عرصه ترجمه آثار نظری کتاب های با ارزشی چون فرهنگنامه مارکسيستی،با ترجمه علی اکبر معصوم بيگی،تراژدی مردم اثر اورلاندو فايجس و کتاب ۳ جلدی انقلاب روسيه نوشته لئون تروتسکی و مجموعه مقالاتی با عنوان ايدئولوژی نوليبرال منتشر و کتاب ارزشمندی چون ادبيات چيست اثر ژان پل سارتر با ترجمه زيبا،روان و درست ابوالحسن نجفی تجديد چاپ شدند اما آمارها،بجز اين آثار و يکی دو اثر ديگر،در مقايسه با کيفيت و شمار کتاب های چاپ شده در سال های گذشته،از افت کميت و کيفيت در عرصه ترجمه آثار نظری خبر می دهند.
در سال گذشته رمان های باارزشی چون اسپارتاکوس اثر هوارد فاوست با ترجمه ابراهيم يونسی و پابرهنه های نوشته استانکو با ترجمه احمد شاملو تجديد چاپ شدند.
علی اصغر حداد با ترجمه رمان قصر کافکا از زبان اصلی کوشيد تا ساختار سمفونيک نثر کافکا را در زبان فارسی بازآفرينی کند و مجموعه ای از داستان های کوتاه ماريا وارگاس يوسا با عنوان سردسته ها از زبان اصلی و با حفظ شاخصه های ساختاری به فارسی روان و وفادار به اصل ترجمه و منتشر شد.
داستان بلند يک روز ناظر انتخاباتی اثر ايتالو کالوينو و مجموعه شعر ساده چون صدای گاو اثر ماياکفسکی نيز از ترجمه های موفق سال گذشته بودند اما و بازهم جز اين آثار و يکی دو اثر ديگر،در اين عرصه نيز افت کيفت و کميت در سال گذشته نسبت به سال های پيش هويدا است.
سال گذشته در عرصه نقد ادبی کتاب ارزشمند در ستايش شعر سکوت نوشته هوشنگ گلشيری تجديد چاپ و با انتشار کتاب گفت و گو با مترجمان،گفت و گوهای سيروس علی نژاد با چند مترجم برجسته،نمونه ای موفق و ارزنده از کار حرفه ای روزنامه نويسی در عرصه گفتگو منتشر شد.
انتشار يادداشت های روزانه فروغی و جلد اول خاطرات عزت الله سحابی با عنوان نيم قرن خاطره و تجربه را می توان دو حادثه جدی سال گذشته در ژانر خاطرات تلقی کرد.
چاپ شرح کامل تاريخ جهانگشای جوينی بر اساس نسخه محمد قزوينی و متن کامل چهار مقاله اثر نظامی عروضی سمرقندی،بر اساس نسخه علامه قزوينی و با تصحيح و توضيحات دکتر محمد معين نيز دو حادثه جدی در ژانر متون کلاسيک فارسی بودند.
شمار اندک کتاب های با ارزش که در سال گذشته منتشر شدند از تلاش فرهنگ خلاقه برای بقا در موقعيتی حکايت می کند که نظام جمهوری اسلامی با تمامی توان خود حذف فرهنگی را هدف گرفته و سال به سال بر گستره و عمق فقر فرهنگی جامعه افزوده و فقر فرهنگی حکومتی را با ضرب در ضريب سانسور افزون و افرون تر می کند.