يوزپلنگ اين گربهسان کمياب و کمشمار در سراسر جهان رو به نابودی و خاموشی ابدی است. شايد به همين منظور روزی را در تقويم به عنون روز جهانی يوزپلنگ نامگذاری کردهاند تا توجه جهانيان حتی برای لحظهای به اين سريعترين دونده جهان جلب شود.
چهارم دسامبر ۲۰۱۰ روزی بود که نام يوزپلنگ به عنوان گونهای در معرض انقراض در فهرست سرخ اتحاديه جهانی حفاظت از طبيعت و منابع طبيعی قرار گرفت. اين فهرست که مورد استناد جوامع علمی سراسر جهان است هر ساله وضعيت جهانی گونههای جانوری و گياهی آسيبپذير و در معرض خطر انقراض را منتشر میکند.
يوزپلنگ با تلاشهای دکتر لوری مارکر به اين فهرست اضافه شد و برای نخستين بار روز جهانی يوزپلنگ را نيز او سر زبانها انداخت. لوری مارکر بيش از ۳۵ سال پيش همراه يوزپلنگش به نام خيام از آمريکا راهی ناميبيا شد تا نسل يوزها را با اجرای پروژههای تکثير، معرفی مجدد و رهاسازی در طبيعت نجات دهد.
او «بنياد حفاظت از يوزپلنگ» را در ناميبيا پايهگذاری کرد و تلاشهای بسياری برای جمعيت يوزپلنگها در سراسر قاره آفريقا و به ويژه ناميبيا انجام داد. در ناميبيا بود که مارکر متوجه شد بدون شناخت و همکاری مردم موفقيت در حفاظت گونههای جانوری به دست نمیآيد. با وجود تلاشهای صورت گرفته توسط مارکر و ساير دستاندرکاران حفاظت از يوز، رسانهها -از جمله يواسای تودی در اکتبر ۲۰۱۱ و نشنالجغرافی در اکتبر ۲۰۱۲- گزارشهای نااميد کنندهای از وضعيت اين جانور منتشر میکنند: اين گربه باشکوه تا دو دهه آينده از سراسر زيستگاههای طبيعیاش حذف خواهد شد.
يوزپلنگ با تلاشهای دکتر لوری مارکر به اين فهرست اضافه شد و برای نخستين بار روز جهانی يوزپلنگ را نيز او سر زبانها انداخت. لوری مارکر بيش از ۳۵ سال پيش همراه يوزپلنگش به نام خيام از آمريکا راهی ناميبيا شد تا نسل يوزها را با اجرای پروژههای تکثير، معرفی مجدد و رهاسازی در طبيعت نجات دهد.
او «بنياد حفاظت از يوزپلنگ» را در ناميبيا پايهگذاری کرد و تلاشهای بسياری برای جمعيت يوزپلنگها در سراسر قاره آفريقا و به ويژه ناميبيا انجام داد. در ناميبيا بود که مارکر متوجه شد بدون شناخت و همکاری مردم موفقيت در حفاظت گونههای جانوری به دست نمیآيد. با وجود تلاشهای صورت گرفته توسط مارکر و ساير دستاندرکاران حفاظت از يوز، رسانهها -از جمله يواسای تودی در اکتبر ۲۰۱۱ و نشنالجغرافی در اکتبر ۲۰۱۲- گزارشهای نااميد کنندهای از وضعيت اين جانور منتشر میکنند: اين گربه باشکوه تا دو دهه آينده از سراسر زيستگاههای طبيعیاش حذف خواهد شد.
بر اساس بررسیهای انجام شده بيش از يکصد هزار يوزپلنگ در اوايل قرن بيستم در ۴۴ کشور آفريقايی و آسيايی زندگی میکردند. اما اکنون شمار آنها به ۱۰ هزار قلاده کاهش پيدا کرده و برای هميشه از طبيعت ۲۰ کشور حذف شدهاند. در ميان سرزمينهای آفريقايی، کنيا و ناميبيا دو کشوری هستند که بيشترين جمعيت يوزپلنگهای آفريقايی را در طبيعت خود جای دادهاند.
يوزپلنگ آسيايی که زمانی از سوريه تا هندوستان پراکندگی داشت، سرنوشت و وضعيتی به مراتب غمبارتر از تبار آفريقايی خود دارد. جمعيت اين جانور امروزه تنها به مرزهای ايران محدود میشود و اطلاع دقيقی از شمار آنها در دست نيست. به گفته هومن جوکار، مدير «پروژه بينالمللی حفاظت از يوزپلنگ آسيايی و زيستگاههای آن» بررسیهای انجام شده با استفاده از دوربينهای تلهای مشخص کرد در سراسر هفت منطقه از نه منطقه حفاظت شده (که به زيستگاههای يوزپلنگ معروف است) تنها ۲۰ قلاده از اين جانور زندگی میکند. اين رقم گرچه جمعيت واقعی يوزپلنگها حتی در همان هفت منطقه مورد مطالعه نيست اما نشان میدهد که يوزپلنگهای آسيايی ساکن ايران در يک قدمی انقراض قرار دارد.
پروژه حفاظت از يوزپلنگ آسيايی کار خود را درسال ۱۳۸۰ با اعتبار ۷۲۵ هزار دلاری برنامه عمران سازمان ملل متحد و معادل ريالی سازمان محيط زيست آغاز کرد. اين پروژه قصد داشت ظرف چهار سال جمعيت سريعترين دونده جهان را در ايران افزايش دهد. برای دستيابی به چنين هدفی لازم بود جمعيت موجود شناسايی شود و با به کارگيری روشهای مديريتی و حفاظتی تعداد آنها افزايش يابد. بنابراين از همان ابتدا پاسخ به يک سوال اهميت اساسی داشت: چند يوزپلنگ در ايران وجود دارد؟
از زمان شروع پروژه، کارشناسان و دستاندرکاران، جمعيت اين گونه را با حدس و گمان اعلام میکردند؛ برخی از ۷۰، شماری از ۱۰۰ و چند تنی از ۱۲۲ قلاده يوز در ايران سخنها گفتند.
پروژه حفاظت از يوزپلنگ دو بار تمديد شد، هزينههای آن به مراتب بيشتر از برآوردهای اوليه بود و حتی فاز دوم آن (با کمک مالی و فنی سازمان ملل، سازمان محيطزيست ايران دو تشکل مردمتهاد) به مرحله اجرا در آمد. اما بعد از گذشت ۱۲ سال هنوز هيچ تخمينی از تعداد اين گربه خجالتی و ساکن مناطق خشک و بيابانی وجود ندارد.
گزارش ارزيابی پروژه يوزپلنگ (منتشر شده در سال ۸۹) تغيير برنامههای حفاظتی و عدم ثبات در مديريت را از مهمترين نقاط ضعف اين پروژه اعلام کرد (از شروع پروژه تا امروز ۵ بار مدير ملی و ۶ بار مدير بينالمللی پروژه تغيير کردهاند). به فرض صحيح و دقيق بودن گفتههای کارشناسان و تخمين حداکثری يوزها، نمیتوان آينده روشن و اميدبخشی برای اين جانور متصور بود. شايد به همين دليل شماری از تشکلهای غيردولتی با همکاری پروژه حفاظت از يورپلنگ، برای نخستين بار در سال ۱۳۸۶نهم شهريور را «روز ملی يوزپلنگ» ناميدند و بعد از آن هر سال مراسمی در گوشه و کنار به منظور يادآوری وضعيت يوزهای آسيايی ساکن ايران برپا میکنند.
پروژه حفاظت از يوزپلنگ دو بار تمديد شد، هزينههای آن به مراتب بيشتر از برآوردهای اوليه بود و حتی فاز دوم آن (با کمک مالی و فنی سازمان ملل، سازمان محيطزيست ايران دو تشکل مردمتهاد) به مرحله اجرا در آمد. اما بعد از گذشت ۱۲ سال هنوز هيچ تخمينی از تعداد اين گربه خجالتی و ساکن مناطق خشک و بيابانی وجود ندارد.
گزارش ارزيابی پروژه يوزپلنگ (منتشر شده در سال ۸۹) تغيير برنامههای حفاظتی و عدم ثبات در مديريت را از مهمترين نقاط ضعف اين پروژه اعلام کرد (از شروع پروژه تا امروز ۵ بار مدير ملی و ۶ بار مدير بينالمللی پروژه تغيير کردهاند). به فرض صحيح و دقيق بودن گفتههای کارشناسان و تخمين حداکثری يوزها، نمیتوان آينده روشن و اميدبخشی برای اين جانور متصور بود. شايد به همين دليل شماری از تشکلهای غيردولتی با همکاری پروژه حفاظت از يورپلنگ، برای نخستين بار در سال ۱۳۸۶نهم شهريور را «روز ملی يوزپلنگ» ناميدند و بعد از آن هر سال مراسمی در گوشه و کنار به منظور يادآوری وضعيت يوزهای آسيايی ساکن ايران برپا میکنند.
وقتی پيشبينی میشود که ظرف بيست سال آينده جمعيت ۱۰ هزار قلادهای يوزهای آفريقا منقرض خواهد شد، چگونه میتوان به بقای و حيات زيرگونه آسيايی آن با اين شمار اندک در ايران اميد داشت؟
تنها میتوان خوشبين بود که با همکاری و مشارکت مردم محلی و کمکهای جامعه جهانی کمی از شتاب انقراض و نابودی ابدی اين گونه کاسته شود. به تاخير انداختن و کند کردن روند انقراض، دست کم شعله کمفروغ اميدی را در دلها روشن میکند که در آينده نزديک روشهای نوين و موثری برای احيای جمعيتهای کمشمار گونههای جانوری ابداع شود و بدين ترتيب شايد يوزپلنگ در ايران نيز از انقراض نجات يابد.
تنها میتوان خوشبين بود که با همکاری و مشارکت مردم محلی و کمکهای جامعه جهانی کمی از شتاب انقراض و نابودی ابدی اين گونه کاسته شود. به تاخير انداختن و کند کردن روند انقراض، دست کم شعله کمفروغ اميدی را در دلها روشن میکند که در آينده نزديک روشهای نوين و موثری برای احيای جمعيتهای کمشمار گونههای جانوری ابداع شود و بدين ترتيب شايد يوزپلنگ در ايران نيز از انقراض نجات يابد.