کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران با انتشار بیانیه ای خواستار آزادی که قوه قضائیه باید حسین درخشان؛ وب لاگ نویسی شد که بکسال است بدون دادگاه در بازداشت بسر می برد.
این نهاد مدافع حقوق بشر همچنین خواستار آزادی دهها نفری شد که بدون انجام تشریفات دادرسی همچنان در زندان بسر می برند.
رادیو فردا با حامد درخشان، برادر حسین درخشان گفتگویی در مورد وضعیت این وبلاگ نویس انجام داده است.
حامد درخشان می گوید ما هنوز نمی دانيم اتهام حسين چيست، خود او هم نمی داند. همان طور که در نامه ذکر شده است تا کنون فقط دو بار ملاقات صورت گرفته و اصلاً حق ملاقات وجود ندارد بلکه هر وقت تصميم بگيرند، ملاقاتی انجام می شود.
رادیو فردا: در طول يک سال دو بار ملاقات صورت گرفته است؟
حامد درخشان: بله، در تمام اين مدت فقط دو بار ملاقات انجام شده است و آن هم در دادسرا، يعنی جای مشخصی وجود ندارد ( به طور مثال زندان اوين) که بتوان به طور منظم با او ملاقات داشت، بلکه به طور تصادفی اعلام شده که ملاقات داريد.
گفته شده که خانواده حسين درخشان موفق شده اند يک وکيل انتخاب کنند. مشخص است که اين وکيل کيست؟
تصميم داريم نام وکيل را اعلام نکنيم، چون خود او می گويد در آرامش بهتر کار می کند.
از زمانی که حسين درخشان به ايران بازگشت و بازداشت شد، به طور مشخص بعد از برگزاری انتخابات رياست جمهوری يک بار ديگر پرونده اين وبلاگ نويس به رسانه های فارسی زبان کشيده شد. عده ای گفتند همکاری هايی بين حسين درخشان و مقامات دادستانی صورت می گيرد، از جمله در نوشتن کيفرخواست برای کسانی که بعد از وقايع انتخابات بازداشت شده اند. شما به عنوان برادر حسين درخشان تا چه حد اين صحبت ها را درست می دانيد؟
اولاً در کيفرخواست اسمی عنوان نکرده اند، بلکه با عنوان جاسوس دستگير شده اسرائيل در مورد اين فرد صحبت می شود.
کسانی که وبلاگ حسين راخوانده اند، به درستی می گويند که کلمات و جملات از وبلاگ او گرفته شده و انگار عين جملات او دارد استفاده می شود. حسين قبل از انتخابات اين حرف ها را در وبلاگش نوشته بود.
مسئله مهمی که به نظر من احتمال همکاری او را با مقامات از بين می برد، اين است که تمام نوشته ها مربوط به قبل از انتخابات است و افرادی که مطالب او را در وبلاگش دنبال می کردند اين مطالب را خوانده بودند. اگر پای همکاری او در ميان بود، تحولاتی که بعد از انتخابات رخ داد بايد اطلاعات جديدی را به حسين می داد.
مسايلی که می گوييد قبلاً همه خوانده بودند را به طور مصداقی بيان کنيد؟
ارتباطاتی که يک سری افراد داشتند، اسامی بنيادهايی که در زمينه برقراری دموکراسی در ايران کار می کنند، مانند بنياد سوروس و اسامی افرادی که می گفتند برخی اصلاح طلبان با آنها رابطه داشتند.
اينها مسايلی بود که از ماه ها قبل حسين درباره آن تحقيق می کرد و می نوشت و به همين خاطر هم با تعدادی از وبلاگ نويسان اختلاف پيدا کرده بود.
در کيفرخواست همين مطالب داشت تکرار می شد و نکته جديدی در آن نبود، اين مسئله نشان می دهد بين حسين و مسئولين همکاری وجود نداشته بلکه از نوشته های قبلی او سوء استفاده شده است.
حسين درخشان دارای تابعيت دوگانه ايرانی- کانادايی است. آيا از طرف مقامات کانادا درباره وضعيت حسين درخشان پيگيری صورت گرفته است؟
از آنجا که دولت ايران تابعيت دوگانه را قبول ندارد، به حسين درخشان اجازه ديدار با نماينده های سفارت را نمی دهند.
کانادايی ها گفته بودند تا زمانی که خانواده حسين از آنها درخواست نکنند، در اين مسئله دخالت نمی کنند. به نظر من اگر دولت کانادا تابعيت دوگانه را به رسميت می شناسد، نبايد منتظر درخواست خانواده باشد، چون تبعه اين کشور در شرايط ناعادلانه ای نگهداری می شود و اينها بايد وظيفه خود بدانند که شرايط را پيگيری کنند.
این نهاد مدافع حقوق بشر همچنین خواستار آزادی دهها نفری شد که بدون انجام تشریفات دادرسی همچنان در زندان بسر می برند.
رادیو فردا با حامد درخشان، برادر حسین درخشان گفتگویی در مورد وضعیت این وبلاگ نویس انجام داده است.
حامد درخشان می گوید ما هنوز نمی دانيم اتهام حسين چيست، خود او هم نمی داند. همان طور که در نامه ذکر شده است تا کنون فقط دو بار ملاقات صورت گرفته و اصلاً حق ملاقات وجود ندارد بلکه هر وقت تصميم بگيرند، ملاقاتی انجام می شود.
رادیو فردا: در طول يک سال دو بار ملاقات صورت گرفته است؟
حامد درخشان: بله، در تمام اين مدت فقط دو بار ملاقات انجام شده است و آن هم در دادسرا، يعنی جای مشخصی وجود ندارد ( به طور مثال زندان اوين) که بتوان به طور منظم با او ملاقات داشت، بلکه به طور تصادفی اعلام شده که ملاقات داريد.
تصميم داريم نام وکيل را اعلام نکنيم، چون خود او می گويد در آرامش بهتر کار می کند.
از زمانی که حسين درخشان به ايران بازگشت و بازداشت شد، به طور مشخص بعد از برگزاری انتخابات رياست جمهوری يک بار ديگر پرونده اين وبلاگ نويس به رسانه های فارسی زبان کشيده شد. عده ای گفتند همکاری هايی بين حسين درخشان و مقامات دادستانی صورت می گيرد، از جمله در نوشتن کيفرخواست برای کسانی که بعد از وقايع انتخابات بازداشت شده اند. شما به عنوان برادر حسين درخشان تا چه حد اين صحبت ها را درست می دانيد؟
اولاً در کيفرخواست اسمی عنوان نکرده اند، بلکه با عنوان جاسوس دستگير شده اسرائيل در مورد اين فرد صحبت می شود.
کسانی که وبلاگ حسين راخوانده اند، به درستی می گويند که کلمات و جملات از وبلاگ او گرفته شده و انگار عين جملات او دارد استفاده می شود. حسين قبل از انتخابات اين حرف ها را در وبلاگش نوشته بود.
مسئله مهمی که به نظر من احتمال همکاری او را با مقامات از بين می برد، اين است که تمام نوشته ها مربوط به قبل از انتخابات است و افرادی که مطالب او را در وبلاگش دنبال می کردند اين مطالب را خوانده بودند. اگر پای همکاری او در ميان بود، تحولاتی که بعد از انتخابات رخ داد بايد اطلاعات جديدی را به حسين می داد.
مسايلی که می گوييد قبلاً همه خوانده بودند را به طور مصداقی بيان کنيد؟
ارتباطاتی که يک سری افراد داشتند، اسامی بنيادهايی که در زمينه برقراری دموکراسی در ايران کار می کنند، مانند بنياد سوروس و اسامی افرادی که می گفتند برخی اصلاح طلبان با آنها رابطه داشتند.
اينها مسايلی بود که از ماه ها قبل حسين درباره آن تحقيق می کرد و می نوشت و به همين خاطر هم با تعدادی از وبلاگ نويسان اختلاف پيدا کرده بود.
در کيفرخواست همين مطالب داشت تکرار می شد و نکته جديدی در آن نبود، اين مسئله نشان می دهد بين حسين و مسئولين همکاری وجود نداشته بلکه از نوشته های قبلی او سوء استفاده شده است.
حسين درخشان دارای تابعيت دوگانه ايرانی- کانادايی است. آيا از طرف مقامات کانادا درباره وضعيت حسين درخشان پيگيری صورت گرفته است؟
از آنجا که دولت ايران تابعيت دوگانه را قبول ندارد، به حسين درخشان اجازه ديدار با نماينده های سفارت را نمی دهند.
کانادايی ها گفته بودند تا زمانی که خانواده حسين از آنها درخواست نکنند، در اين مسئله دخالت نمی کنند. به نظر من اگر دولت کانادا تابعيت دوگانه را به رسميت می شناسد، نبايد منتظر درخواست خانواده باشد، چون تبعه اين کشور در شرايط ناعادلانه ای نگهداری می شود و اينها بايد وظيفه خود بدانند که شرايط را پيگيری کنند.