موضوع آنچه آمریکا آن را «کشف یک توطئه ترور در واشنگتن» نامیده، دو نام را بیش از هر زمان دیگر در رسانه ها طنین انداز کرده است: ایران و عربستان سعودی.
در روزهایی که از اعلام انتساب طرح ترور به ایران می گذرد رسانه های بین المللی به گمانه زنی در این باره و پیامدهای چنین اتهامی پرداخته اند. بر مبنای این اتهام فردی ایرانی آمریکایی که منابع فارسی زبان از او با نام منصور ارباب سیار یاد کرده اند از جمله با همکاری سپاه قدس در صدد استخدام یک گروه قاچاق مواد مخدر مکزیکی برای اقدام به ترور سفیر عربستان در واشنگتن بوده است.
مسوولان آمریکا و عربستان با تاکید بر این که شواهد حاکی از نقش ایران در توطئه ترور سفیر عربستان در واشنگتن است، وعده پاسخی درخور به ایران داده اند. پاسخی که از هم اکنون پیش بینی می شود به تشدید فشارها و تحریم ها علیه جمهوری اسلامی ایران معطوف باشد.
با این حال ایران به شدت این اتهام را رد کرده و آن را ساخته و پرداخته آمریکا می داند. تازه ترین واکنش در ایران از زبان رهبر جمهوری اسلامی ایران ارائه شد که روز شنبه در سخنانی در کرمانشاه طرح چنین اتهامی علیه تهران را توطئه ای مهمل و بی اساس خواند و تاکید کرد که این توطئه نگرفت و نخواهد گرفت.
در رسانه ها هم موضوع اتهام دست داشتن ایران در توطئه ترور سفیر عربستان سعودی در واشنگتن با گمانه زنی های متفاوتی رو به رو شده است. رسانه هایی که انتساب این موضوع به ایران را درست می دانند، بیشتر بر سابقه جمهوری اسلامی ایران در طراحی اقدامات تروریستی در گذشته و اختلاف های پیدا و پنهان عربستان سعودی و ایران و تلاش دو کشور برای تقویت اردوگاه خود در منطقه تاکید می کنند و معتقدند طرح این اتهام از سوی مقامهای ارشد آمریکا از جمله رییس جمهور، وزیر خارجه و رییس سازمان امنیت داخلی این کشور و تشکیل دادگاه در این زمینه حاکی از آن است که شواهدی مستدل و کافی برای دست داشتن جمهوری اسلامی ایران در این اقدام وجود دارد.
در مقابل هستند رسانه هایی که با تاکید بر چند موضوع ارتکاب جمهوری اسلامی ایران به چنین اقدامی را نامحتمل می دانند. از جمله این که به گفته آنان جمهوری اسلامی ایران هیچگاه در طول سی سال روابط خصمانه با آمریکا در خاک این کشور دست به اقدام تروریستی نزده و یا حتی در زمان جنگ هشت ساله هم که پادشاهی سعودی اصلی ترین حامی عراق بود مرتکب اقدامی تلافی جویانه علیه عربستان نشد. برخی تحلیل گران همچنین با تحلیل وضعیت و پیشینه متهم اصلی این پرونده که تابعیت دوگانه ایرانی آمریکایی دارد از جمله روایت های آشنایان با او درباره مبتلا بودن او به فراموشی سرمایه گذاری سپاه قدس را بر روی چنین فردی نامحتمل می دانند.
موضوع این اتهام و واکنش ها و اختلاف نظرها در مورد ماهیت پیوند ایران با این ماجرا را در برنامه این هفته دیدگاه ها با سه میهمان برنامه در میان می گذاریم: عباس میلانی، مدیر مرکز مطالعات ایران در دانشگاه استنفورد آمریکا در پالوآلتو، منصور فرهنگ، نماینده پیشین ایران در سازمان ملل در دوران دولت موقت انقلاب در نیویورک و استاد علوم سیاسی در دانشگاه بنینگتون و رضا تقی زاده، تحلیلگر و استاد علوم سیاسی در دانشگاه گلاسگو.
آقای میلانی، با توجه به سابقه جمهوری اسلامی ایران روش عملیات و به اجرا گذاشتن آن چه واشنگتن طرح ترور سفیر عربستان نامیده تا چه حد با اقدامهای تروریستی که به ایران نسبت داده شده در گذشته، شباهت دارد؟
عباس میلانی: به گمان من هم بی شباهت است، ولی همان سوابقی که شما به آنها اشاره کردید شاید مهمترین علتی است که امکان گناهکار بودن رژیم را میسر می کند. یعنی اگر این اتهام با این جزییاتی که الان در موردش هست ممکن است جزییات دیگری باشد که هنوز نمی دانیم ولی آنچه تا به حال دست کم در سطح عمومی مطرح بوده و قابل دسترسی بوده یعنی اگر در مورد هر کشور دیگری حتی در خاورمیانه گفته می شد غیرقابل باور بود.
ولی رژیمی که مثل رژیم ایران سوابقش تهدید است و اجرای حکم اعدام علیه مخالفانش در خارج هست برای این رژیم گرچه ثقیل است که کسی مثل این شخص را استفاده کند ولی مواردی که از افراد ناباب استفاده کرده اند، مواردی که از الواط و اشرار استفاده کرده اند به قول خود فرماندار قم به گمان من اخیرا گفته بود که در سرکوب جریان جنبش سبز یکی از معتمدترین نیروهای آنها همین الواط و اشراری بودند که از زندان آزاد کردند برای اینکه مردم را بزنند. این سوابق هست که به گمان من رژیم را یک کمی در معرض اتهام بیشتری قرار می دهد.
آقای فرهنگ، پیامدهای چنین سوء قصدی آیا به نفع جمهوری اسلامی ایران می بود یا به ضررش؟ در یک محاسبه هزینه و فایده.
منصور فرهنگ: پیامدهای این ماجرا اگر واقعا چنین اتفاقی افتاد و آلودگی ایران روشن شد یک اعلام جنگ ایران علیه آمریکا بود و به طور اجتناب ناپذیر به عکس العمل نظامی ایران می انجامید.
به همین دلیل هم هست که اگر ما بخواهیم با معیارهای منطقی دنبال انگیزه ایران برای آلودگی در این طرح باشیم بسیار سخت است که بپذیریم بدون داشتن دلیل و مدرک و شواهد محکمه پسند که بگوییم ایران در این کار دخالت داشته. به طور کلی وقتی طراحان سیاست خارجی آمریکا و جمهوری اسلامی یک دیگر را متهم می کنند که قانون شکنی کرده اند و یا این نوع آلودگی های تروریستی دارند بسیار سخت است که بگوییم کدامشان دارد از طرح این مساله سوء استفاده می کند و یا حداقل اغراق می کند در یک واقعیتی که وجود داشته. برای این که کارنامه هر دو در این رابطه کارنامه های بسیار سووال انگیزی است.
هم در رابطه با عراق و هم در رابطه با ویتنام بارها و بارها مواضعی که سیاستمداران دولت آمریکا راجع به این کشورها می گرفتند ارتباطی با واقعیت ها نداشت و بعد اسناد و مدارک نشان داد که اینها فقط برای آمادگی افکار عمومی آمریکا و بقیه جهان برای اقدامات نظامی استفاده می شد. ولی از طرف دیگر رژیم ایران همانطور که آقای میلانی توضیحی می دادند اگر بخواهیم فقط با معیارهای منطقی و به طور تلویحی فرض کنیم که در ایران بینش و حسابگری وجود دارد برای دولتمردان که برخوردها از نوعی خردگرایی است در چارچوب منافع رژیم و بر آن اساس بخواهیم نیت و انتظارات رژیم را از دست زدن به چنین اقدامی مورد بررسی قرار دهیم، این فرض خودش یک گرفتاری دارد و آن این است که در ۳۲ سال گذشته موارد متعددی بوده که عملکرد رژیم ایران چه در امور داخلی و چه در حریم سیاست خارجی با هیچ گونه منطق و ضوابط علت و معلولی قابل فهم نبوده است.
حالا آیا در ایران تمامیت رژیم بوده یا بخشی از آن که خواسته دست به چنین اقدامی بزند و بعد مقام های آمریکایی و دستگاه های اطلاعاتی آمریکا این را با اغراق گویی مطرح کردند برای اینکه بتوانند استفاده تبلیغاتی کنند و رقابتی را که بین عربستان سعودی و ایران در منطقه وجود دارد... که برای قوی کردن دست ایران آمریکا خودش نقش اساسی داشته... در اینجا بتوانند تاثیر بگذارند، تمام این ها یعنی پیامدهای این عمل... حتی اگر این واقعیتی نباشد درش و یا واقعیت خیلی کوچکی باشد که به شکل اغراق آمیزی مطرح شده... خود این که وزیر دادگستری آمریکا و رییس پلیس فدرال و رییس جمهور آمریکا به طور رسمی ایران را متهم می کنند که در طرح و مدیریت این اقدام نقش داشته این خودش یک پیامدهای مهمی می تواند داشته باشد که این پیامدها تنها نتیجه ای که به ما می دهد این است که دولت آمریکا از هر نوع مذاکره و هر نوع گفت و گوی مسالمت آمیز برای اختلافاتش با ایران زده شده و تشدید این تقابل را تنها راه فشار آوردن به ایران و جلب حمایت کشورهای دیگر خصوصا در چارچوب شورای امنیت و کشورهای خاورمیانه برای منزوی تر کردن بیشتر ایران و تحریم های اقتصادی شدیدتر علیه ایران ازش استفاده کند و بسیار بعید است که این پیامد بتواند به درگیری نظامی کشیده شود.
آقای تقی زاده، شما چه فکر می کنید در این باره؟ شناخت در مورد شیوه های ضربتی کارتل های مواد مخدر مکزیک تا چه حد می تواند مساله را روشن تر کند؟
رضا تقی زاده: اطلاعاتی که هم آمریکایی ها منتشر کردند و هم در منابع آزاد منتشر شده حاکی از ابتکار عمل داشتن مقامهای اف بی آی هست در شکل دادن به این ماجرا.
ولی در این که به هر حال نیروی قدس در ایران عملیات برونمرزی را انجام می دهد، در اینکه نیروی قدس کنترل مرز ایران و افغانستان را تا حدود زیادی در اختیار دارد تردیدی نیست و در گذشته نیز همین نیروی قدس و ایران از روش های غیر قراردادی برای اجرای طرح های مشابه استفاده کرده اند. بنابراین بعید نیست که حتی اگر ابتکار عمل توسط مامورین اف بی آی بوده باشد سپاه پاسداران و نیروی قدس در این دام افتادند و با آمادگی که داشتند برای همکاری این جریان را به مسیری بردند که حالا شاهدش هستیم. شواهدی وجود دارد دایر بر دست داشتن این عوامل در آن طرحی که بخشی از آن تنها افشا شده است.
یعنی نسبت آقای منصور ارباب سیار با آقای علی غلام شکوری نسبت ثابت شده ای است. تلفن هایی که اینها با هم انجام داده اند و گفت و گوهایشان ضبط شده است.
حواله های پولی در دو قسمت صورت گرفته، تماس های آقای منصور ارباب سیار با طرف های کارتل مواد مخدر در مکزیک ثبت شده و اینها شواهدی است که روی زمین وجود دارد و نمی شود آنها را منکر شد.
در گذشته اگرچه وزیر خارجه ایران اعلام کرده که ما در این کار اصلا دست نداشتیم و قضیه را خیلی ساده لوحانه خوانده و آن را رد کرده ولی وزیر خارجه ایران هم سال گذشته زمانی که همین نیروی قدس ۱۳ کانتینر اسلحه را از بندرعباس حمل می کردند برای نیجریه در لاگوس که در مقصدی برای بقیه کشورهای آفریقا اعزام شود اعلام کرد که این ماجرا دروغ است و از اصل باطل است ولی وزیر خارجه وقت چند هفته بعد مجبور شد برای خنثی کردن عوارض اقدامی که نیروی قدس ابتکار عمل را به دست داشت و انجام داده بود راهی کشورهای آفریقایی من جمله نیجریه شود برای گفت و گو کردن. و همانطور که گفتم خنثی کردن عوارض آن. اگرچه قضیه به نظر قراردادی نمی رسد شکل ابتکاری آن را نمی شود به این علت رد کرد که سپاه قدس در گذشته با باندهای مواد مخدر در ارتباط نبوده.
*
آقای میلانی، اگر موافق باشید بپردازید بیشتر به پیامد این خبر. در چه صورت این گزارش ها و اتهامات می تواند به محکومیت ایران در دادگاه بین المللی بکشد؟
من فکر می کنم اگر آن طوری که آقای اوباما ادعا کرده اسناد محکمه پسندی دارند دال بر این که نه فقط آقای شکوری بلکه مراتب بالاتر دولت ایران در این کار دست داشتند فکر می کنم حتما کارشان به دادگاه خواهد کشید و دادگاه های بین المللی... من فکر می کنم عربستان حتما واکنش نشان خواهد داد، اروپا واکنش نشان خواهد داد.
کافی است فکر کنید کشورهای عرب خلیج فارس متحد شوند و قیمت نفت را تصمیم بگیرند به صورت جدی بیاورند پایین. تحمل اقتصادی این کار را دارند و توان نفتی این کار را دارند. هر بشکه ای یک دلار کاهش چیزی نزدیک به یک میلیارد دلار درآمد سالانه ایران را کم می کند. با وضعی که اینها الان دارند این خودش می تواند پیامدهای جدی داشته باشد و اگر... دولت آمریکا تاکنون خیلی محتاطانه در این مورد حرف زده که ما هنوز نمی دانیم تا چه حد در چه مرتبه ای این تصمیم گیری وجود داشته در ایران ولی اگر تصمیم بگیرند که اسنادی دارند دال بر اینکه فرماندهی کل قدس در این قضیه دست داشته به نظر من پیامدهایش بسیار بسیار جدی می تواند باشد. همانطور که آقای تقی زاده فرمودند شواهدی در دست هست که همین چند ماه پیش ایران یک میلیارد دلار به نیجریه باج سبیل داد برای این که آن فرمانده قدس که گرفته بودند با این کانتینرها آزاد کنند. موارد دیگری هست از این نوع کارها.
از کانتینرهایی که اخیرا در ترکیه دو بار ضبط شده. سی سال است که رژیم در حالی که ۱۲۰ نفر از مخالفان خودش را در اروپا قتل عام کرده در آمریکا یک بار این کار را کرده و آن یک بار سی سال پیش بوده و بعد از آن هرگز جرات این که به این کار دست بزند نداشته. اگر ایران واقعا این کار را کرده باشد همانطور که آقای فرهنگ هم گفتند به نظر من این یک مرحله جدیدی است از تنش و یک نوع اعلام جنگ است. یک نوع هل من مبارز طلبیدن است. اگر واقعا معلوم شود که مقامهای عالیرتبه ایران در این کار دست داشتند در حد اعلام معارضه جدی است و جهان و آمریکا، عربستان و اسراییل هم در مقام معارضه برخواهند خاست.
آقای فرهنگ، رهبر جمهوری اسلامی ایران در این باره صحبت کرده. رییس جمهوری اسلامی ایران تا حالا سکوت کرده. ولی سخنگوی وزارت خارجه ایران این امر را مضحک و ساختگی قلمداد کرده. با توجه به الگوی رفتاری سیاستگذاران ایران، چه رفتاری را از آنها ممکن است که ما ببینیم در روزهای آینده و آن قسمت که علنی است به کنار و آن قسمت که ممکن است پشت درهای بسته شکل بگیرد و انجام شود؟
این موضع دولتمردان ایران که کوچکترین دخالتی در این امر نداشتند و به طور کلی این اتهام... دقیقا مطابق عکس العملی است که اینها در جنایات خودشان در ۳۲ سال گذشته انجام داده اند. شما یک مورد... بیش از ۱۰۰ نفر ایرانی در خارج از کشور ترور شده اند.
دولت ایران حتی یک بار در رابطه با یکی از این افراد مسوولیت را قبول نکرد. حتی آن فردی که آقای طباطبایی را در سال ۱۹۸۰ کشت هیچوقت دولت ایران این را قبول نکرد ولی آن قاتل در یک فیلم مخملباف حاضر شد و رسما صحبت کرد و حتی در برنامه تلویزیونی ای بی سی. بنابراین این قابل فهم است که هیچ جنایتکاری هیچوقت نمی آید بگوید من این کار را انجام دادم. خصوصا جنایتکارانی که دولتمردان و مسوولان یک کشور اند.
ولی واقعیت این است که این ماجرا هر قدر هم ممکن است اغراق گویی در آن شده باشد (و ما نمی دانیم شاید اسناد و شواهد در آینده بتواند بیشتر ما را آگاه کند که ماجرا چه بوده) ولی این موضوع روی رقابت عربستان سعودی و ایران تاثیر دارد. روی موقعیت ایران در جهان تاثیر دارد و آمریکایی ها در دو مورد سعی می کنند از این واقعه در فشار آوردن بیشتر روی ایران استفاده کنند. یکی تلاش برای راضی کردن چین و روسیه در شورای امنیت است که بتوانند تحریم های شدیدتری را علیه ایران به کار ببرند. حتی سعی خواهند کرد از فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد استفاده کنند.
یعنی دقیقا همان برنامه ای که راجع به عراق اجرا شد در سال ۱۹۹۰. نه در سال ۲۰۰۳ که ایران خطری است برای صلح و امنیت بین المللی و اگر واقعا این برنامه اثبات شود می تواند موثر باشد در روی اعضای شورای امنیت.
حتی روسیه و چین و همینطور کشورهای دیگری که با ایران روابط تجاری دارند. که تا حالا توجیه آنها در ادامه روابط تجاری شان با ایران و عدم اجرای خواسته های آمریکا و حتی قطعنامه های شورای امنیت این بوده که ایران در عمل خطری برای همسایگان خودش از جهت نظامی و خطر امنیتی برای همسایگان خودش نیست و حتی کمکی هم که ایران به حماس می کند برای بسیاری از مردم جهان این کمک به تروریسم نیست. یعنی حماس به عنوان یک تشکیلات سیاسی نظامی در برابر توسعه طلبی استعماری اسراییل حق مقاومت دارد. حالا یک عده ای آن را به عنوان تروریسم مطرح کنند و غیر ذلک، امر جداگانه ای است.
ولی این موضوع خارج از آن حرفهاست. یکی هم در داخل منطقه است که رقابت بین عربستان سعودی و ایران بعد از این که آمریکا عراق را تبدیل به کشوری کرد که به وسیله شیعیان کنترل می شود و این شیعیان بر مبنای حسابگری های خودشان ایران را در درازمدت یک متحد مورد اعتمادتری می دانند تا هر کشور دیگری در منطقه. آن هم برای ما ها قابل قبول است... تا ارتباطش با آقای مالکی هست.
رژیم سوریه را هم حمایت می کند و رژیم سوریه ارتباطات نزدیکی با حزب الله دارد. بنابراین این خط شیعه که از جنوب لبنان و عراق و ایران تشکیل شده برای عربستان سعودی یک چالش بی سابقه تاریخی در منطقه است و در این رابطه عربستان سعودی از این ماجرا استفاده خواهد کرد که کشورهای عربی خلیج فارس چه در رابطه با تولید نفت و تاثیرگذاری قیمت نفت و چه در رابطه با تلاش کلی که این رابطه در آن وجود دارد بتواند از اینها استفاده کند و حتما هم مورد استفاده قرار می گیرد.
برای اینکه ماهیت رژیم ایران و جنایاتی که این رژیم در ۳۲ سال گذشته در خارج و داخل کشور کرده هیچ اعتباری برای انکار این رژیم در این نوع مسایل باقی نگذاشته. بنابراین ادعای رژیم که نقشی در این امر نداشته حتی اگر درست باشد بر مبنای کارنامه رژیم تاثیری روی افکار عمومی دنیا ندارد. این است که من فکر می کنم این ماجرا به هر شکلی که تمام شود ایران را آسیب پذیرتر می کند و انزوای ایران را افزایش می دهد و اتحاد جهانی را در فشار آوردن به ایران زیاد تر می کند.
آقای تقی زاده، با حمایت بریتانیا و فرانسه از اتهاماتی که آمریکا به ایران وارد کرده رو به رو هستیم و از سویی با احتیاط چین و روسیه. برآیند این دو برای ایران چه می تواند باشد؟ آیا با نظر آقای فرهنگ شما موافقید؟
واقعیت این است که برنامه اتمی ایران و پیگیری هدفهای مشکوکش همچنان بزرگترین مشغله کشورهای غربی مانند آمریکا و اروپا و همینطور همسایگان ایران من جمله عربستان سعودی و در تر از آن اسراییل است.
به این موضوع به نظر من به علت پیش آمدن بهار عربی توجه زیادی مبذول نشده حال آن که خطر همچنان از دید این کشورها وجود داشته. کاری که صورت گرفته این مجموعه را علیه ایران متحدتر خواهد کرد و مواضع ایران را ضعیف تر خواهد کرد ضمن اینکه برخورد ایران با ادامه جنگ در افغانستان و امنیت در عراق همچنان مورد مخالفت آمریکا و نارضایتی آمریکاست و این تضعیف به نوعی آمریکایی ها را هم راضی خواهد کرد.
بی تردید آمریکا این ابتکار دیپلماتیک را آغاز کرده که یک اتحاد تازه ای را در دنیا علیه ایران شکل بدهد که این اتحاد در خط دوم همانطورکه آقای فرهنگ هم اشاره کردند روسیه و چین را هم در بر خواهد گرفت. حداقل هدف این است که ایران در منطقه منزوی تر شود و ضعیف تر شدن ایران آن را وادار کند به دادن امتیازاتی و اگر به دادن این امتیازات داوطلبانه آماده نیست مجبور به دادن آنها شود.
حال آنکه آن کسانی که ابتکار این عمل را در دست داشتند مانند آمریکا که حمایت خارجی را توانسته جلب کند و در آغاز ایجاد یک ائتلاف تازه علیه ایران است، جریانهای ماندگار مثل رهبری ایران و نیروی قدس از بقیه جریانهای داخلی ایران حمایت لازم را نگرفتند. توجه کنیم احمدی نژاد در این مورد کاملا سکوت اختیار کرده. چرا که خودش جریان را گذرا می بیند و ماجرا را به زیان تصمیم گیرهایی که جریان های ماندگار هیات حاکمه ایران اند. به نظر من تصمیم گیری تصمیم گیری ابلهانه ای بوده به صورت خامی طراحی شده و عوارض آن منجر به ضعیف تر شدن ایران در منطقه و تقویت دست آمریکا علیه ایران خواهد شد.
*
مهمترین رویدادی که در چند روز آینده می تواند سمت و سوی آینده پیامدهای اتهام طرح تروریستی علیه ایران را تعیین کند کدام است؟ آقای میلانی.
واضح است که چون مساله در دادگاه دارد مطرح می شود مهمترین مساله این است که اسناد تازه ای که آمریکا دارد آیا همه را یا بخشی از کشورها را و افکار عمومی را می تواند متقاعد کند یا نه.
صحبت آقای اوباما دلیل بر این بود که نگران هستند که در افکار عمومی هنوز چندان جا نیافتاده و به گمان من در چنر روز آینده سعی خواهند کرد اسناد و ادله بیشتری در این زمینه نشان دهند و در عین حال می بینیم که هم سازمان ملل و هم سازمان اتمی فشارهایشان را علیه ایران اضافه کرده اند و آقای بان کی مون صحبت از اعدامهای دسته جمعی کرده، سازمان اتمی نگرانی های بیشتری از جنبه های نظامی برنامه های اتمی ایران ابراز کرده. اینها همه به نظر من در دست هم می دهد و یک توفان بسیار جدی را ایجاد می کند که نتیجه مستقیم سوء مدیریت این ماجراست از طرف ایران و زندگی کردن در یک دنیای تخیلی. صحبت های آقای خامنه ای در کرمانشاه واقعا شگفت انگیز است برای من.
در شرایطی که ایران هر روز منزوی تر است در خاورمیانه. حتی در میان مسلمین ۱۴ درصد محبوبیت دارد او از موج سوم اسلام گرایی و مسایلی صحبت می کند که نشان می دهد در یک دنیای خیالی خاص خودش زندگی می کند و با واقعیت ربط چندانی ندارد.
آقای فرهنگ، پاسخ شما به همین سووال؟
در این دو سه روز بسیاری از تحلیلگران آمریکایی با شک و تردید به ادعای دولت آمریکا نگاه کرده اند. علتش هم این است که دنبال انگیزه منطقی می گردند و انگیزه منطقی برای آنها وجود ندارد.
این سووال و این مشکلی که برای تحلیلگران و متخصصان امور خاورمیانه و ایران و سیاست خارجی وجود دارد تنها راه این که رفع شود و اتحاد موضعی در آمریکا ایجاد شود بین تحلیلگران و اهل فن که خودش می تواند روی نخبگان سیاست خارجی آمریکا تاثیر اساسی بگذارد و از آن طریق روی افکار عمومی، این است که دولت اوباما بتواند اسناد و مدارک و شواهد محکمه پسندی تا آنجا که امکان پذیر است ارایه دهد تا مردم متقاعد شوند که این چنین طرح و امری در ایران طراحی شده و از آنجا مدیریت شده. این را ما نمی دانیم که آیا چنین اسناد و مدارک و شواهدی در روزها و هفته های آینده از طرف دولت اوباما به دنیا ارایه می شد یا نه.
ولی اگر این کار هم نشود موقعیت ایران در خاورمیانه به طور مسلم لطمه می خورد و الان عربستان سعودی سعی کرده که جلوی عادی شدن رابطه بین مصر و ایران را بگیرد و حتی قول عربستان سعودی در کمک نظامی سه چهار میلیارد دلاری به ارتش مصر یکی از راههایی بوده که جلوی این کار را بگیرد. عربستان سعودی هنوز سفیر به عراق نفرستاده و همینطور کشورهای عربی خلیج فارس. عربستان در رقابت و جنگ سردی که با ایران دارد از این ماجرا در روزها و هفته های آینده بهره برداری قابل توجهی می کند حتی اگر این اتهام علیه ایران به اثبات محکمه پسندی نرسد ولی سوابق و بی اعتباری ایران و نیز دروغگویی های ایران و ادعاهایی که مقامهای ایران در سطح بین المللی می کنند از کوچکترین اعتباری برخوردار نیست. بنابراین کتمان آنها نمی تواند تاثیرگذار باشد روی پیامدهای سیاسی این واقعه در منطقه خاورمیانه و کوشش های آمریکا برای ایجاد ائتلاف وسیع تر و موثرتر علیه ایران.
آقای تقی زاده، مراقب چه رویدادهایی باید بود در چند روز آینده برای روشن تر دیدن این مساله؟
به علت روال انفعالی که رهبران ایران در قبال این ماجرا گرفته اند باید منتظر باشیم که این موج تبلیغاتی علیه ایران در روزهای آینده شدت بیشتری بگیرد.
اگر مقام های ایرانی واقعا مطمئن بودند که دستشان پاک است و در این ماجرا دخالتی ندارند و آن طور که سفیر ایران در سازمان ملل چند ساعت پس از انتشار این اتهام نامه اعتراضی به بان کی مون نوشت و خواستار داشتن یک برخورد جدی تر و یا منطقی تر با این ماجرا بود، اعلام می کرد که ایران آماده پذیرفتن یک هیات تحقیق بین المللی هست شاید می توانست جلوی دامنه گرفتن موج این تبلیغات را بگیرد و اگر دعوت می کرد از سازمان ملل و شورای امنیت که گروهی برای تحقیق به ایران بروند و این ماجرا را در محل بررسی کنند، با متهمانی که از آنها اسم برده شده گفت و گو کنند، شاید به نوعی امکان خنثی کردن این موج تبلیغاتی یا کاهش دادن آن وجود داشت.
ولی شاید به علت این که نمی خواهند همه اطلاعاتی را که مورد بحث قرار گرفته، روشن شود یا ایران این قضیه را آنطور که حالا می گوید جدی نیست جدی تلقی می کنند و جدی بوده با آن برخورد جدی شود و اطلاعات دیگری از تویش بیرون بیاید، این کار را نکردند و قضیه را با مهر این که ساده لوحانه است و فقط اتهام است و کودکانه است رد کردند.
به این علت بازی تبلیغاتی را ایران باخته و همانطور که دیگر میهمانان هم اشاره کردند بایستی منتظر باشیم در روزهای آینده موج تبلیغات علیه ایران دامنه بگیرد و زمینه حداقل اعمال فشار جمعی از طرف یک ائتلاف تازه علیه ایران فراهم شود که این می تواند غیر از نفت بخش مربوط به مبادلات بانکی ایران را هم شامل شود.
در روزهایی که از اعلام انتساب طرح ترور به ایران می گذرد رسانه های بین المللی به گمانه زنی در این باره و پیامدهای چنین اتهامی پرداخته اند. بر مبنای این اتهام فردی ایرانی آمریکایی که منابع فارسی زبان از او با نام منصور ارباب سیار یاد کرده اند از جمله با همکاری سپاه قدس در صدد استخدام یک گروه قاچاق مواد مخدر مکزیکی برای اقدام به ترور سفیر عربستان در واشنگتن بوده است.
مسوولان آمریکا و عربستان با تاکید بر این که شواهد حاکی از نقش ایران در توطئه ترور سفیر عربستان در واشنگتن است، وعده پاسخی درخور به ایران داده اند. پاسخی که از هم اکنون پیش بینی می شود به تشدید فشارها و تحریم ها علیه جمهوری اسلامی ایران معطوف باشد.
دیدگاهها: ایران، و نتایج اتهام طراحی ترور سفیر عربستان در واشینگتن
با این حال ایران به شدت این اتهام را رد کرده و آن را ساخته و پرداخته آمریکا می داند. تازه ترین واکنش در ایران از زبان رهبر جمهوری اسلامی ایران ارائه شد که روز شنبه در سخنانی در کرمانشاه طرح چنین اتهامی علیه تهران را توطئه ای مهمل و بی اساس خواند و تاکید کرد که این توطئه نگرفت و نخواهد گرفت.
در رسانه ها هم موضوع اتهام دست داشتن ایران در توطئه ترور سفیر عربستان سعودی در واشنگتن با گمانه زنی های متفاوتی رو به رو شده است. رسانه هایی که انتساب این موضوع به ایران را درست می دانند، بیشتر بر سابقه جمهوری اسلامی ایران در طراحی اقدامات تروریستی در گذشته و اختلاف های پیدا و پنهان عربستان سعودی و ایران و تلاش دو کشور برای تقویت اردوگاه خود در منطقه تاکید می کنند و معتقدند طرح این اتهام از سوی مقامهای ارشد آمریکا از جمله رییس جمهور، وزیر خارجه و رییس سازمان امنیت داخلی این کشور و تشکیل دادگاه در این زمینه حاکی از آن است که شواهدی مستدل و کافی برای دست داشتن جمهوری اسلامی ایران در این اقدام وجود دارد.
در مقابل هستند رسانه هایی که با تاکید بر چند موضوع ارتکاب جمهوری اسلامی ایران به چنین اقدامی را نامحتمل می دانند. از جمله این که به گفته آنان جمهوری اسلامی ایران هیچگاه در طول سی سال روابط خصمانه با آمریکا در خاک این کشور دست به اقدام تروریستی نزده و یا حتی در زمان جنگ هشت ساله هم که پادشاهی سعودی اصلی ترین حامی عراق بود مرتکب اقدامی تلافی جویانه علیه عربستان نشد. برخی تحلیل گران همچنین با تحلیل وضعیت و پیشینه متهم اصلی این پرونده که تابعیت دوگانه ایرانی آمریکایی دارد از جمله روایت های آشنایان با او درباره مبتلا بودن او به فراموشی سرمایه گذاری سپاه قدس را بر روی چنین فردی نامحتمل می دانند.
موضوع این اتهام و واکنش ها و اختلاف نظرها در مورد ماهیت پیوند ایران با این ماجرا را در برنامه این هفته دیدگاه ها با سه میهمان برنامه در میان می گذاریم: عباس میلانی، مدیر مرکز مطالعات ایران در دانشگاه استنفورد آمریکا در پالوآلتو، منصور فرهنگ، نماینده پیشین ایران در سازمان ملل در دوران دولت موقت انقلاب در نیویورک و استاد علوم سیاسی در دانشگاه بنینگتون و رضا تقی زاده، تحلیلگر و استاد علوم سیاسی در دانشگاه گلاسگو.
آقای میلانی، با توجه به سابقه جمهوری اسلامی ایران روش عملیات و به اجرا گذاشتن آن چه واشنگتن طرح ترور سفیر عربستان نامیده تا چه حد با اقدامهای تروریستی که به ایران نسبت داده شده در گذشته، شباهت دارد؟
عباس میلانی: به گمان من هم بی شباهت است، ولی همان سوابقی که شما به آنها اشاره کردید شاید مهمترین علتی است که امکان گناهکار بودن رژیم را میسر می کند. یعنی اگر این اتهام با این جزییاتی که الان در موردش هست ممکن است جزییات دیگری باشد که هنوز نمی دانیم ولی آنچه تا به حال دست کم در سطح عمومی مطرح بوده و قابل دسترسی بوده یعنی اگر در مورد هر کشور دیگری حتی در خاورمیانه گفته می شد غیرقابل باور بود.
ولی رژیمی که مثل رژیم ایران سوابقش تهدید است و اجرای حکم اعدام علیه مخالفانش در خارج هست برای این رژیم گرچه ثقیل است که کسی مثل این شخص را استفاده کند ولی مواردی که از افراد ناباب استفاده کرده اند، مواردی که از الواط و اشرار استفاده کرده اند به قول خود فرماندار قم به گمان من اخیرا گفته بود که در سرکوب جریان جنبش سبز یکی از معتمدترین نیروهای آنها همین الواط و اشراری بودند که از زندان آزاد کردند برای اینکه مردم را بزنند. این سوابق هست که به گمان من رژیم را یک کمی در معرض اتهام بیشتری قرار می دهد.
آقای فرهنگ، پیامدهای چنین سوء قصدی آیا به نفع جمهوری اسلامی ایران می بود یا به ضررش؟ در یک محاسبه هزینه و فایده.
منصور فرهنگ: پیامدهای این ماجرا اگر واقعا چنین اتفاقی افتاد و آلودگی ایران روشن شد یک اعلام جنگ ایران علیه آمریکا بود و به طور اجتناب ناپذیر به عکس العمل نظامی ایران می انجامید.
به همین دلیل هم هست که اگر ما بخواهیم با معیارهای منطقی دنبال انگیزه ایران برای آلودگی در این طرح باشیم بسیار سخت است که بپذیریم بدون داشتن دلیل و مدرک و شواهد محکمه پسند که بگوییم ایران در این کار دخالت داشته. به طور کلی وقتی طراحان سیاست خارجی آمریکا و جمهوری اسلامی یک دیگر را متهم می کنند که قانون شکنی کرده اند و یا این نوع آلودگی های تروریستی دارند بسیار سخت است که بگوییم کدامشان دارد از طرح این مساله سوء استفاده می کند و یا حداقل اغراق می کند در یک واقعیتی که وجود داشته. برای این که کارنامه هر دو در این رابطه کارنامه های بسیار سووال انگیزی است.
هم در رابطه با عراق و هم در رابطه با ویتنام بارها و بارها مواضعی که سیاستمداران دولت آمریکا راجع به این کشورها می گرفتند ارتباطی با واقعیت ها نداشت و بعد اسناد و مدارک نشان داد که اینها فقط برای آمادگی افکار عمومی آمریکا و بقیه جهان برای اقدامات نظامی استفاده می شد. ولی از طرف دیگر رژیم ایران همانطور که آقای میلانی توضیحی می دادند اگر بخواهیم فقط با معیارهای منطقی و به طور تلویحی فرض کنیم که در ایران بینش و حسابگری وجود دارد برای دولتمردان که برخوردها از نوعی خردگرایی است در چارچوب منافع رژیم و بر آن اساس بخواهیم نیت و انتظارات رژیم را از دست زدن به چنین اقدامی مورد بررسی قرار دهیم، این فرض خودش یک گرفتاری دارد و آن این است که در ۳۲ سال گذشته موارد متعددی بوده که عملکرد رژیم ایران چه در امور داخلی و چه در حریم سیاست خارجی با هیچ گونه منطق و ضوابط علت و معلولی قابل فهم نبوده است.
حالا آیا در ایران تمامیت رژیم بوده یا بخشی از آن که خواسته دست به چنین اقدامی بزند و بعد مقام های آمریکایی و دستگاه های اطلاعاتی آمریکا این را با اغراق گویی مطرح کردند برای اینکه بتوانند استفاده تبلیغاتی کنند و رقابتی را که بین عربستان سعودی و ایران در منطقه وجود دارد... که برای قوی کردن دست ایران آمریکا خودش نقش اساسی داشته... در اینجا بتوانند تاثیر بگذارند، تمام این ها یعنی پیامدهای این عمل... حتی اگر این واقعیتی نباشد درش و یا واقعیت خیلی کوچکی باشد که به شکل اغراق آمیزی مطرح شده... خود این که وزیر دادگستری آمریکا و رییس پلیس فدرال و رییس جمهور آمریکا به طور رسمی ایران را متهم می کنند که در طرح و مدیریت این اقدام نقش داشته این خودش یک پیامدهای مهمی می تواند داشته باشد که این پیامدها تنها نتیجه ای که به ما می دهد این است که دولت آمریکا از هر نوع مذاکره و هر نوع گفت و گوی مسالمت آمیز برای اختلافاتش با ایران زده شده و تشدید این تقابل را تنها راه فشار آوردن به ایران و جلب حمایت کشورهای دیگر خصوصا در چارچوب شورای امنیت و کشورهای خاورمیانه برای منزوی تر کردن بیشتر ایران و تحریم های اقتصادی شدیدتر علیه ایران ازش استفاده کند و بسیار بعید است که این پیامد بتواند به درگیری نظامی کشیده شود.
آقای تقی زاده، شما چه فکر می کنید در این باره؟ شناخت در مورد شیوه های ضربتی کارتل های مواد مخدر مکزیک تا چه حد می تواند مساله را روشن تر کند؟
رضا تقی زاده: اطلاعاتی که هم آمریکایی ها منتشر کردند و هم در منابع آزاد منتشر شده حاکی از ابتکار عمل داشتن مقامهای اف بی آی هست در شکل دادن به این ماجرا.
ولی در این که به هر حال نیروی قدس در ایران عملیات برونمرزی را انجام می دهد، در اینکه نیروی قدس کنترل مرز ایران و افغانستان را تا حدود زیادی در اختیار دارد تردیدی نیست و در گذشته نیز همین نیروی قدس و ایران از روش های غیر قراردادی برای اجرای طرح های مشابه استفاده کرده اند. بنابراین بعید نیست که حتی اگر ابتکار عمل توسط مامورین اف بی آی بوده باشد سپاه پاسداران و نیروی قدس در این دام افتادند و با آمادگی که داشتند برای همکاری این جریان را به مسیری بردند که حالا شاهدش هستیم. شواهدی وجود دارد دایر بر دست داشتن این عوامل در آن طرحی که بخشی از آن تنها افشا شده است.
یعنی نسبت آقای منصور ارباب سیار با آقای علی غلام شکوری نسبت ثابت شده ای است. تلفن هایی که اینها با هم انجام داده اند و گفت و گوهایشان ضبط شده است.
حواله های پولی در دو قسمت صورت گرفته، تماس های آقای منصور ارباب سیار با طرف های کارتل مواد مخدر در مکزیک ثبت شده و اینها شواهدی است که روی زمین وجود دارد و نمی شود آنها را منکر شد.
در گذشته اگرچه وزیر خارجه ایران اعلام کرده که ما در این کار اصلا دست نداشتیم و قضیه را خیلی ساده لوحانه خوانده و آن را رد کرده ولی وزیر خارجه ایران هم سال گذشته زمانی که همین نیروی قدس ۱۳ کانتینر اسلحه را از بندرعباس حمل می کردند برای نیجریه در لاگوس که در مقصدی برای بقیه کشورهای آفریقا اعزام شود اعلام کرد که این ماجرا دروغ است و از اصل باطل است ولی وزیر خارجه وقت چند هفته بعد مجبور شد برای خنثی کردن عوارض اقدامی که نیروی قدس ابتکار عمل را به دست داشت و انجام داده بود راهی کشورهای آفریقایی من جمله نیجریه شود برای گفت و گو کردن. و همانطور که گفتم خنثی کردن عوارض آن. اگرچه قضیه به نظر قراردادی نمی رسد شکل ابتکاری آن را نمی شود به این علت رد کرد که سپاه قدس در گذشته با باندهای مواد مخدر در ارتباط نبوده.
*
آقای میلانی، اگر موافق باشید بپردازید بیشتر به پیامد این خبر. در چه صورت این گزارش ها و اتهامات می تواند به محکومیت ایران در دادگاه بین المللی بکشد؟
من فکر می کنم اگر آن طوری که آقای اوباما ادعا کرده اسناد محکمه پسندی دارند دال بر این که نه فقط آقای شکوری بلکه مراتب بالاتر دولت ایران در این کار دست داشتند فکر می کنم حتما کارشان به دادگاه خواهد کشید و دادگاه های بین المللی... من فکر می کنم عربستان حتما واکنش نشان خواهد داد، اروپا واکنش نشان خواهد داد.
کافی است فکر کنید کشورهای عرب خلیج فارس متحد شوند و قیمت نفت را تصمیم بگیرند به صورت جدی بیاورند پایین. تحمل اقتصادی این کار را دارند و توان نفتی این کار را دارند. هر بشکه ای یک دلار کاهش چیزی نزدیک به یک میلیارد دلار درآمد سالانه ایران را کم می کند. با وضعی که اینها الان دارند این خودش می تواند پیامدهای جدی داشته باشد و اگر... دولت آمریکا تاکنون خیلی محتاطانه در این مورد حرف زده که ما هنوز نمی دانیم تا چه حد در چه مرتبه ای این تصمیم گیری وجود داشته در ایران ولی اگر تصمیم بگیرند که اسنادی دارند دال بر اینکه فرماندهی کل قدس در این قضیه دست داشته به نظر من پیامدهایش بسیار بسیار جدی می تواند باشد. همانطور که آقای تقی زاده فرمودند شواهدی در دست هست که همین چند ماه پیش ایران یک میلیارد دلار به نیجریه باج سبیل داد برای این که آن فرمانده قدس که گرفته بودند با این کانتینرها آزاد کنند. موارد دیگری هست از این نوع کارها.
از کانتینرهایی که اخیرا در ترکیه دو بار ضبط شده. سی سال است که رژیم در حالی که ۱۲۰ نفر از مخالفان خودش را در اروپا قتل عام کرده در آمریکا یک بار این کار را کرده و آن یک بار سی سال پیش بوده و بعد از آن هرگز جرات این که به این کار دست بزند نداشته. اگر ایران واقعا این کار را کرده باشد همانطور که آقای فرهنگ هم گفتند به نظر من این یک مرحله جدیدی است از تنش و یک نوع اعلام جنگ است. یک نوع هل من مبارز طلبیدن است. اگر واقعا معلوم شود که مقامهای عالیرتبه ایران در این کار دست داشتند در حد اعلام معارضه جدی است و جهان و آمریکا، عربستان و اسراییل هم در مقام معارضه برخواهند خاست.
آقای فرهنگ، رهبر جمهوری اسلامی ایران در این باره صحبت کرده. رییس جمهوری اسلامی ایران تا حالا سکوت کرده. ولی سخنگوی وزارت خارجه ایران این امر را مضحک و ساختگی قلمداد کرده. با توجه به الگوی رفتاری سیاستگذاران ایران، چه رفتاری را از آنها ممکن است که ما ببینیم در روزهای آینده و آن قسمت که علنی است به کنار و آن قسمت که ممکن است پشت درهای بسته شکل بگیرد و انجام شود؟
این موضع دولتمردان ایران که کوچکترین دخالتی در این امر نداشتند و به طور کلی این اتهام... دقیقا مطابق عکس العملی است که اینها در جنایات خودشان در ۳۲ سال گذشته انجام داده اند. شما یک مورد... بیش از ۱۰۰ نفر ایرانی در خارج از کشور ترور شده اند.
دولت ایران حتی یک بار در رابطه با یکی از این افراد مسوولیت را قبول نکرد. حتی آن فردی که آقای طباطبایی را در سال ۱۹۸۰ کشت هیچوقت دولت ایران این را قبول نکرد ولی آن قاتل در یک فیلم مخملباف حاضر شد و رسما صحبت کرد و حتی در برنامه تلویزیونی ای بی سی. بنابراین این قابل فهم است که هیچ جنایتکاری هیچوقت نمی آید بگوید من این کار را انجام دادم. خصوصا جنایتکارانی که دولتمردان و مسوولان یک کشور اند.
ولی واقعیت این است که این ماجرا هر قدر هم ممکن است اغراق گویی در آن شده باشد (و ما نمی دانیم شاید اسناد و شواهد در آینده بتواند بیشتر ما را آگاه کند که ماجرا چه بوده) ولی این موضوع روی رقابت عربستان سعودی و ایران تاثیر دارد. روی موقعیت ایران در جهان تاثیر دارد و آمریکایی ها در دو مورد سعی می کنند از این واقعه در فشار آوردن بیشتر روی ایران استفاده کنند. یکی تلاش برای راضی کردن چین و روسیه در شورای امنیت است که بتوانند تحریم های شدیدتری را علیه ایران به کار ببرند. حتی سعی خواهند کرد از فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد استفاده کنند.
یعنی دقیقا همان برنامه ای که راجع به عراق اجرا شد در سال ۱۹۹۰. نه در سال ۲۰۰۳ که ایران خطری است برای صلح و امنیت بین المللی و اگر واقعا این برنامه اثبات شود می تواند موثر باشد در روی اعضای شورای امنیت.
حتی روسیه و چین و همینطور کشورهای دیگری که با ایران روابط تجاری دارند. که تا حالا توجیه آنها در ادامه روابط تجاری شان با ایران و عدم اجرای خواسته های آمریکا و حتی قطعنامه های شورای امنیت این بوده که ایران در عمل خطری برای همسایگان خودش از جهت نظامی و خطر امنیتی برای همسایگان خودش نیست و حتی کمکی هم که ایران به حماس می کند برای بسیاری از مردم جهان این کمک به تروریسم نیست. یعنی حماس به عنوان یک تشکیلات سیاسی نظامی در برابر توسعه طلبی استعماری اسراییل حق مقاومت دارد. حالا یک عده ای آن را به عنوان تروریسم مطرح کنند و غیر ذلک، امر جداگانه ای است.
ولی این موضوع خارج از آن حرفهاست. یکی هم در داخل منطقه است که رقابت بین عربستان سعودی و ایران بعد از این که آمریکا عراق را تبدیل به کشوری کرد که به وسیله شیعیان کنترل می شود و این شیعیان بر مبنای حسابگری های خودشان ایران را در درازمدت یک متحد مورد اعتمادتری می دانند تا هر کشور دیگری در منطقه. آن هم برای ما ها قابل قبول است... تا ارتباطش با آقای مالکی هست.
رژیم سوریه را هم حمایت می کند و رژیم سوریه ارتباطات نزدیکی با حزب الله دارد. بنابراین این خط شیعه که از جنوب لبنان و عراق و ایران تشکیل شده برای عربستان سعودی یک چالش بی سابقه تاریخی در منطقه است و در این رابطه عربستان سعودی از این ماجرا استفاده خواهد کرد که کشورهای عربی خلیج فارس چه در رابطه با تولید نفت و تاثیرگذاری قیمت نفت و چه در رابطه با تلاش کلی که این رابطه در آن وجود دارد بتواند از اینها استفاده کند و حتما هم مورد استفاده قرار می گیرد.
برای اینکه ماهیت رژیم ایران و جنایاتی که این رژیم در ۳۲ سال گذشته در خارج و داخل کشور کرده هیچ اعتباری برای انکار این رژیم در این نوع مسایل باقی نگذاشته. بنابراین ادعای رژیم که نقشی در این امر نداشته حتی اگر درست باشد بر مبنای کارنامه رژیم تاثیری روی افکار عمومی دنیا ندارد. این است که من فکر می کنم این ماجرا به هر شکلی که تمام شود ایران را آسیب پذیرتر می کند و انزوای ایران را افزایش می دهد و اتحاد جهانی را در فشار آوردن به ایران زیاد تر می کند.
آقای تقی زاده، با حمایت بریتانیا و فرانسه از اتهاماتی که آمریکا به ایران وارد کرده رو به رو هستیم و از سویی با احتیاط چین و روسیه. برآیند این دو برای ایران چه می تواند باشد؟ آیا با نظر آقای فرهنگ شما موافقید؟
واقعیت این است که برنامه اتمی ایران و پیگیری هدفهای مشکوکش همچنان بزرگترین مشغله کشورهای غربی مانند آمریکا و اروپا و همینطور همسایگان ایران من جمله عربستان سعودی و در تر از آن اسراییل است.
به این موضوع به نظر من به علت پیش آمدن بهار عربی توجه زیادی مبذول نشده حال آن که خطر همچنان از دید این کشورها وجود داشته. کاری که صورت گرفته این مجموعه را علیه ایران متحدتر خواهد کرد و مواضع ایران را ضعیف تر خواهد کرد ضمن اینکه برخورد ایران با ادامه جنگ در افغانستان و امنیت در عراق همچنان مورد مخالفت آمریکا و نارضایتی آمریکاست و این تضعیف به نوعی آمریکایی ها را هم راضی خواهد کرد.
بی تردید آمریکا این ابتکار دیپلماتیک را آغاز کرده که یک اتحاد تازه ای را در دنیا علیه ایران شکل بدهد که این اتحاد در خط دوم همانطورکه آقای فرهنگ هم اشاره کردند روسیه و چین را هم در بر خواهد گرفت. حداقل هدف این است که ایران در منطقه منزوی تر شود و ضعیف تر شدن ایران آن را وادار کند به دادن امتیازاتی و اگر به دادن این امتیازات داوطلبانه آماده نیست مجبور به دادن آنها شود.
حال آنکه آن کسانی که ابتکار این عمل را در دست داشتند مانند آمریکا که حمایت خارجی را توانسته جلب کند و در آغاز ایجاد یک ائتلاف تازه علیه ایران است، جریانهای ماندگار مثل رهبری ایران و نیروی قدس از بقیه جریانهای داخلی ایران حمایت لازم را نگرفتند. توجه کنیم احمدی نژاد در این مورد کاملا سکوت اختیار کرده. چرا که خودش جریان را گذرا می بیند و ماجرا را به زیان تصمیم گیرهایی که جریان های ماندگار هیات حاکمه ایران اند. به نظر من تصمیم گیری تصمیم گیری ابلهانه ای بوده به صورت خامی طراحی شده و عوارض آن منجر به ضعیف تر شدن ایران در منطقه و تقویت دست آمریکا علیه ایران خواهد شد.
*
مهمترین رویدادی که در چند روز آینده می تواند سمت و سوی آینده پیامدهای اتهام طرح تروریستی علیه ایران را تعیین کند کدام است؟ آقای میلانی.
واضح است که چون مساله در دادگاه دارد مطرح می شود مهمترین مساله این است که اسناد تازه ای که آمریکا دارد آیا همه را یا بخشی از کشورها را و افکار عمومی را می تواند متقاعد کند یا نه.
صحبت آقای اوباما دلیل بر این بود که نگران هستند که در افکار عمومی هنوز چندان جا نیافتاده و به گمان من در چنر روز آینده سعی خواهند کرد اسناد و ادله بیشتری در این زمینه نشان دهند و در عین حال می بینیم که هم سازمان ملل و هم سازمان اتمی فشارهایشان را علیه ایران اضافه کرده اند و آقای بان کی مون صحبت از اعدامهای دسته جمعی کرده، سازمان اتمی نگرانی های بیشتری از جنبه های نظامی برنامه های اتمی ایران ابراز کرده. اینها همه به نظر من در دست هم می دهد و یک توفان بسیار جدی را ایجاد می کند که نتیجه مستقیم سوء مدیریت این ماجراست از طرف ایران و زندگی کردن در یک دنیای تخیلی. صحبت های آقای خامنه ای در کرمانشاه واقعا شگفت انگیز است برای من.
در شرایطی که ایران هر روز منزوی تر است در خاورمیانه. حتی در میان مسلمین ۱۴ درصد محبوبیت دارد او از موج سوم اسلام گرایی و مسایلی صحبت می کند که نشان می دهد در یک دنیای خیالی خاص خودش زندگی می کند و با واقعیت ربط چندانی ندارد.
آقای فرهنگ، پاسخ شما به همین سووال؟
در این دو سه روز بسیاری از تحلیلگران آمریکایی با شک و تردید به ادعای دولت آمریکا نگاه کرده اند. علتش هم این است که دنبال انگیزه منطقی می گردند و انگیزه منطقی برای آنها وجود ندارد.
این سووال و این مشکلی که برای تحلیلگران و متخصصان امور خاورمیانه و ایران و سیاست خارجی وجود دارد تنها راه این که رفع شود و اتحاد موضعی در آمریکا ایجاد شود بین تحلیلگران و اهل فن که خودش می تواند روی نخبگان سیاست خارجی آمریکا تاثیر اساسی بگذارد و از آن طریق روی افکار عمومی، این است که دولت اوباما بتواند اسناد و مدارک و شواهد محکمه پسندی تا آنجا که امکان پذیر است ارایه دهد تا مردم متقاعد شوند که این چنین طرح و امری در ایران طراحی شده و از آنجا مدیریت شده. این را ما نمی دانیم که آیا چنین اسناد و مدارک و شواهدی در روزها و هفته های آینده از طرف دولت اوباما به دنیا ارایه می شد یا نه.
ولی اگر این کار هم نشود موقعیت ایران در خاورمیانه به طور مسلم لطمه می خورد و الان عربستان سعودی سعی کرده که جلوی عادی شدن رابطه بین مصر و ایران را بگیرد و حتی قول عربستان سعودی در کمک نظامی سه چهار میلیارد دلاری به ارتش مصر یکی از راههایی بوده که جلوی این کار را بگیرد. عربستان سعودی هنوز سفیر به عراق نفرستاده و همینطور کشورهای عربی خلیج فارس. عربستان در رقابت و جنگ سردی که با ایران دارد از این ماجرا در روزها و هفته های آینده بهره برداری قابل توجهی می کند حتی اگر این اتهام علیه ایران به اثبات محکمه پسندی نرسد ولی سوابق و بی اعتباری ایران و نیز دروغگویی های ایران و ادعاهایی که مقامهای ایران در سطح بین المللی می کنند از کوچکترین اعتباری برخوردار نیست. بنابراین کتمان آنها نمی تواند تاثیرگذار باشد روی پیامدهای سیاسی این واقعه در منطقه خاورمیانه و کوشش های آمریکا برای ایجاد ائتلاف وسیع تر و موثرتر علیه ایران.
آقای تقی زاده، مراقب چه رویدادهایی باید بود در چند روز آینده برای روشن تر دیدن این مساله؟
به علت روال انفعالی که رهبران ایران در قبال این ماجرا گرفته اند باید منتظر باشیم که این موج تبلیغاتی علیه ایران در روزهای آینده شدت بیشتری بگیرد.
اگر مقام های ایرانی واقعا مطمئن بودند که دستشان پاک است و در این ماجرا دخالتی ندارند و آن طور که سفیر ایران در سازمان ملل چند ساعت پس از انتشار این اتهام نامه اعتراضی به بان کی مون نوشت و خواستار داشتن یک برخورد جدی تر و یا منطقی تر با این ماجرا بود، اعلام می کرد که ایران آماده پذیرفتن یک هیات تحقیق بین المللی هست شاید می توانست جلوی دامنه گرفتن موج این تبلیغات را بگیرد و اگر دعوت می کرد از سازمان ملل و شورای امنیت که گروهی برای تحقیق به ایران بروند و این ماجرا را در محل بررسی کنند، با متهمانی که از آنها اسم برده شده گفت و گو کنند، شاید به نوعی امکان خنثی کردن این موج تبلیغاتی یا کاهش دادن آن وجود داشت.
ولی شاید به علت این که نمی خواهند همه اطلاعاتی را که مورد بحث قرار گرفته، روشن شود یا ایران این قضیه را آنطور که حالا می گوید جدی نیست جدی تلقی می کنند و جدی بوده با آن برخورد جدی شود و اطلاعات دیگری از تویش بیرون بیاید، این کار را نکردند و قضیه را با مهر این که ساده لوحانه است و فقط اتهام است و کودکانه است رد کردند.
به این علت بازی تبلیغاتی را ایران باخته و همانطور که دیگر میهمانان هم اشاره کردند بایستی منتظر باشیم در روزهای آینده موج تبلیغات علیه ایران دامنه بگیرد و زمینه حداقل اعمال فشار جمعی از طرف یک ائتلاف تازه علیه ایران فراهم شود که این می تواند غیر از نفت بخش مربوط به مبادلات بانکی ایران را هم شامل شود.