فروم ۲۰۰۰، روز يکشنبه، در پراگ، پايتخت جمهوری چک، و در محل دانشگاه چارلز نشستی را برگزار کرد که در آن دو برندهی جايزه نوبل صلح، دالايی لاما، رهبر معنوی بوداييان تبت و شيرين عبادی، به همراه دو ديپلمات سابق فرانسوی و يک منتقد سياسی از چين شرکت کردند.
نشستی که ، در اولين سالگرد اهدای جايزه نوبل صلح به لئو شيا بائو فعال سياسی در چين، و با تمرکز بر موضوع دمکراسی و حقوق بشر در قاره آسيا برگزار شد.
نشست روز يکشنبه، با قرائت نامه ای از سوی واسلاو هاول، آخرين رييس جمهوری چکسلواکی و اولين رييس جمهوری چک آغاز شد. واسلاو هاول، که فروم ۲۰۰۰ به همت او و دو فعال حقوق بشر ديگر، از سال ۱۹۹۶ ميلادی ( حدود ۱۵ سال پيش ) فعاليت می کند، به دليل بيماری موفق به شرکت در نشست روز يکشنبه نشده بود.
اولين سخنران اين نشست دالايی لاما، رهبر معنوی بوداييان تبت و برندهی جايزه نوبل صلح، بود، که به وضعيت امروزی دنيا اشاره کرد و بر مسئوليت همهی افراد جهان، برای داشتن آيندهای بهتر تاکيد کرد و گفت همهی ساکنان زمين حق دارند که خوب زندگی کنند. دالايی لاما سپس به وضعيت آسيا پرداخت و گفت در دهه های اخير کشورهايی مثل هند و ژاپن با وجود برخی مشکلات، بسيار آرام و با ثبات هستند.
دالايی لاما اين پديده در هند و ژاپن را نتيجه برقراری دمکراسی، آزادی ، حاکميت قانون ، آزادی بيان و شفافيت دانست.
او در مقابل اين کشورهای با ثبات، از چين و برمه سخن گفت که آزادی های اساسی در آنها جايی ندارند. البته در ميان سخنان در اين نشست به وضعيت اخير برمه و ظهور برخی نشانه ها مبنی بر اصلاحات سياسی نيز اشاره شد. رهبر بوداييان جهان سپس با اشاره به سيستم سياسی چين گفت که او مخالف کمونيسم نيست. وی سپس با مزاح دربارهی اينکه او به عنوان يک راهب بودايی چگونه می تواند مارکسيست باشد گفت که او در حين پشتيبانی از ايدههای اقتصادی مارکس، با لنينيسم و اقتدارگرايی مخالف است. وی همچنين گفت «کاپتاليسم منبع فساد و فاصله طبقاتی» است. دالايی لاما در نهايت بر ضرورت وقوع اصلاحات سياسی در چين تاکيد کرد.
او در مقابل اين کشورهای با ثبات، از چين و برمه سخن گفت که آزادی های اساسی در آنها جايی ندارند. البته در ميان سخنان در اين نشست به وضعيت اخير برمه و ظهور برخی نشانه ها مبنی بر اصلاحات سياسی نيز اشاره شد. رهبر بوداييان جهان سپس با اشاره به سيستم سياسی چين گفت که او مخالف کمونيسم نيست. وی سپس با مزاح دربارهی اينکه او به عنوان يک راهب بودايی چگونه می تواند مارکسيست باشد گفت که او در حين پشتيبانی از ايدههای اقتصادی مارکس، با لنينيسم و اقتدارگرايی مخالف است. وی همچنين گفت «کاپتاليسم منبع فساد و فاصله طبقاتی» است. دالايی لاما در نهايت بر ضرورت وقوع اصلاحات سياسی در چين تاکيد کرد.
سخنران بعدی اين نشست برنارد کوشنر وزير خارجه پيشين فرانسه بود. آقای کوشنر در بخشی از سخنان خود به وضعيت بحران اقتصادی در اروپا تاکيد و گفت که کشورهايی اروپايی در حالی که تلاش می کنند راهی برای بهبود وضعيت اقتصادی بيابند، می خواهند عدالت نيز برقرار باشد و اين راه حل های اقتصادی آزادی انسانها را تحت الشعاع قرار ندهند. شيوه ای که کوشنر آن را « بسيار دشوار » خواند.
پس از کوشنر، جيان لی يانگ، منتقد سياسی چينی که چند سالی نيز در اين کشور زندانی بوده، سخنانی را دربارهی وضعيت حقوق بشر و آزادیهای مدنی در چين بيان کرد. آقای يانگ، مدل چينیای را که امروز از آن بسيار سخن می رود را در سه بخش توصيف کرد.
او گفت که سياستمدارانی که « در چين خود را کمونيست می نامند، هيچ سنخيتی با کمونيسيم واقعی ندارند. دوم اينکه رشد اقتصادی آخرين حربهی سياستمداران چينی برای بقاست. و سوم اينکه اين نخبگان چينی هستند که برای حفظ وضع موجود به کمک نظام سياسی اين کشور آمده اند.»
جيان لی يانگ با اشاره به بسياری از مشکلاتی که در چين وجود دارد گفت که از زمان اهدای جايزه نوبل صلح به يک فعال سياسی در چين در سال گذشته، چنين به نظر می آيد که نارضايتی مدنی مردم را نمی توان متوقف کرد و در طول اين يکسال نمونههايی از فعاليت های مدنی ديده شده اند که بسيار گستردهتر از قبل بودهاند مانند حمايت مردم چين از آی وی وی هنرمند منتقد اين کشور.
جيان لی يانگ با اشاره به بسياری از مشکلاتی که در چين وجود دارد گفت که از زمان اهدای جايزه نوبل صلح به يک فعال سياسی در چين در سال گذشته، چنين به نظر می آيد که نارضايتی مدنی مردم را نمی توان متوقف کرد و در طول اين يکسال نمونههايی از فعاليت های مدنی ديده شده اند که بسيار گستردهتر از قبل بودهاند مانند حمايت مردم چين از آی وی وی هنرمند منتقد اين کشور.
در اين نشست همچنين شيرين عبادی برندهی ايرانی جايزه نوبل صلح سخنانی را دربارهی وضعيت حقوق بشر در چين ايراد کرد و سپس به شدت از سياست خارجی اين کشور در قبال ايران انتقاد کرد و گفت: « فکر می کنيد چرا چين، از حکومت های غير دمکراتيک حمايت می کند؟ برای اينکه منافع ملی آنها را غارت می کند.»
وی سپس با مقايسهی وضعيت دوران پهلوی و حمايت آمريکا از آن نظام سياسی گفت، انقلاب مردم ايران برای استقلال سياسی و اقتصادی از غرب و دستيابی به آزادی بود اما به گفته ی خانم عبادی « ما از زير استثمار آمريکا بيرون آمديم اما زير استثمار چين رفتيم و به استقلال نرسيديم و آزادی را نيز به دست نياورديم.»
خانم عبادی در عين حال تاکيد کرد، ناميدن خيزشهای جهان عرب، با عنوان بهار عربی صحيح نيست چرا که به گفته او برکناری يک ديکتاتور کافی نيست و جوامع عربی بايد به دمکراسی واقعی دست يابند.
آخرين سخنران اين نشست، استفان هِسِل نويسنده فرانسوی بود. هسل ۸۳ ساله که در دهههای گذشته ديپلمات بوده و سپس در تدوين منشورحقوق بشر دست داشته، در سال گذشته کتابچه ای منتشر کرده که در آن از دلايل خود برای نارضايتی از سيستم جهانی سخن می گويد و تا کنون بيش از سه ميليون و ۵۰۰ هزار نسخه از آن به فروش رفته و گفته می شود بسياری از ناراضیهای اروپايی و آمريکايی، از اين کتاب به عنوان الهام بخش خود نام می برند.
هسل در جريان اين نشست گفت که چرا به نظر او هم اکنون دوران نارضايتی و غضب است. يکی از دلايل هسل فاصله بسيار زياد بين طبقهی فقير و غنی در دنيای امروز است که دستيابی ِ اکثريت فقير به دمکراسی را ناممکن می کند. اين نويسنده فرانسوی که تجربه کمپ های احباری نازیها را نيز دارد، در نهايت سخنان را اينچنين پايان داد: «انسان ها بايد رفتار خود را تغيير دهند، آنها بايد هوشيار تر باشند، کمتر به ماديات فکر کنندو بيشتر به اهداف معنوی خود بيانديشند، به جای انباشتن سرمايه ی بيشتر .»
هسل در جريان اين نشست گفت که چرا به نظر او هم اکنون دوران نارضايتی و غضب است. يکی از دلايل هسل فاصله بسيار زياد بين طبقهی فقير و غنی در دنيای امروز است که دستيابی ِ اکثريت فقير به دمکراسی را ناممکن می کند. اين نويسنده فرانسوی که تجربه کمپ های احباری نازیها را نيز دارد، در نهايت سخنان را اينچنين پايان داد: «انسان ها بايد رفتار خود را تغيير دهند، آنها بايد هوشيار تر باشند، کمتر به ماديات فکر کنندو بيشتر به اهداف معنوی خود بيانديشند، به جای انباشتن سرمايه ی بيشتر .»