پيش تر در مقاله ای تحت عنوان «فتنه ۹۲ و مختصات آن» گفته شد که اگر حاکميت جمهوری اسلامی پس از وقوع اعتراضات ۸۸ آن را «فتنه ۸۸» ناميد، خود پيشاپيش «فتنه ۹۲» را برای حوادث احتمالی انتخابات ۹۲ به کار بسته چرا که نگران تکرار حوادثی از همان قبيل حتی پيش از انتخابات ۹۲ است.
به ديگر بيان، اگر انتخابات ۸۸، ظرفيت شورش ها و اعتراضاتی را پس از روز رأی گيری داشت و تا پيش از آن سرتاسر کشور در شور انتخاباتی بود، انتخبات ۹۲ چنان از ظرفيت شورش و اعتراض متراکم برخوردار است که بنا به گفته مقامات جمهوری اسلامی، انتظار هر حادثه ای پيش و پس انتخابات می رود.
ويژگی فتنه ۹۲ به شرحی که در آن مقاله اشاره شد عبارت است از:
الف) فرصتی برای اعتراضات
ب) گشايش محدود فضای انتخابات
ج) کاهش مشارکت
د) فرد منتخب غير همسو با رهبر باشد ( از اصلاح طلبان يا حلقه احمدی نژاد موسوم به حلقه انحرافی باشد)
با آنچه که طی ۵ روز ثبت نام شاهد بوديم آيا بی راهه است اگر بگويم که يک يک نگرانی فوق برای حاکميت در حال شکل گرفتن است؟ آيا نارواست بگوييم فتنه ۹۲ در حال انعقاد است؟
نگرانی از اعتراض
بنا به آمار وزارت کشور با پايان مهلت ثبت نام ۶۸۶ نفر خود را نامزد انتخابات رياست جمهوری ۹۲ نموده اند که تقريبا چهل تن از آنان کارگزاران جمهوری اسلامی (از جمله مجلسيان، دولتيان، شورای عالی امنيت ملی و..) هستند. بعيد است که شورای نگهبان به تمامی اين چهل تن که بسيارشان واجد ضوابط مندرج در قانون هستند، اجازه ورود در انتخابات را بدهد. آيا رد صلاحيت کارگزاران نظام که هريک در قد و قواره امروزشان از قد و قواره احمدی نژاد در سال ۸۴ بالاتر هستند، زمينه شکايات و اعتراضات را فراهم نمی آورد؟
نگرانی از گشايش فضای انتخابات
طی اظهاراتی تند و بی سابقه الياس حضرتی، نماينده مجلس، در مناظره ای که اخيراً از صدا و سيما پخش شد، در تشريح علل شورش های سال ۸۸ صراحتاً و برای اولين بار در تلويزيون، شورای نگهبان را «عامل آتش افروزی» اعتراضات ۸۸ برشمرد و گفت: «يکی از مقصرين آن داستان (اعتراضات۸۸) شورای نگهبان بود. شورای نکهبان (به مانند) داور يک مسابقه است...در آن انتخابات...عددی از اعضای شورای محترم نگهبان رفتند (به نفع) يک جناح سخنرانی کرد...شما فکر نمی کنيد خود اين، عامل آتش زدن آن انتخابات شد؟»- لينک اينجا-
اشاره اين نماينده، به سخنرانی غلامحسين الهام، عضو شورای نگهبان، در يکی از گردهمايی های طرفداران احمدی نژاد در پيش از انتخابات ۸۸ و همچنين دفاع آشکار احمد جنتی، دبير شورا، در نماز جمعه قبل از انتخابات به نفع احمدی نژاد بود که بی طرفی شورا را زير سوال برد.
چنين روشنگری هايی از اين نوع که بايد انتظار داشت از اين پس مواردی بيشتری را شاهد باشيم بی درنگ فضای انتخابات آتی را ملتهب خواهد ساخت که به تعبير حاکميت موجبات فتنه ۹۲ خواهد بود خصوصاً اگر رو در رويی هاشمی- مشايی (پس از تاييد صلاحيت هر دو) شکل بگيرد.
همچنين دور از انتظار نيست در صورت رد صلاحيت نامزدهای دولت (مشايی و رحيمی)، احمدی نژاد دست به افشاگری هايی بزند که جمع کردن آن برای رهبر سخت باشد.
رد صلاحيت و تاييد صلاحيت رفسنجانی نيز هر دو «فتنه انگيز» است. رد صلاحيت او، رد صلاحيتی مردی است که عضو خبرگان و رييس مجمع تشخيص است ولی صلاحيت رياست جمهوری را با آن پيشينه دراز ( جانشين فرمانده کل قوا، رييس مجلس، رييس جمهور) ندارد و تاييد او، گشودن راهی است برای او که زخم خورده از رهبر (عزل از رياست خبرگان، گرفتن دانشگاه آزاد از او، حبس فرزندانش) به تلافی برخيزد.
نگرانی از کاهش سطح مشارکت( مثلث انتخابات)
با پايان ثبت نام اينک از ميان نامزدهای کارگزار نظام، مثلثی شکل گرفته که تاييد صلاحيت نامزدهای اضلاع اين مثلث می تواند رقابتی جدی را دامن زده و افزايش سطح مشارکت رأی دهندگان را موجب گردد. اضلاع اين مثلث عبارتند از:
- ضلع نامزدهای منتسب به رهبر (که از قضا تعدادشان به رغم تعلقشان به طيف های گوناگون اصولگرا بسيار است مانند ولايتی، حداد، قاليباف، لنکرانی، ابوترابی و..)
- ضلع نامزدهای دولت (مانند مشايی، رحيمی، جوانفکر)
- ضلع نامزد اصلاح طلبان (مشخصاً شخص هاشمی رفسنجانی)
بديهی است انتخاباتی با اين ترکيب از رقابت جدی برخوردار است و موجب افزايش سطح مشارکت می شود. حال اگر شورای نگهبان مبادرت به حذف هر يک از اضلاع دو و سه کند، به دست خود سطح مشارکت را کاهش داده است (که مخاطراتی را به همراه دارد).
نگرانی از منتخب غير همسو با رهبر
برآيند انتخابات ۹۲ جز از ميان ضلع نخست، خواب رهبر را آشفته خواهد کرد. نامزد دولت هر که باشد (به ويژه مشايی) موجب خواهد شد «بختک احمدی نژاد» همچنان بلای خواب شيرين رهبر باشد همچنان که انتخاب رفسنجانی (سياستمدار قدرتمند ولی زخم خورده) نيز بازتوليد «حاکميت دوگانه» را برای علی خامنه ای يادآور می شود که اگر چه رهبر بود تحت الشعاع رفسنجانی قرار داشت.
به ديگر سخن، نامزد دولت و نامزدی رفسنجانی به گونه شده که هر يک از اين دو، استخوانی در گلوی رهبر هستند که نه هضم شان آسان است و نه برون افکندشان.
نتيجه:
۱- اگر نامزد دولت رد صلاحيت شود، احتمال بسيار دارد که احمدی نژاد دست به افشاگری های بی سابقه بزند که اين خود موجبات فتنه است.
۲- اگر مشايی يا رحيمی تاييد صلاحيت شوند، شورای نگهبان اعضای حلقه انحرافی را تاييد صلاحيت نموده که موجب ريزش بدنه حاميان رهبر می شود که اين نيز خود موجبات فتنه است.
۳- اگر هاشمی رد صلاحيت شود، خامنه ای استوانه سترگی از جمهوری اسلامی را که حکومتش وامدار اوست، ويران کرده که اين خود موجبات فتنه است.
۴- اگر هاشمی تاييد صلاحيت شود، مجالی برای واگويی آنچه در ۸۴ آن را «شکايت بردن به خدا» دانست، فراهم می شود. هاشمی برای پيروزی در انتخابات به کوفتن بر پرونده «فساد و تباهی و سوء مديريت» احمدی نژاد (دولت مورد تاييد رهبر) خواهد پرداخت که بی ترديد آتش باری اردوگاه دولت را پاسخ خواهد شنيد که اين نيز موجبات فتنه است.
بر اين موجبات فتنه، بيش از اين نيز می توان برشمرد که مثلاً در اوان انتخابات نيروهای سرکوب شده در ۳۴ سال گذشته، به دور از تعلق به هريک از سه اردوگاه مثلث ياد شده، ساز ديگری را کوک کنند که آن نيز فتنه ديگری است. با اين حساب دور از واقعيت نيست که جمهوری اسلامی را «گرفتار در گرداب فتنه ها» بدانيم. لذا پرسش بجايی است که آيا پايان ثبت نام انتخابات، آغاز فتنه ۹۲ است؟
به ديگر بيان، اگر انتخابات ۸۸، ظرفيت شورش ها و اعتراضاتی را پس از روز رأی گيری داشت و تا پيش از آن سرتاسر کشور در شور انتخاباتی بود، انتخبات ۹۲ چنان از ظرفيت شورش و اعتراض متراکم برخوردار است که بنا به گفته مقامات جمهوری اسلامی، انتظار هر حادثه ای پيش و پس انتخابات می رود.
ويژگی فتنه ۹۲ به شرحی که در آن مقاله اشاره شد عبارت است از:
الف) فرصتی برای اعتراضات
ب) گشايش محدود فضای انتخابات
ج) کاهش مشارکت
د) فرد منتخب غير همسو با رهبر باشد ( از اصلاح طلبان يا حلقه احمدی نژاد موسوم به حلقه انحرافی باشد)
با آنچه که طی ۵ روز ثبت نام شاهد بوديم آيا بی راهه است اگر بگويم که يک يک نگرانی فوق برای حاکميت در حال شکل گرفتن است؟ آيا نارواست بگوييم فتنه ۹۲ در حال انعقاد است؟
نگرانی از اعتراض
بنا به آمار وزارت کشور با پايان مهلت ثبت نام ۶۸۶ نفر خود را نامزد انتخابات رياست جمهوری ۹۲ نموده اند که تقريبا چهل تن از آنان کارگزاران جمهوری اسلامی (از جمله مجلسيان، دولتيان، شورای عالی امنيت ملی و..) هستند. بعيد است که شورای نگهبان به تمامی اين چهل تن که بسيارشان واجد ضوابط مندرج در قانون هستند، اجازه ورود در انتخابات را بدهد. آيا رد صلاحيت کارگزاران نظام که هريک در قد و قواره امروزشان از قد و قواره احمدی نژاد در سال ۸۴ بالاتر هستند، زمينه شکايات و اعتراضات را فراهم نمی آورد؟
نگرانی از گشايش فضای انتخابات
طی اظهاراتی تند و بی سابقه الياس حضرتی، نماينده مجلس، در مناظره ای که اخيراً از صدا و سيما پخش شد، در تشريح علل شورش های سال ۸۸ صراحتاً و برای اولين بار در تلويزيون، شورای نگهبان را «عامل آتش افروزی» اعتراضات ۸۸ برشمرد و گفت: «يکی از مقصرين آن داستان (اعتراضات۸۸) شورای نگهبان بود. شورای نکهبان (به مانند) داور يک مسابقه است...در آن انتخابات...عددی از اعضای شورای محترم نگهبان رفتند (به نفع) يک جناح سخنرانی کرد...شما فکر نمی کنيد خود اين، عامل آتش زدن آن انتخابات شد؟»- لينک اينجا-
اشاره اين نماينده، به سخنرانی غلامحسين الهام، عضو شورای نگهبان، در يکی از گردهمايی های طرفداران احمدی نژاد در پيش از انتخابات ۸۸ و همچنين دفاع آشکار احمد جنتی، دبير شورا، در نماز جمعه قبل از انتخابات به نفع احمدی نژاد بود که بی طرفی شورا را زير سوال برد.
چنين روشنگری هايی از اين نوع که بايد انتظار داشت از اين پس مواردی بيشتری را شاهد باشيم بی درنگ فضای انتخابات آتی را ملتهب خواهد ساخت که به تعبير حاکميت موجبات فتنه ۹۲ خواهد بود خصوصاً اگر رو در رويی هاشمی- مشايی (پس از تاييد صلاحيت هر دو) شکل بگيرد.
همچنين دور از انتظار نيست در صورت رد صلاحيت نامزدهای دولت (مشايی و رحيمی)، احمدی نژاد دست به افشاگری هايی بزند که جمع کردن آن برای رهبر سخت باشد.
رد صلاحيت و تاييد صلاحيت رفسنجانی نيز هر دو «فتنه انگيز» است. رد صلاحيت او، رد صلاحيتی مردی است که عضو خبرگان و رييس مجمع تشخيص است ولی صلاحيت رياست جمهوری را با آن پيشينه دراز ( جانشين فرمانده کل قوا، رييس مجلس، رييس جمهور) ندارد و تاييد او، گشودن راهی است برای او که زخم خورده از رهبر (عزل از رياست خبرگان، گرفتن دانشگاه آزاد از او، حبس فرزندانش) به تلافی برخيزد.
نگرانی از کاهش سطح مشارکت( مثلث انتخابات)
با پايان ثبت نام اينک از ميان نامزدهای کارگزار نظام، مثلثی شکل گرفته که تاييد صلاحيت نامزدهای اضلاع اين مثلث می تواند رقابتی جدی را دامن زده و افزايش سطح مشارکت رأی دهندگان را موجب گردد. اضلاع اين مثلث عبارتند از:
- ضلع نامزدهای منتسب به رهبر (که از قضا تعدادشان به رغم تعلقشان به طيف های گوناگون اصولگرا بسيار است مانند ولايتی، حداد، قاليباف، لنکرانی، ابوترابی و..)
- ضلع نامزدهای دولت (مانند مشايی، رحيمی، جوانفکر)
- ضلع نامزد اصلاح طلبان (مشخصاً شخص هاشمی رفسنجانی)
بديهی است انتخاباتی با اين ترکيب از رقابت جدی برخوردار است و موجب افزايش سطح مشارکت می شود. حال اگر شورای نگهبان مبادرت به حذف هر يک از اضلاع دو و سه کند، به دست خود سطح مشارکت را کاهش داده است (که مخاطراتی را به همراه دارد).
نگرانی از منتخب غير همسو با رهبر
برآيند انتخابات ۹۲ جز از ميان ضلع نخست، خواب رهبر را آشفته خواهد کرد. نامزد دولت هر که باشد (به ويژه مشايی) موجب خواهد شد «بختک احمدی نژاد» همچنان بلای خواب شيرين رهبر باشد همچنان که انتخاب رفسنجانی (سياستمدار قدرتمند ولی زخم خورده) نيز بازتوليد «حاکميت دوگانه» را برای علی خامنه ای يادآور می شود که اگر چه رهبر بود تحت الشعاع رفسنجانی قرار داشت.
به ديگر سخن، نامزد دولت و نامزدی رفسنجانی به گونه شده که هر يک از اين دو، استخوانی در گلوی رهبر هستند که نه هضم شان آسان است و نه برون افکندشان.
نتيجه:
۱- اگر نامزد دولت رد صلاحيت شود، احتمال بسيار دارد که احمدی نژاد دست به افشاگری های بی سابقه بزند که اين خود موجبات فتنه است.
۲- اگر مشايی يا رحيمی تاييد صلاحيت شوند، شورای نگهبان اعضای حلقه انحرافی را تاييد صلاحيت نموده که موجب ريزش بدنه حاميان رهبر می شود که اين نيز خود موجبات فتنه است.
۳- اگر هاشمی رد صلاحيت شود، خامنه ای استوانه سترگی از جمهوری اسلامی را که حکومتش وامدار اوست، ويران کرده که اين خود موجبات فتنه است.
۴- اگر هاشمی تاييد صلاحيت شود، مجالی برای واگويی آنچه در ۸۴ آن را «شکايت بردن به خدا» دانست، فراهم می شود. هاشمی برای پيروزی در انتخابات به کوفتن بر پرونده «فساد و تباهی و سوء مديريت» احمدی نژاد (دولت مورد تاييد رهبر) خواهد پرداخت که بی ترديد آتش باری اردوگاه دولت را پاسخ خواهد شنيد که اين نيز موجبات فتنه است.
بر اين موجبات فتنه، بيش از اين نيز می توان برشمرد که مثلاً در اوان انتخابات نيروهای سرکوب شده در ۳۴ سال گذشته، به دور از تعلق به هريک از سه اردوگاه مثلث ياد شده، ساز ديگری را کوک کنند که آن نيز فتنه ديگری است. با اين حساب دور از واقعيت نيست که جمهوری اسلامی را «گرفتار در گرداب فتنه ها» بدانيم. لذا پرسش بجايی است که آيا پايان ثبت نام انتخابات، آغاز فتنه ۹۲ است؟