بسیار پیش آمده است منتقدان وگاهی دوستان نهضت آزادی ایران، هرگاه خواستهاند زبان به کنایتی علیه این حزب با قدمت نیم قرن بگشایند، آنرا محفل پیرمردها خواندهاند و برای این کنایتی شواهد بسیاری به وجود دارد.
مسنترین فعال سیاسی ایران دکتراحمد صدرحاجسیدجوادی از بنیانگذاران نهضت آزادی با ۹۴ سال سن است و هم او عنوان پیرترین زندانی سیاسی تاریخ ایران را با خود یدک میکشد. پیش از این نیز مرحوم دکتر یدالله سحابی، دیگر بنیانگذار نهضت آزادی، پیرترین فعال سیاسی ایران بوده است.
اما این شواهد نباید مانع بررسی رابطهٔ پابرجاترین حزب ایرانی با جوانان در ۵۰ سالهٔ حیاتش باشد. اولین دورهٔ حضور جوانان در نهضت آزادی به زمان تاسیس این حزب بازمیگردد.
جوانترین گروه اعضای نهضت آزادی که دههٔ بیستم زندگی خود را سپری میکردند دانشجویانی نظیر محمد حنیفنژاد، سعیدمحسن، علیاصغر بدیعزادگانٰ لطفالله میثمی و... بودند که پیش از آن فعالان انجمنهای اسلامی در دانشگاههای ایران بودند و دست به گریبان سرنوشتی پرفراز و نشیب شدند.
رهبران نهضتآزادی اگرچه درآن سالها در سنین بازنشستگی بودند و در حرکت سیاسی خود حساب شده و گام به گام حرکت میکردند، اما طبق روایات باقیمانده از آن دوران با جوانان نیز دمخور میشدند و از نظرات آنها استقبال میکردند. لطفالله میثمی در کتاب خاطرات خود از جلسهای مابین او و چند تن از دوستانش با مهندس بازرگان ودکتر سحابی نقل کرده است که در آن جلسه جوانان به طرح انتقادات خود پرداختند و زمانی که نوبت به دکتر سحابی رسید با چشمانی پر از اشک از اینکه جوانان همحزبیاش توانایی انتقاد کردن را دارند ابراز خوشحالی کرد.
اما فعالیت نهضت آزادی چند صباحی بیشتر دوام نیاورد و با طرح انقلاب شاه و مردم، حکومت پهلوی ترجیح داد فضای باز سیاسی را کناری بگذارد و اعضای احزاب ملی را روانه زندانها کند. پس ازحوادث خرداد ۴۲ و سرکوب نهضت روحانیون به رهبری آیتالله خمینی، مهندس مهدی بازرگان در دفاعیات خود در دادگاه نظامی، نهضت آزادی را آخرین گروهی دانست که با زبان قانون با حکومت سخن میگوید.
دیری نپایید که جوانان نهضت آزادی، به تعبیر سخن مهندس بازرگان برای حکومت پهلوی پرداختند و با مشاوره احمد صدرحاجسیدجوادی و الهام گیری از انقلاب کوبا و چین دست به تشکیل سازمان مجاهدین خلق زدند. این گروه از جوانان نهضت آزادی به رهبری حنیفنژاد، محسن و بدیعزادگان در سال ۱۳۴۴ کار مطالعاتی خود را شروع کردند و قدم بعدی خود را با کادرسازی و تربیت نیروها برداشتند.
اما این گروه در سال ۱۳۵۰ قبل از شروع هر حرکت موثر توسط ساواک شناسایی و رهبران و اعضای آن به سرعت بازداشت شدند. در چهارم خرداد ۱۳۵۱ با اعدام بنیانگذاران ضربهٔ مهمی به این نسل از اعضای نهضت آزادی وارد شد و با انقلاب ایدئولوژیک سال ۱۳۵۴مارکسیتها علیه مسلمانان سازمان مجاهدین میراث این جوانان نیز به تاراج رفت.
پایان غمانگیز حرکت جوانانترین اعضای اولین دورهٔ فعالیت نهضت آزادی، پایان حرکت جوانان در نهضت آزادی نبود. همپای جوانان ۲۰ ساله گروهی از جوانانی که در دههٔ ۳۰ زندگی خود بودند که اگرچه طبع آتشینی به مانند حنیفنژاد و دوستانش نداشتند اما در سرنوشت انقلاب ۱۳۵۷ تاثیر بسزایی داشتند.
عزتالله سحابی، ابراهیم یزدی، مصطفی چمران از جملهٔ این اعضای جوان نهضت آزادی بودند که راه و روزگاری، جدا و متفاوت پیمودند. عزتالله سحابی به همراه پدرش، دکتریدالله سحابی، و دیگر سران نهضت در سال ۱۳۴۱ بازداشت شد و در دادگاه نظامی به شش سال حبس محکوم شد. دکتر ابراهیم یزدی و مصطفی چمران که در سال ۱۳۳۹ از ایران خارج شده و به آمریکا عزیمت کرده بودند به همراه علی شریعتی و صادق قطبزاده اقدام به تاسیس نهضت آزادی خارج از کشور کردند و بعد ار توقف فعالیت نهضت آزادی در داخل ایران، حیات این حزب را در خارج از ایران استمرار بخشیدند.
یزدی و چمران در راستای فعالیتهای انقلابی یک پایگاه آموزش چریکی در مصر تاسیس کردند و ارتباطات گستردهای با آیتالله خمینی و امام موسی صدر پایه گذاری کردند. چندی بعد اعضای دیگری از نهضت آزادی نظیر محمد توسلی و ابوالفضل بازرگان به ایشان پیوستند و با انتقال پایگاه آموزشی از مصر به لبنان به مصطفی چمران به تعلیم چریکهای مخالف حکومت کمک کردند. ابراهیم یزدی نیز با فعالیتهای خود در هدایت دانشجویان مسلمان علیه حکومت شاه و مشاوره دادن به آیت الله خمینی به عنوان مهمترین مشاور مکلی رهبر روحانی انقلاب، عرض اندام میکرد.
این نسل از نهضت آزادی با پیروزی انقلاب در بهمن ۱۳۵۷ و تشکیل دولت موقت توسط دبیرکل نهضت آزادی، مهندس بازرگان، به دولت راه یافت اما با استعفای دولت در آبان ۱۳۵۸ گروهی از این نسل از نهضت آزادی جدا شدند. افرادی نظیر مهندس عزتالله سحابی، محمد بستهنگار، محمدعلی رجایی، محمدتقی جعفری و.... و گروهی دیگر در سالهای بعد از انقلاب در ردههای بالای حزبی نظیر عضویت در شورای مرکزی، عضویت در دفتر سیاسی و ریاست هیئت اجرایی به فعالیت خود ادامه دادند تا جایی که ابراهیم یزدی بعد از وفات مهندس بازرگان پست دبیرکلی نهضت آزادی را برعهده گرفت.
در سالهای آغازین دههٔ ۱۳۶۰، نسل دیگری از جوانان به نهضت آزادی پیوستند که از آن جمله محمد نعیمپور، فرید طاهری و امیر خرم بودند. جوانانی که در آن سالها بار فعالیتهای نهضت آزادی را به دوش کشیدند و راه خود را تا پیمودن پلههای ترقی تا ردههای بالای حزبی ادامه دادند. با ازدیاد فشارها بر نهضت آزادی، این حزب از عضو گیری جدید برای سالها کناره گرفت. فشارها بر این گروه آنچنان بود که تنها زنده نگاه داشتن نام نهضت آزادی و دادن انذار به حاکمیت تنها الویت این گروه بود.
با وقوع دوم خرداد ۱۳۷۶، این حزب اگرچه دفترش با حضور جوانان رونق جدیدی یافته بود اما تا سالهای آغازین دههٔ ۱۳۸۰ شمسی شروع به عضو گیری نکرد. حضور جوانانی از نسل سوم انقلابٰ شروع به کار مجدد شاخهٔ جوانان نهضت آزادی و راهیابی افرادی از این نسل به دفتر سیاسی نهضت آزادی نشانهٔ آشکاری از روند جدید جوانگرایی در ارکان نهضت آزادی را نوید میداد.
اما این نوید، برای جمهوری اسلامی حساسیت برانگیز بود و کار تا بدانجا پیش رفت که تنها ساعاتی بعد از پایان انتخابات ریاست جمهوری اکثر اعضای جوان این حزب بازداشت شدند و چند تنی با احکام سنگین دادگاههای انقلاب روبرو شدند که از آن جمله حکم ده سال حبس قطعی و ده سال محرومیت عماد بهاور از فعالیت سیاسی و رسانهای، حکم شش سال حبس تعزیری مهدی قلیزاده و حکم دو سال حبس قطعی لیلا توسلی میتوان اشاره کرد.
اگرچه این روزها نهضت آزادی با فشار وزارت اطلاعات مجبور به توقف روند فعالیت شده است اما حضور سرزنده وشاداب اعضای جوان نهضت آزادی در سالهای اخیر جواب مناسبی به منتقدان و پاسخی درخور به دغدغه مندان ادامه گروه برای نسلهای آینده ایران است.
_____________
دیدگاه های مطرح شده در این نوشته، الزاما بازتاب دیدگاه های رادیو فردا نیست.
پویان فخرایی از اعضای شاخه جوانان نهضت آزادی
مسنترین فعال سیاسی ایران دکتراحمد صدرحاجسیدجوادی از بنیانگذاران نهضت آزادی با ۹۴ سال سن است و هم او عنوان پیرترین زندانی سیاسی تاریخ ایران را با خود یدک میکشد. پیش از این نیز مرحوم دکتر یدالله سحابی، دیگر بنیانگذار نهضت آزادی، پیرترین فعال سیاسی ایران بوده است.
اما این شواهد نباید مانع بررسی رابطهٔ پابرجاترین حزب ایرانی با جوانان در ۵۰ سالهٔ حیاتش باشد. اولین دورهٔ حضور جوانان در نهضت آزادی به زمان تاسیس این حزب بازمیگردد.
جوانترین گروه اعضای نهضت آزادی که دههٔ بیستم زندگی خود را سپری میکردند دانشجویانی نظیر محمد حنیفنژاد، سعیدمحسن، علیاصغر بدیعزادگانٰ لطفالله میثمی و... بودند که پیش از آن فعالان انجمنهای اسلامی در دانشگاههای ایران بودند و دست به گریبان سرنوشتی پرفراز و نشیب شدند.
رهبران نهضتآزادی اگرچه درآن سالها در سنین بازنشستگی بودند و در حرکت سیاسی خود حساب شده و گام به گام حرکت میکردند، اما طبق روایات باقیمانده از آن دوران با جوانان نیز دمخور میشدند و از نظرات آنها استقبال میکردند. لطفالله میثمی در کتاب خاطرات خود از جلسهای مابین او و چند تن از دوستانش با مهندس بازرگان ودکتر سحابی نقل کرده است که در آن جلسه جوانان به طرح انتقادات خود پرداختند و زمانی که نوبت به دکتر سحابی رسید با چشمانی پر از اشک از اینکه جوانان همحزبیاش توانایی انتقاد کردن را دارند ابراز خوشحالی کرد.
اما فعالیت نهضت آزادی چند صباحی بیشتر دوام نیاورد و با طرح انقلاب شاه و مردم، حکومت پهلوی ترجیح داد فضای باز سیاسی را کناری بگذارد و اعضای احزاب ملی را روانه زندانها کند. پس ازحوادث خرداد ۴۲ و سرکوب نهضت روحانیون به رهبری آیتالله خمینی، مهندس مهدی بازرگان در دفاعیات خود در دادگاه نظامی، نهضت آزادی را آخرین گروهی دانست که با زبان قانون با حکومت سخن میگوید.
دیری نپایید که جوانان نهضت آزادی، به تعبیر سخن مهندس بازرگان برای حکومت پهلوی پرداختند و با مشاوره احمد صدرحاجسیدجوادی و الهام گیری از انقلاب کوبا و چین دست به تشکیل سازمان مجاهدین خلق زدند. این گروه از جوانان نهضت آزادی به رهبری حنیفنژاد، محسن و بدیعزادگان در سال ۱۳۴۴ کار مطالعاتی خود را شروع کردند و قدم بعدی خود را با کادرسازی و تربیت نیروها برداشتند.
اما این گروه در سال ۱۳۵۰ قبل از شروع هر حرکت موثر توسط ساواک شناسایی و رهبران و اعضای آن به سرعت بازداشت شدند. در چهارم خرداد ۱۳۵۱ با اعدام بنیانگذاران ضربهٔ مهمی به این نسل از اعضای نهضت آزادی وارد شد و با انقلاب ایدئولوژیک سال ۱۳۵۴مارکسیتها علیه مسلمانان سازمان مجاهدین میراث این جوانان نیز به تاراج رفت.
پایان غمانگیز حرکت جوانانترین اعضای اولین دورهٔ فعالیت نهضت آزادی، پایان حرکت جوانان در نهضت آزادی نبود. همپای جوانان ۲۰ ساله گروهی از جوانانی که در دههٔ ۳۰ زندگی خود بودند که اگرچه طبع آتشینی به مانند حنیفنژاد و دوستانش نداشتند اما در سرنوشت انقلاب ۱۳۵۷ تاثیر بسزایی داشتند.
عزتالله سحابی، ابراهیم یزدی، مصطفی چمران از جملهٔ این اعضای جوان نهضت آزادی بودند که راه و روزگاری، جدا و متفاوت پیمودند. عزتالله سحابی به همراه پدرش، دکتریدالله سحابی، و دیگر سران نهضت در سال ۱۳۴۱ بازداشت شد و در دادگاه نظامی به شش سال حبس محکوم شد. دکتر ابراهیم یزدی و مصطفی چمران که در سال ۱۳۳۹ از ایران خارج شده و به آمریکا عزیمت کرده بودند به همراه علی شریعتی و صادق قطبزاده اقدام به تاسیس نهضت آزادی خارج از کشور کردند و بعد ار توقف فعالیت نهضت آزادی در داخل ایران، حیات این حزب را در خارج از ایران استمرار بخشیدند.
یزدی و چمران در راستای فعالیتهای انقلابی یک پایگاه آموزش چریکی در مصر تاسیس کردند و ارتباطات گستردهای با آیتالله خمینی و امام موسی صدر پایه گذاری کردند. چندی بعد اعضای دیگری از نهضت آزادی نظیر محمد توسلی و ابوالفضل بازرگان به ایشان پیوستند و با انتقال پایگاه آموزشی از مصر به لبنان به مصطفی چمران به تعلیم چریکهای مخالف حکومت کمک کردند. ابراهیم یزدی نیز با فعالیتهای خود در هدایت دانشجویان مسلمان علیه حکومت شاه و مشاوره دادن به آیت الله خمینی به عنوان مهمترین مشاور مکلی رهبر روحانی انقلاب، عرض اندام میکرد.
این نسل از نهضت آزادی با پیروزی انقلاب در بهمن ۱۳۵۷ و تشکیل دولت موقت توسط دبیرکل نهضت آزادی، مهندس بازرگان، به دولت راه یافت اما با استعفای دولت در آبان ۱۳۵۸ گروهی از این نسل از نهضت آزادی جدا شدند. افرادی نظیر مهندس عزتالله سحابی، محمد بستهنگار، محمدعلی رجایی، محمدتقی جعفری و.... و گروهی دیگر در سالهای بعد از انقلاب در ردههای بالای حزبی نظیر عضویت در شورای مرکزی، عضویت در دفتر سیاسی و ریاست هیئت اجرایی به فعالیت خود ادامه دادند تا جایی که ابراهیم یزدی بعد از وفات مهندس بازرگان پست دبیرکلی نهضت آزادی را برعهده گرفت.
در سالهای آغازین دههٔ ۱۳۶۰، نسل دیگری از جوانان به نهضت آزادی پیوستند که از آن جمله محمد نعیمپور، فرید طاهری و امیر خرم بودند. جوانانی که در آن سالها بار فعالیتهای نهضت آزادی را به دوش کشیدند و راه خود را تا پیمودن پلههای ترقی تا ردههای بالای حزبی ادامه دادند. با ازدیاد فشارها بر نهضت آزادی، این حزب از عضو گیری جدید برای سالها کناره گرفت. فشارها بر این گروه آنچنان بود که تنها زنده نگاه داشتن نام نهضت آزادی و دادن انذار به حاکمیت تنها الویت این گروه بود.
با وقوع دوم خرداد ۱۳۷۶، این حزب اگرچه دفترش با حضور جوانان رونق جدیدی یافته بود اما تا سالهای آغازین دههٔ ۱۳۸۰ شمسی شروع به عضو گیری نکرد. حضور جوانانی از نسل سوم انقلابٰ شروع به کار مجدد شاخهٔ جوانان نهضت آزادی و راهیابی افرادی از این نسل به دفتر سیاسی نهضت آزادی نشانهٔ آشکاری از روند جدید جوانگرایی در ارکان نهضت آزادی را نوید میداد.
اما این نوید، برای جمهوری اسلامی حساسیت برانگیز بود و کار تا بدانجا پیش رفت که تنها ساعاتی بعد از پایان انتخابات ریاست جمهوری اکثر اعضای جوان این حزب بازداشت شدند و چند تنی با احکام سنگین دادگاههای انقلاب روبرو شدند که از آن جمله حکم ده سال حبس قطعی و ده سال محرومیت عماد بهاور از فعالیت سیاسی و رسانهای، حکم شش سال حبس تعزیری مهدی قلیزاده و حکم دو سال حبس قطعی لیلا توسلی میتوان اشاره کرد.
اگرچه این روزها نهضت آزادی با فشار وزارت اطلاعات مجبور به توقف روند فعالیت شده است اما حضور سرزنده وشاداب اعضای جوان نهضت آزادی در سالهای اخیر جواب مناسبی به منتقدان و پاسخی درخور به دغدغه مندان ادامه گروه برای نسلهای آینده ایران است.
_____________
دیدگاه های مطرح شده در این نوشته، الزاما بازتاب دیدگاه های رادیو فردا نیست.
پویان فخرایی از اعضای شاخه جوانان نهضت آزادی