لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ تهران ۱۴:۳۱

«فاطیما» عروسکی برای آموزش حجاب به کودکان


«فاطيما»
«فاطيما»
نخستين عروسک اسلامی در ايران، در نمايشگاه حجاب و عفاف تبريز رونمايی شد. بگفته نماينده شرکت سازنده اين عروسک که «فاطيما» نام گرفته برای نخستين بار در ايران طراحی شده است. او نقش خانواده ها مهم تلقی کرده و گفته است: اين خانواده ها هستند که می توانند با خريد عروسک های اسلامی برای فرزندان خود از همان کودکی آنها را با حجاب و پوشش اسلامی آشنا کنند.

آسيه امينی فعال حقوق زنان در نروژ در گفتگویی با رادیو فردا در این مورد سخن گفته است.

خانم امینی می گوید: ببينيد. اين بار اول نيست که اين اتفاق می افتد. نزديک به حدود ده سال پيش بود که ما با عروسک سارا و دارا روبرو شديم. سارا و دارايی که دستکم نام ايرانی داشتند. بر عکس «فاطيما» که حتی از ورژن نام ايرانی آن به عنوان «فاطمه» هم استفاده نکرده اند.

در آن زمان کانون پرورش فکری به عنوان نهادی که عرضه کننده اين عروسک به بازار بود، علت توليد چنين عروسکی را مقابله با تهاجم فرهنگی و فرهنگسازی برای کودکان و هنجارپذير کردن آنها با نمادهای بومی، عنوان کرد.

توليد عروسک سارا و دارا اگرچه ويژگی عمده اش داشتن نام ايرانی و لباس ايرانی بود، به علت ناتوانی صنعت عروسک سازی ما در توليد به صرفه چنين عروسکی، بعد از مدتی دچار مشکل شد.

پس از مدتی ايران ناچار شد از چين درخواست کند که اين عروسک سنگين وزن را بسازد و روانه بازارهای ايران کند.

اما من فکر می کنم اقبال عمومی کودکان ايرانی به عروسک باربی- البته متاسفانه- که از نظر من آنهم نماد ديگری از فرهنگسازی برای يک بازار صنعتی است، نشان داد که سارا و دارا هم چندان مورد اقبال کودکان ايرانی قرار نگرفته است.

می دانيد که عروسک سارا و دارا قيمت گرانی داشتند، در آن زمان دو تای از آن را بايد به مبلغ ۲۴ هزار تومان خريداری می کرديم، فکر می کنم شش يا هفت سال پيش من برای دخترمان اين عروسک را خريداری کردم به همين دليل هم قيمت آن را به طوردقيق می دانم.

با اين تجربه من تعجب می کنم که اين مسئول محترم دوباره از اولين عروسک – لابد ملی شده- نام می برند.

خانم امينی، به نظر شما چرا به تازگی جمهوری اسلامی توجه خودش را تا اين حد متوجه کودکان و نوجوانان ايرانی بويژه کودکان و نوجوانان دختر متمرکز کرده است؟


خوب! در شرايطی که وزير آموزش و پرورش کشور و سرپرست آموزش و پرورش يکی از استان های جنوبی و برخی از نمايندگان مجلس همچون خانم آجرلو و ديگران از فرهنگسازی برای کودکان ايرانی ابزار نگرانی می کنند، شايد اين مسئله طبيعی است.

البته فرهنگسازی در ذهن اين دوستان اين طور تعبير می شود«آشنا کردن دختران با نفس مادری و همسری از طريق افزودن منابع درسی جنسيتی به کتابهای آموزشی در مراحل مختلف تحصيلی. مشخص است که مديران و مسئولان فرهنگی کشورما نگران چه چيزی هستند. و چه هدفی را از چنين تصميم گيريهايی چه در عرصه فرهنگی و چه در عرصه اقتصادی دنبال می کنند؟

به طور مشخص منظور من اين است که خوابی که اين دوستان برای فرزندان کشورمان ديده اند و البته من آن را خواب خطرناکی می بينم، دور کردن آنها از آگاهی های جنسيتی است که در سطح جامعه رو به رشد است و بسياری از مردم نسبت به آنها واکنش های مثبت نشان داده اند.

يکی از آنها داشتن خانواده برابر است. يکی ديگر از آنها داشتن آزاديهای فردی مشخص و ديگری تمايل عموم مردم به تحصيل کردن فرزندانشان ؛ فارغ از اينکه دختر هستند يا پسر، می باشد.

دولتمداران جمهوری اسلامی برای مقابله با چنين خواست عمومی در مردم دارند تلاش می کنند که به انحاء مختلف آموزه های خود را در ذهن فرزندان ما فرو کنند، اين آموزه ها می تواند از عروسکی که حجاب دارد به اسم «فاطيما» باشد تا تفکيک جنسيتی دروس مدرسه تا بومی گزينی در سطح دانشگاهها و هزاران هزار راه و روش ديگر.
XS
SM
MD
LG