به گزارش رسانه های دنيای عرب، سران حماس که سال ها از سوريه، فعاليت های خود را عليه اسرائيل دنبال می کردند، در پی لرزان شدن پايه های حکومت بشاراسد، قصد تعطيلی مقراصلی خود را در سوريه دارند، و به سران حکومت جديد مصر برای موافقت با انتقال دفترحماس به قاهره، روی آورده اند.
درحالی که هفته گذشته خالد مشعل، رهبرشاخه حماس در خارج از سرزمين های فلسطينی همراه با هيئتی از سران حماس در قاهره بود، رسانه های مصری و ساير گزارش های دنيای عرب حاکی از آن بود که مشعل برای تنظيم احتمالی معامله ای ميان حماس و اسرائيل بر سر آزادی گيلعاد شليط، سرباز اسرائيلی اسير در دست حماس، به مصر رفته است.
هرچند سران حماس وجود برخی تماس ها با مقامات مصری را درمورد يک معامله احتمالی با اسرائيل درقبال گيلعاد شليط تأييد کردند، اما اکنون رسانه های مصری و سعودی، و برخی ديگر ازرسانه های اميرنشين های خليج فارس می نويسند که مشعل دراقامت خود در مصرهدف بسيار مهم تری را برای حماس نيز دنبال کرد؛ انتقال دفتراصلی حماس از سوريه به مصر.
بنابراين گزارش ها، هر چند حاکمان جديد مصر نيز مناسبات حسنه ای با حماس برقرارکرده اند و تماس های دولت پيشين مصر از زمان روابط نزديک ميان ژنرال عمر سليمان، رييس وقت سازمان اطلاعات مصر را با سران هردوشعبه خارجی و داخلی حماس حفظ کرده اند، اما درپاسخ به درخواست خالد مشعل، گفته اند که انتقال دفتر اصلی حماس به مصر شرط هايی دارد.
رسانه های مصری و سعودی می گويند که حماس بايد متعهد شود که از هرگونه مداخله در امور داخلی مصر اکيداً خودداری ورزد؛ به اقداماتی دست نزند که موجب ضربه زدن به امنيت مصر شود؛ هرگز از گذرگاه گشوده شده «الرفح» برای فعاليت های چريکی عليه اسرائيل سوء استفاده نکند؛ از تلاشهايی دوری کند که شائبه حمايت از شبه نظاميان و فعالان تروريستی در شبه جزيره ی سينای را بوجود آورد يا به همکاری با اين فعالان تعبير شود، همه قوانين مصر را محترم بشمارد و منظماً با سران مصر درهمآهنگی باشد.
سران مصراين درخواست ها را به صورت پيش شرط های اکيد مورد نظر خود، به سران حماس ارائه کرده اند.
بنا بر گزارش های دنيای عرب، سران حماس؛ شامل خالد مشعل، رييس دفتر سياسی، موسی ابومرزوق، معاون مشعل، همراه با عزت الرشق، خليل الحیة و شماری ديگر از نيروهای خارجی و داخلی حماس که در ديدار با سران مصر شرکت داشتند، گفته اند که بايد پيش شرط های تعيين شده از سوی مصر را در نشست های خود بررسی کنند تا به آن پاسخ دهند.
لذا، مصرنيز تا سپردن تعهد حماس به عملی کردن اين خواسته ها، از موافقت با انتقال دفتراصلی حماس به قاهره، خودداری کرده است.
سران حماس از همان نخستين دوره ی برپايی حماس در اواخر دهه هشتاد ميلادی قرن گذشت، در سوريه فعاليت کرده اند، و به بهانه ی حضور دفترحماس درسوريه بوده است که سوريه خود را «درصف نخست مقاومت دربرابر اسرائيل» معرفی کرده است.
خالد مشعل و موسی ابومرزوق، سران اصلی شاخه خارجی حماس، از زمان شالوده ريزی جنبش حماس، زيرکنف حمايتی اسد قرارداشته اند، و بارها در دمشق درکنار بشاراسد و ساير سران بلندپايه ی سوريه، با رهبران جمهوری اسلامی ايران و حزب الله لبنان ديدار کرده اند.
جهان سوريه را همواره متهم کرده است که پس از جمهوری اسلامی ايران، مهم ترين عامل تغذيه ی تسليحاتی، مادی و معنوی حماس و سايرگروه های عضو «جبهه مقاومت» بوده است.
ستاره ی بلند حماس و ساير گروههای دهگانه عضو «جبهه مقاومت» ضد اسرائيلی در سوريه از زمانی رو به افول نهاد که اسفند ماه گذشته نخستين تظاهرات مردمی عليه حاکميت بشاراسد در شهر درعای سوريه شکل گرفت و از آنجا به سراسر سوريه سرايت کرد.
اما از زمانی که حماس و اين تشکل ها گروههايی از جوانان اردوگاههای پناهندگان مقيم سوريه را با اتوبوس به سوی مرزهای سوريه و اسرائيل بردند تا در تظاهرات موسوم به «يوم النکبة» (سالروز استقلال اسرائيل) و سپس «يوم النکسة» (سالروز شکست ارتش های عربی از اسرائيل در جنگ شش روزه سال ۱۹۶۷) شرکت کنند و دهها نفراز اين تظاهرکنندگان کشته شدند، خانواده های آنها در اردوگاههای فلسطينی سوريه تظاهرات کرده و شديداً با سران حماس درگير شدند و آنها را متهم کردند که خون جوانان فلسطينی را بخاطرنجات دادن بشاراسد از تنگنای گرفتارشده به آن، بيهوده برزمين ريخته اند.
سران حماس که در آغاز خيزش مردمی در سوريه دچار بحران در مناسبات خود با مردم سوريه شدند، پس از چند بار اظهار نظردرمورد «رخنه ی دشمن در صفوف مردم سوريه» که با واکنش های تند اوپوزيسيون و تظاهرکنندگان سوری روبرو شد، ديگر از اظهارنظر علنی درمورد خيزش مردمی سوريه خودداری کرده و زبان در کام کشيدند؛ بويژه اينکه اخوان المسلمين مصر به حمايت از خيزش مردم سوريه پرداخت.
سران حماس همواره خود را به اخوان المسلمين وفادار دانسته اند؛ حماس اصولاً از بستراخوان المسلمين مصرسربلند کرد.
دربسياری از گزارش ها آمده بود که سران حماس به حسن نصرالله، دبيرکل حزب الله نيز «توصيه» کردند که از موضع گيری عليه مردم بپا خاسته سوريه دست بکشد؛ «توصيه ای» که حسن نصرالله آن را رعايت نکرد و هنوز نيز تظاهرات مردمی در سوريه را کاراسرائيل و آمريکا و دشمنان سوريه ومقاومت می داند.
دوهفته پيش زمانی که سفارت جمهوری اسلامی ايران ضيافت ساليانه ی افطاری ماه رمضان را برگزار کرد و در آن شماری از خانواده های فلسطينی های مقيم سوريه را اطعام کرد، نه خالد مشعل و سايرسران حماس در اين ضيافت بودند و نه رمضان عبدالله شلح، دبيرکل «جهاد اسلامی فلسطين».
اين نخستين بار درتمامی سالهای اخيراست که مشعل، شلح و ساير سران گروههای فلسطينی مقيم سوريه، از ضيافت شام سفارت ايران غيبت کردند.
جمهوری اسلامی ايران، حزب الله لبنان، حماس و ديگرهمپيمانان اين محور، در پنج ماه اخير، مورد خشم و لعنت معترضين سوری بوده اند و بارها پرچم های ايران و حزب الله بروی زباله دانی ها در خيابان های سوريه سوزانده شده و اعضای اعزامی آنها، از سوی مردم سوريه و جامعه جهانی به همکاری عملی با نيروهای امنيتی و نظامی سوريه در سرکوب خونين مردم سوريه متهم شده اند.
همه اين ها درحالی است که حجت الاسلام احمد موسوی، سفيرايران در سوريه نيز همين روزها رسماً عوض شد. راديوی دولتی ايران شنبه اين هفته به ناگهانی اعلام کرد که محمد رئوف شيبانی، به عنوان جانشين احمد موسوی انتخاب شده است.
تغييرسفيرايران درسوريه آن هم تنها کمترازدو سال پس از آغاز سفارت او، درحالی است که وبسايت «کلمه» تارنمای رسمی ميرحسين موسوی، يکی از رهبران معترضين ايران، هفته گذشته نوشته بود که احمد موسوی بارها درخواست کرده بود که به ايران برگردانده شود؛ درخواستی که حاکميت سوريه را خشمگين کرد.
وبسايت «کلمه» افزوده بود که ديپلمات های سفارت ايران نيز همسر و فرزندان خود را به انگيزه ی تابستان، به خارج از سوريه، وعمدتاً به لبنان، فرستاده اند و خود نيز محل زندگی شان در سوريه را تغيير می دهند؛ ناظران می گويند اين امر می تواند بيانگر نگرانی های ديپلمات های ايرانی از «نشان شدن» اقامتگاه شان از سوری معترضين سوری باشد.
اکنون، تماس های سران ارشد حماس با مصر برای موافقت با انتقال مقراصلی حماس به قاهره درحالی منتشر می شود که خبرگزاری رويترز نيز يکشنبه از شکرآب شدن جدی مناسبات ايران با حماس خبرداد و نوشت که ايران يا پرداخت پول های کلان نقدی به حماس را کاملاً متوقف کرده يا آن را کاهش داده تا حماس را بدليل عدم حمايت عملی از بشاراسد مجازات کرده باشد؛ به گونه ای که قطع کمک های مالی ايران، موجب شد که دولت حماس حقوق ماه ژوييه ی کارمندان خود در غزه را نپردازد و معلوم نيست که درپايان اوت (رمضان) نيز بتواند حقوق آنها را دوماه سرجمع بدهد.
به گزارش رويترز، سران ايران خشمگين شده اند که چرا حماس تظاهراتی درحمايت از بشاراسد برگزار نکرده يا کارهای عملی ديگری برای حمايت از نظام سوريه انجام نداده است.
هفته گذشته هنگامی که درحمله ناوچه های ارتش سوريه از بندر لاذقيه سوريه، اردوگاه فلسطينی «الرمل» در جنوب اين شهر ساحلی مورد حمله قرار گرفت، ۳۴ فلسطينی در روز نخست کشته شدند؛ رقمی که ظاهراً روز بعد نيز به ۵۰ نفر کشته و دهها زخمی ديگر افزايش يافت و پنج هزار فلسطينی مقيم اين اردوگاه درخود سوريه نيز رانده و پناهنده شدند.
زمانی که فلسطينی های مقيم غزه می خواستند در اعتراض به کشته شدن برادرانشان در سوريه تظاهرات کنند، دولت حماس بشدت اين تظاهرات را سرکوب کرد و مانع از شکل گيری آن شد، درحالی که فلسطينی های کرانه باختری تظاهرات کرده و سازمان آزاديبخش فلسطين نيز سوريه را بخاطر کشتار فلسطينی ها نکوهش کرد.
با وجود اين، بشاراسد يکشنبه شب در حضور تلويزيونی خود در سوريه، دوباره مدعی شد که حکومت او بخاطر حمايت از فلسطينی ها، مورد حمله اسرائيل و غرب است.
تصميم سران حماس به انتقال مقراصلی خود از سوريه به مصر، به جای پناه بردن به دامان طبيعی آنها؛ جمهوری اسلامی ايران، نشان می دهد که اتکای سران حماس به ايران و کمک های گسترده ايرانی، برای فلسطينی ها صرفاً جنبه تاکتيکی دارد و يک همپيمانی استراتژيک نيست- هرچند که عملاً نيز ايران هيچگاه نتوانسته است که از راه اعطای کمک های چشمگير تسليحاتی و مالی معنوی با حماس و فلسطينی ها، برای خود «عمق استراتژيک» تأمين کند.