مادران سه کوهنورد آمريکايی زندانی در ايران، روز پنج شنبه با تحويل طوماری با بيش از ۲۵۰۰ امضاء و پيام از سراسر آمريکا و جهان به هيئت ايرانی در مقر سازمان ملل در نيويورک، خواستار آزادی فرزندانشان شدند.
ماموران جمهوری اسلامی ايران، روز نهم مرداد ماه، شين بائر، سارا شورد و جاش فاتال را به اتهام جاسوسی بازداشت کرده اند.
خانواده آنها و وزارت خارجه آمريکا اين اتهام را رد می کنند و می گويند اين سه نفر برای گردش و کوهنوردی به کردستان عراق رفته بودند.
راديو فردا ساعتی پس از بازگشت مادران اين سه نفر از ديدار با هيئت ايرانی در نيويورک، با آنها گفت و گو کرده است.
از سيندی هيکی، مادر شين باور، يکی از سه کوهنورد زندانی در ايران در مورد برخورد هيئت ايرانی سازمان ملل با آنها می پرسيم.
سيندی هيکی: «آنها با ما ديدار داشتند و ما توانستيم طومار خود را به آنها بدهيم. ما خيلی اميدواريم. جلو امضای افراد اظهار نظر آنها هم آمده و هرکس فرزندان ما را بشناسد، اين تصور را که آنها جاسوس اند، مضحک می داند. بنابراين خيلی اميدواريم که با ارائه اين تومار اگر هر شکی باقی مانده باشد، برطرف شود.»
فرزندتان چه خصوصياتی دارد؟
«شين سال گذشته را در دمشق در سوريه گذراند و قصد داشت يک سال ديگر هم با دوست دخترش سارا شورد آنجا بماند. او حامی حقوق ملی فلسطينی هاست. او همچنين با حمله و مداخله نظامی آمريکا در عراق مخالفت کرده است. به اضافه اينکه او در کمپين احقاق حقوق اقليت ها در آمريکا فعال بوده است.»
پيش از اين سفر با او تماس تلفنی داشته است يا نه؟
«او درباره اين سفر با من حدود يک ماهی صحبت می کرد. هر هفته يا دو هفته يک بار که با من صحبت می کرد، می گفت چقدر چشم به راه آغاز اين سفر است. سفری تنها برای گردش و هيچ تمايلی برای رفتن به ايران در گفته هايش نشنيدم. شين همراه سارا به آنجا رفته بود که يک هفته از کار آموزگاری اش مرخصی گرفته بود. دوستش جاش هم که برای ديدن او رفته بود، در اين سفر همراه آنها بود.»
از سيندی هيکی می خواهيم که تلفن را به دست نورا شورد مادر سارا شورد بدهد تا نظرش را در مورد اين ديار بگويد.
نورا شورد: «خيلی از اينکه طومار امضا ها را دريافت کردند و آنرا پذيرفتند، خوشحال شديم. فکر می کنيم، شمار امضاهايی که جمع شده و پيام هايی که در کنار آنها نوشته شده، پيام های مردم سراسر آمريکا و مردم سراسر جهان، تحولی در وضع آنها ايجاد خواهد کرد.»
از ويژگی های دخترتان سارا بگوئید
نورا شورد: «سارا جوانترين فرزند من است. معلم زبان انگيسی است. کاری که در دمشق در سوريه می کرد. دانشجوی دانشگاه کاليفرنيا بود. سارا همچنين برای برنامه دانشجويان عراقی مقيم سوريه کار می کرد. او عربی آموخته و تا حدی هم اهل قلم است. دختر با اعتماد به نفسی است.
طومار امضا ها می تواند جمهوری اسلامی ايران را متقاعد کند که فرزندانتان جاسوس نيستند؟
«فکر می کنم دولت ايران احتمالاً اطلاعات کافی از وبلاگ های بچه های ما و از طريق اينترنت داشته باشد که مسئولان خودشان بتوانند به اين نتيجه برسند. اما آنها وقت خيلی کمی برای اين سفر داشتند. سارا قرار بود بلافاصله به سر کار تدريس اش برود و فقط وسائل کافی برای پنج روز همراه برده بودند. چون فکر می کردند زود به خانه بر می گردند. برای آنها مضحک است کسی فکر کند آنها جاسوس اند.
آدم های جوانی هستند که عاشق سفر اند و عاشق خاورميانه و فرهنگ آن هستند. گفتن اينکه آنها جاسوس اند به نظر آنها و البته به نظر من مسخره است.»
از لارا فاتال مادر جاش فاتال می پرسم تازه ترين خبری که او از فرزندش دارد، چيست؟
با وزارت خارجه آمريکا تماس داشتيم. کمتر از ۲۰ روز پيش در ۲۹ سپتامبر که کنسولگری سويس به ما خبر سلامت آنها را داد، خبر ديگری از آنها نداريم. ما البته حکومت ايرن را ترغيب می کنيم که فرزندان ما را آزاد کند.
از اينکه ارتباط با کنسولگری برقرار شده خوشحاليم ولی جداً خواهان تماس تلفنی آنها با خانه هستيم. تاکنون چنین تماسی نداشتيم. تماس هايی که داشتيم تماس های با واسطه بوده و تلاش اصلی برای بازگرداندن آنها به کشور است.»
از ویژ گی های فرزندتان بگوئید؟
«جاش يک هوادار محيط زيست است. آموزگار برنامه بين المللی دانشجويان ممتاز بوده و از ماه ژانويه تا ماه مه به سی و سه دانشجوی زير ليسانس از دانشگاه های برجسته سراسر آمريکا درس می داد. درباره بهداشت و جامعه. دسته جمعی به سويس، هند، چين و آفريقای جنوبی سفر کردند. بعد از آفريقای جنوبی جاش به اروپا سفر کرد و پدرش را برای چند روز در يک سفر شغلی ديد و بعد چند هفته را با برادرش که فارغ التحصيل و در اروپا مشغول تحقيق است گذراند و بعد از آن هم به ديدن هم اتاق زيرليسانس اش رفت که همان شين بائور است.»
هر سه شما، مادرهای جاش، سارا و شين، به جز آزادی فوری چه چيزی را به عنوان علامتی می دانيد حاکی از اينکه اوضاع بر وفق مرادتان خواهد شد؟
«ما خواهان تماس های مرتب کنسولی هستيم و افزايش شمار اين تماس ها و خواهان تماس تلفنی هر يک از بچه ها با خانه و خانواده خود هستيم. اين خواست ميان مدت ماست.»
اگر يکی از مسئولان پرونده بازداشت فرزندانتان را می ديديد، چه چيزی به او می گفتيد؟
«می گفتم که اينها بچه های برجسته، عالی و جالبی هستند. فقط علاقمند به صلح و مدارا و دوستی هستند. برای سفری کوتاه و سياحتی به کردستان عراق رفته بودند و مقام های ايرانی را ترغيب می کنيم که نظری به طومارهايی که تازگی تحويل آنها داديم، بياندازند و به حمايتی که از سراسر جهان و آمريکا سرازيرشده توجه کنند که تصديق می کند بچه های ما چه افراد برجسته و جالبی هستند. اميد ما به اقدام بشردوستانه ايرانی هاست که بچه های ما را که ۷۶ روز است زندانی اند، آزاد کنند. چنین امری احساسات ما را که مادر آنها هستيم جريحه دار کرده است.»
ماموران جمهوری اسلامی ايران، روز نهم مرداد ماه، شين بائر، سارا شورد و جاش فاتال را به اتهام جاسوسی بازداشت کرده اند.
خانواده آنها و وزارت خارجه آمريکا اين اتهام را رد می کنند و می گويند اين سه نفر برای گردش و کوهنوردی به کردستان عراق رفته بودند.
راديو فردا ساعتی پس از بازگشت مادران اين سه نفر از ديدار با هيئت ايرانی در نيويورک، با آنها گفت و گو کرده است.
از سيندی هيکی، مادر شين باور، يکی از سه کوهنورد زندانی در ايران در مورد برخورد هيئت ايرانی سازمان ملل با آنها می پرسيم.
سيندی هيکی: «آنها با ما ديدار داشتند و ما توانستيم طومار خود را به آنها بدهيم. ما خيلی اميدواريم. جلو امضای افراد اظهار نظر آنها هم آمده و هرکس فرزندان ما را بشناسد، اين تصور را که آنها جاسوس اند، مضحک می داند. بنابراين خيلی اميدواريم که با ارائه اين تومار اگر هر شکی باقی مانده باشد، برطرف شود.»
فرزندتان چه خصوصياتی دارد؟
«شين سال گذشته را در دمشق در سوريه گذراند و قصد داشت يک سال ديگر هم با دوست دخترش سارا شورد آنجا بماند. او حامی حقوق ملی فلسطينی هاست. او همچنين با حمله و مداخله نظامی آمريکا در عراق مخالفت کرده است. به اضافه اينکه او در کمپين احقاق حقوق اقليت ها در آمريکا فعال بوده است.»
پيش از اين سفر با او تماس تلفنی داشته است يا نه؟
«او درباره اين سفر با من حدود يک ماهی صحبت می کرد. هر هفته يا دو هفته يک بار که با من صحبت می کرد، می گفت چقدر چشم به راه آغاز اين سفر است. سفری تنها برای گردش و هيچ تمايلی برای رفتن به ايران در گفته هايش نشنيدم. شين همراه سارا به آنجا رفته بود که يک هفته از کار آموزگاری اش مرخصی گرفته بود. دوستش جاش هم که برای ديدن او رفته بود، در اين سفر همراه آنها بود.»
از سيندی هيکی می خواهيم که تلفن را به دست نورا شورد مادر سارا شورد بدهد تا نظرش را در مورد اين ديار بگويد.
از ويژگی های دخترتان سارا بگوئید
نورا شورد: «سارا جوانترين فرزند من است. معلم زبان انگيسی است. کاری که در دمشق در سوريه می کرد. دانشجوی دانشگاه کاليفرنيا بود. سارا همچنين برای برنامه دانشجويان عراقی مقيم سوريه کار می کرد. او عربی آموخته و تا حدی هم اهل قلم است. دختر با اعتماد به نفسی است.
طومار امضا ها می تواند جمهوری اسلامی ايران را متقاعد کند که فرزندانتان جاسوس نيستند؟
«فکر می کنم دولت ايران احتمالاً اطلاعات کافی از وبلاگ های بچه های ما و از طريق اينترنت داشته باشد که مسئولان خودشان بتوانند به اين نتيجه برسند. اما آنها وقت خيلی کمی برای اين سفر داشتند. سارا قرار بود بلافاصله به سر کار تدريس اش برود و فقط وسائل کافی برای پنج روز همراه برده بودند. چون فکر می کردند زود به خانه بر می گردند. برای آنها مضحک است کسی فکر کند آنها جاسوس اند.
آدم های جوانی هستند که عاشق سفر اند و عاشق خاورميانه و فرهنگ آن هستند. گفتن اينکه آنها جاسوس اند به نظر آنها و البته به نظر من مسخره است.»
از لارا فاتال مادر جاش فاتال می پرسم تازه ترين خبری که او از فرزندش دارد، چيست؟
«با وزارت خارجه آمريکا تماس داشتيم. کمتر از ۲۰ روز پيش در ۲۹ سپتامبر که کنسولگری سويس به ما خبر سلامت آنها را داد، خبر ديگری از آنها نداريم. ما البته حکومت ايرن را ترغيب می کنيم که فرزندان ما را آزاد کند.» لارا فاتال
از اينکه ارتباط با کنسولگری برقرار شده خوشحاليم ولی جداً خواهان تماس تلفنی آنها با خانه هستيم. تاکنون چنین تماسی نداشتيم. تماس هايی که داشتيم تماس های با واسطه بوده و تلاش اصلی برای بازگرداندن آنها به کشور است.»
از ویژ گی های فرزندتان بگوئید؟
«جاش يک هوادار محيط زيست است. آموزگار برنامه بين المللی دانشجويان ممتاز بوده و از ماه ژانويه تا ماه مه به سی و سه دانشجوی زير ليسانس از دانشگاه های برجسته سراسر آمريکا درس می داد. درباره بهداشت و جامعه. دسته جمعی به سويس، هند، چين و آفريقای جنوبی سفر کردند. بعد از آفريقای جنوبی جاش به اروپا سفر کرد و پدرش را برای چند روز در يک سفر شغلی ديد و بعد چند هفته را با برادرش که فارغ التحصيل و در اروپا مشغول تحقيق است گذراند و بعد از آن هم به ديدن هم اتاق زيرليسانس اش رفت که همان شين بائور است.»
هر سه شما، مادرهای جاش، سارا و شين، به جز آزادی فوری چه چيزی را به عنوان علامتی می دانيد حاکی از اينکه اوضاع بر وفق مرادتان خواهد شد؟
«ما خواهان تماس های مرتب کنسولی هستيم و افزايش شمار اين تماس ها و خواهان تماس تلفنی هر يک از بچه ها با خانه و خانواده خود هستيم. اين خواست ميان مدت ماست.»
اگر يکی از مسئولان پرونده بازداشت فرزندانتان را می ديديد، چه چيزی به او می گفتيد؟
«می گفتم که اينها بچه های برجسته، عالی و جالبی هستند. فقط علاقمند به صلح و مدارا و دوستی هستند. برای سفری کوتاه و سياحتی به کردستان عراق رفته بودند و مقام های ايرانی را ترغيب می کنيم که نظری به طومارهايی که تازگی تحويل آنها داديم، بياندازند و به حمايتی که از سراسر جهان و آمريکا سرازيرشده توجه کنند که تصديق می کند بچه های ما چه افراد برجسته و جالبی هستند. اميد ما به اقدام بشردوستانه ايرانی هاست که بچه های ما را که ۷۶ روز است زندانی اند، آزاد کنند. چنین امری احساسات ما را که مادر آنها هستيم جريحه دار کرده است.»