بنا به گزارشهای رسانههای دولتی و شبه دولتی در ايران دستگاه رهبری توانست در سفرآيت الله خامنهای به قم نمايش خيابانی تمام عياری را به صحنه بياورد.
از چند شب قبل صحنهی نمايش (خيابان مسير خودروی تازهی رهبری) توسط مسئولان دکور آب و جارو و آذين بندی شد؛ طلاب مدارسی که شهريه و بيمهی بهداشت و درمان و خوابگاه خود را عمدتا از رهبری دريافت می کنند برای قدردانی از ولی نعمت خود به چادر زنی در مسير پرداختند و تبليغات سطح شهر را پوشش دادند؛ گلهای گل فروشیها و نقلها و شيرينیهای شيرينی فروشیها برای دادن به دست دانش آموزان و کارمندان خودی سفارش داده شد؛ به دانش آموزان پرچمهايی برای رنگارنگ کردن صحنهی نمايش داده و آنها را مثل برنامههای فرش قرمز هاليوودی از ساعتها قبل در مسير حضور بازيگر مشهور جای دادند؛ خبرنگاران و عکاسان و فيلمبرداران در بهترين مواضع جهت گرفتن تصاوير و گزارشهايی مبنی بر حضور پرشور تماشاگران (قابهای بسته) جای داده شدند، و در نهايت بازيگری که نقش نائب امام زمان را بازی می کرد نزول اجلال کرد. پس از اجلال نيز قربانیها صورت گرفت و خونها به زمين ريخته شد.
ون اسقاطی و لباس متحد الشکل
از جالب ترين بخشهای اين کارناوال، پيدا کردن يک ون اسقاطی و کهنه (تجهيز شده به شيشههای ضد گلوله و امکانات ارتباطی و امنيتی ديگر) جهت حمل رهبری در خيابانها برای نمايش ساده زيستی رهبر و به حاشيه رفتن ب ام دبليوی مدل بالای رهبری، سفارش لباس متحد الشکل برای دانشجويان خودی در قم (که در جمهوری اسلامی بی سابقه است) جهت حضور در مسير، و فشار به مدرسين قم برای تعطيل کردن دروس خود بود. همچنين برای نمايش قدرت بی مثال بازيگر نقش اول جهت جذب مردم کوچه و بازار دستور داده شد که مغازه داران مسير، کار خود را تعطيل کنند.
تعطيل کردن مدارس و ادارات برای پر کردن فضای خيابانی کارناوال، بخشی جدايی ناپذير از نمايشهای خيابانی مقامات جمهوری اسلامی در سه دههی گذشته بوده است. همهی برنامههای سفر رهبری به قم ناشی از تلاش چند ماههی بيت برای آوردن افراد با انگيزهها و دلايل مختلف به خيابانها و نمايش شکوه دستگاه ولايت در مرکز دينی مذهب شيعه بود.
سيرهی نمايشی خامنهای در برابر سيرهی فاصله گيرانهی آيت الله خمينی
خمينی از اين گونه کارناوالهای مکرر سياسی (به جز اولين آن در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷) به چهار دليل پرهيز می کرد: ۱) سن بالا و کهولت که به وی امکان مسافرت و جابجايی را کمتر می داد، ۲) عدم احساس نياز مشروعيتی به اين نمايشها با توجه به اقتدار سياسی متکی به رهبری انقلاب ۵۷ و مرجعيت دينی، ۳) زنده شدن خاطرات نظام سلطنتی که نظام جمهوری اسلامی در دههی اول از آن پرهيز داشت و ۴) ديدگاه فاصله گيرانهی خمينی و مواجههی از دور وی با مردم برای حفظ تقدس در چشم عوام. خامنه ای در مقابل، به اين نمايشهای سياسی نياز دارد تا به مخالفانش بگويد "ببينيد من می توانم مردم را به خيابانها بياورم" و آنان را از اين طريق مرعوب سازد. اما اين نمايشها در افکار عمومی تاثير منفی داشته و عموم مردم از هزينهها و بده بستانها و مداحیها و چاپلوسیهای همراه با آنها اطلاع و انزجار دارند.
سيرهی سياسی خمينی نمايانگر اين ديدگاه است که تقدس با فاصله گيری بيشتر از عوام قوت بيشتری پيدا می کند اما خامنهای به نوعی تقدس نمايشی باور دارد؛ اين که مردم هرچه قدر شکوه و جلال بيشتر چهرهی مدعی تقدس را لمس کنند بيشتر به وی باور خواهند آورد يا حداقل در برابر وی سر تسليم فرود خواهند آورد. خمينی حداقل يک ماه از سال (ماه رمضان) ديدارهای عمومی خود را لغو می کرد اما خامنه ای در مقابل، از ظاهر شدن در برابر دوربين و هواداران خود سيری ناپذير است. از اين رو، خامنهای از جهت مديريت تقدس به سنت کليسای کاتوليک و پاپها نزديک تر است تا سنت دروايش و صوفيان ايرانی که با انزوا احساس تقدس بيشتری را برای خود کسب می کردند.
پذيرايی در ميان نمايش
از ويژگیهای تئاترها و کارناوالهای خيابانی در حکومت ولايت فقيه دوم پذيرايی از تماشاگران در حين اجرای برنامه است. ايستگاههای صلواتی که ميراث دوران انقلاب و جنگ و فرهنگ انقلابی و بسيجی آن دوره هستند در حکومت ولايت فقيه نقش توزيع بخش بسيار کوچکی از منابع ملی را در قالب خوراکی و نوشيدنی به طبقات زير متوسط و فقير جامعه بازی می کنند. برای آن که برداشتهای چند ده ميليارد دلاری مقامات و اعضای خانوادهی آنان از منابع کشور پنهان بماند چند صد يا چند هزار تومانی نيز برای خوراک هريک از حاضران (بسته به نزديکی و دوری از پايگاه های بسيج کننده) در اين نمايشها خرج می شود تا احساس کنند در "بخور بخور" حکومت سهمی يافته و در ميان خواص جای گرفتهاند.
حرکات و وجوه آيينی يا متن
نمايش خيابانی ولی فقيه يک نمايش آيينی و کارناوال است. در اين برنامه سرودها و شعارهايی که از پيش تمرين شده و توسط گروههای کر (پايگاه های بسيج مدارس) اجرا می شوند نقش محوری دارند. در نمايش آيينی حرکات و مراسم و ژستها و شرکت کنندگان و آنچه گروههای شرکت کننده فرياد می کنند بيش از متنی که توسط بازيگر نقش اول يا ديگر بازيگران ارائه می شود اهميت دارد و از اين جهت ديگر چندان مهم نيست که آيا بازيگر نقش اول نمايش تولد امام رضا را تبريک گفت يا نه، و سخنانش آشفته بود يا پيوسته و منسجم، يا لکنت زبان و تپق داشت يا خير. بازيگر اصلی در اينجا نيز ممکن است همان سخنان گذشتهی خود در نمايشهای قبلی را تکرار کند. بازيگر نقش اول ممکن است تنها با ميکرب خواندن مخالفان سياستهای جمهوری اسلامی از صحنهی نمايش استفاده کرده و به نوعی عقده گشايی با رقبا بپردازد.
البته حضور يا عدم حضور برخی نامها مثل جوادی آملی يا وحيد خراسانی يا شبيری زنجانی يا موسوی اردبيلی در مراسم استقبال اهميت می داشت (هيچ کدام شرکت نداشتند). اگر اين افراد به استقبال می رفتند درست مثل آن بود که مريل استريپ، ليزا مينلی، اِما تامپسون و اَل پاچينو در اولين شب نمايش يک نمايشنامه در برادوی حضور پيدا کنند که بر جديت آن دلالت می کرد. همچنين نوع بسيج تماشاگران مثل قطار مجانی يا اجاره کردن هتلها در قم از سوی حکومت برای نيروهايی که از شهرستانهای دور و نزديک آورده شدهاند (مثل تهران و اراک و کاشان) بر کيفيت برگزاری نمايش تاثير می گذارند. اين امور هزينهی نمايش را بالا می برند و آبروی تهيه کننده را بواسطهی خاصه خرجی در افکار عمومی می برند.
تهيه کننده، مجری و خريدار بليط يکی است
سفرهای مقامات جمهوری اسلامی درست مثل سفارشهای ساخت فيلمهای سينمايی يا نمايشهای صحنهای توسط دولت است. اين گونه فيلمها و نمايشها با بودجههای چند ده ميليارد تومانی توسط بخش دولتی به بخش دولتی سفارش داده می شود و در نهايت بخش دولتی (تلويزيون دولتی و مراکز تبليغاتی دولتی) آن را به مصرف می رساند. در اين سفرها نيز هم تهيه کننده، هم مجری پروژه و هم خريدار بيت رهبری يا دستگاه رياست جمهوری است. خودشان توليد و توزيع می کنند و در نهايت به مصرف می رسانند.
پس از اتمام سفرها خود مقامات، فيلم های گرفته شده از دويدن افراد در پشت سر اتومبيل خود يا شعارهای داده شده را تماشا کرده و با فراموشی اين نکته که خود اين فيلم يا نمايش را تهيه کرده و به اجرا رساندهاند از بازيگری خود مشعوف شده و به خود می قبولانند که مردم کوچه و بازار با خواست قلبی برای ديدن نمايش با شور و شوق آمده و بليط خريدهاند.
انتخاب نام نمايش
انتخاب نام اين گونه نمايشها معمولا يک روز پيش از اجرا يا پس از اجرا صورت می گيرد و نه از ابتدای اجرای کار. هريک از دست اندرکاران نمايش می توانند نامی برای اين گونه نمايشها يا کارناوالهای سازماندهی شده انتخاب کنند: از "قم قيام کرد" و "خورشيد انقلاب فردا از قم طلوع می کند" (کيهان) تا "واکسيناسيون فتنهی ۸۸" (رجا نيوز)، و از "جمع پر شور مردم قم" (فارس) تا "قم، روز موعود" (تهران امروز) و "کشور واکسينه شد" (الف). شور و هيجان نهفته در هر يک از اين عناوين رابطهی مستقيمی با سهم هريک از تهيه کنندگان در اجرای اين نمايشهای خيابانی و پروژههای بعدی ناشی از حضور در اين نمايشها برای دست اندرکاران کارناوالها در آينده دارد.
--------------------------------------------------------------------------------------------
* دیدگاه های ارائه شده در این مقاله الزاما بازتاب دهنده دیدگاه های رادیو فردا نیست.
از چند شب قبل صحنهی نمايش (خيابان مسير خودروی تازهی رهبری) توسط مسئولان دکور آب و جارو و آذين بندی شد؛ طلاب مدارسی که شهريه و بيمهی بهداشت و درمان و خوابگاه خود را عمدتا از رهبری دريافت می کنند برای قدردانی از ولی نعمت خود به چادر زنی در مسير پرداختند و تبليغات سطح شهر را پوشش دادند؛ گلهای گل فروشیها و نقلها و شيرينیهای شيرينی فروشیها برای دادن به دست دانش آموزان و کارمندان خودی سفارش داده شد؛ به دانش آموزان پرچمهايی برای رنگارنگ کردن صحنهی نمايش داده و آنها را مثل برنامههای فرش قرمز هاليوودی از ساعتها قبل در مسير حضور بازيگر مشهور جای دادند؛ خبرنگاران و عکاسان و فيلمبرداران در بهترين مواضع جهت گرفتن تصاوير و گزارشهايی مبنی بر حضور پرشور تماشاگران (قابهای بسته) جای داده شدند، و در نهايت بازيگری که نقش نائب امام زمان را بازی می کرد نزول اجلال کرد. پس از اجلال نيز قربانیها صورت گرفت و خونها به زمين ريخته شد.
ون اسقاطی و لباس متحد الشکل
از جالب ترين بخشهای اين کارناوال، پيدا کردن يک ون اسقاطی و کهنه (تجهيز شده به شيشههای ضد گلوله و امکانات ارتباطی و امنيتی ديگر) جهت حمل رهبری در خيابانها برای نمايش ساده زيستی رهبر و به حاشيه رفتن ب ام دبليوی مدل بالای رهبری، سفارش لباس متحد الشکل برای دانشجويان خودی در قم (که در جمهوری اسلامی بی سابقه است) جهت حضور در مسير، و فشار به مدرسين قم برای تعطيل کردن دروس خود بود. همچنين برای نمايش قدرت بی مثال بازيگر نقش اول جهت جذب مردم کوچه و بازار دستور داده شد که مغازه داران مسير، کار خود را تعطيل کنند.
تعطيل کردن مدارس و ادارات برای پر کردن فضای خيابانی کارناوال، بخشی جدايی ناپذير از نمايشهای خيابانی مقامات جمهوری اسلامی در سه دههی گذشته بوده است. همهی برنامههای سفر رهبری به قم ناشی از تلاش چند ماههی بيت برای آوردن افراد با انگيزهها و دلايل مختلف به خيابانها و نمايش شکوه دستگاه ولايت در مرکز دينی مذهب شيعه بود.
سيرهی نمايشی خامنهای در برابر سيرهی فاصله گيرانهی آيت الله خمينی
خمينی از اين گونه کارناوالهای مکرر سياسی (به جز اولين آن در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷) به چهار دليل پرهيز می کرد: ۱) سن بالا و کهولت که به وی امکان مسافرت و جابجايی را کمتر می داد، ۲) عدم احساس نياز مشروعيتی به اين نمايشها با توجه به اقتدار سياسی متکی به رهبری انقلاب ۵۷ و مرجعيت دينی، ۳) زنده شدن خاطرات نظام سلطنتی که نظام جمهوری اسلامی در دههی اول از آن پرهيز داشت و ۴) ديدگاه فاصله گيرانهی خمينی و مواجههی از دور وی با مردم برای حفظ تقدس در چشم عوام. خامنه ای در مقابل، به اين نمايشهای سياسی نياز دارد تا به مخالفانش بگويد "ببينيد من می توانم مردم را به خيابانها بياورم" و آنان را از اين طريق مرعوب سازد. اما اين نمايشها در افکار عمومی تاثير منفی داشته و عموم مردم از هزينهها و بده بستانها و مداحیها و چاپلوسیهای همراه با آنها اطلاع و انزجار دارند.
سيرهی سياسی خمينی نمايانگر اين ديدگاه است که تقدس با فاصله گيری بيشتر از عوام قوت بيشتری پيدا می کند اما خامنهای به نوعی تقدس نمايشی باور دارد؛ اين که مردم هرچه قدر شکوه و جلال بيشتر چهرهی مدعی تقدس را لمس کنند بيشتر به وی باور خواهند آورد يا حداقل در برابر وی سر تسليم فرود خواهند آورد. خمينی حداقل يک ماه از سال (ماه رمضان) ديدارهای عمومی خود را لغو می کرد اما خامنه ای در مقابل، از ظاهر شدن در برابر دوربين و هواداران خود سيری ناپذير است. از اين رو، خامنهای از جهت مديريت تقدس به سنت کليسای کاتوليک و پاپها نزديک تر است تا سنت دروايش و صوفيان ايرانی که با انزوا احساس تقدس بيشتری را برای خود کسب می کردند.
پذيرايی در ميان نمايش
از ويژگیهای تئاترها و کارناوالهای خيابانی در حکومت ولايت فقيه دوم پذيرايی از تماشاگران در حين اجرای برنامه است. ايستگاههای صلواتی که ميراث دوران انقلاب و جنگ و فرهنگ انقلابی و بسيجی آن دوره هستند در حکومت ولايت فقيه نقش توزيع بخش بسيار کوچکی از منابع ملی را در قالب خوراکی و نوشيدنی به طبقات زير متوسط و فقير جامعه بازی می کنند. برای آن که برداشتهای چند ده ميليارد دلاری مقامات و اعضای خانوادهی آنان از منابع کشور پنهان بماند چند صد يا چند هزار تومانی نيز برای خوراک هريک از حاضران (بسته به نزديکی و دوری از پايگاه های بسيج کننده) در اين نمايشها خرج می شود تا احساس کنند در "بخور بخور" حکومت سهمی يافته و در ميان خواص جای گرفتهاند.
حرکات و وجوه آيينی يا متن
نمايش خيابانی ولی فقيه يک نمايش آيينی و کارناوال است. در اين برنامه سرودها و شعارهايی که از پيش تمرين شده و توسط گروههای کر (پايگاه های بسيج مدارس) اجرا می شوند نقش محوری دارند. در نمايش آيينی حرکات و مراسم و ژستها و شرکت کنندگان و آنچه گروههای شرکت کننده فرياد می کنند بيش از متنی که توسط بازيگر نقش اول يا ديگر بازيگران ارائه می شود اهميت دارد و از اين جهت ديگر چندان مهم نيست که آيا بازيگر نقش اول نمايش تولد امام رضا را تبريک گفت يا نه، و سخنانش آشفته بود يا پيوسته و منسجم، يا لکنت زبان و تپق داشت يا خير. بازيگر اصلی در اينجا نيز ممکن است همان سخنان گذشتهی خود در نمايشهای قبلی را تکرار کند. بازيگر نقش اول ممکن است تنها با ميکرب خواندن مخالفان سياستهای جمهوری اسلامی از صحنهی نمايش استفاده کرده و به نوعی عقده گشايی با رقبا بپردازد.
البته حضور يا عدم حضور برخی نامها مثل جوادی آملی يا وحيد خراسانی يا شبيری زنجانی يا موسوی اردبيلی در مراسم استقبال اهميت می داشت (هيچ کدام شرکت نداشتند). اگر اين افراد به استقبال می رفتند درست مثل آن بود که مريل استريپ، ليزا مينلی، اِما تامپسون و اَل پاچينو در اولين شب نمايش يک نمايشنامه در برادوی حضور پيدا کنند که بر جديت آن دلالت می کرد. همچنين نوع بسيج تماشاگران مثل قطار مجانی يا اجاره کردن هتلها در قم از سوی حکومت برای نيروهايی که از شهرستانهای دور و نزديک آورده شدهاند (مثل تهران و اراک و کاشان) بر کيفيت برگزاری نمايش تاثير می گذارند. اين امور هزينهی نمايش را بالا می برند و آبروی تهيه کننده را بواسطهی خاصه خرجی در افکار عمومی می برند.
تهيه کننده، مجری و خريدار بليط يکی است
سفرهای مقامات جمهوری اسلامی درست مثل سفارشهای ساخت فيلمهای سينمايی يا نمايشهای صحنهای توسط دولت است. اين گونه فيلمها و نمايشها با بودجههای چند ده ميليارد تومانی توسط بخش دولتی به بخش دولتی سفارش داده می شود و در نهايت بخش دولتی (تلويزيون دولتی و مراکز تبليغاتی دولتی) آن را به مصرف می رساند. در اين سفرها نيز هم تهيه کننده، هم مجری پروژه و هم خريدار بيت رهبری يا دستگاه رياست جمهوری است. خودشان توليد و توزيع می کنند و در نهايت به مصرف می رسانند.
پس از اتمام سفرها خود مقامات، فيلم های گرفته شده از دويدن افراد در پشت سر اتومبيل خود يا شعارهای داده شده را تماشا کرده و با فراموشی اين نکته که خود اين فيلم يا نمايش را تهيه کرده و به اجرا رساندهاند از بازيگری خود مشعوف شده و به خود می قبولانند که مردم کوچه و بازار با خواست قلبی برای ديدن نمايش با شور و شوق آمده و بليط خريدهاند.
انتخاب نام نمايش
انتخاب نام اين گونه نمايشها معمولا يک روز پيش از اجرا يا پس از اجرا صورت می گيرد و نه از ابتدای اجرای کار. هريک از دست اندرکاران نمايش می توانند نامی برای اين گونه نمايشها يا کارناوالهای سازماندهی شده انتخاب کنند: از "قم قيام کرد" و "خورشيد انقلاب فردا از قم طلوع می کند" (کيهان) تا "واکسيناسيون فتنهی ۸۸" (رجا نيوز)، و از "جمع پر شور مردم قم" (فارس) تا "قم، روز موعود" (تهران امروز) و "کشور واکسينه شد" (الف). شور و هيجان نهفته در هر يک از اين عناوين رابطهی مستقيمی با سهم هريک از تهيه کنندگان در اجرای اين نمايشهای خيابانی و پروژههای بعدی ناشی از حضور در اين نمايشها برای دست اندرکاران کارناوالها در آينده دارد.
--------------------------------------------------------------------------------------------
* دیدگاه های ارائه شده در این مقاله الزاما بازتاب دهنده دیدگاه های رادیو فردا نیست.