راديو فردا روزانه برنامه ای برای بازخوانی تاريخ سی ساله جمهوری اسلامی ايران ارايه می کند. روز دوم شهريور ماه اختصاص دارد به سابقه تاريخی اختلافات آيت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی و مير حسين موسوی از رهبران اصلاح طلب.
امروز شما قصد داريد به سابقه اختلافات آيت الله خامنه ای و مير حسين موسوی بپردازيد. چرا؟
بله امروز دوم شهريور مصادف هست با مخالفت آيت الله خمينی با برکناری مير حسين موسوی از سمت نخست وزيری توسط آقای خامنه ای در سال ۱۳۶۴ . چون در آن سال آقای خامنه ای که رييس جمهور وقت بودند تصميم داشتند مير حسين موسوی را از نخست وزيری بردارند ولی در چنين روزی يعنی دوم شهريور سال ۱۳۶۴ ، آيت الله خمينی نظر قطعی خودش رو به هاشمی رفسنجانی که واسط و ميانجی حجت الاسلام خامنه ای و مير حسين موسوی بودند اعلام کردند و گفتند که مير حسين موسوی نخست وزير بماند
اصل اين دعوا بين آيت الله علی خامنه ای و مير حسين موسوی کی شروع شد ؟
آقای خامنه ای در سال ۱۳۶۰ که بعد از کشته شدن محمد علی رجايی رييس جمهور وقت ، رييس جمهور شد در ابتدا مايل بود که علی اکبر ولايتی نخست وزير بشوند و يا مصطفی مير سليم ولی خوب مجلس به نامزدهای مورد نظر آيت الله خامنه ای ابراز تمايل نکرد و به همين دليل مير حسين موسوی نخست وزير شد.
خوب اختلاف آقای خامنه ای با مير حسين موسوی بر سر چه موضوعی بود؟
اول اينکه مير حسين موسوی شخص مورد نظر حجت الاسلام خامنه ای به عنوان رييس جمهور وقت نبود و آقای خامنه ای به نوعی احساس می کرد که مير حسين موسوی نخست وزير دلخواهش نيست و به وی تحميل شده است.
نکته دوم هم اين بود که رييس جمهور در قانون اساسی آن موقع خيلی قدرتی نداشت و رييس هيات وزيران و در واقع رييس کابينه نخست وزير بود که مير حسين موسوی بود.
سوم هم اينکه مير حسين موسوی در مقابل رييس جمهور،تا حدود زيادی استقلال رای داشت و خيلی حرف رييس جمهور را در مورد عزل و نصب وزيران گوش نمی کردو مخصوصا بر سر سه وزير دفاع، برنامه و بودجه و راه و ترابری اختلاف داشتند.
چهارم هم اينکه در آن زمان مير حسين موسوی به جناح چپ يا همان جناح موسوم به خط امام نزديک بود ولی آقای خامنه ای به عنوان رييس جمهور به جريان راست حاکميت يعنی موتلفه و بازار و روحانيت سنتی نزديک بود و نظرات اقتصادی مير حسين موسوی را قبول نداشت .ميدان دار اين مخالفت با آقای موسوی در جناح راست هم احمد جنتی ، محمد يزدی ، مهدوی کنی و ناطق نوری بودند
نظر آيت الله خمينی در مورد اختلاف آقای خامنه ای و آقای موسوی چی بود ؟
آِيت الله خمينی گفته بود که مصلحت نيست که مير حسين موسوی از نخست وزيری کنار برود. بعد آقای خامنه ای ، اکبر هاشمی رفسنجانی رييس مجلس وقت را که نزديک تر از رييس جمهور به آِيت الله خمينی بود واسطه کرد که نظر آيت الله خمينی را تغيير دهد ولی آيت الله خمينی بر نظر خودش در حمايت از مير حسين موسوی و بی اعتنايی به نظر آقای خامنه ای اصرار ورزيد.
خوب در چنين شرايطی آقای خامنه ای چکار کردند ؟
آقای خامنه ای وقتی که ديد آيت الله خمينی نظر وی را در مورد برکناری مير حسين موسوی قبول ندارد اول تلاش کرد با واسطه کردن بزرگان جناح راست مثل آقايان مهدوی کنی ، احمد جنتی ، ناطق نوری و محد يزدی نظر آيت الله خمينی را تغيير دهد ولی وقتی موفق نشد از طريق هاشمی رفسنجانی به آيت الله خمينی پيغام داد که چون من مير حسين موسوی را قبول ندارم شما به عنوان رهبر و ولی فقيه به من تکليف کنيد تا من شرعا برای اين کار حجتی داشته باشم. (مشروح این مذاکرات در کتاب خاطرات سال ۱۳۶۴ اکبر هاشمی رفسنجانی چاپ شده است )
آيت الله خمينی چه جوابی به آقای خامنه ای دادند ؟
آيت الله خمينی در همين حد هم نظر آقای خامنه ای را نپذيرفت وحتی بدون اينکه مستقيم با آقای خامنه ای صحبت کند گفته بود که به آقای خامنه ای بگوييد که من تکليف نمی کنم . ولی نظرم اين است که حسين موسوی نخست وزير بماند. ضمن اينکه به نامه آقای خامنه ای هم در همين باره پاسخ منفی داد.
و در نهايت ؟
خوب با اين شکستی که آقای خامنه ای در برکناری مير حسين موسوی خورد مجبور شد که ۴ سال ديگر نخست وزيری آقای موسوی را تحمل کند ولی وقتی ۹۹ نماينده جناح راست مجلس به ميدان داری افرادی مانند آيت الله محمد يزدی برخلاف نظر آيت الله خمينی به مير حسين موسوی رای منفی دادند آقای خامنه ای به کنايه گفته بودند اسم من را هم اضافه کنيد و بگوييد ۱۰۰ نفر به مير حسين موسوی رای ندادند .
البته اين مساله چون در شهريور و مهر سال ۱۳۶۴ خيلی طولانی شد و زوايای ديگه ای هم دارد در روزهای آينده نيز به جزييات بيشتری از آن خواهيم پرداخت.
امروز شما قصد داريد به سابقه اختلافات آيت الله خامنه ای و مير حسين موسوی بپردازيد. چرا؟
بله امروز دوم شهريور مصادف هست با مخالفت آيت الله خمينی با برکناری مير حسين موسوی از سمت نخست وزيری توسط آقای خامنه ای در سال ۱۳۶۴ . چون در آن سال آقای خامنه ای که رييس جمهور وقت بودند تصميم داشتند مير حسين موسوی را از نخست وزيری بردارند ولی در چنين روزی يعنی دوم شهريور سال ۱۳۶۴ ، آيت الله خمينی نظر قطعی خودش رو به هاشمی رفسنجانی که واسط و ميانجی حجت الاسلام خامنه ای و مير حسين موسوی بودند اعلام کردند و گفتند که مير حسين موسوی نخست وزير بماند
اصل اين دعوا بين آيت الله علی خامنه ای و مير حسين موسوی کی شروع شد ؟
آقای خامنه ای در سال ۱۳۶۰ که بعد از کشته شدن محمد علی رجايی رييس جمهور وقت ، رييس جمهور شد در ابتدا مايل بود که علی اکبر ولايتی نخست وزير بشوند و يا مصطفی مير سليم ولی خوب مجلس به نامزدهای مورد نظر آيت الله خامنه ای ابراز تمايل نکرد و به همين دليل مير حسين موسوی نخست وزير شد.
خوب اختلاف آقای خامنه ای با مير حسين موسوی بر سر چه موضوعی بود؟
اول اينکه مير حسين موسوی شخص مورد نظر حجت الاسلام خامنه ای به عنوان رييس جمهور وقت نبود و آقای خامنه ای به نوعی احساس می کرد که مير حسين موسوی نخست وزير دلخواهش نيست و به وی تحميل شده است.
نکته دوم هم اين بود که رييس جمهور در قانون اساسی آن موقع خيلی قدرتی نداشت و رييس هيات وزيران و در واقع رييس کابينه نخست وزير بود که مير حسين موسوی بود.
سوم هم اينکه مير حسين موسوی در مقابل رييس جمهور،تا حدود زيادی استقلال رای داشت و خيلی حرف رييس جمهور را در مورد عزل و نصب وزيران گوش نمی کردو مخصوصا بر سر سه وزير دفاع، برنامه و بودجه و راه و ترابری اختلاف داشتند.
چهارم هم اينکه در آن زمان مير حسين موسوی به جناح چپ يا همان جناح موسوم به خط امام نزديک بود ولی آقای خامنه ای به عنوان رييس جمهور به جريان راست حاکميت يعنی موتلفه و بازار و روحانيت سنتی نزديک بود و نظرات اقتصادی مير حسين موسوی را قبول نداشت .ميدان دار اين مخالفت با آقای موسوی در جناح راست هم احمد جنتی ، محمد يزدی ، مهدوی کنی و ناطق نوری بودند
نظر آيت الله خمينی در مورد اختلاف آقای خامنه ای و آقای موسوی چی بود ؟
آِيت الله خمينی گفته بود که مصلحت نيست که مير حسين موسوی از نخست وزيری کنار برود. بعد آقای خامنه ای ، اکبر هاشمی رفسنجانی رييس مجلس وقت را که نزديک تر از رييس جمهور به آِيت الله خمينی بود واسطه کرد که نظر آيت الله خمينی را تغيير دهد ولی آيت الله خمينی بر نظر خودش در حمايت از مير حسين موسوی و بی اعتنايی به نظر آقای خامنه ای اصرار ورزيد.
خوب در چنين شرايطی آقای خامنه ای چکار کردند ؟
آقای خامنه ای وقتی که ديد آيت الله خمينی نظر وی را در مورد برکناری مير حسين موسوی قبول ندارد اول تلاش کرد با واسطه کردن بزرگان جناح راست مثل آقايان مهدوی کنی ، احمد جنتی ، ناطق نوری و محد يزدی نظر آيت الله خمينی را تغيير دهد ولی وقتی موفق نشد از طريق هاشمی رفسنجانی به آيت الله خمينی پيغام داد که چون من مير حسين موسوی را قبول ندارم شما به عنوان رهبر و ولی فقيه به من تکليف کنيد تا من شرعا برای اين کار حجتی داشته باشم. (مشروح این مذاکرات در کتاب خاطرات سال ۱۳۶۴ اکبر هاشمی رفسنجانی چاپ شده است )
آيت الله خمينی چه جوابی به آقای خامنه ای دادند ؟
آيت الله خمينی در همين حد هم نظر آقای خامنه ای را نپذيرفت وحتی بدون اينکه مستقيم با آقای خامنه ای صحبت کند گفته بود که به آقای خامنه ای بگوييد که من تکليف نمی کنم . ولی نظرم اين است که حسين موسوی نخست وزير بماند. ضمن اينکه به نامه آقای خامنه ای هم در همين باره پاسخ منفی داد.
و در نهايت ؟
خوب با اين شکستی که آقای خامنه ای در برکناری مير حسين موسوی خورد مجبور شد که ۴ سال ديگر نخست وزيری آقای موسوی را تحمل کند ولی وقتی ۹۹ نماينده جناح راست مجلس به ميدان داری افرادی مانند آيت الله محمد يزدی برخلاف نظر آيت الله خمينی به مير حسين موسوی رای منفی دادند آقای خامنه ای به کنايه گفته بودند اسم من را هم اضافه کنيد و بگوييد ۱۰۰ نفر به مير حسين موسوی رای ندادند .
البته اين مساله چون در شهريور و مهر سال ۱۳۶۴ خيلی طولانی شد و زوايای ديگه ای هم دارد در روزهای آينده نيز به جزييات بيشتری از آن خواهيم پرداخت.