يادداشتی تحليلی درباره نسبت « رسانه ها و ديکتاتورها » ، در کنار اخباری از « مهاجرت ۲۵۰ هزار نخبه ايرانی به آمريکای شمالی » ، و پيشنهاد وزير بازرگانی درباره « ممنوعيت ورود کالاهای خلاف شرع » از جمله عناوين روزنامه های ۲۵ بهمن ماه است.
روزنامه ها همچنين گزارش داده اند که به رغم حذف يارانه ها و افزايش نرخ سوخت ، دولت همچنان حاضر نيست بودجه قانونی کلانشهرها را بپردازد و به همين دليل با آغاز سال نو « کرايه اتوبوس و بيليت مترو » گرانتر می شود.
تداوم واکنش مقامات حکومتی به حرکت های تازه در جنبش سبز
روزنامه های وابسته به جناح حاکم از جمله روزنامه های کيهان و رسالت در شماره دوشنبه خود همچنان واکنش مقام های حکومتی عليه راهپيمايی ۲۵ بهمن ماه سبزها در حمايت از اعتراضات مصر و تونس را منتشر کرده اند.
روزنامه رسالت از قول عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران تائيد کرده که نهادهای اطلاعاتی و انتظامی طی چند روز اخير و در آستانه ۲۵ بهمن « شماری از روزنامه نگاران ، فعالان سياسی و اجتماعی » را به اتهام « رابطه » با رهبران جنبش سبز بازداشت کرده اند.
به نوشته اين روزنامه عباس جعفری دولت آبادی اتهام بازداشت شدگان را « با سران فتنه اعلام کرده و گفته که « اين "اتهام امنيتی" است.»
دادستان تهران همچنين از نامه ميرحسين موسوی و مهدی کروبی به وزير کشور برای برگزاری راهپيمايی سبزها در حمايت از مردم مصر و تونس به عنوان « يک سری فعاليتها و تحرکات جديد سران فتنه » نامبرده و گفته « در اين ارتباط پليس و دستگاههای مرتبط وظيفه خود را انجام دادند و درروزهای آتی نيز به وظايف ذاتی خود عمل خواهند کرد.»
روزنامه کيهان هم به رغم آن که در تيتر نخست خود از « اعلام روز خشم در ليبی ، قيام مردم در الجزاير، يمن و امارات » خبر داده اما از راهپيمايی حمايت آميز هواداران جنبش سبز در حمايت از مردم مصر و تونس با عنوان « تحرک تبليغاتی جديد فتنه گران » نامبرده است.
اين روزنامه همچنين از قول محمدرضا نقدی فرمانده بسيج نوشته « افرادی که هنوز در مقابل فتنه دانسته سکوت کرده اند ، منافق هستند.»
کيهان البته اظهارات محمدرضا نقدی درباره تفاوت « لباس شخصی های بسيجی در ايران » و « لباس شخصی های مصر » را منتشر نکرده ،اما دو روزنامه خبر و مردمسالاری گزارش داده اند که فرمانده بسيج درباره نقش « لباس شخصی ها » در مصر و ايران گفته « رژيم مصر می خواست با شبيه سازی از بسيج ايران از لباس شخصی ها برای دفاع از خود استفاده کند در حالی که لباس شخصی های مصر آدم های فاسد، قدرت طلب و خائنی بودند اما نمی دانست پشتوانه بسيجی های ايران خدا و اسلام است.»
رسانه « دشمن » ديکتاتور نيست بلکه « انکار » اوست
روزنامه ابتکار در شماره دوشنبه خود طی سرمقاله ای با عنوان « رسانهها و ديکتاتورها » نوشته « از روزی که وائل غنيم جوان مصری ، در صفحه فيس بوکش ، مردم مصر را به"ميدان تحرير" قاهره فرا خواند تا عليه کشته شدن جوانی در شکنجه گاه های ديکتاتور، فرياد اعتراض سر دهند ۱۸ روز بيشتر نگذشت که خود ديکتاتور پلههای کاخ استبدادش را يکی يکی پايين آمد و به سوی سرنوشت همه ديکتاتورهای دير فهم و کند ذهن رهسپار شد » و « در همه اين سه هفته ای که مردم مصر ، در ميدان تحرير جمع شده بودند و عليه ديکتاتوری سی ساله مبارک شعار میدادند ، ما هم صدها هزار کيلومتر دورتر از آنها خود را در خيابانهای قاهره ، سوئز و اسکندريه احساس میکرديم.»
سرمقاله روزنامه ابتکار به طور ضمنی به شباهت های شرايط ايران و مصر اشاره کرده و نوشته « همان گونه که در انقلاب مردم مصر به خوبی ديده شد ، مردم مصر به دعوت اينترنتی جوانی به خيابان آمدند و با استفاده از رسانههای ديگر به اين موضوع دامن زدند و در خيابان ماندند و برمطالبات خود اصرار کردند » و « از آن سو نيز دم و دستگاه ديکتاتور که کليد زير ساختهای رسانه ای را در اختيار داشت در پی مقابله بر آمد و به جای اصلاح خود و جلب اعتماد ملت ، اينترنت و سيستم تلفن همراه را قطع کرد و در مقابل معترضين به تقويت مواضع رسانه ای خود پرداختند.»
اين روزنامه با تاکيد براينکه « السيد الرئيس » مصر ادعا می کرد که « می مانم » اما از « اواسط کار بود که دستگاه ديکتاتوری فهميد که در جبهه رسانه ای شکست خورده است و از در گفتگو درآمد اما مثل همه ديکتاتورها دير فهميده بود » و « ماشين جنگی رژيم در باتلاق رسانهها از کار افتاد و عملا به سنگری برای معترضين تبديل شده بود.»
ابتکار با تاکيد براينکه « داستان ديکتاتورها و رسانهها از يک دشمنی متقابل حکايت میکند » نوشته « ديکتاتوری مدت هاست ، فهميده رسانه"دشمن" نيست که"انکار" اوست » و به همين خاطر است که« در مواقع بحرانی کمر به قتل رسانه میبندد.»
اين روزنامه درعين حال تاکيد کرده که « رسانه به ويژه رسانههای امروزی به دليل افسون زدايی از قدرت و شفاف سازی فضای عمومی به دشمن شماره يک ديکتاتوری بدل شده است و کژدم وار بی آنکه کينه ای در وجودش باشد با طبيعت خود به جنگ اين اختاپوس هزاردستان می رود.»
« مهاجرت ۲۵۰ هزار نخبه ايرانی به آمريکای شمالی »
روزنامه های مردمسالاری و آرمان اظهارات معاون وزارت علوم درباره « انتقال ۲۵۰ ميليارد دلار سرمايه انسانی ايران به آمريکای شمالی با مهاجرت نخبگان » را مورد توجه قرار داده اند.
به گزارش روزنامه مردمسالاری حسين نادری منش معاون وزارت علوم طی سخنانی در همايش «نقش فناوری های نوين در ارتقای زندگی انسانی؛ فرصت ها و چالش ها » با تائيد مهاجرت روز افزون نخبگان و متخصصان ايرانی به خارج از کشور گفته «۲۵۰ هزار متخصص ايرانی به آمريکای شمالی مهاجرت کرده اند » و « از آن جا که تربيت هر متخصص حدود يک ميليون دلار برای کشور مقصد هزينه در بر دارد ، ارزش سرمايه های انسانی منتقل شده از مهاجرت اين نخبگان حدود ۲۵۰ ميليارد دلار است.»
اين مقام دولتی همچنين گفته « هيچ انسان عاقلی نمی گذارد سرمايه اش به اين شکل از بين برود ، لذا ايجاد زيرساخت و فراهم کردن شرايط برای افرادی که تمايل دارند و می توانند توانمندی هايشان را به داخل کشور منتقل کنند به عنوان يک اصل مطرح است.»
روزنامه آرمان هم طی يادداشتی با تيتر « مهاجرت نخبگان » نوشته « مهم ترين اثری که پديده مهاجرت نخبگان بر کشورهای مبدأ میگذارد ، اتلاف هزينههايی است که صرف تعليم و تربيت نيروهای ماهر و تحصيل کرده شده است.»
اين روزنامه با تاکيد براينکه « بسياری از نخبگان با فرار خود، باعث خروج خانواده خود و مقدار قابل توجهی از سرمايه ملی کشور میشوند که اين سرمايه، برای ارتقای رشد اقتصادی يک کشور لازم است »نارضايی از شرايط اقتصادی ، اجتماعی و سياسی کشور را موجب افزايش« فرار مغرها » توصيف کرده و نوشته «افزايش فاصله طبقاتی ، فرهنگ کاری ناکارآمد، کمبود امکانات تحقيقاتی و پايين بودن استانداردهای پژوهشی، عدم تعادل در درآمد و هزينه » نيز از جمله عوامل مهاجرت نخبگان هستند.
اين روزنامه همچنين نوشته که در يک تقسيم بندی کلی می توان « عدم تطبيق دانشها و مهارتهای متخصصان با نيازهای جاری جامعه » ، « عدم تخصيص بودجه و امکانات آموزشی و تحقيق » و «عدم وجود برنامه کلی و مبتنی بر ضوابط خاص » را عامل افزايش فرار مغرها دانست.
فشار حذف يارانه ها بر حمل ونقل عمومی
فشار حذف يارانه ها بر حمل ونقل عمومی؛ گرانی بيت مترو و کرايه اتوبوس
روزنامه های همشهری و جام جم گزارش هايی درباره « فشار افزايش نرخ سوخت بر حملونقل عمومی » منتشر کرده و خبر داده اند که علاوه بر افزايش بليت مترو ، با آغاز سال نو کرايه اتوبوس هم گران تر خواهد شد.
روزنامه جام جم خبر داده که « بر اساس تصميم روز يک شنبه اعضای شورای شهر تهران قيمت بليت مترو از آغاز ارديبهشت ماه سال ۱۳۹۰ معادل قيمت تمام شده محاسبه می شود که بر اين اساس نرخ بليت های تک سفره ۹۷۵ تومان ، دو سفره هزار و ۷۲۵ تومان، بليت های اعتباری مدت دار ۱۸۰ روزه ۸۱ هزار تومان و يکساله ۱۲۳ هزار تومان تعيين شده است.»
به گزارش روزنامه همشهری ، جعفر تشکریهاشمی معاون شهردار تهران هم با اشاره به اينکه « هزينه اتوبوسرانی تهران پس از افزايش نرخ سوخت ،روزانه ۱۴۰ ميليون تومان بيشتر شده» معاون شهردار تهران بر « گران شدن کرايه اتوبوسهای خصوصی » از ابتدای سال آينده تاکيد کرده و گفته « منابع شهرداری تهران در اين بخش در حال اتمام است » اعلام کرده که « شهرداری تهران بيش از اين نمیتواند به تنهايی بار افزايش هزينههای سوخت را به دوش بکشد.»
روزنامه همشهری نوشته که افزايش هزينههای حملونقل عمومی در حالی رخ داده است که « دولت بر خلاف وظيفه قانونی خود کمکی از منابع هدفمندی يارانهها به شهرداریها نکرده اما در مقابل شهرداریها نرخ بليت سفر با وسايل حملونقل عمومی را همزمان با اجرای حذف يارانه ها افزايش ندادند تا فشار بيشتری به شهروندان وارد نشود.»
به نوشته اين روزنامه « مديران شهری بهويژه در کلانشهرهای ديگر نيز « با قرار گرفتن در چنين وضعيتی، کمک دولت از ناحيه ۳۰ درصد منابع درآمدی هدفمندی يارانهها را انتظار میکشند» اما دولت با وجود تصويب اين بودجه در مجلس شورای اسلامی از ارائه آن به شهرداری ها امتناع می کند.
پيشنهاد وزير بازرگانی درباره « ممنوعيت ورود کالاهای خلاف شرع »
روزنامه جهان صنعت خبر داده که وزير بازرگانی دولت احمدی نژاد گفته بايد « واردات کالاهای خلاف شرع» به کشور ممنوع شود.
به نوشته اين روزنامه ، مهدی غضنفری گفته که بايد از « الگوی اسلامی» در تجارت خارجی استفاده کرد و از ورود کالاهايی که وی آن را « کالای خلاف شرع » و همچنين « کالاهای بنجل و غيراستاندارد و آلودگیزا » جلوگيری کرد.
وزير بازرگانی همچنين گفته که « برای پيادهسازی الگوی اسلامی- ايرانی پيشرفت بايد با بهرهگيری از ويژگیها و مختصات مبادلات ميان کشورهای اسلامی از قبيل غذای حلال و توريسم اسلامی از موقعيت طبيعی کشور به عنوان پل ارتباطی ميان کشورهای منطقه و جهان » استفاده کرد و « میتوان در زمينه صدور نيروی کار و خدمات فنی- مهندسی از وابستگی کشورهای مسلمان به قدرتهای استکباری نيز کاست.»
مهدی غضنفری اشاره ای به « مصداق کالاهای خلاف شرع » مورد نظرش نکرده اما گفته که چنين اقدامی برای « پيادهسازی الگوی اسلامی » در تجارت خارجی لازم است.
روزنامه ها همچنين گزارش داده اند که به رغم حذف يارانه ها و افزايش نرخ سوخت ، دولت همچنان حاضر نيست بودجه قانونی کلانشهرها را بپردازد و به همين دليل با آغاز سال نو « کرايه اتوبوس و بيليت مترو » گرانتر می شود.
تداوم واکنش مقامات حکومتی به حرکت های تازه در جنبش سبز
روزنامه های وابسته به جناح حاکم از جمله روزنامه های کيهان و رسالت در شماره دوشنبه خود همچنان واکنش مقام های حکومتی عليه راهپيمايی ۲۵ بهمن ماه سبزها در حمايت از اعتراضات مصر و تونس را منتشر کرده اند.
روزنامه رسالت از قول عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران تائيد کرده که نهادهای اطلاعاتی و انتظامی طی چند روز اخير و در آستانه ۲۵ بهمن « شماری از روزنامه نگاران ، فعالان سياسی و اجتماعی » را به اتهام « رابطه » با رهبران جنبش سبز بازداشت کرده اند.
به نوشته اين روزنامه عباس جعفری دولت آبادی اتهام بازداشت شدگان را « با سران فتنه اعلام کرده و گفته که « اين "اتهام امنيتی" است.»
دادستان تهران همچنين از نامه ميرحسين موسوی و مهدی کروبی به وزير کشور برای برگزاری راهپيمايی سبزها در حمايت از مردم مصر و تونس به عنوان « يک سری فعاليتها و تحرکات جديد سران فتنه » نامبرده و گفته « در اين ارتباط پليس و دستگاههای مرتبط وظيفه خود را انجام دادند و درروزهای آتی نيز به وظايف ذاتی خود عمل خواهند کرد.»
روزنامه کيهان هم به رغم آن که در تيتر نخست خود از « اعلام روز خشم در ليبی ، قيام مردم در الجزاير، يمن و امارات » خبر داده اما از راهپيمايی حمايت آميز هواداران جنبش سبز در حمايت از مردم مصر و تونس با عنوان « تحرک تبليغاتی جديد فتنه گران » نامبرده است.
اين روزنامه همچنين از قول محمدرضا نقدی فرمانده بسيج نوشته « افرادی که هنوز در مقابل فتنه دانسته سکوت کرده اند ، منافق هستند.»
کيهان البته اظهارات محمدرضا نقدی درباره تفاوت « لباس شخصی های بسيجی در ايران » و « لباس شخصی های مصر » را منتشر نکرده ،اما دو روزنامه خبر و مردمسالاری گزارش داده اند که فرمانده بسيج درباره نقش « لباس شخصی ها » در مصر و ايران گفته « رژيم مصر می خواست با شبيه سازی از بسيج ايران از لباس شخصی ها برای دفاع از خود استفاده کند در حالی که لباس شخصی های مصر آدم های فاسد، قدرت طلب و خائنی بودند اما نمی دانست پشتوانه بسيجی های ايران خدا و اسلام است.»
رسانه « دشمن » ديکتاتور نيست بلکه « انکار » اوست
روزنامه ابتکار در شماره دوشنبه خود طی سرمقاله ای با عنوان « رسانهها و ديکتاتورها » نوشته « از روزی که وائل غنيم جوان مصری ، در صفحه فيس بوکش ، مردم مصر را به"ميدان تحرير" قاهره فرا خواند تا عليه کشته شدن جوانی در شکنجه گاه های ديکتاتور، فرياد اعتراض سر دهند ۱۸ روز بيشتر نگذشت که خود ديکتاتور پلههای کاخ استبدادش را يکی يکی پايين آمد و به سوی سرنوشت همه ديکتاتورهای دير فهم و کند ذهن رهسپار شد » و « در همه اين سه هفته ای که مردم مصر ، در ميدان تحرير جمع شده بودند و عليه ديکتاتوری سی ساله مبارک شعار میدادند ، ما هم صدها هزار کيلومتر دورتر از آنها خود را در خيابانهای قاهره ، سوئز و اسکندريه احساس میکرديم.»
سرمقاله روزنامه ابتکار به طور ضمنی به شباهت های شرايط ايران و مصر اشاره کرده و نوشته « همان گونه که در انقلاب مردم مصر به خوبی ديده شد ، مردم مصر به دعوت اينترنتی جوانی به خيابان آمدند و با استفاده از رسانههای ديگر به اين موضوع دامن زدند و در خيابان ماندند و برمطالبات خود اصرار کردند » و « از آن سو نيز دم و دستگاه ديکتاتور که کليد زير ساختهای رسانه ای را در اختيار داشت در پی مقابله بر آمد و به جای اصلاح خود و جلب اعتماد ملت ، اينترنت و سيستم تلفن همراه را قطع کرد و در مقابل معترضين به تقويت مواضع رسانه ای خود پرداختند.»
اين روزنامه با تاکيد براينکه « السيد الرئيس » مصر ادعا می کرد که « می مانم » اما از « اواسط کار بود که دستگاه ديکتاتوری فهميد که در جبهه رسانه ای شکست خورده است و از در گفتگو درآمد اما مثل همه ديکتاتورها دير فهميده بود » و « ماشين جنگی رژيم در باتلاق رسانهها از کار افتاد و عملا به سنگری برای معترضين تبديل شده بود.»
ابتکار با تاکيد براينکه « داستان ديکتاتورها و رسانهها از يک دشمنی متقابل حکايت میکند » نوشته « ديکتاتوری مدت هاست ، فهميده رسانه"دشمن" نيست که"انکار" اوست » و به همين خاطر است که« در مواقع بحرانی کمر به قتل رسانه میبندد.»
اين روزنامه درعين حال تاکيد کرده که « رسانه به ويژه رسانههای امروزی به دليل افسون زدايی از قدرت و شفاف سازی فضای عمومی به دشمن شماره يک ديکتاتوری بدل شده است و کژدم وار بی آنکه کينه ای در وجودش باشد با طبيعت خود به جنگ اين اختاپوس هزاردستان می رود.»
« مهاجرت ۲۵۰ هزار نخبه ايرانی به آمريکای شمالی »
روزنامه های مردمسالاری و آرمان اظهارات معاون وزارت علوم درباره « انتقال ۲۵۰ ميليارد دلار سرمايه انسانی ايران به آمريکای شمالی با مهاجرت نخبگان » را مورد توجه قرار داده اند.
به گزارش روزنامه مردمسالاری حسين نادری منش معاون وزارت علوم طی سخنانی در همايش «نقش فناوری های نوين در ارتقای زندگی انسانی؛ فرصت ها و چالش ها » با تائيد مهاجرت روز افزون نخبگان و متخصصان ايرانی به خارج از کشور گفته «۲۵۰ هزار متخصص ايرانی به آمريکای شمالی مهاجرت کرده اند » و « از آن جا که تربيت هر متخصص حدود يک ميليون دلار برای کشور مقصد هزينه در بر دارد ، ارزش سرمايه های انسانی منتقل شده از مهاجرت اين نخبگان حدود ۲۵۰ ميليارد دلار است.»
اين مقام دولتی همچنين گفته « هيچ انسان عاقلی نمی گذارد سرمايه اش به اين شکل از بين برود ، لذا ايجاد زيرساخت و فراهم کردن شرايط برای افرادی که تمايل دارند و می توانند توانمندی هايشان را به داخل کشور منتقل کنند به عنوان يک اصل مطرح است.»
روزنامه آرمان هم طی يادداشتی با تيتر « مهاجرت نخبگان » نوشته « مهم ترين اثری که پديده مهاجرت نخبگان بر کشورهای مبدأ میگذارد ، اتلاف هزينههايی است که صرف تعليم و تربيت نيروهای ماهر و تحصيل کرده شده است.»
اين روزنامه با تاکيد براينکه « بسياری از نخبگان با فرار خود، باعث خروج خانواده خود و مقدار قابل توجهی از سرمايه ملی کشور میشوند که اين سرمايه، برای ارتقای رشد اقتصادی يک کشور لازم است »نارضايی از شرايط اقتصادی ، اجتماعی و سياسی کشور را موجب افزايش« فرار مغرها » توصيف کرده و نوشته «افزايش فاصله طبقاتی ، فرهنگ کاری ناکارآمد، کمبود امکانات تحقيقاتی و پايين بودن استانداردهای پژوهشی، عدم تعادل در درآمد و هزينه » نيز از جمله عوامل مهاجرت نخبگان هستند.
اين روزنامه همچنين نوشته که در يک تقسيم بندی کلی می توان « عدم تطبيق دانشها و مهارتهای متخصصان با نيازهای جاری جامعه » ، « عدم تخصيص بودجه و امکانات آموزشی و تحقيق » و «عدم وجود برنامه کلی و مبتنی بر ضوابط خاص » را عامل افزايش فرار مغرها دانست.
فشار حذف يارانه ها بر حمل ونقل عمومی
فشار حذف يارانه ها بر حمل ونقل عمومی؛ گرانی بيت مترو و کرايه اتوبوس
روزنامه های همشهری و جام جم گزارش هايی درباره « فشار افزايش نرخ سوخت بر حملونقل عمومی » منتشر کرده و خبر داده اند که علاوه بر افزايش بليت مترو ، با آغاز سال نو کرايه اتوبوس هم گران تر خواهد شد.
روزنامه جام جم خبر داده که « بر اساس تصميم روز يک شنبه اعضای شورای شهر تهران قيمت بليت مترو از آغاز ارديبهشت ماه سال ۱۳۹۰ معادل قيمت تمام شده محاسبه می شود که بر اين اساس نرخ بليت های تک سفره ۹۷۵ تومان ، دو سفره هزار و ۷۲۵ تومان، بليت های اعتباری مدت دار ۱۸۰ روزه ۸۱ هزار تومان و يکساله ۱۲۳ هزار تومان تعيين شده است.»
به گزارش روزنامه همشهری ، جعفر تشکریهاشمی معاون شهردار تهران هم با اشاره به اينکه « هزينه اتوبوسرانی تهران پس از افزايش نرخ سوخت ،روزانه ۱۴۰ ميليون تومان بيشتر شده» معاون شهردار تهران بر « گران شدن کرايه اتوبوسهای خصوصی » از ابتدای سال آينده تاکيد کرده و گفته « منابع شهرداری تهران در اين بخش در حال اتمام است » اعلام کرده که « شهرداری تهران بيش از اين نمیتواند به تنهايی بار افزايش هزينههای سوخت را به دوش بکشد.»
روزنامه همشهری نوشته که افزايش هزينههای حملونقل عمومی در حالی رخ داده است که « دولت بر خلاف وظيفه قانونی خود کمکی از منابع هدفمندی يارانهها به شهرداریها نکرده اما در مقابل شهرداریها نرخ بليت سفر با وسايل حملونقل عمومی را همزمان با اجرای حذف يارانه ها افزايش ندادند تا فشار بيشتری به شهروندان وارد نشود.»
به نوشته اين روزنامه « مديران شهری بهويژه در کلانشهرهای ديگر نيز « با قرار گرفتن در چنين وضعيتی، کمک دولت از ناحيه ۳۰ درصد منابع درآمدی هدفمندی يارانهها را انتظار میکشند» اما دولت با وجود تصويب اين بودجه در مجلس شورای اسلامی از ارائه آن به شهرداری ها امتناع می کند.
پيشنهاد وزير بازرگانی درباره « ممنوعيت ورود کالاهای خلاف شرع »
روزنامه جهان صنعت خبر داده که وزير بازرگانی دولت احمدی نژاد گفته بايد « واردات کالاهای خلاف شرع» به کشور ممنوع شود.
به نوشته اين روزنامه ، مهدی غضنفری گفته که بايد از « الگوی اسلامی» در تجارت خارجی استفاده کرد و از ورود کالاهايی که وی آن را « کالای خلاف شرع » و همچنين « کالاهای بنجل و غيراستاندارد و آلودگیزا » جلوگيری کرد.
وزير بازرگانی همچنين گفته که « برای پيادهسازی الگوی اسلامی- ايرانی پيشرفت بايد با بهرهگيری از ويژگیها و مختصات مبادلات ميان کشورهای اسلامی از قبيل غذای حلال و توريسم اسلامی از موقعيت طبيعی کشور به عنوان پل ارتباطی ميان کشورهای منطقه و جهان » استفاده کرد و « میتوان در زمينه صدور نيروی کار و خدمات فنی- مهندسی از وابستگی کشورهای مسلمان به قدرتهای استکباری نيز کاست.»
مهدی غضنفری اشاره ای به « مصداق کالاهای خلاف شرع » مورد نظرش نکرده اما گفته که چنين اقدامی برای « پيادهسازی الگوی اسلامی » در تجارت خارجی لازم است.