محمود احمدینژاد، رییس جمهوری اسلامی ایران، روز چهارشنبه با حضور در محل رآکتور تحقیقاتی تهران گفت ایران سالها پیش از آژانس بینالمللی انرژی اتمی خواستار دریافت سوخت برای رآکتور تحقیقاتی تهران شده است اما به بهانههای گوناگون آژانس از تامین این نیاز سر باز زده است اما ایران الان خود توانائی ساخت سانتریفیوژها ئی را دارد که دارای ظرفیت های بیشتر از پیش هستند.
ادامه
برای بررسی برنامه هستهای ایران و سطح فنآوری و پیامدهای این برنامه امروز پای صحبت سه صاحبنظر نشستیم: بهروز بیات مشاور پیشین آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین، نصرت واحدی، کارشناس هستهای و استاد دانشگاه در آلمان و مهدی مهدوی آزاد، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی در آلمان و مولف کتابی درباره برنامه هستهای ایران.
آقای واحدی، آیا ایران از نظر فناوری واقعا توانایی ساخت سانتریفیوژ را اصولا دارد؟
نصرت واحدی: آن چیزی که بسیار اهمیت دارد این است که موتور این سانتریفیوژ را اینها نمیسازند وخریدهاند. از همه مهمتر دستگاه تخلیه را باید بخرند. آن چیزی که اینها تهیه کردهاند و انواعش راخریدهاند لولههایی است که میچرخد. و درواقع امروز مدرنترش کردهاند به این شکل که کربن فاز درست میکنند که بسیار سبک است و در نتیجه بسیار بسیار سریع کار را میتوانید انجام دهید. خلاصه یک چیز مخلوطی است از چیزهایی که خودشان درست میکنند و چیزهایی که خریدهاند. ولی این هم هست که موفقیتهای بسیار بزرگی را هم کسب کردهاند. این را بایستی قبول کرد.
آقای مهدوی آزادبه نظر شما نگاه رهبران جمهوری اسلامی به برنامه هستهای و گفتوگو با غرب چیست؟ آیا ایران واقعا در پی دستیابی به سلاح اتمی است ؟
مهدی مهدوی آزاد: در مورد این که آیا نگاه رهبران جمهوری اسلامی به بحران هستهای و موضوع هستهای چیست و سیاستهایشان چه بوده و چیست ما میتوانیم کل این پرونده را که به روایتی از سال ۱۳۸۱ آغاز شد اما به صورت رسمی از ژوئن ۲۰۰۳ با مطرح شدن پرونده در اجلاس شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی آغاز شد را به دو دوره تقسیم کنیم. دوران دولت آقای خاتمی که تا سپتامبر ۲۰۰۵ ادامه پیدا میکند و دوران دولت آقای احمدینژاد که درواقع فرماندهی مسلط این پروژه را از بعد سیاسی نیز خود آقای خامنهای به عهده میگیرد.
برآوردهای اطلاعاتی امنیتی ایالات متحده و حتی اروپا نشان میدهد که حداقل کشورهای غربی و حتی کشوری مثل آمریکا مطمئن نیست که ایران واقعا هدف اصلیاش را گذاشته بر تولید بمب اتمی یا هدف اصلیاش را گذاشته برای رسیدن به توانایی تولید بمب اتمی. اما یک چیز مسلم است با این روندی که آیتالله خامنهای از نظر سیاسی دارد هدایت میکند، نقطه پایانی نمیشناسیم مگر اینکه در یک مقطعی ایران سیاست کره شمالی را در پیش بگیرد یا این که اتفاق دیگری بیافتد و آن هم یک معامله بزرگ است. یعنی چیزی که آقای احمدینژاد و آقای خامنهای در مقاطعی دنبال میکردند و ایالات متحده حاضر به پذیرفتن آن نشد.
آقای بیات، روز پنجشنبه خبرگزاریها نامه آقای جلیلی در پاسخ به نامه خانم اشتون را منتشر کردند. دادن پاسخ به نامه خانم اشتون یک روز قبل از رونمایی پروژههای جدید چه معنی دارد؟
بهروز بیات: واقعیت این است که سیاست اتمی هستهای جمهوری اسلامی ایران همیشه دوپهلو است. به دقت نمیشود گفت که غرض از این کاری که کردهاند چیست. توجه داشته باشیم که در هفتههای اخیر تحت تاثیر تحریمهای فلجکننده ایران علائمی به بیرون فرستاد که انگار آمادگی مذاکره مجدد دارد. از فحوای صحبتشان به نظر میآید که حاضر شده باشند به طور جدی مذاکره کنند. اگر به فرض کنیم قصد مذاکره جدی باشد اعلام یک چنین پیشرفتهایی میتواند معنیاش این باشد که دولت ایران میخواهد با دست پر پشت میز مذاکره بنشینند.
آقای واحدی، ایران اگر نخواهد بمب بسازد پس چه هدفی را میتواند دنبال کند؟
یک اشتباهی را ما هیچوقت نباید بکنیم. و آن اشتباه این است که ایران را با کشورهای پیشرفته مثل آلمان و انگلیس و فرانسه و یا آمریکا مقایسه کنیم. ایران می گوید الان ۱۴۵۰ کیلوگرم اورانیوم ۳.۵ درصد دا رد. اگر این ۱۴۵۰ کیلوگرم غنی شود معادل حدود ۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم ۲۰ درصد درست میشود که برابر است با حدود ۱۵ سال سوخت رآکتور امیرآباد. بنابراین دیگر لازم نیست که الان اینها دوباره سانتریفیوژها را توسعه دهند. اینجا یک تناقض وجود دارد. چه نتیجهگیری میشود از این تناقض کرد؟ ایران در ده سال گذشته تلاش کرده است که بریلیوم و از همه مهمتر پلنیوم تهیه کند. اگر این مساله را با آن تناقضی که وجود دارد به هم وصل کنید یک نتیجه میتوانید بگیرید که تمام این کوششها برای دست یافتن به سلاح اتمی است.
آقای مهدوی آزاد نقش غرب در گرفتار آمدن در بن بست فعلی رو چگونه میشود دید؟
غرب هم در این مسیر اشتباهات زیادی داشته. فراموش نکنید هنگامی که توافقنامه سعدآباد امضا شد تیم وقت پرونده هستهای با غرب چانه میزد که آقا ما همه چیز را تعلیق خواهیم کرد از نطنز و اراک ولی اجازه بدهید ۲۰ سانتریفیوژ فعال داشته باشیم برای فعالیت های آر اند دی. غرب نپذیرفت. ایران حتی کوتاه آمد گفت ۵ تا سانتریفیوژ و باز هم غرب نپذیرفت. این نکتهای است که آقای خامنهای چند بار به زبان عامیانه سرکوفتش را به دولت آقای خاتمی و تیمش زده. اما همین دنیای غرب و گروه ۵+۱ دو سال بعد از دولت آقای احمدینژاد در حالی که ما ۳۰۰۰ سانتریفیوژ در نطنز در حال کار داشتیم رسما اعلام کرد گفت خیلی خوب ما حاضریم ایران همین نقطهای که هست بماند یعنی ۳۰۰۰ سانتریفیوژ را داشته باشد، بیشتر نکند.
غرب با برخی اشتباهات مقطعی که ناشی از به گمان من عدم شناخت درست از شرایط سیاسی داخل ایران و اهداف آیتالله خامنهای بود باعث شد که نیروها ی رادیکال در ایران قدرت مانوور بیشتری پیدا کنند
آقای بیات، ایران آژانس بینالمللی را متهم میکند که در پرونده هستهای ایران یک جانبه و به نفع غرب فعالیت میکند. چه نقشی برای آژانس در پیدا شدن موقعیت کنونی یعنی این موقعیت بنبست میتوانیم قایل شویم؟
آقای البرادعی ۱۲ سال مسوول آژانس بود وکوشش او همهاش این بود که زمینه توافقی فراهم کند و از یک جنگ و تصادم بزرگ و یک روبرویی گسترده جلوگیری کند. سعی میکرد برای طرفین پل بسازد که یک جوری با هم کنار بیایند. مثلا همین موضوعی که آقای آمانو در گزارش خیرش به تفصیل و گسترده شرح داده همه به اختصار در گزارشهای آقای البرادعی هم آمده. منتها آقای البرادعی همیشه بدون اینکه وارد جزییات شود میگفت که موضوعاتی هست و قراینی وجود دارند که جدیاند و از دولت ایران درخواست میکرد که شما اینها را جدی بگیرید و همینطوری نگویید جعلی اند و به آن جواب ندهید.
دولت جمهوری اسلامی ایران نظم موجود جهانی را حاضر نیست قبول کند و بسیاری از مسایل خاورمیانه، مساله اسراییل و فلسطین و بسیاری موارد دیگر دخالت میکند. به رغم همه اینها برنامه هستهای ایران به هیچوجه توجیه کننده یک جنگ نیست. حتی در بدترین حالتش. یعنی حتی اگر ایران بمب اتمی هم میساخت این هم جنگ را توجیه نمیکند چون بمب اتمی هم که رژیم ایران خواسته بسازد در وحله اول دفاعی است. از این نقطه نظر باید به طور جدی با هر گونه کوششی که در جهت به وجود آوردن یک کشمکش بزرگ تا حد جنگ به شدت مخالفت کرد و رژیم ایران هم باید به عقلگرایی رو بیاورد و نگذارند که کار به آنجا کشیده شود که کشور به ورطه فنا بیافتد.
ادامه
برای بررسی برنامه هستهای ایران و سطح فنآوری و پیامدهای این برنامه امروز پای صحبت سه صاحبنظر نشستیم: بهروز بیات مشاور پیشین آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین، نصرت واحدی، کارشناس هستهای و استاد دانشگاه در آلمان و مهدی مهدوی آزاد، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی در آلمان و مولف کتابی درباره برنامه هستهای ایران.
آقای واحدی، آیا ایران از نظر فناوری واقعا توانایی ساخت سانتریفیوژ را اصولا دارد؟
نصرت واحدی: آن چیزی که بسیار اهمیت دارد این است که موتور این سانتریفیوژ را اینها نمیسازند وخریدهاند. از همه مهمتر دستگاه تخلیه را باید بخرند. آن چیزی که اینها تهیه کردهاند و انواعش راخریدهاند لولههایی است که میچرخد. و درواقع امروز مدرنترش کردهاند به این شکل که کربن فاز درست میکنند که بسیار سبک است و در نتیجه بسیار بسیار سریع کار را میتوانید انجام دهید. خلاصه یک چیز مخلوطی است از چیزهایی که خودشان درست میکنند و چیزهایی که خریدهاند. ولی این هم هست که موفقیتهای بسیار بزرگی را هم کسب کردهاند. این را بایستی قبول کرد.
آقای مهدوی آزادبه نظر شما نگاه رهبران جمهوری اسلامی به برنامه هستهای و گفتوگو با غرب چیست؟ آیا ایران واقعا در پی دستیابی به سلاح اتمی است ؟
مهدی مهدوی آزاد: در مورد این که آیا نگاه رهبران جمهوری اسلامی به بحران هستهای و موضوع هستهای چیست و سیاستهایشان چه بوده و چیست ما میتوانیم کل این پرونده را که به روایتی از سال ۱۳۸۱ آغاز شد اما به صورت رسمی از ژوئن ۲۰۰۳ با مطرح شدن پرونده در اجلاس شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی آغاز شد را به دو دوره تقسیم کنیم. دوران دولت آقای خاتمی که تا سپتامبر ۲۰۰۵ ادامه پیدا میکند و دوران دولت آقای احمدینژاد که درواقع فرماندهی مسلط این پروژه را از بعد سیاسی نیز خود آقای خامنهای به عهده میگیرد.
برآوردهای اطلاعاتی امنیتی ایالات متحده و حتی اروپا نشان میدهد که حداقل کشورهای غربی و حتی کشوری مثل آمریکا مطمئن نیست که ایران واقعا هدف اصلیاش را گذاشته بر تولید بمب اتمی یا هدف اصلیاش را گذاشته برای رسیدن به توانایی تولید بمب اتمی. اما یک چیز مسلم است با این روندی که آیتالله خامنهای از نظر سیاسی دارد هدایت میکند، نقطه پایانی نمیشناسیم مگر اینکه در یک مقطعی ایران سیاست کره شمالی را در پیش بگیرد یا این که اتفاق دیگری بیافتد و آن هم یک معامله بزرگ است. یعنی چیزی که آقای احمدینژاد و آقای خامنهای در مقاطعی دنبال میکردند و ایالات متحده حاضر به پذیرفتن آن نشد.
آقای بیات، روز پنجشنبه خبرگزاریها نامه آقای جلیلی در پاسخ به نامه خانم اشتون را منتشر کردند. دادن پاسخ به نامه خانم اشتون یک روز قبل از رونمایی پروژههای جدید چه معنی دارد؟
بهروز بیات: واقعیت این است که سیاست اتمی هستهای جمهوری اسلامی ایران همیشه دوپهلو است. به دقت نمیشود گفت که غرض از این کاری که کردهاند چیست. توجه داشته باشیم که در هفتههای اخیر تحت تاثیر تحریمهای فلجکننده ایران علائمی به بیرون فرستاد که انگار آمادگی مذاکره مجدد دارد. از فحوای صحبتشان به نظر میآید که حاضر شده باشند به طور جدی مذاکره کنند. اگر به فرض کنیم قصد مذاکره جدی باشد اعلام یک چنین پیشرفتهایی میتواند معنیاش این باشد که دولت ایران میخواهد با دست پر پشت میز مذاکره بنشینند.
آقای واحدی، ایران اگر نخواهد بمب بسازد پس چه هدفی را میتواند دنبال کند؟
یک اشتباهی را ما هیچوقت نباید بکنیم. و آن اشتباه این است که ایران را با کشورهای پیشرفته مثل آلمان و انگلیس و فرانسه و یا آمریکا مقایسه کنیم. ایران می گوید الان ۱۴۵۰ کیلوگرم اورانیوم ۳.۵ درصد دا رد. اگر این ۱۴۵۰ کیلوگرم غنی شود معادل حدود ۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم ۲۰ درصد درست میشود که برابر است با حدود ۱۵ سال سوخت رآکتور امیرآباد. بنابراین دیگر لازم نیست که الان اینها دوباره سانتریفیوژها را توسعه دهند. اینجا یک تناقض وجود دارد. چه نتیجهگیری میشود از این تناقض کرد؟ ایران در ده سال گذشته تلاش کرده است که بریلیوم و از همه مهمتر پلنیوم تهیه کند. اگر این مساله را با آن تناقضی که وجود دارد به هم وصل کنید یک نتیجه میتوانید بگیرید که تمام این کوششها برای دست یافتن به سلاح اتمی است.
آقای مهدوی آزاد نقش غرب در گرفتار آمدن در بن بست فعلی رو چگونه میشود دید؟
غرب هم در این مسیر اشتباهات زیادی داشته. فراموش نکنید هنگامی که توافقنامه سعدآباد امضا شد تیم وقت پرونده هستهای با غرب چانه میزد که آقا ما همه چیز را تعلیق خواهیم کرد از نطنز و اراک ولی اجازه بدهید ۲۰ سانتریفیوژ فعال داشته باشیم برای فعالیت های آر اند دی. غرب نپذیرفت. ایران حتی کوتاه آمد گفت ۵ تا سانتریفیوژ و باز هم غرب نپذیرفت. این نکتهای است که آقای خامنهای چند بار به زبان عامیانه سرکوفتش را به دولت آقای خاتمی و تیمش زده. اما همین دنیای غرب و گروه ۵+۱ دو سال بعد از دولت آقای احمدینژاد در حالی که ما ۳۰۰۰ سانتریفیوژ در نطنز در حال کار داشتیم رسما اعلام کرد گفت خیلی خوب ما حاضریم ایران همین نقطهای که هست بماند یعنی ۳۰۰۰ سانتریفیوژ را داشته باشد، بیشتر نکند.
غرب با برخی اشتباهات مقطعی که ناشی از به گمان من عدم شناخت درست از شرایط سیاسی داخل ایران و اهداف آیتالله خامنهای بود باعث شد که نیروها ی رادیکال در ایران قدرت مانوور بیشتری پیدا کنند
آقای بیات، ایران آژانس بینالمللی را متهم میکند که در پرونده هستهای ایران یک جانبه و به نفع غرب فعالیت میکند. چه نقشی برای آژانس در پیدا شدن موقعیت کنونی یعنی این موقعیت بنبست میتوانیم قایل شویم؟
آقای البرادعی ۱۲ سال مسوول آژانس بود وکوشش او همهاش این بود که زمینه توافقی فراهم کند و از یک جنگ و تصادم بزرگ و یک روبرویی گسترده جلوگیری کند. سعی میکرد برای طرفین پل بسازد که یک جوری با هم کنار بیایند. مثلا همین موضوعی که آقای آمانو در گزارش خیرش به تفصیل و گسترده شرح داده همه به اختصار در گزارشهای آقای البرادعی هم آمده. منتها آقای البرادعی همیشه بدون اینکه وارد جزییات شود میگفت که موضوعاتی هست و قراینی وجود دارند که جدیاند و از دولت ایران درخواست میکرد که شما اینها را جدی بگیرید و همینطوری نگویید جعلی اند و به آن جواب ندهید.
دولت جمهوری اسلامی ایران نظم موجود جهانی را حاضر نیست قبول کند و بسیاری از مسایل خاورمیانه، مساله اسراییل و فلسطین و بسیاری موارد دیگر دخالت میکند. به رغم همه اینها برنامه هستهای ایران به هیچوجه توجیه کننده یک جنگ نیست. حتی در بدترین حالتش. یعنی حتی اگر ایران بمب اتمی هم میساخت این هم جنگ را توجیه نمیکند چون بمب اتمی هم که رژیم ایران خواسته بسازد در وحله اول دفاعی است. از این نقطه نظر باید به طور جدی با هر گونه کوششی که در جهت به وجود آوردن یک کشمکش بزرگ تا حد جنگ به شدت مخالفت کرد و رژیم ایران هم باید به عقلگرایی رو بیاورد و نگذارند که کار به آنجا کشیده شود که کشور به ورطه فنا بیافتد.