دولت ايران، قطعنامه های شورای امنيت، از جمله قطعنامه ۱۸۰۳ را، فاقد «توجيه قانونی و حقوقی» می داند و می گويد به همه سوالات آژانس بين المللی انرژِی اتمی پاسخ داده است.
هنری سوکولسکی، مدیر«مرکز آموزش سیاست های منع گسترش سلاح های هسته ای» در واشینگتن، در گفت و گویی با رادیو فردا در مورد این که آیا راه حلی برای بحران هسته ای ایران وجود دارد یا نه، شرکت کرده است.
رادیو فردا:آيا قطعنامه های شورای امنيت می تواند ايران را وادار کند که برنامه غنی سازی اش را قطع کند؟
هنری سوکولسکی: هر قدمی که در اين راستا برداشته شود موثر خواهد بود. برداشت شما که قطعنامه های شورای امنيت به تنهايی نمی توانند نظر ايران را در باره تهيه سوخت هسته ای عوض کند درست است. ولی هرقدر که ميزان و شدت تحريم های شورای امنيت بيشتر شود، تنگناهای ايران نيز به همان اندازه بيشتر خواهد شد.
تحريم ها باعث خواهد شد که ايران نتواند خودرا از انزوا برهاند. ايران می خواهد کشورهای جهان او را به عنوان يک کشور تهيه کننده سوخت هسته ای بشناسند که از موازين منع گسترش سلاح های هسته ای يا «ان پی تی» تخطی نکرده است.
تا به حال ايران به اين هدف دست نيافته و به همين علت قطعنامه ديگری از سوی شورای امنيت صادر شد، اگر چه اين قطعنامه به تنهايی نمی تواند ايران را وادار کند که در تصميم خود برای ادامه غنی سازی تجديد نظر کند، اما صدور قطعنامه نشان می دهد که ديگر کشورها فعاليت های غنی سازی ايران را نمی پذيرند و استراتژی ايران در اين رابطه کارساز نبوده است.
ايران از راه های گوناگونی سعی دارد تحريم های اقتصادی شورای امنيت را کمرنگ کند مانند واسطه قرار دادن امارت متحده عربی برای ورود کالا، گرچه هزينه بيشتری برای اين کار مي پردازد، فکر می کنيد تحريم های اقتصادی موثر باشد؟
تحريم های اقتصادی دو جنبه دارد. اول اينکه کشور تحريم شونده هميشه مي تواند از راه های گوناگون اثرات تحريم را کمرنگ کند ولی تحريم اقتصادی از ديدگاه سياسی نوعی بی احترامی به حاکميت کشور است.
دوم اينکه جمهوری اسلامی پيشينه بدی در مديريت اقتصاد ايران داشته و دارد، لذا هر قدمی که هزينه واردات و صادرات جمهوری اسلامی را افزايش دهد اثرات بدی بر اقتصاد رنجور ايران خواهد داشت.
بنابراين هرچه تحريم بيشتر باشد اثرات آن نيز بيشتر خواهد بود و تا زمانی که هزينه اين اقدامات برای امريکا و غرب کمتر از ايران باشد، بايد هرچه بيشتر به اقداماتی از اين نوع روی آوريم.
ايران می گويد به همه سئوالات آژانس بين المللی انرژی اتمی جواب داده و برنامه او شفاف است و سئوالات جديد آژانس به پروتکل الحاقی مربوط می شود که آن را امضاء نکرده است. همينطور است؟
بی شک مقامات ايرانی فکر می کنند که به تمام سئوالات جواب داده اند ولی فکر نمی کنم که آژانس بين المللی انرژی اتمی از جواب های ايران راضی باشد.
آخرين گزارش آژانس می گويد که در رابطه با جواب سئوال های باقيمانده پيشرفتی حاصل شده ولی تعدادی از سئوال ها بی جواب مانده است.
- «به عقيده من برنامه تهيه سوخت هسته ای در کشورهايی که سلاح هسته ای ندارند، بايد منع شود. زيرا اين برنامه فاصله چندانی با تهيه سلاح هسته ای ندارد.»
برخلاف آفريقای جنوبی که تاسيسات هسته ای خود را به طور کامل به روی آژانس گشود و همه مدارک را در اختيار آن گذاشت و اجازه داد با کارشناسان هسته ای مصاحبه شود، ايران رفتاری مشابه عراق دارد و فقط پس از گفت وگوهای طولانی قدری همکاری می کند.
به همين دليل بازرسان آژانس اطمينان چندانی به جواب های مقامات ايرانی ندارند. اخيرا نگرانی ديگری به اينها اضافه شده و آن راه اندازی سانتريفوژهای P2 است که می توان از آنها برای تسريع غنی سازی و توليد سلاح های هسته ای استفاده کرد.
ما نمی دانيم که اين سانتريفوژها کجا ساخته شده اند؟ اين نشان می دهد اطلاعات ما در مورد برنامه هسته ای ايران بسيار کم است. به عقيده من برنامه هسته ای ايران از نظر آژانس بين المللی شفاف نيست و بازرسان آژانس به هيچ وجه راضی نيستند.
شورای امنيت می خواهد که ايران برنامه غنی سازی خودرا به طور کامل قطع کند، ايران اين را قبول ندارد. برخی کارشناسان پيشنهاد کرده اند که جمهوری اسلامی برنامه غنی سازی را در خود ايران، ولی تحت مديريت يک کنسرسيوم بين المللی،ادامه دهد به شرطی که بازرسی های آژانس گسترده آژانس را بپذیرد و پروتکل الحاقی را امضاء کند. آيا اين پيشنهاد می تواند مسئله هسته ای ايران را حل کند؟
همواره راهی برای مصالحه وجود دارد. سئوال اين است که مصالحه آن گونه که برخی کارشناسان پيشنهاد کرده اند ، دور انديشانه است يا خير؟
برخی از کارشناسان پيشنهاد کرده اند که ايران غنی سازی به طور محدود و در خود ايران ادامه دهد ولی در عوض اجازه دهد که ميزان بازرسی های آژانس بين المللی انرژی اتمی نيز افزايش يابد، اين کار مانند تدبير حضرت سليمان است برای تقسيم يک کودک بين دو زن که هر دو ادعای مادری آن کودک را داشتند.
ادامه غنی سازی در ايران، هر چند محدود، می تواند پوششی برای فعاليت های پنهانی و در پی آن دسترسی به سلاح هسته ای باشد.
برخی ممکن است اين واقعيات فنی را ناديده بگيرند ولی من موافقت با ادامه غنی سازی در ايران را توصيه نمی کنم. تا به حال اتحاديه اروپا و امريکا با ادامه غنی سازی در ايران مصممانه مخالفت کرده اند.
اينکه اين ايستادگی تا چه موقع ادامه خواهد يافت، نمي دانم. به اعتقاد من قبول ادامه غنی سازی در ايران يک اشتباه است.
تا زمانی که ايران برنامه هسته ای خودرا کاملا شفاف نکرده و تهيه سوخت هسته ای رامتوقف نکند غرب نگران دسترسی ايران به سلاح هسته ای خواهد بود.
به عقيده من برنامه تهيه سوخت هسته ای در کشورهايی که سلاح هسته ای ندارند، بايد منع شود. زيرا اين برنامه فاصله چندانی با تهيه سلاح هسته ای ندارد. بايد بگويم که آمريکا در اين رابطه تا حدی يک بام و دوهوا عمل کرده و حالا تاوان اين کار را پس می دهد.
اما کليه کشورها تجربه می آموزند و در حال حاضر سياست آمريکا اين است که اشتباه گذشته تکرار نشود و مي خواهد لااقل از ايران شروع کند.
آمريکا اميدوار است که اثرات دراز مدت اين سياست، ديگر کشورها را از برنامه تهيه سوخت هسته ای باز دارد. در حال حاضر برنامه غنی سازی ايران، مسئله پيش روی ما است و بايد در مورد آن درست عمل کنيم.