دانشگاه آزاد اسلامی و سرنوشت آن اکنون به وسیلهای برای تسویه حسابهای سیاسی و شخصی تبدیل شده است. مخالفان آقای رفسنجانی و در راس آنان محمود احمدینژاد در چند سال گذشته هیچ فرصتی را برای به حاشیه راندن آقای رفسنجانی از دست ندادند و ظاهرا هم موفق شدند اکبر هاشمی رفسنجانی را گام به گام از مقامها و موقعیتش در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی کنار بزنند.
بدیهی است که تضعیف مقام و موقعیت آقای رفسنجانی بدون پشتیبانی پنهان و آشکار علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی از مخالفان وی نمیتوانست به این سرعت عملی شود. آقای خامنهای در بحبوحه حملات محمود احمدینژاد به خانواده رفسنجانی و شخص وی علنا اعلام کرد که اختلافش با اکبر هاشمی رفسنجانی بیشتر است تا با محمود احمدینژاد. با برکناری و یا استعفای آقای رفسنجانی از ریاست مجلس خبرگان حمله گروه احمدینژاد برای بیرون کردن رفسنجانی از دانشگاه آزاد شد ت گرفت.
تلاش آقای رفسنجانی برای نجات دانشگاه آزاد اسلامی از طریق وقف کردن آن هم با دخالت رهبر جمهوری اسلامی با شکست روبرو شد. در حال حاضر و با برکناری عبدالله جاسبی از مقام ریاست دانشگاه آزاد اسلامی عملا موقعیت و نفوذ اکبر هاشمی رفسنجانی در این دانشگاه ضعیف شده است و اگر محمود احمدینژاد موفق شود نامزد مورد نظر خود یعنی فرهاد دانشجو را به عنوان رییس دانشگاه آزاد اسلامی تعیین کند یک گام به تسلط کامل بر دانشگاه آزاد اسلامی نزدیکتر شده است. اگرچه در روزهای گذشته خبر از مذاکره میان شورای انقلاب فرهنگی به ریاست محمود احمدینژاد و هیات امنای دانشگاه آزاد به ریاست اکبر هاشمی رفسنجانی در رسانهها منتشر شده است.
علی افشاری فعال سیاسی و از فعالان پیشین دانشجویی به رادیو فردا می گوید «دانشگاه آزاد به هر حال به یک نهاد آموزشی مهم در کشور تبدیل شده و صرف نظر از مسایل آموزشی و علمی که جنبههای مثبت و منفی خودش را دارد، دارای تاثیرات پردامنه سیاسی و اجتماعی و حتی فرهنگی در کشور بوده. تعداد بالای دانشجو و همچنین وجود شعبات بسیار که پوشش جغرافیایی آن را بیشتر از دانشگاههای دولتی کرده، تقریبا در اکثر شهرهای کوچک ایران شاهد شعبات دانشگاه آزاد هستیم این گسترش باعث شده که دانشجوهایی از تهران و دیگر مناطق کشور بروند در آنجا و فرهنگ آن منطقه هم به نوعی دستخوش تغییر واقع شود. »
وی می افزاید «از طرف دیگر جمعیت میلیونی دانشگاه آزاد توانسته بخشی از جامعه را با تحصیلات عالیه آشنا کند و فرهنگ سازی کند. به باور آقای افشاری دانشگاه آزاد اسلامی به طورکلی در جهت مدرنتر شدن جامعه و تقویت طبقه متوسط از لحاظ آگاهی و فرهنگ تاثیر داشته است. به این معنی که هم توانسته تعداد بیشتری از افراد را درگیر تحصیلات کند و تغییراتی را در نگرش آنها به نفع مدرنیته و به نفع باورهای جدید و متجددانه تقویت کند و هم حضور این افراد در مناطق دوردست کشور تاثیراتی را در محیط های دور افتاده ایجاد کرده است.»
به گفته آقای افشاری «اگر چه دانشگاه آزاد دارای سنت مبارزاتی و اعتراض نداشت اما به مرور در طول سالیان گذشته سنت اعتراض دانشجویی در محیطها و اماکن دانشجویی دانشگاه آزاد هم گسترش پیدا کرده است. به ویژه پس از روی کارآمدن آقای احمدینژاد مدیریت دانشگاه آزاد هم برخلاف قبل یک زاویه ای را با حاکمیت پیدا کرده است.»
وی می افزاید «اگر چه محمود احمدی نژاد پرچم بیرون کردن اکبر هاشمی رفسنجانی از دانشگاه آزاد را بر دوش گرفته است اما پروژهای که با هدف حذف و کنار زدن آقای هاشمی رفسنجانی کلید خورده فراتر از احمدینژاد است و شاید در ظاهر امر و در ابتدا او به عنوان یک مجری و کارگزار این پروژه به کار گرفته شده ولی در اصل کارفرمای اصلی خود آقای خامنهای است که با توجه به شکاف روزافزون بین ایشان و هاشمی رفسنجانی مصلحت را در این میبیند که این ابزار ثروت وقدرت و این منبع چشمگیر قدرت را از دست هاشمی رفسنجانی خارج کند. به نظر آقای افشاری اگر دانشگاه آزاد اسلامی زیر اختیار دولت قرار گیرد، بهتر است تا در دست بخشی غیر دولتی باشد.»
سعید پیوندی استاد دانشگاه در پاریس می گوید «دانشگاه آزاد یک بخش مهمی از آموزش عالی ایران که در سالهای توسعه زیادی پیدا کرده است و در حقیقت بخش خصوصی آموزش عالی ایران است. اگر بخواهیم مقایسه کنیم در سطح بینالمللی ما کمتر دانشگاهی داریم در دنیا با چنین شبکه وسیع و این تعداد دانشجو.»
آقای پیوندی می گوید «اشکال بزرگی که دانشگاه آزاد از نظر آموزشی به باور آقای پیوندی دارد این است که برخلاف دانشگاههای دولتی و یا دانشگاههای اصلی دنیا یا الگوی اصلی دانشگاه دنیا دانشگاه آزاد بخش تحقیقیاش خیلی ضعیف است و بیشتر نقش تربیت نیروی انسانی را بازی کرده و فقط در سالهای اخیر است که یک مقدار نقش پژوهشی آن هم عمده شده است.»
به گفته آقای پیوندی «هدف بنیانگذاری این دانشگاه اصلا این نبود که این دانشگاه تبدیل شود به یک دانشگاه عادی که الان هست. پروژه اصلی این بود که بر اساس الگوی اوپن یونیورسیتی لندن (دانشگاه باز لندن) دانشگاهی باشد که افراد وقتی چیزی را میخواهند یاد بگیرند بروند آنجا بدون اینکه مدرک خاصی لازم داشته باشد و بدون اینکه موقع بیرون آمدن هم الزاما مدرک خاصی بگیرند. این برای آموزش عالی یک تجربه مهمی بود. ولی هجوم به دانشگاه و تقاضای اجتماعی بالا باعث شد که دانشگاه آزاد خیلی سریع بعد از چهار پنج سال تبدیل شود به یک دانشگاه عادی مثل دانشگاههای دیگر. به گفته آقای پیوندی دولت نهاد مناسبی برای نظارت نیست بلکه در ایران برای این که دموکراسی پا بگیرد و جامعه مدنی پا بگیرد نیاز است به نهادهای خصوصی مهمی که مستقل از دولت عمل کنند. اتفاقی که به گفته آقای پیوندی دارد میافتد نظارت دولت نیست بلکه چنگاندازی دولت است به دانشگاه آزاد.»
مهدی مهدوی آزاد روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی در آلمان می گوید «دانشگاه آزاد با حدود یک میلیون و ۷۰۰ هزار دانشجو در سال ۹۰ و ۹۱ حدود ۷۰ هزار پرسنل و هیات علمی و بیش از ۴۰۰ واحد دانشگاهی، ۶۰۰ مدرسه ای که به اسم سما نامگذاری شده جزو شش هفت ارگان ثروتمند جمهوری اسلامی محسوب میشود در کنار ارگانهایی مثل آستان قدس رضوی، صندوق بازنشستگی تامین اجتماعی و از همه مهمتر سپاه و بنیاد تعاون سپاه. در جریان تحقیق و تفحص نیمه کارهای که مجلس انجام داد دارایی غیرمنقول دانشگاه آزاد چیزی حدود ۳۰۰ میلیارد دلار تخمین زده شد. »
وی می افزاید «این درحالی است که گردش مالی دانشگاه آزاد حداقل ۴ میلیارد دلار در سال برآورد میشود. این حجم هنگفت ثروت و قدرت، چون در حکومتهای خودکامه همیشه ثروت قدرت میآورد، ثروت و نیروی نظامی، چیزی نیست که آدم جاهطلبی مانند آقای احمدینژاد و دولت توسعهطلب و اقتدارگرایی مثل این دولت بتواند به آسانی از کنار آن بگذرد. اساسا آقای احمدینژاد به این مساله دو رویکرد اساسی دارد. رویکرد اولی اش این است که سعی کند دامنه قدرت و اقتدار خودش را روز به روز گسترده تر کند و رویکرد دوم نفس مساله هاشمیستیزی است.»
آقای مهدوی آزاد می گوید «در باره حیف و میل های احتمالی در دانشگاه آزاد آقای مهدوی آزاد می گوید هرچقدر هم در دانشگاه آزاد حیف و میل انجام شده باشد به مراتب کمتر از میزان حیف و میل و غارتی است که توسط طیف دولت و نزدیکان آقای رحیم مشایی انجام شده است.»
آقای مهدوی آزاد «با اشاره به حمله ها به خانواداه رفسنجانی میگوید تصور میکند نگرانی اصلی و عمده آقای خامنهای به عنوان بازیگر اصلی که اشتهای سیریناپذیر آقای احمدینژاد را برای تصاحب تمام این منابع قدرت و ثروت را تحریک میکند این است که نکند این دانشگاه آزاد در انتخابات سال ۱۳۹۲ با احتساب یک میلیون و ۷۰۰ هزار دانشجو که الان دارد و چند میلیون دانشجوی فارغالتحصیلی که دارد و حضورش در اقصا نقاط کشور بتواند یک بازیگر عمده شود و معادلات سپاه پاسداران و آقای خامنهای را به هم بزند.»
بدیهی است که تضعیف مقام و موقعیت آقای رفسنجانی بدون پشتیبانی پنهان و آشکار علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی از مخالفان وی نمیتوانست به این سرعت عملی شود. آقای خامنهای در بحبوحه حملات محمود احمدینژاد به خانواده رفسنجانی و شخص وی علنا اعلام کرد که اختلافش با اکبر هاشمی رفسنجانی بیشتر است تا با محمود احمدینژاد. با برکناری و یا استعفای آقای رفسنجانی از ریاست مجلس خبرگان حمله گروه احمدینژاد برای بیرون کردن رفسنجانی از دانشگاه آزاد شد ت گرفت.
تلاش آقای رفسنجانی برای نجات دانشگاه آزاد اسلامی از طریق وقف کردن آن هم با دخالت رهبر جمهوری اسلامی با شکست روبرو شد. در حال حاضر و با برکناری عبدالله جاسبی از مقام ریاست دانشگاه آزاد اسلامی عملا موقعیت و نفوذ اکبر هاشمی رفسنجانی در این دانشگاه ضعیف شده است و اگر محمود احمدینژاد موفق شود نامزد مورد نظر خود یعنی فرهاد دانشجو را به عنوان رییس دانشگاه آزاد اسلامی تعیین کند یک گام به تسلط کامل بر دانشگاه آزاد اسلامی نزدیکتر شده است. اگرچه در روزهای گذشته خبر از مذاکره میان شورای انقلاب فرهنگی به ریاست محمود احمدینژاد و هیات امنای دانشگاه آزاد به ریاست اکبر هاشمی رفسنجانی در رسانهها منتشر شده است.
علی افشاری فعال سیاسی و از فعالان پیشین دانشجویی به رادیو فردا می گوید «دانشگاه آزاد به هر حال به یک نهاد آموزشی مهم در کشور تبدیل شده و صرف نظر از مسایل آموزشی و علمی که جنبههای مثبت و منفی خودش را دارد، دارای تاثیرات پردامنه سیاسی و اجتماعی و حتی فرهنگی در کشور بوده. تعداد بالای دانشجو و همچنین وجود شعبات بسیار که پوشش جغرافیایی آن را بیشتر از دانشگاههای دولتی کرده، تقریبا در اکثر شهرهای کوچک ایران شاهد شعبات دانشگاه آزاد هستیم این گسترش باعث شده که دانشجوهایی از تهران و دیگر مناطق کشور بروند در آنجا و فرهنگ آن منطقه هم به نوعی دستخوش تغییر واقع شود. »
وی می افزاید «از طرف دیگر جمعیت میلیونی دانشگاه آزاد توانسته بخشی از جامعه را با تحصیلات عالیه آشنا کند و فرهنگ سازی کند. به باور آقای افشاری دانشگاه آزاد اسلامی به طورکلی در جهت مدرنتر شدن جامعه و تقویت طبقه متوسط از لحاظ آگاهی و فرهنگ تاثیر داشته است. به این معنی که هم توانسته تعداد بیشتری از افراد را درگیر تحصیلات کند و تغییراتی را در نگرش آنها به نفع مدرنیته و به نفع باورهای جدید و متجددانه تقویت کند و هم حضور این افراد در مناطق دوردست کشور تاثیراتی را در محیط های دور افتاده ایجاد کرده است.»
به گفته آقای افشاری «اگر چه دانشگاه آزاد دارای سنت مبارزاتی و اعتراض نداشت اما به مرور در طول سالیان گذشته سنت اعتراض دانشجویی در محیطها و اماکن دانشجویی دانشگاه آزاد هم گسترش پیدا کرده است. به ویژه پس از روی کارآمدن آقای احمدینژاد مدیریت دانشگاه آزاد هم برخلاف قبل یک زاویه ای را با حاکمیت پیدا کرده است.»
وی می افزاید «اگر چه محمود احمدی نژاد پرچم بیرون کردن اکبر هاشمی رفسنجانی از دانشگاه آزاد را بر دوش گرفته است اما پروژهای که با هدف حذف و کنار زدن آقای هاشمی رفسنجانی کلید خورده فراتر از احمدینژاد است و شاید در ظاهر امر و در ابتدا او به عنوان یک مجری و کارگزار این پروژه به کار گرفته شده ولی در اصل کارفرمای اصلی خود آقای خامنهای است که با توجه به شکاف روزافزون بین ایشان و هاشمی رفسنجانی مصلحت را در این میبیند که این ابزار ثروت وقدرت و این منبع چشمگیر قدرت را از دست هاشمی رفسنجانی خارج کند. به نظر آقای افشاری اگر دانشگاه آزاد اسلامی زیر اختیار دولت قرار گیرد، بهتر است تا در دست بخشی غیر دولتی باشد.»
سعید پیوندی استاد دانشگاه در پاریس می گوید «دانشگاه آزاد یک بخش مهمی از آموزش عالی ایران که در سالهای توسعه زیادی پیدا کرده است و در حقیقت بخش خصوصی آموزش عالی ایران است. اگر بخواهیم مقایسه کنیم در سطح بینالمللی ما کمتر دانشگاهی داریم در دنیا با چنین شبکه وسیع و این تعداد دانشجو.»
آقای پیوندی می گوید «اشکال بزرگی که دانشگاه آزاد از نظر آموزشی به باور آقای پیوندی دارد این است که برخلاف دانشگاههای دولتی و یا دانشگاههای اصلی دنیا یا الگوی اصلی دانشگاه دنیا دانشگاه آزاد بخش تحقیقیاش خیلی ضعیف است و بیشتر نقش تربیت نیروی انسانی را بازی کرده و فقط در سالهای اخیر است که یک مقدار نقش پژوهشی آن هم عمده شده است.»
به گفته آقای پیوندی «هدف بنیانگذاری این دانشگاه اصلا این نبود که این دانشگاه تبدیل شود به یک دانشگاه عادی که الان هست. پروژه اصلی این بود که بر اساس الگوی اوپن یونیورسیتی لندن (دانشگاه باز لندن) دانشگاهی باشد که افراد وقتی چیزی را میخواهند یاد بگیرند بروند آنجا بدون اینکه مدرک خاصی لازم داشته باشد و بدون اینکه موقع بیرون آمدن هم الزاما مدرک خاصی بگیرند. این برای آموزش عالی یک تجربه مهمی بود. ولی هجوم به دانشگاه و تقاضای اجتماعی بالا باعث شد که دانشگاه آزاد خیلی سریع بعد از چهار پنج سال تبدیل شود به یک دانشگاه عادی مثل دانشگاههای دیگر. به گفته آقای پیوندی دولت نهاد مناسبی برای نظارت نیست بلکه در ایران برای این که دموکراسی پا بگیرد و جامعه مدنی پا بگیرد نیاز است به نهادهای خصوصی مهمی که مستقل از دولت عمل کنند. اتفاقی که به گفته آقای پیوندی دارد میافتد نظارت دولت نیست بلکه چنگاندازی دولت است به دانشگاه آزاد.»
مهدی مهدوی آزاد روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی در آلمان می گوید «دانشگاه آزاد با حدود یک میلیون و ۷۰۰ هزار دانشجو در سال ۹۰ و ۹۱ حدود ۷۰ هزار پرسنل و هیات علمی و بیش از ۴۰۰ واحد دانشگاهی، ۶۰۰ مدرسه ای که به اسم سما نامگذاری شده جزو شش هفت ارگان ثروتمند جمهوری اسلامی محسوب میشود در کنار ارگانهایی مثل آستان قدس رضوی، صندوق بازنشستگی تامین اجتماعی و از همه مهمتر سپاه و بنیاد تعاون سپاه. در جریان تحقیق و تفحص نیمه کارهای که مجلس انجام داد دارایی غیرمنقول دانشگاه آزاد چیزی حدود ۳۰۰ میلیارد دلار تخمین زده شد. »
وی می افزاید «این درحالی است که گردش مالی دانشگاه آزاد حداقل ۴ میلیارد دلار در سال برآورد میشود. این حجم هنگفت ثروت و قدرت، چون در حکومتهای خودکامه همیشه ثروت قدرت میآورد، ثروت و نیروی نظامی، چیزی نیست که آدم جاهطلبی مانند آقای احمدینژاد و دولت توسعهطلب و اقتدارگرایی مثل این دولت بتواند به آسانی از کنار آن بگذرد. اساسا آقای احمدینژاد به این مساله دو رویکرد اساسی دارد. رویکرد اولی اش این است که سعی کند دامنه قدرت و اقتدار خودش را روز به روز گسترده تر کند و رویکرد دوم نفس مساله هاشمیستیزی است.»
آقای مهدوی آزاد می گوید «در باره حیف و میل های احتمالی در دانشگاه آزاد آقای مهدوی آزاد می گوید هرچقدر هم در دانشگاه آزاد حیف و میل انجام شده باشد به مراتب کمتر از میزان حیف و میل و غارتی است که توسط طیف دولت و نزدیکان آقای رحیم مشایی انجام شده است.»
آقای مهدوی آزاد «با اشاره به حمله ها به خانواداه رفسنجانی میگوید تصور میکند نگرانی اصلی و عمده آقای خامنهای به عنوان بازیگر اصلی که اشتهای سیریناپذیر آقای احمدینژاد را برای تصاحب تمام این منابع قدرت و ثروت را تحریک میکند این است که نکند این دانشگاه آزاد در انتخابات سال ۱۳۹۲ با احتساب یک میلیون و ۷۰۰ هزار دانشجو که الان دارد و چند میلیون دانشجوی فارغالتحصیلی که دارد و حضورش در اقصا نقاط کشور بتواند یک بازیگر عمده شود و معادلات سپاه پاسداران و آقای خامنهای را به هم بزند.»