راديو فردا روزانه برنامه ای برای بازخوانی تاريخ سی ساله جمهوری اسلامی ايران ارايه می کند. روز سوم شهريور ماه اختصاص دارد به تخريب آرامگاه رضا شاه توسط صادق خلخالی در سال ۱۳۵۸.
برای امروز چه مناسبتی را در تاريخ جمهوری اسلامی در نظر گرفتيد؟
امروز سوم شهريور در تاريخ معاصر ايران سالروز ورود نيروهای متفقين به ايران در جريان جنگ جهانی دوم در سال ۱۳۲۰ است که البته اين مناسبت در اولين سال پيروزی انقلاب ۱۳۵۷ و در اولين سال استقرار جمهوری اسلامی بهانه ای شد برای حمله به آرامگاه رضا شاه در شهر ری و تخريب اين آرامگاه که صرف نظر از قضاوت منفی يا مثبتی که در تاريخ ما نسبت به شخص رضا شاه وجود داشته باشد، نفس اقدام جمهوری اسلامی و آيت الله صادق خلخالی در اين مورد جای بررسی دارد.
آقای خلخالی آن هنگام چکاره بود که اين کار را انجام داد؟
شيخ صادق خلخالی در آن موقع حاکم شرع دادگاه های انقلاب بود که در سال ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸ از نظر ميزان قدرت و نفوذ در سلسله مراتب تصميم گيری نظام جديد ايران، از قدرت و نفوذ فوق العاده زيادی برخوردار بود. ضمن اينکه به شدت مورد اعتماد شخص اول مملکت يعنی آيت الله خمينی بود .
خوب با چه توجيه يا هدفی آرامگاه رضا شاه تخريب شد ؟
ظاهر قضيه اين بود که اتحاديه انجن های اسلامی شهر ری اطلاعيه ای داده بود و گفته بود سوم شهريور يعنی سالروز ورود متفقین به ایران، بهترين کار اين است که حمله کنيم و قبر رضا شاه را تخريب کنيم. ولی خود خلخالی بعد ها گفت چون آن موقع محمد رضا شاه به مصر رفته بود و ما می خواستيم با اين اقدام طرفداران بازگشت نظام سلطنتی را مايوس کنيم، در حضور آيت الله خمينی اين مساله را مطرح کرديم و او هم موافقت کرد.
و آيا جز شخص صادق خلخالی فرد ديگری هم در اين تصميم دخالت داشت ؟
بله، از شخص آيت الله خمينی هم مستقیماً استعلام کرده بودند و آيت الله خمينی گفته بود برجستگی قبر را از بين ببريد و عباس دوزدوزانی فرمانده وقت سپاه هم امکانات انجام کار را فراهم کرده بود.
آقای خلخالی و همراهانش چکار کردند؟
آنجا سه آرامگاه بود. آرامگاه رضا شاه، آرامگاه عليرضا پهلوی برادر محمد رضا شاه که در جريان سانحه هوايی کشته شده بود و آرامگاه حسنعلی منصور نخست وزير اوايل دهه ۴۰ که توسط اعضای جمعيت های موتلفه ترور شد. آرامگاه رضا شاه چون يک سنگ و بتن سنگين چند تنی داشت، لودر و کمپرسور آوردند و در اطراف سنگ قبر شيارهای عميقی بوجود آوردند اما به علت سنگينی سنگ و بتن قبر که حدود ۱۰ تا ۱۵ تن وزن داشت، مجبور شدند که جرثقيل هم بياورند و کار تخريب حدود ۲۰ روز طول کشيد (مشروح اين اقدامات و نحوه تصميم گيری در اين باره در دو جلدکتاب خاطرات شيخ صادق خلخالی ذکر شده است).
در آن موقع چه ارزيابی از اين اقدام آقای خلخالی در بين مردم وجود داشت ؟
خوب در فضای خاص سال ۱۳۵۸ به همان اندازه که مخالفان حکومت سلطنتی از اين اقدام خوشحال شدند، طرفداران خاندان پهلوی از اين واقعه خشمگين و آزرده شدند. ضمن اينکه افرادی هم بودند که به هر حال و فارغ از معادلات سياسی، توهين به مردگان و آرامگاه آنها را در عرف ايرانيان قابل نکوش می دانستند.
جمع بندی شما حالا بعد از گذشت سی سال از اين رويداد چيست؟
ببينيد حالا که از آن سال ها فاصله گرفته ايم می شود گفت سه نگاه به رضا شاه در بين ايرانيان و جامعه ايران رواج دارد. يک نگاه معتقد است رضا شاه بنيانگذار ايران نوين و مدرن در ابتدای قرن بيستم بود و اقدامات رضا شاه ايران را به سمت تجدد سوق داد. ديدگاه دوم که کاملاً نگاه متفاوتی به رضا شاه دارد معتقد است که وی يک ديکتاتور تمام عيار بوده که به هيچ وجه عملکرد وی نه تنها قابل دفاع نيست بلکه تماماً محکوم است.
ديدگاه سوم بينابين است ودر حالی که خدمات رضا شاه در ساختن ایران نوين به ويژه در زمینه های آموزش عالی، ارتش، دادگستری، راه و راه آهن و مانند اين ها را شايسته تقدير می داند اما در کنار آن معتقد است که رضا شاه فردی مستبد بوده که آزادی های سياسی را محدود کرده و هيچ منتقدی را تحمل نکرد و اين اقدامات وی قابل تائید نيست.
از طرف ديگردر کنار دفاعی که برخی ها از اقدامات شيخ صادق خلخالی در ابتدای انقلاب به عمل می آورند و معتقدند بدون قاطعيت افرادی مثل وی، حفظ جمهوری اسلامی در آن شرايط ممکن نبود، الآن خيلی ها معتقدند که کارهای آیت الله صادق خلخالی در ابتدای انقلاب مخصوصاً در مورد اعدام سريع افرادی که متهم به مخالفت با جمهوری اسلامی بودند، کار درستی نبوده واين تندروی ها زخم های عميقی بر جان و روان ايرانيان و جامعه ايران بر جای گذاشته که به سادگی قابل ترميم نيست.
برای امروز چه مناسبتی را در تاريخ جمهوری اسلامی در نظر گرفتيد؟
امروز سوم شهريور در تاريخ معاصر ايران سالروز ورود نيروهای متفقين به ايران در جريان جنگ جهانی دوم در سال ۱۳۲۰ است که البته اين مناسبت در اولين سال پيروزی انقلاب ۱۳۵۷ و در اولين سال استقرار جمهوری اسلامی بهانه ای شد برای حمله به آرامگاه رضا شاه در شهر ری و تخريب اين آرامگاه که صرف نظر از قضاوت منفی يا مثبتی که در تاريخ ما نسبت به شخص رضا شاه وجود داشته باشد، نفس اقدام جمهوری اسلامی و آيت الله صادق خلخالی در اين مورد جای بررسی دارد.
آقای خلخالی آن هنگام چکاره بود که اين کار را انجام داد؟
شيخ صادق خلخالی در آن موقع حاکم شرع دادگاه های انقلاب بود که در سال ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸ از نظر ميزان قدرت و نفوذ در سلسله مراتب تصميم گيری نظام جديد ايران، از قدرت و نفوذ فوق العاده زيادی برخوردار بود. ضمن اينکه به شدت مورد اعتماد شخص اول مملکت يعنی آيت الله خمينی بود .
خوب با چه توجيه يا هدفی آرامگاه رضا شاه تخريب شد ؟
ظاهر قضيه اين بود که اتحاديه انجن های اسلامی شهر ری اطلاعيه ای داده بود و گفته بود سوم شهريور يعنی سالروز ورود متفقین به ایران، بهترين کار اين است که حمله کنيم و قبر رضا شاه را تخريب کنيم. ولی خود خلخالی بعد ها گفت چون آن موقع محمد رضا شاه به مصر رفته بود و ما می خواستيم با اين اقدام طرفداران بازگشت نظام سلطنتی را مايوس کنيم، در حضور آيت الله خمينی اين مساله را مطرح کرديم و او هم موافقت کرد.
و آيا جز شخص صادق خلخالی فرد ديگری هم در اين تصميم دخالت داشت ؟
بله، از شخص آيت الله خمينی هم مستقیماً استعلام کرده بودند و آيت الله خمينی گفته بود برجستگی قبر را از بين ببريد و عباس دوزدوزانی فرمانده وقت سپاه هم امکانات انجام کار را فراهم کرده بود.
آقای خلخالی و همراهانش چکار کردند؟
آنجا سه آرامگاه بود. آرامگاه رضا شاه، آرامگاه عليرضا پهلوی برادر محمد رضا شاه که در جريان سانحه هوايی کشته شده بود و آرامگاه حسنعلی منصور نخست وزير اوايل دهه ۴۰ که توسط اعضای جمعيت های موتلفه ترور شد. آرامگاه رضا شاه چون يک سنگ و بتن سنگين چند تنی داشت، لودر و کمپرسور آوردند و در اطراف سنگ قبر شيارهای عميقی بوجود آوردند اما به علت سنگينی سنگ و بتن قبر که حدود ۱۰ تا ۱۵ تن وزن داشت، مجبور شدند که جرثقيل هم بياورند و کار تخريب حدود ۲۰ روز طول کشيد (مشروح اين اقدامات و نحوه تصميم گيری در اين باره در دو جلدکتاب خاطرات شيخ صادق خلخالی ذکر شده است).
در آن موقع چه ارزيابی از اين اقدام آقای خلخالی در بين مردم وجود داشت ؟
خوب در فضای خاص سال ۱۳۵۸ به همان اندازه که مخالفان حکومت سلطنتی از اين اقدام خوشحال شدند، طرفداران خاندان پهلوی از اين واقعه خشمگين و آزرده شدند. ضمن اينکه افرادی هم بودند که به هر حال و فارغ از معادلات سياسی، توهين به مردگان و آرامگاه آنها را در عرف ايرانيان قابل نکوش می دانستند.
جمع بندی شما حالا بعد از گذشت سی سال از اين رويداد چيست؟
ببينيد حالا که از آن سال ها فاصله گرفته ايم می شود گفت سه نگاه به رضا شاه در بين ايرانيان و جامعه ايران رواج دارد. يک نگاه معتقد است رضا شاه بنيانگذار ايران نوين و مدرن در ابتدای قرن بيستم بود و اقدامات رضا شاه ايران را به سمت تجدد سوق داد. ديدگاه دوم که کاملاً نگاه متفاوتی به رضا شاه دارد معتقد است که وی يک ديکتاتور تمام عيار بوده که به هيچ وجه عملکرد وی نه تنها قابل دفاع نيست بلکه تماماً محکوم است.
ديدگاه سوم بينابين است ودر حالی که خدمات رضا شاه در ساختن ایران نوين به ويژه در زمینه های آموزش عالی، ارتش، دادگستری، راه و راه آهن و مانند اين ها را شايسته تقدير می داند اما در کنار آن معتقد است که رضا شاه فردی مستبد بوده که آزادی های سياسی را محدود کرده و هيچ منتقدی را تحمل نکرد و اين اقدامات وی قابل تائید نيست.
از طرف ديگردر کنار دفاعی که برخی ها از اقدامات شيخ صادق خلخالی در ابتدای انقلاب به عمل می آورند و معتقدند بدون قاطعيت افرادی مثل وی، حفظ جمهوری اسلامی در آن شرايط ممکن نبود، الآن خيلی ها معتقدند که کارهای آیت الله صادق خلخالی در ابتدای انقلاب مخصوصاً در مورد اعدام سريع افرادی که متهم به مخالفت با جمهوری اسلامی بودند، کار درستی نبوده واين تندروی ها زخم های عميقی بر جان و روان ايرانيان و جامعه ايران بر جای گذاشته که به سادگی قابل ترميم نيست.