لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
چهارشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۳ تهران ۰۳:۲۹

ولنتاین، قدیسی که خطبه عقد می‌خواند


مغازه ای در پاکستان در روز ولنتاین
مغازه ای در پاکستان در روز ولنتاین
صبح خیلی زود با صدای رسیدن پیامکی به تلفن همراهم که درست بغل گوشم روی تخت گذاشته‌ام از خواب بیدار می‌شوم. تلفن را همین کنار گذاشته بودم که صبح وقتی بیدار می‌شوم ساعت را چک کنم. ولی پیامک مزاحم زود‌تر از موقع از خواب می‌پراندم.
و این پیامک مزاحم هم چیزی نیست جز یک پیام تبلیغاتی از شرکت خدمات دهنده موبایل که می‌گوید در روز ولنتاین فلان گوشی تلفن به افتخار عشاق فلان قدر تخفیف دارد، پس بهتر است بشتابم و یکی از آن‌ها را برای محبوبم بخرم. اولین چیزی که از عصبانیت به ذهنم می‌آید این است که گوشی را بکوبم به دیوار.
ولی کمی که فکر می‌کنم به این نتیجه می‌رسم که در آن صورت باید واقعا بروم و یکی از آن اسمارتفون‌های تخفیف خورده را برای خودم بخرم.
در نتیجه منصرف می‌شوم، هرچند خواب هم دیگر از سرم پریده است. به خودم می‌گویم چه زود چهارده فوریه شد. ولی ناگهان یادم می‌آید که هنوز تا ۱۴ فوریه حداقل یک هفته مانده است.
ولی بازار تبلیغات گرم است، البته به قیمت فرستادن پیامک تبلیغاتی پیش از طلوع خورشید و پراندن ملت از خواب شیرین.
بار‌ها شده که در این تاریخ در گوشه‌ای از آسیا یا اروپا مشغول کار بوده‌ام. ولی هنوز کسی برایم پیامک تبلیغاتی صبح زود، یک هفته قبل از ولنتاین نفرستاده بود.
در هند دستکم دو مدل سالگرد «دوست داشتن» وجود دارد که مانند جشن سپندارمذگان (روز زن و زمين) يا مهرگان (جشن مهر) در ايران، يا انواع اقسام جشن‌های سنتی ديگر، ريشه در و رسم و رسوم‌های قديمی کشورهای مختلف دارد. «کاروا چاوت» که در بهار جشن گرفته ميشود و روز همبستگی زن و شوهر است. روزی هم به نام «برادرها و خواهرها» وجود دارد که ماه اوت جشن گرفته می‌شود

چقدر این بازار زود عوض می‌شود! هنوز خبری از چهارده فوریه نیست ولی مغازه‌ها پر از قلب‌های قرمز و بزرگ پلاستیکی شده است. این را به شیرکا همسفری چند روزه می‌گویم که با من در یک مهمانخانه ساکن است. در گوشهای از مالزی، برای گرفتن عکس و تهیه گزارش از چیزی دیگر مهمانم که سر و کله روز ولنتاین پیدا می‌شود.
شیرکا اهل هند است ولی برای تعطیلات به مالزی آمده. او و دوست دخترش هر دو دانشجو هستند و ساکن بمبئی. صحبت از بازار که می‌شود، آن‌ها هم دم می‌گیرند. شیرکا می‌گوید در طول چند سال گذشته روز ولنتاین از یک پدیده ناشناخته غربی به روز داغ بازار گردی و کافه رفتن در شهرهای بزرگ هند تبدیل شده است. هر چند به نظر او هنوز هم این موضوع تنها مختص به گروهی از جوان‌ها و فقط در شهرهای خیلی بزرگ هند است. البته ولنتاین در هند با مخالفتهایی هم رو بروست؛ به ویژه از طرف گروه‌های سیاسی محافظه کار هندو.
در هند دستکم دو مدل سالگرد «دوست داشتن» وجود دارد که مانند جشن سپندارمذگان (روز زن و زمین) یا مهرگان (جشن مهر) در ایران، یا انواع اقسام جشن‌های سنتی دیگر، ریشه در و رسم و رسوم‌های قدیمی کشورهای مختلف دارد. «کاروا چاوت» که در بهار جشن گرفته می‌شود و روز همبستگی زن و شوهر است. روزی هم به نام «برادر‌ها و خواهر‌ها» وجود دارد که ماه اوت جشن گرفته می‌شود و در آن برادر با بستن دستبندی به دست خواهر خود، با او عهد می‌بندد که همیشه ازش محافظت خواهد کرد.
هم محافظت از خواهر و هم همبستگی زن و شوهر موضوعاتی هستند که شاید این روز‌ها سنتی و قدیمی به نظر می‌رسد. ولی واقعیت اینجاست که روزی برای «عشاق» خارج از چارچوب ازدواج چندان قدمت دیرینهای ندارد و تا همین چند دهه پیش تابویی محسوب می‌شد که شکستن آن کار آسانی نبود. اما بازار داغ ولنتاین همه چیز را به سرعت عوض کرده است. از شرق آسیا تا جنوب آمریکا. ماریا، اهل کلمبیاست. در آمریکای لاتین، روزی برای نوشتن نامه‌های پنهانی به عشاق ناشناخته وجود دارد. از قضا در بیشتر کشور‌ها در چهاردهم فوریه ولی نه در کلمبیا.
در این کشور در ماه سپتامبر مردم یاد عشاق می‌کنند. ماریا می‌گوید جشن گرفتن روز ولنتاین در کلمبیا نوعی اسنابیسم محسوب می‌شود و فقط مختص به طبقه خاصی از جامعه است. به گفته این دختر جوان، هنوز برای بخش قابل توجهی از طبقه متوسط و فقیر‌تر این کشور، این جشن تازه وارد ناخوشایند محسوب می‌شود.
شیرکا و دوست دخترش هرچند مانند ماریا کاری به کار روز ولنتاین ندارند، ولی مخالفت چندانی هم با برگزاری آن ندارند.
آن‌ها می‌گویند جلوی بازار را نمی‌شود گرفت و مردم را هم نمی‌شود مجبور کرد که فقط به نسخه‌های قدیمی «عشق» وفادار بمانند. ماریا اما شدیدا مخالف برگزاری این جشن است. به نظر او بهتر است اگر حتی خود دولت دست به کار بشود و جلوی این جشن را بگیرد. البته ماریا نمی‌داند که در بعضی از کشور‌ها مثل ایران یا در مالزی، که او برای تعطیلات به آن آماده است، دولت دست به کار شده تا جلوی این جشن را به شکلی بگیرد. دولت مالزی برای نمونه به مسلمانان این کشور هشدار داده است که این جشن را برگزار نکنند. در این مورد حتی هشت سال پیش فتوایی هم صادر شد.
برای همسفرهای هندی من روز والنتاین پدیدهایست «فرهنگی» در جامعهای سنتی. ولی برای همسفر کلمبیایی من این روز پدیدهای «اقتصادی» است که فقط نماد «طبقه» مرفه است. پیتر، استاد بازنشسته آمریکایی می‌گوید: احتمالا روز ولنتاین چیزی بینابین این هردوست. پیتر اهل ایالات متحده است، جایی که احتمالا خیلی‌ها فکر می‌کنند روز ولنتاین از آنجا می‌آید. این استاد دانشگاه سال‌ها نیز در کشورهای مختلف آسیایی زندگی کرده است.
به عقيده پيتر بازار ولنتاين پيش از آنکه سودی نسيب شرکت‌های غربی بکند، جيب توليدکننده‌های چينی را پر می‌کند. چون کافی‌است نگاهی به پشت قلب‌های پلاستيکی بياندازيم تا ببينيم که نه ساخت يک کشور غربی که ساخت چين است.

به نظر او هم، تغییرات در کشورهای آسیایی طی سال‌های گذشته مشهود و سریع بوده است. در خیلی از کشورهایی که این مراسم هرگز برگزار نمی‌شد، این روز‌ها رستوران‌ها و کافه‌ها و مراکز خرید پر از منوی مخصوص و تخفیف‌های تقلبی و قلب‌های مصنوعی می‌شوند. کره جنوبی، ژاپن و چین در این مورد گوی سبقت را از بقیه ربوده‌اند. پیتر می‌گوید به نظر او جوانان آسیایی که این جشن را برگزار می‌کنند به شکلی به هر دو پدیده تظاهر می‌کنند؛ نوعی برتری اقتصادی و نوعی تفاوت فرهنگی.
اما به عقیده پیتر بازار ولنتاین پیش از آنکه سودی نسیب شرکت‌های غربی بکند، جیب تولیدکننده‌های چینی را پر می‌کند. چون کافی‌است نگاهی به پشت قلب‌های پلاستیکی بیاندازیم تا ببینیم که نه ساخت یک کشور غربی که ساخت چین است. شاید این تصور وجود داشته باشد که این جشن نوعی جشن آمریکاییست، اما گذشته تاریخی و مذهبی این جشن ربطی به کشور آمریکا ندارد. برای نورا، دختری که اهل هلند است، این جشن همیشه وجود داشته و چیز عجیب و غریب و تازهای نیست.
به نظر او هر روز می‌توان برای کسی که دوستش داریم گل و هدیه بخریم ولی وقتی روزی فقط مختص به این کار است، می‌توان به این بهانه روز خوشی را سپری کرد، چیزی شبیه روز تولد، شب سال نو یا هر مناسبت دیگری.
اما نورا می‌گوید هیچوقت به یاد ندارد که کسی از جنبه مذهبی آن را برگزار کرده باشد. بالاخره روی ولنتاین به نام یک -یا احتمالا چند- قدیس مسیحی، قدیس «والنتینس» است که به این نام خطاب می‌شود. گفته می‌شود یکی از قدیس ولنتینس‌های معروف، در دوران امپراتوری روم کارش خواندن خطبه عقد برای سربازانی بوده که حق ازدواج نداشته‌اند. هرچند افسانه‌ها و قصه‌ها در مورد او زیاد است. والنتینس درضمن قدیس محافظ بیماران صرعی نیز هست، آن هم درست در همین روز یعنی چهاردهم فوریه.
روی ولنتاين به نام يک -يا احتمالا چند- قديس مسيحی، قديس «والنتينس» است که به اين نام خطاب می‌شود. گفته می‌شود يکی از قديس ولنتينس‌های معروف، در دوران امپراتوری روم کارش خواندن خطبه عقد برای سربازانی بوده که حق ازدواج نداشته‌اند.

بریتانیایی‌ها معتقدند نویسنده‌های آن‌ها در قرون وسطی و بعد از آن به این قدیس شهرت جهانی بخشیده‌اند. به هر حال بر اساس مستندات چندان خبری از روز قدیس ولنتاین تا قبل از سده‌های میانی مسیحی نبوده است. به هر حال اگر نه تغییرات در شیوه تبلیغات و بازرگرمی طی همین دو سه دهه گذشته، احتمالا همچنان هم برای بخش قابل توجهی از مردم جهان این روز، روزی بود مثل مابقی روز‌ها. اما زمانه عوض شده است. گردش مالی این بازار بزرگ، بر اساس آمار، فقط در آمریکا رقمی بیشتر از سیزده میلیارد دلار است.
و فقط در خود این کشور نزدیک به دویست میلیون گل سرخ از شاخه چیده می‌شود تا به دست محبوب برسد. و البته طبیعی است که یک قدیس مسیحی، صد‌ها سال پیش، احتمالا تنها چیزی که خبری از آن نداشته، بازار میلیارد دلاری عشق‌های رومانتیک و روابط عاشقانه‌ای خارج از دایره ازدواج بوده است که در زمان او احتمالا در فکر کسی هم نمی‌گنجید. تصور کنین اگر قدیس والنتینس این روز‌ها سری به یکی از کافه‌ها یا مراکز خرید در یکی از شهرهای بزرگ دنیا می‌زد و کسی به او می‌گفت: این‌ها همه به خاطر شماست، چه حالی به او دست می‌داد.
XS
SM
MD
LG