فيلم «خستگی» ساخته کارگردان جوان ايرانی، بهمن معتمديان، که در مورد دگرباشان ايرانی است، در سومين روز شصت و پنجمین جشنواره سينمايی ونيز به نمايش درآمد.
«خستگی» بخشی از زندگی روزمره و مشکلات و معضلات هفت دگرباش، شش پسر و يک دختر را در تهران امروزی به روی پرده سينما انتقال داده است.
بهمن معتمديان در کنفرانس مطبوعاتی اش که در ليدو برگزار شد در رابطه با اين فيلم که هم مستند و هم داستانی است، می گويد: «من يک فيلمنامه خيلی دقيق داشتم. در واقع يک فيلمنامه کاملا سکانس بندی شده و دقيق. اما موقع فيلمبرداری خودم را نبستم و خيلی وفادار به فيلمنامه باقی نماندم.»
وی می افزايد: «به هرحال به اين دليل که آدم هايی که با آنها کار می کردم اصلا زمينه ای در مورد سينما نداشتند احساس می کردم که اين ضعف بايد تبديل به قوت شود. به دليل اين که آنها آگاه نيستند و من می توانم از اين فرصت استفاده کنم و بازی هايی بگيرم که از بازيگران حرفه ای عملا نمی توانستم بگيرم.»
آقای معتمديان می گوید: «به اين دليل که بازيگران حرفه ای در واقع در پی اين هستند که يک چيزی را نمايش بدهند اما برای من مهم تر اين بود که يک بازيگر چه چيزی را پنهان می کند. اين پرسوناژها مهم ترين وجهی داشتند اين بود که هر کدام يک چيزی را پنهان کردن داشتند.»
کارگردان «خستگی » دلايل عدم استفاده از بازيگران حرفه ای و شرکت دادن دگرباشان در اين فيلم را اين چنين بر شمرد: «اولا که استفاده از بازيگر حرفه ای و يا استفاده از نابازيگر يک سليقه است و من اين سليقه را دارم. من علاقه ای به استفاده از بازيگر حرفه ای ندارم. دليل دوم هم اين است که به هيچ وجه امکان ندارد که يک بازيگر هرچقدر هم توانمند باشد بتواند نقش يک ترانسسکوآل [ دگرباشان] را مثل خود يک ترانسسکوآل [ دگرباش] بازی کند. چون حتی در دراماتيک ترين قسمت هم ممکن است تبديل به دلقک شود. چون اين کار خيلی مثل بندبازی است و من بعيد می دانم بازيگری بتواند ظرافت هايی يک ترانسسکوآل [ دگرباش] دارد را دربياورد.»
- «به هيچ وجه امکان ندارد که يک بازيگر هر چقدر هم توانمند باشد بتواند نقش يک ترانسسکوآل [ دگرباشان] را مثل خود يک ترانسسکوآل [ دگرباش] بازی کند.»
این کارگردان جوان می افزاید: « اين که من چه جوری راضي شان کردم؛ حدود يک سال (با آنها) معاشرت کردم و به هرحال توانستم اين هفت نفر را قانع کنم که در فيلم بازی کنند. يکی از مهم ترين دلايلش هم اين بود که اينها فکر می کردند با ساخت اين فيلم کمکی می شود به وضعيت خودشان و بنابراين خيلی همدل شدند.»
«مشکل جامعه و خانواده است»
بهمن معتمديان معتقد است که در جمهوری اسلامی ايران، مشکل اصلی دگرباشان با دولت، قوانين و يا مذهب نيست بلکه خانواده و جامعه است که از ظرفيت پذيرفتن کسانی که قصد تغيير جنسيت دارند برخوردار نيست.
وی در اين مورد می گويد: «موضوع اين است که به نظر من اين مسئله يک مساله فرهنگی است. در کشور من دولت خيلی خوب عمل کرده است اما مشکل اصلی خود ملت هستند که نمی پذيرند. من فکر می کنم اينجا هم همين طور باشد. هرچه قدر جامعه دمکرات است و حتا قوانين ديگر هيچ مشکلی ندارند اما خود مردم به شدت با اين مساله مشکل دارند و نمی پذيرند. و اين برمی گردد به خود ما. اين که بايد روی قضيه فرهنگ کار بشود. نمی دانم چرا توقع داريم يک فرد ديگر و يک قانون ديگری حمايت کند. فکر می کنم اشکال وقتی است که من همين جوری که هستم خانواده و اطرافيان من را همين طوری نمی پذيرند. می خواهند آن جوری من باشم که آنها می خواهند. و اين از همان اول آزادی من را نقض می کند و مشکلات از همانجا شروع می شود»
در روزهای آينده دو فيلم ديگر از دو کارگردان ايرانی که در آمريکا مشغول به کارند، امير نادری و رامين بحرانی، در بخش رقابتی و در بخش افق ها اکران خواهند شد.
در همين حال در سومين روز پنجاه و ششمين جشنواره سينمايی ونيز توجه منتقدين، روزنامه نگاران، عکاسان و فيلمبرداران و به ويژه بينندگان متمرکز بر فيلم «دشت سوزان» و نقش آفرين اصلی آن، چارليز ترون بود.
اين فيلم که اولين اثر گيولرمو آرياگا، فيلمنامه نويس معروف فيلم هايی چون «بابل» و «بيست و يک گرم» به عنوان کارگردان است، از هم اکنون از سوی بسياری از منتقدين کانديدای دريافت شير طلايی ونيز شده است.
چارليز ترون نيز که جمعه صدها نفر را به جزيره ليدو کشاند می تواند کاپ ولپی بهترين نقش آفرين را برای اجرای بسيار زيبايش دريافت کند.