خيلی ها معتقدند که ديگر رفتارهای جمهوری اسلامی در مورد زنان عادی شده است.
تقريبا هر سال پس از تمام شدن تعطيلات نوروزی بگير و ببندهای زنانی که بدحجاب خوانده می شوند آغاز می شود و سختگيری در مورد رنگ و مدل مانتوها توسط نيروی انتظامی از سر گرفته می شود.
حالا اين که زنان ايرانی چگونه گرمای بالای ۴۰ درجه را تحمل کنند مساله ديگری است. اما اتفاق ديگری هم هست که نه هر سال، چند ماهی مانده به برگزاری انتخابات مجلس يا رياست جمهوری رخ می دهد و آن بالا گرفتن بحثهای نظری در مورد حجاب است.
در زمان انتخابات مناقشه برانگيز رياست جمهوری ۸۸ محمود احمدی نژاد در برنامه تلويزيونی اعلام کرد: واقعا مشکل مردم ما الان شکل موی بچه های مااست؟ بچه ها دوست دارند موهايشان را هر جوری بگذارند. به من و تو چه ربطی دارد؟ من و تو بايد به مسايل اساسی کشور برسيم. چرا مردم را اينقدر کوچک می کنيد؟ يعنی شان دولت اين است، شان مردم اين است؟
اين سخنان درحالی مطرح شد که بلافاصله بعد از معرفی او به عنوان رييس جمهور نه تنها کنترل حجاب زنان در کوچه و خيابان با شدت بيشتری انجام شد بلکه روز به روز محدوديت های بيشتری بر فعالان جنبش زنان اعمال شد و کار به جايی رسيد که اين روزها شاهد از دست رفتن حاصل فعاليت های ساليان گذشته فعالان جنبش زنان هستيم.
از تفکيک جنسيتی در دانشگاه ها گرفته تا محدود شدن انتخاب رشته برای دختران و بازگشت ماده ۲۳ لايحه خانواده. هفته گذشته روزنامه ايران ويژه نامه ای را با نام خاتون منتشر کرد که در آن از منظرهای گوناگون به مساله زن و حجاب پرداخته بود.
اما آنچه بيشترين حساسيت و واکنش را در پی داشت مصاحبه با مهدی کلهر مشاور پيشين رييس جمهور بود که چادر مشکی، پوشش معمول زنان ايرانی را نه تقيد به قوانين اسلامی که سوغاتی ناصرالدين شاه قاجار از مجالس لهو و لعب غربی دانسته بود.
اين ويژه نامه با انتقادهای بسياری از سوی مجلس و روحانيون مواجه شد و ۱۹۲ نماينده مجلس با صدور بيانيه ای انتشار اين ويژه نامه را محکوم و توجيه اقدامات خلاف شرع اعلام کردند. اما اين اولين بار نيست که زنان و حجاب آنها بهانه ای برای مطرح شدن دعواهای سياسی شده است. آسيه امينی، فعال حقوق زنان ساکن نروژ در اين مورد می گويد:
آسيه امينی: من فکر می کنم از دو جنبه اين را می شود نگاه کرد. جنبه اول مساله رای زنان است. زنان نيمی يا شايد بيش از نيمی از جمعيت ايران را تشکيل می دهند و توجه به مسايل آنها به نوعی جلب آرای آنها و جلب توجه آنها به مساله و داغ کردن تنور انتخابات است. يعنی مساله، کاملا کمی و آماری است.
اما از همين منظر بخواهيم نگاه کنيم نشان داده می شود چرا موضوع حجاب برای جلب آرای زنان انتخاب می شود. يعنی ما روزنامه ايران را تريبون رسمی دولت می دانيم. دولت به اين نتيجه رسيده که حجاب مساله مردم است و بنابراين برای جلب توجه مردم بايد به اين مساله توجه کند.
جنبه دوم نگاه ما مساله نگرش سياسی ماست. يعنی می بينيم که حجاب ويترينی است که نگرش سياسی به مسايل زنان و روابط اجتماعی و مسايل اجتماعی فرهنگی در آن نمايش داده می شود.
يعنی شما دايم در ۳۲ سال گذشته از اظهار نظر افراد، دولت ها و سياسی های مختلف حتی گروه های سياسی مختلف در مورد حجاب می توانيد حدس بزنيد که آنها چه نوع ديدی را در جامعه می خواهند پياده کنند.
بنابراين فکر می کنم فصل مشترک بسياری از تبليغات سياسی پيش از انتخابات، اظهار نظر در مورد حجاب است.
با اينکه هيچ دليلی برای انتشار ويژه نامه ۲۶۵ صفحه ای خاتون در ماه رمضان مطرح نشده گويا تقارن انتشار اين ويژه نامه با اين ماه بيش از پيش حساسيت ها را برانگيخته مخصوصا آنجا که عکس برخی بازيگران سينمای ايران به عنوان چهل بانوی نقش آفرين ايران اسلامی برای الگوبرداری دختران مسلمان ايران معرفی شده اند.
به گفته فاطمه گوارايی فعال ملی مذهبی ساکن تهران در روزهايی که زنان ايران روز به روز با محدوديت های بيشتری رو به رو می شوند انتشار چنين ويژه نامه ای جز تبليغات انتخاباتی دليل ديگری ندارد.
فاطمه گوارايی: اينها بحث های انحرافی است که هر چه به انتخابات نزديکتر می شويم در جامعه مطرح می شود تا فضا سازی شود برای اينکه اقشاری را تحت تاثير قرار دهد و آنها در مقطع انتخابات بخواهند، تمايل را به آن طرف نشان دهند. از دوره اول رياست جمهوری آقای احمدی نژاد اين مساله مطرح بود.
در بحث رفتن زنان به ورزشگاه ها ايشان مطرح کرد که از نظر او مساله ای نيست. به عقيده من اين پروژه ای است که از چند ماه قبل توسط دو جناح در حال برنامه ريزی بوده. من مطمئنم که آنها بدون اطلاع و آگاهی از واکنش جناح های سنتی نسبت به نوع مسايلی که درباره حجاب در خاتون مطرح شده، نبوده و نيستند. بنابراين اگر بی اطلاع نيستند از اين واکنش ها بايد اين سوال را مطرح کرد که چرا مطرح می شود.
ما می دانيم که در رابطه با آقای احمدی نژاد و جناح شان برای انتخابات مجلس از مدتها قبل عنوان می شد که اين لايه خاکستری که در جامعه ايران وجود دارد و اقشار مذهبی متوسط اند اگر اينها بتوانند بخشی از مطالبات اين ها را در جامعه ايران مطرح کنند ممکن است کسانی که اعتقاداتشان را در جنبش سبز جستجو می کردند فکر کنند که اين جناح می تواند مطالبات شان را نمايندگی کند. بنابراين با پيش بينی اين مساله پيش رفتند.
جنس اين بحث هم مثل جنس منشور حقوق بشر کوروش کبير است در جامعه ای که ابتدايی ترين مسايل آزادی های سياسی اجتماعی و فرهنگی رعايت نمی شود اصلا بزرگداشت منشور حقوق بشر کوروش کبير چه معنايی می توانست داشته باشد. به نظر من اين يک بازی سياسی است و از نظر من واقعا ارزشی ندارد و به همين دليل هم هست که فکر می کنم ما در بحث های انحرافی نبايد وارد شويم و اين بحث ها نبايد ما را درگير کند.
اما در عين حال هم نبايد از آگاهی دادن به جامعه پرهيز کنيم. بايد جامعه را نسبت به ترفندهايی که صورت می گيرد تا بتواند اين آرای خاموش را، طبقه پايين را با يارانه ها و طبقات نزديک به متوسط را با دادن شعارهای انحرافی از اين جنس جلب شعارهای تبليغاتی و پايبند کنند بايد نسبت به اين مساله آگاهی بدهيم.
تقريبا هر سال پس از تمام شدن تعطيلات نوروزی بگير و ببندهای زنانی که بدحجاب خوانده می شوند آغاز می شود و سختگيری در مورد رنگ و مدل مانتوها توسط نيروی انتظامی از سر گرفته می شود.
حالا اين که زنان ايرانی چگونه گرمای بالای ۴۰ درجه را تحمل کنند مساله ديگری است. اما اتفاق ديگری هم هست که نه هر سال، چند ماهی مانده به برگزاری انتخابات مجلس يا رياست جمهوری رخ می دهد و آن بالا گرفتن بحثهای نظری در مورد حجاب است.
در زمان انتخابات مناقشه برانگيز رياست جمهوری ۸۸ محمود احمدی نژاد در برنامه تلويزيونی اعلام کرد: واقعا مشکل مردم ما الان شکل موی بچه های مااست؟ بچه ها دوست دارند موهايشان را هر جوری بگذارند. به من و تو چه ربطی دارد؟ من و تو بايد به مسايل اساسی کشور برسيم. چرا مردم را اينقدر کوچک می کنيد؟ يعنی شان دولت اين است، شان مردم اين است؟
اين سخنان درحالی مطرح شد که بلافاصله بعد از معرفی او به عنوان رييس جمهور نه تنها کنترل حجاب زنان در کوچه و خيابان با شدت بيشتری انجام شد بلکه روز به روز محدوديت های بيشتری بر فعالان جنبش زنان اعمال شد و کار به جايی رسيد که اين روزها شاهد از دست رفتن حاصل فعاليت های ساليان گذشته فعالان جنبش زنان هستيم.
از تفکيک جنسيتی در دانشگاه ها گرفته تا محدود شدن انتخاب رشته برای دختران و بازگشت ماده ۲۳ لايحه خانواده. هفته گذشته روزنامه ايران ويژه نامه ای را با نام خاتون منتشر کرد که در آن از منظرهای گوناگون به مساله زن و حجاب پرداخته بود.
اما آنچه بيشترين حساسيت و واکنش را در پی داشت مصاحبه با مهدی کلهر مشاور پيشين رييس جمهور بود که چادر مشکی، پوشش معمول زنان ايرانی را نه تقيد به قوانين اسلامی که سوغاتی ناصرالدين شاه قاجار از مجالس لهو و لعب غربی دانسته بود.
اين ويژه نامه با انتقادهای بسياری از سوی مجلس و روحانيون مواجه شد و ۱۹۲ نماينده مجلس با صدور بيانيه ای انتشار اين ويژه نامه را محکوم و توجيه اقدامات خلاف شرع اعلام کردند. اما اين اولين بار نيست که زنان و حجاب آنها بهانه ای برای مطرح شدن دعواهای سياسی شده است. آسيه امينی، فعال حقوق زنان ساکن نروژ در اين مورد می گويد:
آسيه امينی: من فکر می کنم از دو جنبه اين را می شود نگاه کرد. جنبه اول مساله رای زنان است. زنان نيمی يا شايد بيش از نيمی از جمعيت ايران را تشکيل می دهند و توجه به مسايل آنها به نوعی جلب آرای آنها و جلب توجه آنها به مساله و داغ کردن تنور انتخابات است. يعنی مساله، کاملا کمی و آماری است.
اما از همين منظر بخواهيم نگاه کنيم نشان داده می شود چرا موضوع حجاب برای جلب آرای زنان انتخاب می شود. يعنی ما روزنامه ايران را تريبون رسمی دولت می دانيم. دولت به اين نتيجه رسيده که حجاب مساله مردم است و بنابراين برای جلب توجه مردم بايد به اين مساله توجه کند.
جنبه دوم نگاه ما مساله نگرش سياسی ماست. يعنی می بينيم که حجاب ويترينی است که نگرش سياسی به مسايل زنان و روابط اجتماعی و مسايل اجتماعی فرهنگی در آن نمايش داده می شود.
يعنی شما دايم در ۳۲ سال گذشته از اظهار نظر افراد، دولت ها و سياسی های مختلف حتی گروه های سياسی مختلف در مورد حجاب می توانيد حدس بزنيد که آنها چه نوع ديدی را در جامعه می خواهند پياده کنند.
بنابراين فکر می کنم فصل مشترک بسياری از تبليغات سياسی پيش از انتخابات، اظهار نظر در مورد حجاب است.
با اينکه هيچ دليلی برای انتشار ويژه نامه ۲۶۵ صفحه ای خاتون در ماه رمضان مطرح نشده گويا تقارن انتشار اين ويژه نامه با اين ماه بيش از پيش حساسيت ها را برانگيخته مخصوصا آنجا که عکس برخی بازيگران سينمای ايران به عنوان چهل بانوی نقش آفرين ايران اسلامی برای الگوبرداری دختران مسلمان ايران معرفی شده اند.
به گفته فاطمه گوارايی فعال ملی مذهبی ساکن تهران در روزهايی که زنان ايران روز به روز با محدوديت های بيشتری رو به رو می شوند انتشار چنين ويژه نامه ای جز تبليغات انتخاباتی دليل ديگری ندارد.
فاطمه گوارايی: اينها بحث های انحرافی است که هر چه به انتخابات نزديکتر می شويم در جامعه مطرح می شود تا فضا سازی شود برای اينکه اقشاری را تحت تاثير قرار دهد و آنها در مقطع انتخابات بخواهند، تمايل را به آن طرف نشان دهند. از دوره اول رياست جمهوری آقای احمدی نژاد اين مساله مطرح بود.
در بحث رفتن زنان به ورزشگاه ها ايشان مطرح کرد که از نظر او مساله ای نيست. به عقيده من اين پروژه ای است که از چند ماه قبل توسط دو جناح در حال برنامه ريزی بوده. من مطمئنم که آنها بدون اطلاع و آگاهی از واکنش جناح های سنتی نسبت به نوع مسايلی که درباره حجاب در خاتون مطرح شده، نبوده و نيستند. بنابراين اگر بی اطلاع نيستند از اين واکنش ها بايد اين سوال را مطرح کرد که چرا مطرح می شود.
ما می دانيم که در رابطه با آقای احمدی نژاد و جناح شان برای انتخابات مجلس از مدتها قبل عنوان می شد که اين لايه خاکستری که در جامعه ايران وجود دارد و اقشار مذهبی متوسط اند اگر اينها بتوانند بخشی از مطالبات اين ها را در جامعه ايران مطرح کنند ممکن است کسانی که اعتقاداتشان را در جنبش سبز جستجو می کردند فکر کنند که اين جناح می تواند مطالبات شان را نمايندگی کند. بنابراين با پيش بينی اين مساله پيش رفتند.
جنس اين بحث هم مثل جنس منشور حقوق بشر کوروش کبير است در جامعه ای که ابتدايی ترين مسايل آزادی های سياسی اجتماعی و فرهنگی رعايت نمی شود اصلا بزرگداشت منشور حقوق بشر کوروش کبير چه معنايی می توانست داشته باشد. به نظر من اين يک بازی سياسی است و از نظر من واقعا ارزشی ندارد و به همين دليل هم هست که فکر می کنم ما در بحث های انحرافی نبايد وارد شويم و اين بحث ها نبايد ما را درگير کند.
اما در عين حال هم نبايد از آگاهی دادن به جامعه پرهيز کنيم. بايد جامعه را نسبت به ترفندهايی که صورت می گيرد تا بتواند اين آرای خاموش را، طبقه پايين را با يارانه ها و طبقات نزديک به متوسط را با دادن شعارهای انحرافی از اين جنس جلب شعارهای تبليغاتی و پايبند کنند بايد نسبت به اين مساله آگاهی بدهيم.