بر اساس گزارش جديدی که از سوی شعبه فرهنگی اتحاديه عرب منتشر شده است، حدود يکصد ميليون نفر از مردم کشورهای عربی قادر به خواندن و نوشتن نيستند. تقريبا نيمی از زنان اين کشورها ازبی سوادی رنج می برند.
بر اساس اين گزارش، اگر دولت های عربی می خواهند با رشد و توسعه روبرو باشند، بايد نيروی خود را بر ايجاد تغييرات اساسی در زمينه مبارزه با بی سوادی متمرکز کنند.
يک نفر بی سواد از هر سه عرب
گزارش مربوط به بيسوادی که ازسوی سازمان علمی، آموزشی و فرهنگی اتحاديه عرب در تونس منتشر شد، اطلاعات غم انگيزی در برداشت.
براساس اين گزارش، تقريبا يکی از هر سه نفر در دنيای عرب، در دهه اول هزاره اخير، بيسواد هستند که بخش عمده آنها را افراد بين ۱۵ تا ۴۵ سال تشکيل می دهند.
اين افراد همگی در دوره نخست زندگی کاری خود هستند و ضرر بالقوه اقتصادی که به خاطر نداشتن سواد خواندن و نوشتن به آنها وارد می شود غير قابل توصيف است.
اما چرا ميزان سواد خواندن و نوشتن در کشورهای عربی تا اين اندازه پايين است؟ جواب اين پرسش برای عليرضا نوری زاده، از بخش مرکز مطالعات ايران و عرب در لندن بسيار روشن است.
آقای نوری زاده به رادیو اروپای آزاد/ رادیو آزادی می گويد: «دليل اصلی اين مسئله کمبود دموکراسی و کمبود علاقه دولت ها و حاکمين جهان عرب به بالابردن سطح سواد مردم کشورهايشان است. نگرانی اين دولت ها که اکثرا از راه کودتای نظامی به قدرت رسيده اند، بيشتر نسبت به بالا بردن قابليت های دفاعی شان بوده است تا بالابردن سطح آموزش و سواد مردم.»
وی معتقد است: «عوامل فرهنگی در جوامع عميقا محافظه کار عرب نيز نقش مهمی در اين مسئله ايفا کرده است. عموم مردم کشورهای عربی تحصيلات عرفی برای دخترها را نسبت به پسران کم اهميت تر می پندارند. نتيجه چنين طرز تفکری درجوامع عربی به ۴۶ درصد بی سوادی در ميان دخترها منجر شده است.»
عليرضا نوری زاده می گويد: مذهب نيز نقش عمده ای را در اين مسئله بازی می کند، زيرا روحانيون مسلمان اين تفکر را در ذهن مردم تقويت می کنند که تحصيلات بالا برای زن مناسب نيست.
به گفته اين روزنامه نگار ايرانی، «دين اسلام پيروان خود را به کسب مطالعه و تحصيل تشويق می کند و از آنها می خواهد تا در جستجوی فراگيری علم و آگاهی باشند، حتی اگر اين علم در چين يافت می شود. اما متاسفانه اين راهنمايی ها به غلط تعبير شده است. ملاها و روحانيون تفسير اشتباهی از آن را به خورد مردم داده اند و باعث شده اند زنان، که تقريبا نيمی از جمعيت اين ممالک را تشکيل می دهند، از حق تحصيل محروم باشند.»
محمد سعيد، از مرکز مطالعات آسيايی - آفريقايی در لندن معتقد است که تحصيلات اجباری در بسياری از کشورهای عربی تنها به دوره دبستان محدود می شود و بخش معدودی از اين کشورها دوره دبيرستان را برای جوانان اجباری می دانند، که اين مسئله به طور گسترده در وضعيت بيسودای مشکلات عمده ای به بار آورده است.
وی به رادیو اروپای آزاد/ رادیو آزادی می گويد: «زمانی که کودکان به مدرسه می روند، و مدرسه را در سنين ۱۱ يا ۱۳ سالگی بدون ادامه تحصيل ترک می کنند، آنها به مرور زمان هرچه را که ياد گرفته اند به فراموشی می سپارند، و حتی اگر دوران دبستان را نيز گذرانده و خواندن و نوشتن را فرا گرفته باشند، اما تا سن ۱۷ يا ۱۸ سالگی عملا بی سواد هستند.»
مشکل جهانی یا عربی؟
ديدگاه آقای سعید نسبت به آقای نوری زاده در رابطه با تاثير نوع دولت در گسترش تحصيلات مردم کشورها متفاوت است.
آقای سعيد اين مشکل را تنها مختص کشورهای عربی نمی داند و معتقد است که اين مشکل در همه جای دنيا، حتی کشورهای رو به توسعه نيز به چشم می خورد.
وی اظهار داشت: «اين مسئله ربطی به دموکراتيک يا غير دموکراتيک بودن يک رژيم ندارد زيرا به عقيده من حتی دولت های مرکزی و کمتر دموکراتيک عربی نيز می خواهند نشان دهند که همچنان در تحصيلات پيشرفت می کنند.»
- «عموم مردم کشورهای عربی تحصيلات عرفی برای دخترها را نسبت به پسران کم اهميت تر می پندارند. نتيجه چنين طرز تفکری درجوامع عربی به ۴۶ درصد بی سوادی در ميان دخترها منجر شده است.»
مسلما در ميان ۲۱ کشور عربی تفاوت هايی وجود دارد. آنهايی که بيشترين مشکل را در فراهم آوردن امکانات تحصيلايی زير بنايی، برای جمعيت به شدت رو به رشد خود دارند کشورهای بزرگی نظير يمن، مصر، موريتانيا و مراکش هستند که دارای ثروت نفتی کم هستند و يا اصلا ثروتی ندارند.
شايد بتوان عراق را نيز به خاطر مشکلاتی که در سال های اخير با آن درگير است از جمله اين کشورها خواند. در آن سوتر اردن قرار دارد که گام های بزرگی به سوی تقريبا باسوادی کامل در نسل های جديد خود بر می دارد.
همچنين کويت، بحرين، عربستان سعودی، امارات خليج فارس نيز که اکثر آنها از ثروت کلان نفتی بهره مندند با اردن همترازند.
رشد جمعيت يکی از عوامل قابل توجه در مشکل فراهم کردن امکانات تحصيلات کافی برای مردم به شمار می آيد. جمعيت کشورهای عربی سالانه با سه درصد رشد روبروست در حالی که ميزان بی سوادی تنها با يک درصد در سال کاهش پيدا می کند.
تلاش برای بالابردن سطح تحصيلات بر مسئله امنيت نيز تاثيرات قابل توجهی می گذارد. جوانانی که اميد دارند بتوانند استعدادها و توانايی های خود را بال اببرند و شغل مناسبی پيدا کنند، احتمالا کمتر جذب گروه های افراط گرای اسلامی می شوند. گروه های افراطی ستيزه جو برای سرباز گيری به جوان های نااميد و دلسرد نيازمندند .
آقای نوری زاده می گويد: دولت های عرب از رابطه ميان تحصيلات و اعتدال آگاهند و برخی به سوی گسترش و پرورش آن گام بر می دارند .
وی به کشور تونس اشاره می کند که در ترويج تحصيلات فعال بوده و پاداش اقدامات خود را نيز بدست آورده است .
به گفته اين روزنامه نگار ايرانی، «آنها درزمينه تحصيلات بسيار موفق بوده اند و اين خود يکی از دلايل عدم موفقيت رواج اسلام بنيادگرايی در تونس بوده است. در حالی که در الجزيره بنيادگرايان موفق بوده اند.»
سازمان فرهنگی اتحاديه عرب هم اکنون جهت ترويج سوادآموزی در سراسر جهان عرب دست به اقدامات جديدی زده است. اين اقدامات شامل طرحی می شود که کشورهای عربی در ماه ژوئيه گذشته آن را پذيرفتند.