پنج عضو دائم شورای امنيت سازمان ملل متحد به همراه آلمان موسوم به کشورهای ۱+۵ در دوم نوامبر سال جاری در لندن توافق کردند که اگر ايران به سوالات آژانس بين المللی انرژی اتمی پاسخ قانع کننده ای ارائه نکند دور سوم تحريم های جهانی عليه تهران را به مرحله اجرا گذارند.
انتظار می رود شش کشور چين، روسيه، آمريکا، بريتانيا، فرانسه و آلمان در نوزدهم ماه جاری ميلادی، گزارش های ارائه شده توسط خاوير سولانا، دبير سياست خارجی اتحاديه اروپا و محمد البرادعی، مدير کل آژانس بين المللی انرژی اتمی را بررسی کرده و بر اساس آن تصميم گيری کنند.
در همين حال، کشورهای غربی و در راس آنها ايالات متحده آمريکا در تلاشند دولت چين را متقاعد کنند که با تشديد تحريم ها عليه ايران موافقت کند.
پکن که پيش از اين اعلام کرده بود از دور سوم تحريم های جهانی عليه جمهوری اسلامی ايران حمايت نخواهد کرد روز پنج شنبه گذشته از ايران خواست دور جديد تحريم ها را جدی بگيرد و برای حل مسالمت آميز بحران هسته ای خود به درخواست های بين المللی پاسخ مثبت دهد.
- «چين طی چند سال اخير در مسائل مربوط به تکثير سلاح های کشتار جمعی موضع بسيار مشخصی داشته و از قطعنامه های شورای امنيت سازمان ملل متحد عليه کره شمالی و ايران حمايت کرده است.»
در ادامه اين رايزنی ها، يانگ جيه چی، وزير امور خارجه چين روز سه شنبه وارد تهران می شود تا با محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری و منوچهر متکی، وزير امور خارجه ايران، ديدار و گفت و گو کند.
حمایت از قطعنامه های شورای امنیت
در همين رابطه، گرگ مور، کارشناس علوم سياسی و روابط خارجی چين و کشورهای آسيای شرقی به راديو فردا می گويد که چين طی چند سال اخير در مسائل مربوط به تکثير سلاح های کشتار جمعی موضع بسيار مشخصی داشته و از قطعنامه های شورای امنيت سازمان ملل متحد عليه کره شمالی و ايران حمايت کرده است.
آقای مور که در حال حاضر استاديار علوم سياسی کالج « اکرد» در فلوريدای آمريکاست و کارشناس روابط چين و ايالات متحده نيز به شمار می رود می گويد که دولت چين معمولا با سياست های تهاجمی تر آمريکا در عرصه های جهانی محتاط تر برخورد می کند و به ويژه زمانی که صحبت از گذشتن از مرزها و حمله به يک کشور به ميان می آيد به نوعی مخالفت خود را نشان می دهد.
از آقای مور می پرسم که چين از يک طرف با ايران روابط اقتصادی گسترده ای دارد و بخش قابل ملاحظه ای از نفت خود را از ايران وارد می کند، اما از سوی ديگر چين و آمريکا نيز به خصوص طی چند سال گذشته روابط بسيار نزديکی را برقرار کرده اند. با در نظر گرفتن اين موارد آيا در درازمدت برای دولت چين حفظ رابطه با ايران مهمتر است يا حفظ رابطه با دولت آمريکا؟
وی در پاسخ می گويد: « اگر قرار باشد چين يکی از اين دو را انتخاب کند، آمريکا انتخاب بهتری برای چين است زيرا اقتصاد چين بيشتر بر صادرات استوار است و بهترين بازار برای کالاهای چينی، بازار آمريکاست.»
آقای مور ادامه می دهد که چين عمران و آبادانی عصر حاضر خود را بيشتر مديون مراودات تجاری خود با دولت آمريکاست و اين چيزی است که اين کشور نمی تواند آن را قربانی روابط خود با ايران کند.
بر اساس اظهارات اين کارشناس، اگر مشکلات بين ايران و آمريکا طی چند ماه آينده جدی تر شود آنگاه دولت چين نيز به ويژه در زمينه تامين انرژی با مشکل جدی رو به رو خواهد شد .
وی معتقد است که پکن برای پرهيز از مشکلات احتمالی پيش رو در تلاش است روابط خود را تا حد امکان با هر دو کشور ايران و آمريکا حفظ کند .
«سیاست قابل قبولتر ایران»
از اين کارشناس روابط بين الملل می پرسم چين در خلع سلاح اتمی کره شمالی نقش مهمی را بازی کرده است. آيا اين کشور می تواند همين نقش را در برنامه های اتمی ايران نيز ايفا کند؟
او می گويد: نفوذ چين بر کره شمالی بيش از نفوذ اين کشور بر ايران است. شباهت کره شمالی و ايران در اين است که هر دو به دنبال دستيابی به انرژی هسته ای و احتمالا بمب اتمی هستند و هر دو کشور انکار می کنند که اهداف نظامی دارند. چين به عنوان کشور قدرتمند منطقه می تواند نقش محافظ يا بازدارنده را در سطح منطقه ای و يا در شورای امنيت برای هر دو ايفا کند.
آقای مور معتقد است که سياست ايران در مجموع برای دولت چين قابل قبولتر از سياست کره شمالی است زيرا ايران می کوشد از شرايط موجود با احتياط بهره برداری کند اما کره شمالی با شليک موشک بر فراز خاک کشورهای همسايه، خود را به عنوان کشور « بی منطقی» معرفی کرد و اين امر باعث شد تا راه برای اعمال تحريم های بيشتر دولت آمريکا هموار شود .
وی در خاتمه، گفته های محمود احمدی نژاد را به نوعی با موشک های کره شمالی مقايسه می کند و می گويد که « دولت ايران نيز هر از گاهی با اظهارات رييس جمهوری خود، نظير انکار قتل عام يهوديان، بی منطقی خود را به رخ جهانيان می کشد.»