ماجراى طولانى نجات معدنچيان شيليايى يك نكته را به ناظران ايرانى اين عمليات چند ماهه متذكر مى شود: اين كه سى و دو سال از عمر جمهورى اسلامى مى گذرد و اين حكومت در هيچ عمليات نجات ملى و بين المللى درگير نبوده است. فلسفهى حكومت در جمهورى اسلامى خدمت به بشريت و بالاخص افراد درمانده و نيازمند به كمك نيست، تحكيم قدرت يك اقليت و تاراج منابع كشور است.
سياههى بلند بى تفاوتى
دهها ايرانى در كوههاى داخل كشور گم شده و يخ زدهاند و هيچ سازمان دولتى براى نجات آنها اقدام نكرده است. سالانه صدها نفر در سواحل درياهاى كشور غرق مى شوند و اصولا دولت خود را مسئول نجات جان آنها نمى داند. (تنها در تابستان ۱۳۸۸ در چهار استان گلستان، گيلان، مازندران و خوزستان در مجموع ۲۶۵ نفر بر اثر غرق شدگى جان خود را از دست دادند: محمدحسن عابدى، رئيس سازمان پزشكى قانونى كشور تابناك، ۱۲ مهر ۱۳۸۸) سالانه دهها ماهيگير ايرانى در دريا گم مى شدند (در دههى شصت و پيش از مجهز شدن قايقها به تجهيزات راهيابى) و هيچ كس براى كمك آنها اقدام نمى كرد. چندين دانش آموز در پارك شهر در مركز ام القراى جهان اسلام به آب افتادند و همه يكسره غرق شدند. جادههاى ايران به سلاح كشتار جمعى تبديل شدهاند (سالانه به طور متوسط حدود سى هزار نفر) و دولت هيچ تلاشى براى نجات جان مسافران نمى كند. در انفجار قطار در نيشابور يا سيل شميران و غيره نيز كسى عمليات نجات به ياد نمى آورد.
مقامات جمهورى اسلامى كه عاشق عكسهاى يادگارى هستند چند بار با افراد نجات يافته عكس گرفتهاند؟
همچنين سالانه دهها فاجعهى انسانى در دنيا رخ مى دهد كه در عمليات نجات نامى از جمهورى اسلامى شنيده نمى شود. در سونامى سواحل شرق آسيا، طوفان كاترينا، زلزلهى هاييتى و حتى در سيل پاكستان كه كشورى دوست، همسايه و مسلمان است اثرى از تلاش جمهورى اسلامى براى نجات جان انسانها ديده نشد (در سيل پاكستان اندكى كمك مالى صورت گرفت).
در برخى از بلاياى طبيعى مثل سونامى شرق آسيا مقامات ايرانى به جاى كمك از فرو آمدن خشم خدا بر بى دينان سخن گفتند و ابراز شادمانى كردند. در مقابل، مقامات جمهورى اسلامى در هر منطقهاى كه بحران و آتش افروزى در كار باشد حضور پيدا كرده و با دخالت خود تلف شدن جان انسانها را تشديد مى كنند.
منابع ايران در برنامههاى ترور، جنگ داخلى، سركوب و بمبگذارى در سراسر دنيا به خوبى مصرف مى شود. در كمكهاى خارجى ايران بيشتر ميزان اسلحه و موشك و مهمات ارسال شده جلب توجه مى كند تا ميزان دارو و گندم براى بيماران ايدز و گرسنگان آفريقا.
همدلى، از قبيلهاى و مذهبى و ملى تا انسانى
انسان ها در دوران زندگى قبيلگى بر اساس پيوندهاى خونى و قبيلهاى به يارى يكديگر مى شتافتند و غم يكديگر را مى خوردند. با ظهور مذاهب و اديان، پيوندهاى مذهبى نيز در كنار پيوندهاى قبيلگى در شرايط فاجعه و دشوارى موثر واقع مى شدند. پس از آن با ظهور دولت ملتها، پيوندهاى ملى به قوى ترين عناصر پيوند و غمخوارى اجتماعى تبديل شدند.
اتفاقى كه امروز با گسترش رسانهها و ارتباطات در حال رخ دادن است جهانى شدن غمخوارى و همدلى بر اساس پيوندهاى انسانى است. هنگامى كه رسانههاى همگانى و سايتهاى اينترنتى گير افتادن معدنچيان شيليايى را براى بيش از دو ماه پوشش مى دهند ديگر قبيله و دين و مليت به عناصرى حاشيهاى تبديل شده و صرفا انسان بودن اين معدنچيان باعث آرزوى جهانى جهت خلاصى آنها مى شود.
لحظهى آزادى اولين معدنچى شيليايى را صدها ميليون نفر در سراسر دنيا در تلويزيونها و سايتهاى اينترنتى مشاهده كردند. تنها در ايالات متحده بيش از ۱۵ ميليون نفر بالا آمدن اولين معدنچى را از شبكههاى خبرى سى ان ان، فاكس نيوز، سى ان بى سى، و اى بى سى به طور زنده تماشا كردند. شبكههاى اروپايى از جمله بى بى سى اين رويداد را به طور زنده پخش كردند. اخبار مربوط به اين افراد نيز در سراسر دنيا گزارش شده است. همين ارتباط لحظه به لحظه جامعهى جهانى را به صورت يك جامعه ى به هم پيوسته در آورده است.
كميابى همدلى در جمهورى اسلامى
اما در ايران همدلى در قاموس دولتمردان نه تنها در سطوح جهانى و ملى قابل مشاهده نيست بلكه در چارچوب دينى نيز مورد توجه قرار نمى گيرد. تنها عنصر همدلى از منظر حاكمان جمهورى اسلامى پيوندهاى ايدئولوژيك از نوع اسلامگرايانهى نظامى گرا و موعودگراست.
حاكمان جمهورى اسلامى با ميليونها ايرانى خارج كشور كاملا قهر هستند، آنها را ضد انقلاب و بى دين مى دانند و از اين جهت بنا ندارند در شرايط استيصال به آنها كمك كنند. تقريبا هيچ ايرانى در خارج كشور براى گرفتن كمك به سفارتخانهى كشورش مراجعه نمى كند چون مى داند حكومت با ايرانيان غير خودى (تقريبا عموم ايرنيان) همدلى ندارد. سفير ايران در روسيه وبلاگ نويسان روسى را براى تبليغات سياسى به مهمانى شام دعوت مى كند و به آنها پسته ايرانى هديه مى دهد (نه از سر همدلى) اما وبلاگ نويس ايرانى در زندان كشور خود جان مى سپارد.
رفتار حكومت با ايرانيان داخل كشور بهتر از اين نيست. در فصل سرما روزانه دهها نفر بى خانمان در خيابانهاى شهرهاى بزرگ كشور از سرماى شبهاى سرد جان مى دهند و نهادى نيست كه به آنها كمك نمايد. فقر و اعتياد و ايدز در ايران كشتار مى كنند و مقامات ايرانى در حال شمردن كسانى هستند كه در سفرهاى داخلى و خارجى آنان به پيشوازشان مى روند.
اصرار در بى خبرى
سالانه دهها معدنچى ايرانى جان خود را در معادن كشور از دست مى دهند (فصلنامهى سنگ و معدن، پاييز ۱۳۸۷) و اصولا خبر آنها در اختيار عموم گذاشته نمى شود. علت بى خبرى عمومى نيز آن است كه اين معادن در نقاط دور افتادهى كشور هستند و بر خلاف غرق شدن افراد در دريا رسانههاى كشور از آنها خبردار نمى شوند.
حتى در مورد غرق شدن افراد در دريا صرفا آمارها كه وجه انسانى و عاطفى مستقيم ندارند ماهها بعد عرضه مى شوند، آن هم به طور اتفاقى. هدف از انتشار آمار غرق شدگان نيز دادن اخطار به مردم براى شنا در سواحلى است كه جداسازى شدهاند تا مبادا چشم نا محرم به بدن زنى بيفتد. در موارد از كف رفتن انسانها اصولا ضايعه به شكلى كه تراژدى براى خانواده و دوستان احساس شده در رسانههاى دولتى منعكس نمى شود.
بستن مجارى همدلى
اگر به فرض معدنچيان ايرانى در عمق ۷۰۰ مترى زمين گرفتار مى آمدند و اخبار معدنچيان ايرانى گرفتار شده در عمق ۶۵۰ مترى زمين به بيرون درز پيدا مى كرد و دولت هم در نجات آنها جديت داشت (فروضى كه تصور آنها دشوار است) باز نجات آنها قابل تصور نبود. بدون گرفتن يارى از متخصصان و امدادگران بينالمللى، پيشبرد عمليات نجات در اين گونه شرايط دشوار تقريبا غير ممكن است. در نجات معدنچيان شيليايى يك گروه از متخصصان امريكايى و كانادايى نقش كليدى داشتند.
كشورى كه در انزوا به سر مى برد و هر روز در حال دشمن تراشى است طبعا مجارى كمك رسانى ديگر كشورها (دولت يا نهادهاى مدنى) در شرايط فاجعه را نيز بسته يا تنگ كرده است. همچنين براى عدم تحريك عواطف انسانى، رسانه هاى دولتى ايران عمليات نجات در كشورهاى ديگر را به طور زنده پوشش نمى دهند.
در روزهاى پس از زلزلهى بم دهها امريكايى با سگهاى تربيت شده شان منتظر صدور ويزا بودند و بسيارى از آنها نتوانستند به موقع به بم رفته و به همنوعان خود يارى برسانند.
جمهورى اسلامى راه را براى سرازير شدن همدلى به ايران و از ايران به ديگر كشورها در شرايط فاجعه و نياز به كمك بسته است: هم با ايدئولوژى قبيله مدارانهى اسلامگرايى و هم با سياستهاى آتش افروزانه و مخرب خود در منطقه و جهان.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
* نظرات مطرح شده در این مقاله الزاما بازتاب دهنده دیدگاه های رادیو فردا نیست.
سياههى بلند بى تفاوتى
دهها ايرانى در كوههاى داخل كشور گم شده و يخ زدهاند و هيچ سازمان دولتى براى نجات آنها اقدام نكرده است. سالانه صدها نفر در سواحل درياهاى كشور غرق مى شوند و اصولا دولت خود را مسئول نجات جان آنها نمى داند. (تنها در تابستان ۱۳۸۸ در چهار استان گلستان، گيلان، مازندران و خوزستان در مجموع ۲۶۵ نفر بر اثر غرق شدگى جان خود را از دست دادند: محمدحسن عابدى، رئيس سازمان پزشكى قانونى كشور تابناك، ۱۲ مهر ۱۳۸۸) سالانه دهها ماهيگير ايرانى در دريا گم مى شدند (در دههى شصت و پيش از مجهز شدن قايقها به تجهيزات راهيابى) و هيچ كس براى كمك آنها اقدام نمى كرد. چندين دانش آموز در پارك شهر در مركز ام القراى جهان اسلام به آب افتادند و همه يكسره غرق شدند. جادههاى ايران به سلاح كشتار جمعى تبديل شدهاند (سالانه به طور متوسط حدود سى هزار نفر) و دولت هيچ تلاشى براى نجات جان مسافران نمى كند. در انفجار قطار در نيشابور يا سيل شميران و غيره نيز كسى عمليات نجات به ياد نمى آورد.
مقامات جمهورى اسلامى كه عاشق عكسهاى يادگارى هستند چند بار با افراد نجات يافته عكس گرفتهاند؟
همچنين سالانه دهها فاجعهى انسانى در دنيا رخ مى دهد كه در عمليات نجات نامى از جمهورى اسلامى شنيده نمى شود. در سونامى سواحل شرق آسيا، طوفان كاترينا، زلزلهى هاييتى و حتى در سيل پاكستان كه كشورى دوست، همسايه و مسلمان است اثرى از تلاش جمهورى اسلامى براى نجات جان انسانها ديده نشد (در سيل پاكستان اندكى كمك مالى صورت گرفت).
در برخى از بلاياى طبيعى مثل سونامى شرق آسيا مقامات ايرانى به جاى كمك از فرو آمدن خشم خدا بر بى دينان سخن گفتند و ابراز شادمانى كردند. در مقابل، مقامات جمهورى اسلامى در هر منطقهاى كه بحران و آتش افروزى در كار باشد حضور پيدا كرده و با دخالت خود تلف شدن جان انسانها را تشديد مى كنند.
منابع ايران در برنامههاى ترور، جنگ داخلى، سركوب و بمبگذارى در سراسر دنيا به خوبى مصرف مى شود. در كمكهاى خارجى ايران بيشتر ميزان اسلحه و موشك و مهمات ارسال شده جلب توجه مى كند تا ميزان دارو و گندم براى بيماران ايدز و گرسنگان آفريقا.
همدلى، از قبيلهاى و مذهبى و ملى تا انسانى
انسان ها در دوران زندگى قبيلگى بر اساس پيوندهاى خونى و قبيلهاى به يارى يكديگر مى شتافتند و غم يكديگر را مى خوردند. با ظهور مذاهب و اديان، پيوندهاى مذهبى نيز در كنار پيوندهاى قبيلگى در شرايط فاجعه و دشوارى موثر واقع مى شدند. پس از آن با ظهور دولت ملتها، پيوندهاى ملى به قوى ترين عناصر پيوند و غمخوارى اجتماعى تبديل شدند.
اتفاقى كه امروز با گسترش رسانهها و ارتباطات در حال رخ دادن است جهانى شدن غمخوارى و همدلى بر اساس پيوندهاى انسانى است. هنگامى كه رسانههاى همگانى و سايتهاى اينترنتى گير افتادن معدنچيان شيليايى را براى بيش از دو ماه پوشش مى دهند ديگر قبيله و دين و مليت به عناصرى حاشيهاى تبديل شده و صرفا انسان بودن اين معدنچيان باعث آرزوى جهانى جهت خلاصى آنها مى شود.
لحظهى آزادى اولين معدنچى شيليايى را صدها ميليون نفر در سراسر دنيا در تلويزيونها و سايتهاى اينترنتى مشاهده كردند. تنها در ايالات متحده بيش از ۱۵ ميليون نفر بالا آمدن اولين معدنچى را از شبكههاى خبرى سى ان ان، فاكس نيوز، سى ان بى سى، و اى بى سى به طور زنده تماشا كردند. شبكههاى اروپايى از جمله بى بى سى اين رويداد را به طور زنده پخش كردند. اخبار مربوط به اين افراد نيز در سراسر دنيا گزارش شده است. همين ارتباط لحظه به لحظه جامعهى جهانى را به صورت يك جامعه ى به هم پيوسته در آورده است.
كميابى همدلى در جمهورى اسلامى
اما در ايران همدلى در قاموس دولتمردان نه تنها در سطوح جهانى و ملى قابل مشاهده نيست بلكه در چارچوب دينى نيز مورد توجه قرار نمى گيرد. تنها عنصر همدلى از منظر حاكمان جمهورى اسلامى پيوندهاى ايدئولوژيك از نوع اسلامگرايانهى نظامى گرا و موعودگراست.
حاكمان جمهورى اسلامى با ميليونها ايرانى خارج كشور كاملا قهر هستند، آنها را ضد انقلاب و بى دين مى دانند و از اين جهت بنا ندارند در شرايط استيصال به آنها كمك كنند. تقريبا هيچ ايرانى در خارج كشور براى گرفتن كمك به سفارتخانهى كشورش مراجعه نمى كند چون مى داند حكومت با ايرانيان غير خودى (تقريبا عموم ايرنيان) همدلى ندارد. سفير ايران در روسيه وبلاگ نويسان روسى را براى تبليغات سياسى به مهمانى شام دعوت مى كند و به آنها پسته ايرانى هديه مى دهد (نه از سر همدلى) اما وبلاگ نويس ايرانى در زندان كشور خود جان مى سپارد.
رفتار حكومت با ايرانيان داخل كشور بهتر از اين نيست. در فصل سرما روزانه دهها نفر بى خانمان در خيابانهاى شهرهاى بزرگ كشور از سرماى شبهاى سرد جان مى دهند و نهادى نيست كه به آنها كمك نمايد. فقر و اعتياد و ايدز در ايران كشتار مى كنند و مقامات ايرانى در حال شمردن كسانى هستند كه در سفرهاى داخلى و خارجى آنان به پيشوازشان مى روند.
اصرار در بى خبرى
سالانه دهها معدنچى ايرانى جان خود را در معادن كشور از دست مى دهند (فصلنامهى سنگ و معدن، پاييز ۱۳۸۷) و اصولا خبر آنها در اختيار عموم گذاشته نمى شود. علت بى خبرى عمومى نيز آن است كه اين معادن در نقاط دور افتادهى كشور هستند و بر خلاف غرق شدن افراد در دريا رسانههاى كشور از آنها خبردار نمى شوند.
حتى در مورد غرق شدن افراد در دريا صرفا آمارها كه وجه انسانى و عاطفى مستقيم ندارند ماهها بعد عرضه مى شوند، آن هم به طور اتفاقى. هدف از انتشار آمار غرق شدگان نيز دادن اخطار به مردم براى شنا در سواحلى است كه جداسازى شدهاند تا مبادا چشم نا محرم به بدن زنى بيفتد. در موارد از كف رفتن انسانها اصولا ضايعه به شكلى كه تراژدى براى خانواده و دوستان احساس شده در رسانههاى دولتى منعكس نمى شود.
بستن مجارى همدلى
اگر به فرض معدنچيان ايرانى در عمق ۷۰۰ مترى زمين گرفتار مى آمدند و اخبار معدنچيان ايرانى گرفتار شده در عمق ۶۵۰ مترى زمين به بيرون درز پيدا مى كرد و دولت هم در نجات آنها جديت داشت (فروضى كه تصور آنها دشوار است) باز نجات آنها قابل تصور نبود. بدون گرفتن يارى از متخصصان و امدادگران بينالمللى، پيشبرد عمليات نجات در اين گونه شرايط دشوار تقريبا غير ممكن است. در نجات معدنچيان شيليايى يك گروه از متخصصان امريكايى و كانادايى نقش كليدى داشتند.
كشورى كه در انزوا به سر مى برد و هر روز در حال دشمن تراشى است طبعا مجارى كمك رسانى ديگر كشورها (دولت يا نهادهاى مدنى) در شرايط فاجعه را نيز بسته يا تنگ كرده است. همچنين براى عدم تحريك عواطف انسانى، رسانه هاى دولتى ايران عمليات نجات در كشورهاى ديگر را به طور زنده پوشش نمى دهند.
در روزهاى پس از زلزلهى بم دهها امريكايى با سگهاى تربيت شده شان منتظر صدور ويزا بودند و بسيارى از آنها نتوانستند به موقع به بم رفته و به همنوعان خود يارى برسانند.
جمهورى اسلامى راه را براى سرازير شدن همدلى به ايران و از ايران به ديگر كشورها در شرايط فاجعه و نياز به كمك بسته است: هم با ايدئولوژى قبيله مدارانهى اسلامگرايى و هم با سياستهاى آتش افروزانه و مخرب خود در منطقه و جهان.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
* نظرات مطرح شده در این مقاله الزاما بازتاب دهنده دیدگاه های رادیو فردا نیست.