لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ تهران ۰۹:۴۸

«پرده آهنين» ايران در عرصه اينترنت


حكومت ايران هر آنچه در توان داشته به كار گرفته تا از انتقال اطلاعات جلوگيرى كند و توانسته است شايد نه به كارایی پرده سانسور اتحاد جماهیر شوروى، اما كنترلى را اعمال كند كه انتقال خبرها و وقايع را مخدوش و گمراه كننده مى كند.
حكومت ايران هر آنچه در توان داشته به كار گرفته تا از انتقال اطلاعات جلوگيرى كند و توانسته است شايد نه به كارایی پرده سانسور اتحاد جماهیر شوروى، اما كنترلى را اعمال كند كه انتقال خبرها و وقايع را مخدوش و گمراه كننده مى كند.
عباس ميلانى استاد تاريخ و كارشناس امور ايران در مقاله ای که قرار است در شماره ماه ژوئیه و اوت نشریه «فارین پالیسی» منتشر شود، مى نويسد: حكومت جمهورى اسلامى ايران با الهام گرفتن از اتحاد جماهیر شوروى سابق يك «پرده آهنين» در عرصه اينترنت بنا كرده است.

وی در مقدمه مقاله «جهاد سایبری پنهان ایران» اشاره مى كند: از نگاه یک مسافرى كه از ايران ديدن مى كند ممكن است همه چيز در آن كشور آرام به نظر بيايد. حكومت بي رحم ايران در يكسال گذشته تمام انرژى و خلاقيت خود را صرف آن كرده كه ايران را آرام جلوه دهد.

به اين دلیل و از زواياى ديگر رفتار حكومت ايران به ناگزير خاطره آخرين سال هاى حكومت اتحاد جماهیر شوروى را زنده مى كند. اتحاد جماهیر شوروى نيز – حداقل تا نزديكى آخرين سال هاى بقاى خود – با ايجاد يك پرده آهنين و خشن از سانسور و كنترل اطلاعات، به هر مسافر و نظاره گر خارجى چنين وانمود مى كرد كه در پس آن پرده آرامش برقرار است. براى حكومت شوروى اين كار بسيار ساده بود چون اينترنتى وجود نداشت.

ولى براى حكومت ايران كه به شكارچى و سركوبگر خبرنگاران شهرت يافته است گستراندن اين پرده آهنين در شرايط گردش آزادانه اطلاعات از طريق اينترنت و ماهواره هاى مخابراتى كار ساده اى نيست.

حكومت ايران هر آنچه در توان داشته به كار گرفته تا از انتقال اطلاعات جلوگيرى كند و توانسته است شايد نه به كارایی پرده سانسور اتحاد جماهیر شوروى، اما كنترلى را اعمال كند كه انتقال خبرها و وقايع را مخدوش و گمراه كننده مى كند.

عباس ميلانى مى افزايد: حكومت ايران با اجير كردن گروه پر شمارى از سرسپردگان خود و به راه انداختن نهادها و وب سايت گوناگون به جعل حقايق و اخبارى مى پردازد كه با منافع حكومت سازگارى ندارد. بخش مهمى از اين برنامه حكومت چيزى است كه ارگان سياسى سپاه پاسداران – صبح صادق – آن را مقابله با «قدرت نرم» آمريكا توصيف كرده و در حقيقت «جهاد سايبرى» است.

گزارش مى شود كه حكومت ايران ده هزار نفر از بسيجيان وفادار به خود را در خدمت اين جهاد سازماندهى كرده است. شركت هاى غربى مثل نوكيا و زيمنس تكنولوژى و اطلاعات لازم براى كنترل و سانسور شبكه اينترنت را به ايران فروخته اند. متحدان و همكاران حكومت ايران وب سايت ها و رسانه هاى اينترنتى مخالفان از جمله وب سايت «كلمه» متعلق به ميرحسين موسوى، وب سايت مهدى كروبى و ديگر مخالفان عمده خود در تبعيعد را هك كرده و يا به طور كامل مسدود كرده اند.

اتحاد جماهیر شوروى – حداقل تا نزديكى آخرين سال هاى بقاى خود – با ايجاد يك پرده آهنين و خشن از سانسور و كنترل اطلاعات، به هر مسافر و نظاره گر خارجى چنين وانمود مى كرد كه در پس آن پرده آرامش برقرار است. براى حكومت شوروى اين كار بسيار ساده بود چون اينترنتى وجود نداشت.
ولى براى حكومت ايران كه به شكارچى و سركوبگر خبرنگاران شهرت يافته است گستراندن اين پرده آهنين در شرايط گردش آزادانه اطلاعات از طريق اينترنت و ماهواره هاى مخابراتى كار ساده اى نيست.
عباس ميلانى در توضيح جزييات اقدامات حكومت ايران مى نويسد: «جهادگران سايبرى» ايران در تمام زمينه ها مثل نفوذ در چت روم ها آموزش ديده اند.

وب سايت سپاه پاسداران «گرداب» عكس تظاهر كنندگان مخالف دولت را منتشر كرده و شناسايى افراد شركت كننده در اجتماعات را هدايت مى كند. از ماه سپتامبر مالكيت بخش مهمى از شركت هاى زير مجموعه شركت مخابرات و ارتباطات ايران به سپاه پاسداران واگذار شده كه مى تواند دسترسى به اينترنت، تمام تماس هاى تلفنى و شبكه هاى گروهى روى اينترنت را كنترل كند. اما با وجود تاثيرات پردامنه و نسبتا موثر اين اقدامات، «جهاد سايبرى» حكومت ايران در رسانه هاى غربى چندان مورد توجه قرار نگرفته است.

«بی توجهی به جنبه های دردناک جامعه ایران»

عباس ميلانى مى افزايد: روزنامه نگاران و خبرنگاران آمريكايى توجه چندانى به جنبه هاى دردناك زندگى در جامعه امروز ايران نشان نداده اند.

مسلما همواره اين خطر و احتمال وجود دارد كه خبرهاى نادقيق و بى اساس از درون يك جامعه بسته و سانسور شده به بيرون مخابره شوند اما بى توجهى كامل به رويدادها در يك چنين جامعه اى خطر بزرگ ترى است.

از يكسال گذشته تمام نويسندگانى كه آثار آنها اجازه چاپ دريافت كرده بود مجبور شده اند كه دوباره تقاضاى نشر آثار خود را به حكومت تسليم كنند. در رسانه هاى داخلى ايران گزارش هاى متعددى در مورد گسترش شبكه حمايت مالى دولت احمدى نژاد از افراد وابسته منتشر مى شود كه نشان دهنده ادامه تلاش اين گروه براى خريدن حمايت سياسى بخشى از مردم است.

آقای ملانی به عنوان نمونه به «اقدام آيت الله خامنه اى براى جلوگيرى از ادامه تحقيقات در مورد پرونده فساد مالى يكى از همكاران ارشد محمود احمدى نژاد» اشاره می کند که به گفته وی، هيچگاه به رسانه هاى غربى نرسيد و خبر مهم ديگرى كه باز ناديده گرفته شد گزارش روزنامه «كيهان» در مورد ارسال هشت ميليارد دلار تحت عناوين ساختگى به بانك هاى خارجى طى يكسال گذشته بود.

عباس میلانی در ادامه مقاله «جهاد سایبری پنهان ایران» می نویسد: ممنوع الخروج شدن سيمين بهبهانى يكى از برجسته ترين شاعران معاصر ايران و از مدافعان سرسخت آزادى بيان و حقوق بشر هيچ توجهى را به خود جلب نكرد و تضعيف مداوم و تدريجى بخش خصوصى اقتصاد توسط سياست هاى جناحى و نابخردانه احمدى نژاد نيز به طور كامل ناديده گرفته شده است.

وی در ادامه اين مقاله مى افزايد: رسانه هاى غربى و به خصوص آمريكايى ادامه جنبش دمكراسى خواهى در اشكال مختلف و متنوع آن در ايران را ناديده گرفته اند. يكي از جنبه هاى مهم اين مبارزه جنگ فرهنگ بر سر ممنوع كردن آلات موسيقى و برگزارى برنامه هاى موسيقى در ايران است.

اين جنگ فرهنگي يك جنبش وسيع احياى موسيقى و فعاليت گسترده و زيرزمينى هنرمندان را به دنبال داشته كه آثار فراوان و غالبا بسيار سياسى را خلق كرده و به سبك هاى مختلف از موسيقى پاپ گرفته تا راك و رپ و تركيبى از موسيقى محلى و راك محصولات خود را توليد مى كنند. نمونه برجسته اين هنرمندان، محسن نامجو است كه به «باب ديلن ايران» مشهور شده است.

در این مقاله آمده است: زماني كه نازيلا فتحى، خبرنگار نيويورك تايمز، هنوز در تهران مستقر بود در مورد موسيقى قدرتمند محسن نامجو گزارشى تهيه كرد. اكنون كه نه او و نه هيچ خبرنگار با تجربه ديگرى در ايران مستقر نيست و به خبرنگاران ديگرى كه ممكن است گزارش هاى افشاگرانه تهيه كنند ويزا داده نمى شود، و لذا جزييات و حوادث مربوط به اين جنگ فرهنگى كه نمادى از تداوم مبارزه سياسى است انعكاس نخواهد يافت.

به گفته آقای میلانی، اين دقيقا همان چيزى است كه محمود احمدى نژاد مى خواهد.
XS
SM
MD
LG