دو دیپلمات ارشد بازنشسته آمریکا و یک پژوهشگر «موسسه تکنولوژی ماساچوست» در مقاله مفصلی که در نشریه « the New York Review of Books» به چاپ رسانده اند پیشنهاد می کنند که بهترین راه حل مسئله هسته ای ایران، «مدیریت چند ملیتی» برنامه غنی سازی این کشور در خود ایران است.
این مقاله، ضمن پیشنهاد گفت و گوی رو در روی ایران و آمریکا می گوید: ادامه سیاست فعلی آمریکا کارساز نبوده و نمی تواند جمهوری اسلامی را از ادامه غنی سازی باز دارد.
در این رابطه، جیم ولش، یکی از نویسندگان این مقاله و پژوهشگر ارشد موسسه تکنولوژی ماساچوست در گفت وگو با رادیو فردا به پرسش هایی دلایل ارائه پیشنهاد خود و ساز و کار مدیریت چند ملیتی پاسخ داده است.
رادیو فردا: راه حل های پیشنهادی این مقاله برای دولت آینده آمریکا است؟ آیا از دولت فعلی قطع امید کرده اید؟
جیم ولش: فکر نمی کنم که جرج بوش در نه ماه باقیمانده از ریاست جمهوری اش تغییر فاحشی در استراتژی آمریکا بدهد. شماری از مقامات دولتی آمریکا به ایده مذاکره با ایران اندیشیده اند، احتمالا تنی چند با این موضوع موافق اند ولی به باور من قبول پیشنهاد ما و یا هر پیشنهاد دیگری در مدت باقیمانده نیاز به تغییر سیاست آن هم در مدتی کوتاه دارد. به عقیده من، دولت فعلی آمریکا با دفع وقت، مسئولیت حل مسئله هسته ای ایران را به رییس جمهوری آینده واگذار خواهد کرد.
آقای ولش، آیا جمهوری اسلامی مدیریت چند ملیتی برنامه غنی سازی اش را قبول خواهد کرد و مشوق هایی را که در مقاله خود پیشنهاد کرده اید می پذیرد؟
به باور من بسیاری از ایرانیان به این کار علاقه مند هستند. در شرایط فعلی همه طرف ها بازنده اند هم ایران بازنده است هم آمریکا.
آمریکا نمی تواند ایران را از ساختن سانتریفوژهای بیشتر بازدارد. از سوی دیگر، ایران از برخی مشکلات رنج می برد. اخیرا که در تهران بودم گاز جیره بندی شده بود و نرخ تورم در ایران رو به افزایش است. ایران هنوز در غنی سازی ماهر نشده، بنابر این با توجه به این مسائل جمهوری اسلامی از مدیریت چند ملیتی برنامه غنی سازی در ایران بهره خواهد برد.
- «دولت فعلی آمریکا با دفع وقت، مسئولیت حل مسئله هسته ای ایران را به رییس جمهوری آینده واگذار خواهد کرد.»
ایران قادر خواهد بود رابطه بهتری با کشورهای غربی داشته باشد، تحریم ها قطع خواهد شد، مبادلات بازرگانی بهتر خواهد شد، دانشمندان ایرانی می توانند با دانشمندان هسته ای غرب تبادل نظر داشته باشند که تاکنون از آن بی بهره بودند. آمریکا از این اقدامات بهره خواهد برد بدین معنی که برنامه هسته ای ایران برای ساخت سلاح هسته ای بکار نخواهد رفت.
این کار به هر دو کشور اجازه خواهد داد که رو در رو و مستقیما درباره موضوعات مشترک گفت و گو کنند، از جمله در باره عراق. هم ایران و هم آمریکا منافع مشترک دارند درباره آینده ایران، قاچاق مواد مخدر، القاعده، انرژی و محیط زیست.
بنابر این اگر بتوانیم راهی برای حل مسئله هسته ای پیدا کنیم قادر خواهیم بود درباره موضوعات گسترده ای که به نفع هر دو کشور است به گفت و گو بنشینیم.
همان گونه که در مقاله خود اشاره کرده اید ریسک های سیاسی گوناگونی در مدیریت چند ملیتی برنامه غنی سازی ایران وجود دارد، ممکن است ایران بعد از چند سال مدیریت چند ملیتی را نادیده بگیرد و برنامه هسته ای خودرا دوباره بومی و ملی کند؟
پیش بینی این مشکل است. باید در نظر داشته باشیم که ممکن است در هر نوع پیشنهادی نکاتی باشد که مورد قبول نباشد. بنابر این پرسش مهم این است که بهترین پیشنهاد کدام است؟
به عقیده من پیشنهاد من و همکارانم واقع بینانه است اگرچه ممکن است عیب و نقصی داشته باشد. پیشنهاد ما می تواند هر دو طرف یعنی آمریکا و ایران را در حل مسائل شان یاری دهد. در مقابل، سیاست فعلی آمریکا آن چنان کارساز نیست و با گذشت زمان کارآیی آن کمترهم خواهد شد. آمریکا با اصرار بر اینکه ایران نباید سانتریفوژ داشته باشد به دنبال بهترین راه حل است، که ممکن نیست.
ما با ایرانی روبرو هستیم که به آرامی ولی به شکلی مصمم بدون توجه به اقدامات آمریکا سانتریفوژ می سازد و در نهایت هم آمریکا و هم ایران صدمه خواهند دید.
آیا فاکتور یا عامل اسرائیل را هم در پیشنهادات خود در نظر گرفته اید؟ اسرائیل اظهارات احمدی نژاد را بسیار جدی می گیرد. فکر می کنید دولت اسرائیل پیشنهاد شما را بپذیرد؟
در اینجا ذکر دو نکته لازم است؛ اول اینکه اظهارات احمدی نژاد را نباید به معنی حمله نظامی به اسرائیل تلقی کرد.
با این حال اگر من یک اسرائیلی بودم اظهارات احمدی نژاد مرا نگران می کرد، گرچه حمله نظامی ایران معقول نیست و پیشینه ای هم در این مورد وجود ندارد. اما اظهاراتی که از این دست می شود باعث نگرانی اسرائیلی ها خواهد شد و این قابل درک است.
- «برخی از مقامات ایران مایل به مذاکره با آمریکا درباره برنامه هسته ای نیستند. در مقابل، شماری می خواهند با آمریکا گفت و گو کنند. حل نشدن مسئله هسته ای ایران مانع پیشرفت اقتصادی این کشور است.»
دومین نکته طرح این سئوال است که بهترین پیامد حل مسئله هسته ای ایران کدام خواهد بود؟ بدترین پیامد این است که ایران یک برنامه هسته ای بومی و ملی داشته باشد، برنامه ای که نه چندان گسترده ولی بدون شفافیت و ایمنی لازم عمل کند.
به باور من، اگر اسرائیل خواهان آن است که ایران سلاح هسته ای نداشته باشد، بهترین گزینه برای اسرائیل این است که نمایندگان جامعه بین المللی با داشتن بیشترین اطلاعات درباره برنامه هسته ای ایران در تاسیسات هسته ای آن حضور داشته باشند؛ یعنی مشارکت در برنامه هسته ای ایران و نظارت دقیق بر فعالیت های هسته ای آن.
به باور من، این گزینه برای اسرائیل بهتر است تا اینکه ایران را به حال خود رها کند که برنامه فعلی اش را دنبال کند.
آقای ولش، شما دو هفته پیش در ایران بودید و شرایط موجود را از نزدیک مشاهده کردید. به نظر شما گفت و گوی رو در رو بین ایران و آمریکا ممکن است ؟
بله، امکان پذیر است. صادقانه بگویم گفت و گوی دو جانبه آسان نخواهد بود. روابط دو کشور در سه دهه گذشته خصمانه و مملو از سو ظن بوده است. برخی از مقامات ایران مایل به مذاکره با آمریکا درباره برنامه هسته ای نیستند. در مقابل، شماری می خواهند با آمریکا گفت و گو کنند. حل نشدن مسئله هسته ای ایران مانع پیشرفت اقتصادی این کشور است.
نکته قابل توجه دیگر اینکه، این اختلاف نظر در تهران مصادف است با تغییرات سیاسی در دو کشور، مانند انتخابات مجلس در ماه مارس و انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در نوامبر سال .۲۰۰۸
بنا بر این با تغییرات سیاسی در ایران و آمریکا مواجهیم و این ممکن است راه را برای گفت و گوی دو جانبه هموار کند.