ماجرا از انتشار خبری در سايت سينمايی کافه سينما آغاز شد. اين سايت نوشته بود که قرار است ليلا اوتادی در فيلمی به نام «پايان نامه» که به حوادث بعد از انتخابات می پردازد، در نقش ندا آقاسلطان، دختر جوانی که در جريان اعتراضات روز سی ام خرداد در تهران کشته شد، به ايفای نقش بپردازد.
انتشار اين خبر موجی از اعتراض و واکنش را در شبکه های اجتماعی مجازی عليه خانم اوتادی و ساير سازندگان اين فيلم به راه انداخت. آن چنان که افراد بسياری به اظهار نظر پرداختند و حتی خبرهايی از هک شدن سايت شخصی خانم اوتادی منتشر شد.
با افزايش واکنش ها، خبرگزاری فارس به نقل از روابط عمومی فيلم اعلام کرد که اين فيلم اساسا اثری پليسی- معمايی است و نقش خانم اوتادی ربطی به ندا آقا سلطان ندارد.
اين در حالی است که ليلا اوتادی روز شنبه در گفت و گو با خبرگزاری فارس، اساسا بازی در فيلمی به نام «پايان نامه» را تکذيب کرده و گفته است که تا دو ماه ديگر نمی تواند به علت شکستگی پا، در فيلمی بازی کند.
رضا صديق – روزنامه نگار سينمايی- اطلاعات بيشتری درباره ساخت اين فيلم وحاشيه های پيرامونش ارائه می کند.
رضا صديق: حامد کلاهداری سازنده فيلم پايان نامه، قبل از اين بيشتر به عنوان بازيگر ديده شده بود که با حمايت هايی که از سوی عليرضا سجادپور از وی انجام شد، فيلم «شکلات داغ» را ساخت والان هم به عنوان کارگردان خطاب می شود.
موسسه «مرآت هنر» که مسئول تهيه کنندگی فيلم پايان نامه است، زير نظر روح الله شمقدری اداره می شود و به نوعی می شود گفت که تهيه کننده خود فيلم، روح الله شمقدری است.
وی روز شانزدهم دی ماه به حکم جواد شمقدری- معاونت سينمايی وزارت ارشاد- عضو هيئت مديره سينمای جوان شد. که البته تشابه اسمی ايشان با آقای شمقدری هم از آن سوالاتی است که تا کنون بی جواب مانده است و معلوم نيست چرا ايشان که مهندس الکترونيک است سمت سينمايی و فرهنگی می گيرد؟
اما تم کلی داستانی که در مورد فيلم پايان نامه مطرح شده است اين است که چهار تن از دانشجويان رشته باستانشناسی هستند که پايان نامه خود را با استاد راهنمايی می گيرند که زياد راهنمائيشان نمی کند و غالبا در دسترس نيست.
اين چهار دانشجو به دنبال استاد خود راه می افتند و کنکاش می کنند و درمی يابند که استادشان فعاليت سياسی می کند. جاسوسی می کند و چون فيلم درباره حوادث پس از انتخابات است، به نوعی متمايلش می کنند به حوادث پس از انتخابات و جنبش سبز.
نکته ای که وجود دارد اين است که حامد کلاهداری در روز ۱۷ مرداد ماه در گفت و گو با خبرگزاری فارس مطرح کرد که فيلم پايان نامه مستقيما به حوادث پس از انتخابات می پردازد.
اما پس از موضعگيری مردم در مورد ليلا اوتادی و خبر حضورش در نقش ندا آقا سلطان، حامد کلاهداری با ايلنا مصاحبه ای انجام داد و گفت که موضوع فيلم يک درام پليسی – جنايی است و هيچ ربطی به حوادث پس از انتخابات ندارد.
طبعا اين دوگانگی حامد کلاهداری، خود به خود ظن بيشتری را برمی انگيزد. با توجه به حاشيه ها و دوگانه گويی های حامد کلاهداری و با توجه به تهيه کننده و حمايتگر فيلم پايان نامه، قصد و غرض سفارشی بودن فيلم کاملا مشهود است.»
در جديدترين واکنش به اين خبر، جواد شمقدری، معاون سينمايی وزارت ارشاد ايران روز شنبه موضوع فيلم «پايان نامه» را بی ارتباط به جريان قتل ندا آقا سلطان عنوان کرد. با اين همه در چند ماه اخير مديران سينمايی ايران بارها و بارها از ضرورت احيای ژانر سينمای سياسی در ايران صحبت کرده و خواستار انعکاس موضوع جنگ نرم و آنچه «فتنه بعد از انتخابات» می نامند در فيلم های سينمايی ايران شدند.
خبرگزاری فارس هم از توليد همزمان چند فيلم مختلف درباره حوادث بعد از انتخابات در سينمای ايران خبر داد.
آقای صديق درباره رويکرد مديران سينمايی ايران به ساخت فيلم درباره حوادث پس از انتخابات و واکنش سينماگران به اين موضوع، به راديو فردا می گويد: الان چند وقتی است که جواد شمقدری مدام در صحبت هايش اشاره می کند به فيلم هايی که قرار است نمايشگر حوادث پس از انتخابات باشند.
سياستگذاری های خاصی که در پيش گرفته اند نشان می دهد که هدفشان مصادره به مطلوب کردن اين حوادث است. بر همين اساس هم دارند تلاش می کنند کارگردان های جوانی را که در مرحله ساخت فيلم اول يا دوم خود هستند، با دادن پروانه ساخت و حمايت، جلب خودشان کنند.
تا به حال هم چندين فيلم عنوان شده است که قصه آنها حول و حوش حوادث بعد از انتخابات می چرخد. فيلم «خودزنی» به کارگردانی احمد کاوری، فيلم «بيا و بمير» به کارگردانی رامبد لطفی، «اينجا غبار روشن است» به کارگردانی (ابوالقاسم) طالبی بخشی از اين فيلم هاست.
در ضمن مسعود ده نمکی گفته است که اخراجی های ۳ هم گريزی به موضوع حوادث پس از انتخابات خواهد داشت.
البته فيلم «خيابانهای آرام» به کارگردانی کمال تبريزی هم عليرغم اينکه سفارشی نيست و دربرگيرنده ديد شخصی کمال تبريزی است را هم می توان در اين مجموعه قرار داد.»
اين جنجال ها در حوزه توليد سينمای ايران در حالی روی می دهد که آمار فروش سينمای ايران در سال ۸۹ از افت چشمگير تماشاگران حکايت می کند، آن چنان که هنوز هيچ فيلمی تا به حال در تهران به مرز فروش يک ميليارد تومان نرسيده است.
انتشار اين خبر موجی از اعتراض و واکنش را در شبکه های اجتماعی مجازی عليه خانم اوتادی و ساير سازندگان اين فيلم به راه انداخت. آن چنان که افراد بسياری به اظهار نظر پرداختند و حتی خبرهايی از هک شدن سايت شخصی خانم اوتادی منتشر شد.
با افزايش واکنش ها، خبرگزاری فارس به نقل از روابط عمومی فيلم اعلام کرد که اين فيلم اساسا اثری پليسی- معمايی است و نقش خانم اوتادی ربطی به ندا آقا سلطان ندارد.
اين در حالی است که ليلا اوتادی روز شنبه در گفت و گو با خبرگزاری فارس، اساسا بازی در فيلمی به نام «پايان نامه» را تکذيب کرده و گفته است که تا دو ماه ديگر نمی تواند به علت شکستگی پا، در فيلمی بازی کند.
رضا صديق – روزنامه نگار سينمايی- اطلاعات بيشتری درباره ساخت اين فيلم وحاشيه های پيرامونش ارائه می کند.
رضا صديق: حامد کلاهداری سازنده فيلم پايان نامه، قبل از اين بيشتر به عنوان بازيگر ديده شده بود که با حمايت هايی که از سوی عليرضا سجادپور از وی انجام شد، فيلم «شکلات داغ» را ساخت والان هم به عنوان کارگردان خطاب می شود.
موسسه «مرآت هنر» که مسئول تهيه کنندگی فيلم پايان نامه است، زير نظر روح الله شمقدری اداره می شود و به نوعی می شود گفت که تهيه کننده خود فيلم، روح الله شمقدری است.
وی روز شانزدهم دی ماه به حکم جواد شمقدری- معاونت سينمايی وزارت ارشاد- عضو هيئت مديره سينمای جوان شد. که البته تشابه اسمی ايشان با آقای شمقدری هم از آن سوالاتی است که تا کنون بی جواب مانده است و معلوم نيست چرا ايشان که مهندس الکترونيک است سمت سينمايی و فرهنگی می گيرد؟
اما تم کلی داستانی که در مورد فيلم پايان نامه مطرح شده است اين است که چهار تن از دانشجويان رشته باستانشناسی هستند که پايان نامه خود را با استاد راهنمايی می گيرند که زياد راهنمائيشان نمی کند و غالبا در دسترس نيست.
اين چهار دانشجو به دنبال استاد خود راه می افتند و کنکاش می کنند و درمی يابند که استادشان فعاليت سياسی می کند. جاسوسی می کند و چون فيلم درباره حوادث پس از انتخابات است، به نوعی متمايلش می کنند به حوادث پس از انتخابات و جنبش سبز.
نکته ای که وجود دارد اين است که حامد کلاهداری در روز ۱۷ مرداد ماه در گفت و گو با خبرگزاری فارس مطرح کرد که فيلم پايان نامه مستقيما به حوادث پس از انتخابات می پردازد.
اما پس از موضعگيری مردم در مورد ليلا اوتادی و خبر حضورش در نقش ندا آقا سلطان، حامد کلاهداری با ايلنا مصاحبه ای انجام داد و گفت که موضوع فيلم يک درام پليسی – جنايی است و هيچ ربطی به حوادث پس از انتخابات ندارد.
طبعا اين دوگانگی حامد کلاهداری، خود به خود ظن بيشتری را برمی انگيزد. با توجه به حاشيه ها و دوگانه گويی های حامد کلاهداری و با توجه به تهيه کننده و حمايتگر فيلم پايان نامه، قصد و غرض سفارشی بودن فيلم کاملا مشهود است.»
در جديدترين واکنش به اين خبر، جواد شمقدری، معاون سينمايی وزارت ارشاد ايران روز شنبه موضوع فيلم «پايان نامه» را بی ارتباط به جريان قتل ندا آقا سلطان عنوان کرد. با اين همه در چند ماه اخير مديران سينمايی ايران بارها و بارها از ضرورت احيای ژانر سينمای سياسی در ايران صحبت کرده و خواستار انعکاس موضوع جنگ نرم و آنچه «فتنه بعد از انتخابات» می نامند در فيلم های سينمايی ايران شدند.
خبرگزاری فارس هم از توليد همزمان چند فيلم مختلف درباره حوادث بعد از انتخابات در سينمای ايران خبر داد.
آقای صديق درباره رويکرد مديران سينمايی ايران به ساخت فيلم درباره حوادث پس از انتخابات و واکنش سينماگران به اين موضوع، به راديو فردا می گويد: الان چند وقتی است که جواد شمقدری مدام در صحبت هايش اشاره می کند به فيلم هايی که قرار است نمايشگر حوادث پس از انتخابات باشند.
سياستگذاری های خاصی که در پيش گرفته اند نشان می دهد که هدفشان مصادره به مطلوب کردن اين حوادث است. بر همين اساس هم دارند تلاش می کنند کارگردان های جوانی را که در مرحله ساخت فيلم اول يا دوم خود هستند، با دادن پروانه ساخت و حمايت، جلب خودشان کنند.
تا به حال هم چندين فيلم عنوان شده است که قصه آنها حول و حوش حوادث بعد از انتخابات می چرخد. فيلم «خودزنی» به کارگردانی احمد کاوری، فيلم «بيا و بمير» به کارگردانی رامبد لطفی، «اينجا غبار روشن است» به کارگردانی (ابوالقاسم) طالبی بخشی از اين فيلم هاست.
در ضمن مسعود ده نمکی گفته است که اخراجی های ۳ هم گريزی به موضوع حوادث پس از انتخابات خواهد داشت.
البته فيلم «خيابانهای آرام» به کارگردانی کمال تبريزی هم عليرغم اينکه سفارشی نيست و دربرگيرنده ديد شخصی کمال تبريزی است را هم می توان در اين مجموعه قرار داد.»
اين جنجال ها در حوزه توليد سينمای ايران در حالی روی می دهد که آمار فروش سينمای ايران در سال ۸۹ از افت چشمگير تماشاگران حکايت می کند، آن چنان که هنوز هيچ فيلمی تا به حال در تهران به مرز فروش يک ميليارد تومان نرسيده است.